×

مقررات سرپرستی کودکان بی سرپرست

مقررات سرپرستی کودکان بی سرپرست

از «پدرخوانده» که یکی از شاهکارهای سینماست گرفته تا کارتون محبوب جودی ابوت و سریال‌های ؛ همه و همه رابطه خاصی به موضوع سرپرستی کودکان البته در اشکال مختلف آن دارند از دنیای تخیل که بگذریم و وارد جهان واقعی شویم، مشاهده می‌کنیم که در فرهنگ‌های مختلف روش‌های گوناگونی برای سرپرستی کودکان وجود دارد که معروف‌ترین آن فرزندخواندگی است اما فرزندخواندگی، به آن صورت که در برخی کشورها مرسوم است، در کشور ما به رسمیت شناخته نشده است؛حقوق ایران نهاد دیگری به نام سرپرستی کودکان بی‌سرپرست دارد که بر اساس آن کودک با شرایطی وارد یک خانواده می‌شود و همین نهاد حقوقی است که در اصطلاح عموم فرزندخواندگی تلقی می‌‌شود

مقررات-سرپرستی-کودکان-بی-سرپرست

چگونه کودکی بدون رابطه خونی، عضوی از یک خانواده می‌شود؟

از «پدرخوانده» که یکی از شاهکارهای سینماست گرفته تا کارتون محبوب جودی ابوت و سریال‌های ... ؛ همه و همه رابطه خاصی به موضوع سرپرستی کودکان البته در اشکال مختلف آن دارند. از دنیای تخیل که بگذریم و وارد جهان واقعی شویم، مشاهده می‌کنیم که در فرهنگ‌های مختلف روش‌های گوناگونی برای سرپرستی کودکان وجود دارد که معروف‌ترین آن فرزندخواندگی است. اما فرزندخواندگی، به آن صورت که در برخی کشورها مرسوم است، در کشور ما به رسمیت شناخته نشده است؛حقوق ایران نهاد دیگری به نام سرپرستی کودکان بی‌سرپرست دارد که بر اساس آن کودک با شرایطی وارد یک خانواده می‌شود و همین نهاد حقوقی است که در اصطلاح عموم فرزندخواندگی تلقی می‌‌شود.

فرزندخواندگی یا سرپرستی؟

فرزندخواندگی در کشور ما با آنچه در کشورهای دیگر به این نام خوانده می‌شود، زمین تا آسمان فرق دارد؛ به همین دلیل بسیاری از حقوق دانان ترجیح می‌دهند به جای «فرزندخواندگی» از اصطلاح «سرپرستی» استفاده کنند؛ به عبارت دیگر، بیسیاری از مردم که با ریزه‌کاری‌های حقوقی آشنایی ندارند، به تفاوت بین فرزندخواندگی و سرپرستی توجهی نمی‌کنند که به تبع، بیشتر رسانه‌ها وقتی در این خصوص مطلبی را ارائه می کنند، آن مطلب درباره لایحه فرزندخواندگی و مقررات فرزندخواندگی است. این درحالی است که اگر حتی یک شبانه‌روز در میان قوانین و مقررات بگردید، نمی‌توانید یک عنوان قانونی پیدا کنید که از لفظ فرزندخواندگی استفاده کرده باشد. برای پرهیز از این اشتباه مصطلح، تکلیف‌تان را همین اول روشن و تاکید می‌کنیم که اصلا قرار نیست در این بسته حقوقی درباره فرزندخواندگی بخوانید؛ چون چنین عنوانی در قوانین ما اصلا وجود ندارد بلکه هدف ما آشنایی بیشتر شما با سازوکار سرپرستی کودکان بی‌سرپرست است.

کِی برای سرپرستی اقدام کنیم؟

اگر یادتان باشد رمضان سال گذشته که سریال «خداحافظ بچه» پخش می‌شد، توجه بسیاری را که سال‌ها در آرزوی فرزند‌دار شدن بودند، به خود جلب کرد. کمترین فایده پخش این سریال این بود که مردم فهمیدند قبول سرپرستی یک کودک به این آسانی‌ها نیست. شاید هنوز هم کسانی باشند که فکر کنند:هر وقت بخواهند می‌توانند به سازمان بهزیستی بروند و دست یک بچه را بگیرند و به خانه بیاورند؛ ولی در واقع این‌طور نیست؛ علت سخت‌گیری‌ها هم رعایت مصلحت کودکی است که قرار است سرنوشتش در دست دیگران قرار بگیرد.
 
یکی از شرایط قبول سرپرستی، شرط سن زن و شوهر متقاضی است. باید پنج سال تمام از تاریخ ازدواج متقاضیان بگذرد و آنان در این مدت صاحب فرزندی نشده باشند و البته سن یکی از آنان حداقل 30 سال تمام باشد. محجور نبودن هیچ‌ یک از آنان و برخورداری از صلاحیت اخلاقی از دیگر شرایط ضروری سرپرستی اطفال بی‌سرپرست است. امکان مالی مناسب، نداشتن بیماری واگیردار و معتاد نبودن به مواد مخدر نیز برای پذیرفته شدن درخواست سرپرستی، لازم است.
 
