نظریه مشورتی
در پروندهای حکم به اعسار محکومعلیه به نحوه اقساط صادر شده است محکومله با ارایه مدارکی اعلام داشته محکومعلیه در قرعهکشی بانک مبلغی را برنده شده و وصول کرده و از حالت اعسار خارج شده و تجویز اعمال ماده 2 قانون نحوه اجرای محکومیتهای مالی و جلب محکومعلیه را درخواست کرده است
در پروندهای حکم به اعسار محکومعلیه به نحوه اقساط صادر شده است. محکومله با ارایه مدارکی اعلام داشته محکومعلیه در قرعهکشی بانک مبلغی را برنده شده و وصول کرده و از حالت اعسار خارج شده و تجویز اعمال ماده 2 قانون نحوه اجرای محکومیتهای مالی و جلب محکومعلیه را درخواست کرده است.
مدعی رفع عسرت محکومله چه دادخواستی باید تقدیم کند که مسموع باشد و تحت چه عنوان و خواستهای؟ آیا با توجه به ماده 31 قانون اعسار و مواد 261 و 263 قانون مدنی مصر و ماده 72 قانون مدنی عراق و ماده 261 قانون مدنی سوریه، صدور حکم به زوال اعسار محکومعلیه صحیح است یا باید تقاضای تعدیل اقساط را مطرح کند؟ آیا مستلزم تقدیم دادخواست و رسیدگی و صدور حکم است یا خیر؟
در فرضی که محکومٌله مدعی رفع عسرت از محکومٌعلیه است اما نمیتواند مالی معرفی کند، مادامی که در دادگاه صلاحیتدار، رفع عسرت از محکومٌله حکم اعسار از پرداخت محکومٌبه، اثبات نشده است، اعمال ماده 2 قانون نحوه اجرای محکومیتهای مالی مصوب سال 1377 توسط دادگاه مجری حکم به درخواست محکومٌله ممکن نیست و محکومٌله میتواند با طرح شکایت کیفری برابر ماده 31 قانون اعسار مصوب سال 1313 اقدام یا به طرح دعوی اثبات رفع عسرت از محکومله حکم اعسار از محکومبه مبادرت کند.
نظر به اینکه حق کسب و پیشه یا تجارت به تبع محل کسب و پیشه در حکم غیرمنقول محسوب است لذا با عنایت به مواد 946 و 947 قانون مدنی که استحقاق زن از ماترک غیرمنقول همسر را منحصر به قیمت انبیه و اشجار دانسته، نظریه مشورتی در خصوص ذیسهم بودن عیال در سرقفلی چیست؟
در صورتی که زوجه دایمی از جمله وراث مستأجر متوفی باشد، از حق کسب و پیشه یا تجارت که حق مالی است ارث میبرد اما در صورتی که از جمله وراث مالک مغازه استیجاری باشد، برای مالک نسبت به ملکی که در اجاره مستأجر است، حق کسب و پیشه وجود ندارد تا برای همسر از این جهات سهمی داشته باشد. اما وفق مقررات قانون مدنی نسبت به اعیان ماترک با توجه به حصه سهیم است. به علاوه چنانچه مغازه با توافق وارث مالک به اجاره واگذار و سرقفلی از مستأجر دریافت شود، زوجه ذیسهم بوده و معادل یکهشتم وجه دریافتی بابت سرقفلی به همسر یا همسران دایمی متوفی میرسد.
آیا فوت اعضای یک خانواده بر اثر تصادف با ماشین یا انفجار یا بمب یا موشک یا بر اثر زلزله، از مصادیق هدم مقرر در ماده 873 قانون مدنی بوده و تقدم یا تأخر لحظه فوت آن مشمول مقررات این ماده است یا خیر؟
با توجه به فتوای حضرت امام «ره» در تحریرالوسیله و اینکه در قانون مدنی تعریف خاصی از هدم نشده است، انهدام با وسیله نقلیه (مانند اتومبیل، ترن، هواپیما و .... یا در مکان به علت شدت برخورد، انفجار، اصابت بمب، موشک و نظایر آن) از مصادیق هدم مشمول ماده 873 قانون مدنی است اما زلزله اگر موجب خرابی نباشد از مصادیق آن محسوب نمیشود.
منبع : روزنامه حمایت
ضعف قانونی در موضوع خسارت معنوی وجود ندارد حمایت های قانونی از زنان در روند انجام طلاق