بورس و باز بودن راه های کسب درآمد نامشروع
بورس نیوز برخی میگویند در ایران خیلی راحت میتوان کاسبی کرد و برخی نیز ایران را بهشت بعضیها میدانند صرفنظر از میزان صحت این گفته در اکثر بازارها و عرصههای اقتصادی کشور، تلاش این نوشته این است تا این موضوع را در یکی از مهمترین بازارهای اقتصادی یعنی بازار بورس اوراق بهادا بررسی کند
بورس نیوز: برخی میگویند در ایران خیلی راحت میتوان کاسبی کرد و برخی نیز ایران را بهشت بعضیها میدانند. صرفنظر از میزان صحت این گفته در اکثر بازارها و عرصههای اقتصادی کشور، تلاش این نوشته این است تا این موضوع را در یکی از مهمترین بازارهای اقتصادی یعنی بازار بورس اوراق بهادا بررسی کند.
کسب ثروتهای نامشروع در بورس
البته حتماً باید توجه کرد که بازار بورس تقریباً شفافترین بازار در عرصه اقتصاد است و گسترش آن به گسترش هرچه بیشتر شفافیت و سلامت اقتصادی منجر میشود و شاید بتوان یکی از بزرگترین خدمات دولت در سالهای گذشته را گسترش بورس و بازار سرمایه دانست چرا که به شفافیت بازارها و اقتصاد کمک شایانی میکند اما هر پدیده مثبتی آفاتی نیز دارد که حتی شاید بر کارکرد اصلی آن اثر زیادی نگذارد (که در مورد این نوشته اثرگذار هست)، اما باید جلوی فساد و روابط ناسالم در اقتصاد در راستای کمک به مفهوم عالی عدالت گرفته شود.
به هر حال این نوشته سعی دارد تا این آفت را به جامعه معرفی نماید ضمن اینکه توجه مسوولان عالی و بالاسری شرکتهای بزرگی که سرمایه قابل توجهی در بورس دارند را به این موضوع جلب نماید تا مبادا برخی صرفا به واسطه داشتن رابطه و جایگاه در برخی از این سرمایهگذاران بزرگ، علاوه بر بدنام کردن نهادها و سازمانهای بزرگ کشور، به ثروتهای نامشروع دست یابند.
آنطور که از عنوان این نوشته پیدا است بحث اشخاص و شرکتها و روابط خاص آنها و موضوع درآمدهایی مطرح است که در ایران ظاهرا به دست آوردن آنها خیلی سخت نیست.
تغییرات در دو مجموعه بزرگ اقتصادی دلیل داشت
چندی پیش تغییرات گستردهای در یکی از مجموعههای بزرگ اقتصادی کشور به وقوع پیوست که دو سه سالی بود به یکی از بزرگترین سهامداران کشور و عرصه بورس تبدیل شده بود. ضمن تقدیر از اقدام لازم و بایسته مسوولان در تغییر گروهی که اقداماتشان به بدنامی نهادهای کشور منجر شده بود و منافع شخصی آنان باعث اتهاماتی حتی به مسؤولان کشور هم شده بود، و صرفنظر از نام و وابستگی آن مجموعه، دو موضوع در مورد آن مجموعه وجود داشت:
نخست انتخابهای اشتباه در سرمایهگذاریها و دوم سفتهبازی در بازار سهام؛ که البته بعضا در این سفتهبازیها نتایجی عجیب به نفع مدیران و پرتفویگردانان آن مجموعه رقم میخورده است. حتما برای شما نیز جالب است که بدانید این نتایج چگونه رقم میخورده و عنوان و مقدمه این نوشته اصولاً چه ارتباطی به این موضوع دارد. بگذارید از اول داستان شروع کنیم و کمی توضیح بدهیم تا دوباره به اینجا برگردیم و موضوع را بیشتر بشکافیم.
