نظریه مشورتی
در مورد قرارهای ابطال دادخواست به استناد مواد 96، 256 و 259 قانون آیین دادرسی مدنی که توسط دادگاه بدوی صادر میشود و مورد اعتراض خواهان قرار میگیرد و حسب مورد خواهان در دادخواست تجدیدنظرخواهی اعلام میدارد اصل سند را تقدیم میکند یا هزینه دادرسی را حاضر است بپردازد یا مقدمات اجرای قرار معاینه محل را مهیا میکند، بیان کنید آیا دادگاه تجدیدنظر میتواند بدین جهت قرار ابطال دادخواست را نقض و جهت رسیدگی ماهوی به دادگاه بدوی اعاده کند؟
در مورد قرارهای ابطال دادخواست به استناد مواد 96، 256 و 259 قانون آیین دادرسی مدنی که توسط دادگاه بدوی صادر میشود و مورد اعتراض خواهان قرار میگیرد و حسب مورد خواهان در دادخواست تجدیدنظرخواهی اعلام میدارد اصل سند را تقدیم میکند یا هزینه دادرسی را حاضر است بپردازد یا مقدمات اجرای قرار معاینه محل را مهیا میکند، بیان کنید آیا دادگاه تجدیدنظر میتواند بدین جهت قرار ابطال دادخواست را نقض و جهت رسیدگی ماهوی به دادگاه بدوی اعاده کند؟
رسیدگی دادگاه در مرحله تجدیدنظر این است که رأی تجدیدنظر خواسته در زمان صدور به نحو صحیح صادر شده یا خیر. در فرض استـعلام که خواهان بـدوی علیرغم ابلاغ اخطاریه دادگاه نسبت به رفع نقص از جمله پرداخت هزینه دادرسی و مهیا کردن مقدمات اجرای قرار … اقدام نکرده و دادگاه نیز برابر قانون، قرار ابطال دادخواست بدوی را صادر کرده است، بنابراین رأی در زمان صدور به نحو صحیـح صادر شده است و دادگاه تجدیدنظر طبق قانون، باید با رد تجدیدنظرخواهی، دادنامه تجدیدنظر خواسته را تأیید کند و آمادگی تجدیدنظرخواه در مرحله تجدیدنظر مبنی بر رفع نقص، مؤثر در قضیه نیست.
مطابق مواد 7 و 24 و تبصره 23 اصلاحی سال 1363 قانون دیوان محاسبات کشور، مرجع مذکور میتواند به تخلفات مالی و هرگونه اختلاف حساب مأموران ذیربط دولتی و تخلـفات مقامات مسئول در پرداخت و دریافتهای خلاف قانون و ورود ضرر و زیان به بیتالمال رسیدگی و رأی صادر کند. اگر مسئول ذیربط در زمان رسیدگی به تخلف از آن دستگاه دولتی خارج شده باشند یا اینکه کارمند دولتی بوده و بازنشسته شود، آیا دیوان محاسبات میتواند کارمند بازنشسته یا کارمند سابق را به جلسات دادرسی احضار کند؟ ضمانت اجرای عدم حضور وی در جلسات دادرسی یا اجرای رأی (کسر حقوق ـ انفصال موقت) چگونه خواهد بود؟
به موجب مواد 7، 23 (تبصره یک)، 24 و 28 قانون دیوان محاسبات، دیوان مذکور صلاحیت رسیدگی به کلیه تخلفات مالی مأموران دولت در زمان تصدی آنها را دارد؛ اعم از اینکه در زمان رسیدگی، رابطه استخدامی ایشان قطع شده یا بازنشسته شده باشند. بنابراین هیاتهای مستشاری دیوان مذکور مکلفند نسبت به اشخاص فوق تصمیماتی اتخاذ کنند که امکان اجرای آن، فراهم باشد. ضمانت اجرای عدم حضور در جلسات دادرسی، صدور رأی غیابی است. رأی شماره 151/10000/د مورخ 19 مهر سال 1388 هیات عمومی دیوان محاسبات مؤید این نظر است.
شخصی دعوایی علیه خوانده مطرح میکند. وقت رسیدگی تعیین شده و ابلاغ قانونی میشود. خوانده وکیل معرفی نکرده، شخصاً حاضر نشده و لایحهای نیز ارسال نکرده است اما دعوایی با عنوان دعوای تقابل برای این پرونده از طریق پست ارسال کرده است. آیا ارسال دادخواست تقابل که نشان از اطلاع خوانده (خواهان دعوی تقابل) از پرونده دارد، موجب حضوری شدن پرونده اصلی خواهد بود یا خیر؟
طرح دعوای تقابل، یکی از طرق دفاعی است که خوانده اتخاذ میکند بنابراین تقدیم دادخواست تقابل مشمول اطلاق دفاع کتبی مذکور در ماده 303 قانون آیین دادرسی مدنی بوده و باعث حضوری شدن رأی دعوای اصلی میشود.
منبع : روزنامه حمایت
آشنایی با مفهوم ضمان درک تعیین تعرفه حق الوکاله با معیارهای ناصحیح!، اقدامی که از قوه قضائیه انتظار نمی رود