اما شرط دیگری که در سریال «خداحافظ بچه» هم بر آن خیلی تاکید شد، نداشتن سوءپیشینه کیفری موثر است. سرپرستی فرزند باید به خانواده‌ای سپرده شود که صلاحیت اخلاقی برای تربیت صحیح فرزند را داشته باشند و داشتن سوء‌پیشینه کیفری نشان می‌دهد که چنین شرطی وجود ندارد.
 
حال باید دید معنی سوءپیشینه کیفری چیست؟ پاسخ ساده این است که اگر بعد از مراجعه به دفاتر پلیس + 10 و درخواست عدم سوءپیشینه، در آن نوشته شده بود که سوءپیشینه ندارید به این معنی است که این شرط برای شما وجود دارد و از این بابت مشکلی برای سرپرستی شما نیست؛ اما پاسخ حقوقی‌ این است که در ماده 62 مقرر قانون مجازات اسلامی شرایطی بیان شده است که اگر وجود داشته باشد مساوی با وجود سوءپیشینه موثر است. 

شرایط پیدا کردن سرپرست

اگر یادتان باشد شخصیت کارتونی «جودی ابوت» کلی به در و دیوار زد تا بالاخره توانست از مزایای سرپرستی «بابالنگ‌دراز» استفاده کند؛ البته حقوق ایران با کشورهایی که از نظام حقوقی «کامن‌لا» پیروی می‌کنند (مانند کشوری که داستان زندگی جودی ابوت در آن روایت می‌شود) تفاوت‌های زیادی دارد؛ اما از روی مسامحه می‌توانیم آنچه برای جودی اتفاق افتاد را با نهاد سرپرستی در کشورمان مقایسه کنیم.
 
به هر حال نمی‌توانیم منکر آن شویم که پیدا کردن یک خانواده خوب برای کودک می‌تواند زندگی او را زیر و رو کند؛ اما برای پذیرفتن درخواست سرپرستی علاوه بر اینکه داشتن شرایطی برای والدین ضروری است، کودک نیز باید دارای شرایطی باشد که اولین و شاید بحث‌برانگیزترین شرط، سن طفل است که در قانون تاکید شده است،حتما باید کمتر از 12 سال باشد. 
 
کودک برای اینکه به فرزندخواندگی پذیرفته شود، باید شرایط دیگری نیز داشته باشد. مثلا هیچ‌یک از والدین یا جد پدری کودک شناخته‌شده یا در قید حیات نباشد یا این که جزو کودکانی باشد که به موسسات خیریه سپرده شده و سه سال تمام پدر و مادر یا جد پدری او مراجعه نکرده باشند. 

کجا برویم؟

اگر قصد دارید با استفاده از نهاد سرپرستی هم خودتان از تنهایی درآیید و زندگی‌تان را با حضور فرزند جلا دهید و هم کودکی را برای رشد و پیشرفت یاری کنید، می‌توانید تقاضای خود را به دادگاه خانواده محل اقامت‌تان تقدیم کنید.
 
البته به خاطر داشته باشید این مرحله قانونی پس از آن است که در نوبت سازمان بهزیستی قرار گرفتید و کارشناسان این سازمان پس از بررسی شرایط ، طی مراحل اداری، اخذ تضمین‌های لازم و فرارسیدن نوبت‌‌تان، فرزندی را برای واگذاری معین کردند.
 
پس از این مرحله دادگاه نیز از نظر اخلاقی و مادی وضع زندگی زن و شوهر را مورد بررسی قرار می‌دهد و اگر آنان را تایید کرد قراری تحت عنوان «سرپرستی آزمایشی» زوجین صادر می‌کند و کودک را به طور موقت به آنان تحویل می‌دهد. در مدت آزمایشی چنانچه دادگاه زوجین را صالح برای سرپرستی کودک تشخیص ندهد می‌تواند قرار صادره را فسخ کند؛ البته زوجین نیز در مدت آزمایشی می‌توانند انصراف خود را از سرپرستی کودک اعلام کنند. 
 
اما اگر دادگاه متقاضیان را از نظر اخلاقی واجد شرایط تشخیص دهد و زن و شوهر هم به ترتیب اطمینان‌بخشی بتوانند هزینه تربیت و نگه داری و تحصیل طفل را تا سن بلوغ وی فراهم کنند؛ دادگاه حکم سرپرستی صادر می‌کند و مراتب به اداره ثبت احوال ابلاغ می‌شود تا شناسنامه‌ای با مشخصات زوجین و طفل تحت سرپرستی صادر کند و به آنان تحویل دهد. 