قضیه از چه قرار است ؟
قضیه از این قرار است که در بورس هر کسی که معامله میکند یک شناسه منحصر به فرد دارد که به آن کد میگویند. هم شرکتها چنین کدی دارند و هم اشخاص حقیقی. کد هر نفر ترکیبی است از سه حرف اول نام خانوادگی وی به همراه یک عدد پنج رقمی. مثلا کد بورسی شرکت الف عبارت است از شرکـ01234 که این یعنی این شرکت هزار و دویست و سی و چهارمین شرکتی است که در بورس عضو شده و خرید و فروش سهام میکند. البته بعضا سازمان، موسسه، صندوق و ... هم هستند که سایر شخصیتهای حقوقی در بورس هستند و کدهای آنها نیز با عنوان اول نام آنها مرتب میشود که مجموعاً به اینگونه کدها، «کدهای حقوقی» یا «کدهای شرکتی» گفته میشود.
همینگونه است در مورد کدهای شخصی که مثلا اگر فردی فامیلش محمدی[1]باشد کد بورسی او میتواند محمـ94321 باشد که این به این معنا است که این فرد نههزار و چهارصد و سی و دومین فردی است که فامیلش با محمـ شروع میشود و در بورس فعالیت دارد. پس دو نوع کد شرکتی و کد شخصی در بورس وجود دارد.
ممکن است شرکت سرمایهگذاری (مثلاً) بتا در بورس فعالیت داشته باشد و مثلاً آقایی به نام ساغری هم در آن خرید و فروش سهام کند و به اصطلاح «پرتفوی گردان» آن شرکت است و به بیان دیگر، تمامی یا اکثریت تصمیمات خرید و فروش سهام شرکت و عملیات آن به عهده وی است، این فرد کسی است که معمولاً مشخص میکند که کدام سهم چه زمان و از طریق کدام «شرکت کارگزاری» خریداری یا فروخته شود.
اینکه کدام سهم خریداری شود یا فروخته شود و چه زمان این کار انجام شود، با توجه به اینکه حجم معاملات در کدهای شرکتی معمولاً بالا و حتی بعضا در یک روز به عدد میلیارد نیز بالغ میشود، چنانچه شخصی از قبل بداند که فلان شرکت سرمایهگذاری قرار است که این سهم را بخرد یا بفروشد میتواند با همراه شدن با این جریان شخصا منتفع شود و به اصطلاح «کدهای شخصی» خود را نیز همراه با این معاملات میکند.
رانت اطلاعاتی
به این موضوع «رانت اطلاعاتی» و در پارهای از موارد «اطلاعات درونی» نیز گفته میشود.
مثلا اگر شرکت سرمایهگذاری بتا، سهمی به نام بتا را بخواهد خریداری کند اگر مدیران شرکت سرمایهگذاری بتا و مرتبطان با آنها بدانند که قرار است امروز سرمایهگذاری بتا سهم بتا را بخرد و مثلا تا قیمت 260 تومان هم ببرد، میتوانند سهامی را که قبلا برای خود و فامیل خود در شرکت بتا خریداری کردهبودند را در قیمت 259 تومان در سیستم معاملات بورس بگذارند تا سرمایهگذاری بتا آن را از آنها بخرد.
شاید هم بگویند که مثلا امروز قیمت 252 تومان است و چون میدانیم سرمایهگذاری بتا این سهم را قرار است بخرد و بالا ببرد در قیمت 252 همراه با بتا (یا قبل از بتا) میخریم و در قیمت 259 هم به بتا (یا دیگر فعالان بازار بورس که با دیدن معاملات تحریک به خرید شدهاند) میفروشیم و این وسط به اصطلاح بورسیها یک «گین[2]» مناسب میگیریم.
این عمل مجرمانه است
این کار از نظر سازمان بورس و قانون در صورت اثبات جرم تلقی میشود اما موضوعی که اکنون قابل توجه است این که این جرم در بازار بورس به وفور اتفاق میافتد اما توان نظارتی سازمان بورس، و شاید برخی مصلحتها، مانع از این شده است که به این جرم رسیدگی مناسبی شود.
حالت بدتر این است که مثلاً سهام شرکت بتا که دارنده آن شرکت سرمایهگذاری بتا است را اشخاص مرتبط با مدیران آن قبلاً خریده باشند و بخواهند تا با افزایش قیمت آن را بفروشند اما بازار علاقهای به افزایش قیمت سهم بتا نشان ندهد.
بعضاً دیده میشود که مثلاً با پول شرکت سرمایهگذاری بتا ، آنقدر سهام از بازار خرید میشود تا سهم به قیمت مد نظر مدیران یا اشخاص مرتبط با آنها برسد تا آنها بتوانند سهم خود را به آن قیمت بفروشند.
مثلاً امروز سهم شرکت بتا 252 تومان است و مدیران و مرتبطین آنان سهم را قبلا به قیمت 240 تومان خریدهاند تا در قیمت 260 تومان بفروشند. در این حال بعضا دیده میشود که شرکت بتا مقدار قابل توجهی پول خرج بازار میکند و سهم را از 252 تومان تا 260 تومان از بازار خریداری میکند و بعضاً سهام اشخاص مرتبط را خود را نیز خریداری میکند و بعضاً به این وسیله بازار را تحریک میکند تا سهام کدهای شخصی مرتبط با مدیران شرکت بتا خریداری شوند.
جالب توجه این که بعضاً پولی که شرکت فرضی بتا خرج میکند مثلا 500 میلیون تومان است تا در این میان اشخاص مثلاً 50 میلیون تومان سهام بفروشند. به این عمل بعضاً انتقال قسمتی از سهام کدهای شخصی به کدهای شرکتی گفته میشود که معمولاً در قیمتهای بالا انجام میشود.
گاهی نیز که مدیران مذکور علاقه به خرید سهم در قیمت پایین دارند مشاهده میشود که از سهام ارزندهای که در اختیار شرکت فرضی بتا قرار دارد آنقدر با قیمت پایین به بازار میفروشند تا سهام به قیمت مد نظر آنان برسد و سهم بتا را از شرکت فرضی بتا یا بازار تحریک به فروش شده توسط وی خریداری نمایند. به این عمل نیز بعضاً انتقال قسمتی از سهام کدهای شرکتی به کدهای شخصی گفته میشود که معمولاً در قیمتهای پایین انجام میشود.
حال به اول نوشته برگردیم. بله، در جایی که نتایج به طور عجیبی به نفع اشخاص رقم خورده است، اینگونه عمل شده که سهمی (با پول بیتالمال و بعضاً بازنشستگان و یا سپردهگذاران و ...) بالا برده شده تا اشخاصی سهام خود را بفروشند و یا سهامی (با موجودی سهام همان موارد قبلی و با فروش به قیمتی بعضاً به ثمن بخس) پایین آورده شده تا اشخاصی سهم مورد نظر خود را بخرند. حال این ثروتها، اگر نگوییم بادآوردهاند شاید بتوان گفت که قطعاً حلال نیستند.
راه دوم کسب درآمد نامشروع مدیران پرتفوی در بورس
راه دیگر کاسبی و پول در آوردن برخی از این مدیران پرتفوی نیز به این گونه است که با کارگزاریهای خاصی کار میکنند.
مثلاً همان شرکت فرضی بتا با کارگزاری آلفا سهم کار میکند. با توجه به حجم معاملا ت بالای شرکت فرضی بتا، به ازای هر یک میلیارد تومان خرید سهم یا فروش سهم، مبلغ 3.6 میلیون تومان کارمزد به شرکت کارگزاری آلفا سهم تعلق میگیرد.
پس اگر شرکت فرضی بتا در یک ماه 10 میلیارد تومان از کارگزاری آلفا سهم خرید سهام کند و همان 10 میلیارد تومان را بفروشد مبلغ 72 میلیون تومان به کارگزاری آلفا سهم، به واقع، هدیه کرده است که این هدیه معمولاً بدون هزینه انجام نمیشود.