فسخ حکم سرپرستی 

وقتی حکم سرپرستی صادر شد همه پل‌های پشت سر خراب نمی‌شود و می‌توان آن را در شرایط خاصی بر هم زد؛ بنابراین نهاد سرپرستی اطفال بدون سرپرست، جاده یک‌طرفه‌ای نیست که بدون بازگشت باشد، هر چند بازگشت از آن بدلیل آسیب‌هایی که ممکن است برای کودک داشته باشد جای بحث و بررسی دارد. قانونگذار درباره شرایط فسخ حکم سرپرستی می‌گوید: «در صورت تقاضای دادستان از دادگاه در صورت سوء رفتار و عدم صلاحیت زوجین، تقاضای سرپرست به علت سوء رفتار کودک یا از دست دادن استطاعت مالی، توافق کودک با سرپرست پس از رسیدن به سن قانونی یا موافقت سرپرست با والدین واقعی کودک، این سرپرستی قابل فسخ شدن است.» 
 
اما لازم است بدانید که طبق قوانین باردار شدن زوجه یا تولد کودک در خانواده سرپرست موجب فسخ حکم سرپرستی نمی‌شود و همچنین چنانچه زوجین بدلایل پزشکی نتوانند صاحب فرزند شوند از موارد 1 و 2 شرایط زوجین برای سرپرستی کودک معاف می‌شوند. همچنین طبق قانون، وجوه و اموالی که زوجین به نفع طفل تحت سرپرستی خود خرج کرده‌اند در صورت فوت طفل به زوجین تملیک خواهد شد و این که فرزندخواندگی کودک از حیث احوال شخصی و ارث و وصیت تابع عادت ها و قواعد مذهبی پدر و مادر خواهد بود. 
 
موارد فوق در مواد 1 الی 17 از قانون حمایت از کودکان بدون سرپرست مصوب سال 1353 و قانون اجازه رعایت احوال شخصیه ایرانیان غیرشیعه در محاکم مصوب 1312 قید شده است. 

لایحه‌ای که نیاز به گردگیری دارد

در این میان، برخی از کارشناسان حقوقی معتقدند چون همه قوانین مصوب کشور ما درباره سرپرستی کودکان بی‌سرپرست برگرفته از فقه نیست، تغییر آن نیز جایز است؛ اما گروه‌ دیگر قوانین کنونی را منطبق بر شرع می‌دانند و موافق تغییر آنها به قوانینی مشابه قوانین فرزندخواندگی در دیگر کشورها نیستند.
 
با این که آرای متفاوت و متضادی در این زمینه وجود دارد، پنج سال پیش لایحه‌ای روانه مجلس شد که با وجود تصویب نمایندگان، مورد تایید شورای نگهبان قرار نگرفت.
 
شاید بد نباشد که نمایندگان دور نهم مجلس شورای اسلامی گرد و خاک این لایحه را بگیرند و دوباره آن را به جریان بیندازند یا این که آن را به مجمع تشخیص مصلحت نظام بفرستند، تا تکلیف بسیاری از زوج‌هایی که در حسرت سرپرستی یک کودک مانده‌اند، هر چه زودتر مشخص شود.
 
مدت‌هاست که رسانه‌ها هر چند وقت یک بار درباره ضرورت تعیین تکلیف قانون جدید فرزندخواندگی می‌نویسند؛ قبلا هم گفتیم که در حقوق ما فرزندخواندگی نیست و اسم اصلی این لایحه هم لایحه حمایت از کودکان و نوجوانان بی‌سرپرست است. با مرور این لایحه به موارد جالبی برخورد می‌کنیم که گویا به همین دلیل تایید آن دچار مشکل شده است. مثلا در این لایحه به دختران و زنان بدون شوهر در صورتی که حداقل 30 سال سن داشته باشند، اجازه داده شده است که سرپرستی یک دختر را بر عهده بگیرند.
 
بنابراین دو شرط وجود دارد اول این که 30 سال را پشت سر گذاشته باشند و دوم این که فقط می‌توانند دختری را به سرپرستی قبول کنند. چنین تصمیمی هم مفید است و هم می‌تواند دردسرهایی ایجاد کند؛ فایده‌اش ساده کردن شرایط سرپرستی است که در نتیجه آن، کودکان بیشتری زیر سایه محبت خانواده و اشخاص واجد شرایط قرار می‌گیرند و از زندگی بهتر و آینده بهتری برخوردار می‌شوند؛ اما از طرف دیگر بعضی می‌گویند این ساده گیری‌ها ممکن است سرانجام به قاچاق انسان ختم شود که دردسرهای آن بسیار زیاد است.

    

پست های مرتبط

افزودن نظر

مشترک شدن در خبرنامه!

برای دریافت آخرین به روز رسانی ها و اطلاعات ، مشترک شوید.