این هدیه معمولاً در ازای اخذ درصدی از این کارمزد توسط شرکت فرضی بتا (با عنوان تخفیف در کارمزد) انجام میشود که اگر این مبلغ توسط شرکت بتا گرفته شود امری است حرفهای و حتی پسندیده.
اما اگر این تخفیف توسط مدیر پرتفوی شرکت فرضی بتا گرفته شود چطور؟ بله، مشاهده میکنید که چه راه جالبی برای کاسبی در بورس توسط مدیران پرتفوی وجود دارد که متأسفانه هم در آن نهاد مورد اشاره که در آن تغییرات گستردهای انجام شد، و هم در بسیاری از شرکتهای بزرگ فعال در بورس که بعضاً از جنسی خاص نیز هستند این موضوع به وفور مشاهده میشود، به طوری که در شرکتهای کارگزاری کاملاً دادن تخفیف کارمزد به شرکتها و در بسیاری از موارد (اکثریت موارد) به مدیران و اشخاص مرتبط با مدیران، یک موضوع متأسفانه جاافتاده است و این شرکتها در عوض اینکه به فکر تسهیل معاملات و ارائه خدمات بهتر حرفهای و تحلیلی به مشتریان خود باشند بعضاً (تعداد کمی از کارگزاریها) بیشتر از طریق تحریک حس طمع و ناسالمی برخی مدیران پرتفوی قصد درآمدزایی را دارند.
تخصیص اعتبار خرید به مدیران پرتفوی
البته روشهای دیگری هم برای جلب مشارکت مدیران پرتفوی شرکتهای سرمایهگذاری بزرگ وجود دارد که مثلاً اعطای اعتبار خرید سهام به کدهای شخصی مدیران پرتفوی و اشخاص مرتبط با مدیران پرتفوی از جمله این روشها است و مثلاً کدهای مرتبط به آقای الف یا خانم ب که مدیر پرتفوی فلان شرکت بزرگ سرمایهگذاری است، در کارگزاری آلفا سهم بطور اعتباری و بدون دادن وجه (با با پرداخت درصد کمی از وجه معامله) به خرید و فروش سهام میپردازند.
شاید مراجعه به لیست مشتریان همیشه بدهکار شرکتهای کارگزاری مرتبط با سرمایهگذاریهای بزرگ، آسانترین راه شناسایی اینگونه فعالیتهای ناسالم باشد که جا دارد سازمان بورس هر چه سریعتر مبادرت به انجام آن بنماید.
البته شناسایی مصادیق این فعالیتها در بازار بسیار سادهتر از اینها است و نام برخی از این مدیران رانتخوار بر سر زبان اکثر فعالان بازار بورس و کارگزاران هست. ذکر این نکته نیز ضروری است که اکثریت قشر فرهیخته کارگزاران بورس از این موارد مبرا هستند و به فعالیت سالم مشغول هستند، و وجود دارند برخی کارگزاریها که صرفاً با فعالیت سالم و حرفهای خود مشتریان زیادی جذب نمودهاند و به ارائه خدمات و تحلیلهای بایسته به آنها میپردازند ، اما به هر صورت هستند کارگزارانی در بورس که با این رویههای ناسالم روزگار میگذرانند و البته حجم معاملات قابل توجهی از برخی شرکتهای بزرگ و سرمایهگذاری وابسته به نهادهای دولتی و شبه دولتی خاص دارند.
به امید روزی که کسب درآمد حلال سرلوحه امور زندگی همگان شود و دستگاههای نظارتی حداکثر تلاش خود را برای زدودن فعالیتهای ناسالم از عرصه اقتصاد بنمایند.
بخشنامه در خصوص پاسخ استعلام املاک دارای امضای الکترونیکی بخشنامه درخصوص دستورالعمل ثبت الکترونیکی خلاصه معاملات املاک