×

مبانی حقوق کیفری اسلام

مبانی حقوق کیفری اسلام

کیامرث شفیعی ، دادیار دادسرای عمومی و انقلاب دزفول ،مدرس دانشگاه، کارشناس ارشد حقوق جزا و جرم شناسی مهشید دبیری فر ، کارشناس ارشد حوق جزا و جرم شناسی و سیده منانه هاشمی ، وکیل پایه یک دادگستری ،کارشناس ارشد حقو جزا و جرم شناسی

مبانی-حقوق-کیفری-اسلام وکیل 

مبانی حقوق کیفری اسلام
 
چکیده
حقوق کیفری در طی سالیان متمادی و در نتیجه تغییر و تحوّلات متاثر از نظریات و مباحث متعدد فلسفی ، حقوقی ، جرم شناسی و بویژه حقوق بشری ، به اصول و مبانی مشترکی دست یافته است که زیر بنای عدالت کیفری را تشکیل می دهند و امروزه اصول راهبردی در تدوین قوانین و مقررات ماهوی و شکلی جزایی محسوب می شود . آنچه مسلّم است این است که مبانی حقوق کیفری اسلام ، بی شک از میان آموزه های گهربار قرآن و اصول فقه اسلام استنباط شده و شالوده و پایه و اساس تدوین قوانین کیفری در کشورهای اسلامی می باشند . در این مقاله سعی بر آن شده تا با بیان اصول حاکم بر حقوق کیفری به مبانی قرآنی و اسلامی آنها نیز اشاره شود و منشأ قرآنی اصول مذکور با عنوان مبانی حقوق کیفری اسلام مورد بررسی قرار گیرد.
واژگان کلیدی : اصل قانونی بودن جرائم و مجازات ها ،  اصل شخصی بودن جرائم و مجازات ها ، اصل تساوی جرم و مجازات ها ، اصل تناسب جرم و مجازت ها ، اصل برائت .
 

مقدمه 

از دیر باز دغدغه حق و عدالت همواره آدمی را به خود مشغول داشته و این احساس فطری بشر موجب گردیده که علی رغم تاخت و تازها و یورش های بی شمار ، به ساحت کرامت و حقوق انسانی افکار و اسناد متعددی ، در طول تاریخ به این امر پرداخته و پاره ای از اقدامات برای حفظ حقوق بشر صورت گیرد . از آراء و افکار سقراط و افلاطون و ارسطو گرفته تا نظریات منتسکیو ، از منشور حمورابی گرفته تا منشور سازمان ملل همه در پی احقاق اصل کرامت و شرافت ذاتی انسان است . این اصل خود ریشه در تفکّر توحیدی و جهان بینی دارد ، نه تفکّر مادی ، بنابراین اسناد فعلی حقوق بشر ابتدا در غرب تدوین شده ولی غرب مبتکر حقوق بشر نیست ، بلکه حقوق اساسی بشر که مقتضای فطرت و سرشت الهی اوست ، موهبت الهی ، که تمام ادیان ، به خصوص خاتم آنان ، اسلام ، اصول جامع و گویایی در این زمینه دارد ، در این مقاله سعی بر آن است تا به بیان برخی از اصول حاکم بر حقوق کیفری ، مبنا و منشأ قرآنی نیز مورد توجه قرار گیرد ، چرا که اسلام انسان را والاترین و برترین موجودات و جانشین خدا و حاکم زمین می داند بنابراین اصل کرامت و ارزش ذاتی بشر را به عنوان یکی از اصول اصلی خود برای تدوین و پیدایش سایر اصول مدّ نظر دارد 

مبانی حقوق کیفری اسلام

حقوق کیفری اسلام و اصول حاکم بر آن دارای منشأ قرآنی بوده و در بیانات گهربار قرآن به طور مفصّل و جامع ، اصول کاملی برای حفظ حقوق بشر و تحقّق عدالت کیفری بیان شده که از این قبیل می توان به اصل شخصی بودن مجازات ها  و اصل تساوی مجازات ها ، اصل برائت ، اصل قانونی بودن مجازات ها و اصل تناسب مجازات ها اشاره کرد .

1. اصل قانونی بودن مجازات ها:

این اصل ، از اصول اولیه اساسی و بنیادی حاکم بر حقوق کیفری می باشد در حقوق کیفری مدرن نیز از اواخر قرن هجدهم به تدریج این اصل مورد پذیرش و تأکید قرار گرفته ، بکاریا در کتاب "جرائم و مجازات ها "  بر لزوم توجه به این اصل تاکید کرده است . به پیروی از عقاید بکاریا و سایر نظریه پردازان مکتب کلاسیک اعلامیه ی حقوق بشر در سال 1789 میلادی به پذیرش این اصل پاسخ مثبت داد ، در واقع طبق این اصل یکی از عناصر تشکیل دهنده ی جرم وجود عنصر قانونی است ، این امر در آیات متعددی از قرآن مورد توجه واقع شده است که ذیلا به برخی از آنها اشراتی خواهیم داشت .

"و ما کُنّا مُعَذِّبین حَتّی نَبعَثُ رَسُولاً " (اسراء / 15 )

"و ما تا رسولی نفرستادیم و بر خلق اتمام حجت نکردیم هرگز کسی را عذاب نخواهیم کرد "

"و ما کانَ رََبُکَ مُهلِک القربی حتّی بَبعَثُ فی اُمها رَسولاً نَبلو علیهم آیاتنا"  (قصص /59)

"پروردگار تو اهل هیچ شهر و دیاری را تا در مرکز آن رسولی نفرستد که آیات ما را بر آنها تلاوت کند هرگز هلاک نکند"

"لئلا یَکونَ للناس عَلی الله حجه بعدالرُسل" (نساء / 165)

"تا بعد از فرستادن رسولان مردم را بر خدا حجتی نباشد"

این نصوص دلالت بر این دارد که هیچ جرمی قبل از بیان و هیچ مجازاتی پیش از هشدار وجود ندارد و خداوند مردم را به کیفر نمی رساند مگر احکامش را بوسیله پیامبرانش بیان کرده و به آنها هشدار داده باشد .

چنانچه گذشت مبنای تمام اعلامیه های بشر دوستانه ، نظریه ی نظریه پردازان مکتب کلاسیک و آنچه بکاریا و منتسیکو در صدد بیانش بودند قرن ها پیش در شرع مقدس اسلام ریشه و سابقه داشته است. 

2. اصل شخصی بودن مجازات ها :

شخصی بودن مجازاتها بدین معناست که تنها کسی که بصورت مستقیم یا با همکاری وی جرمی ارتکاب یافته باید مجازات شود و خانواده و اقوام و دوستان وی نباید بخاطر جرمی که او انجام داده است مجازات شوند. در دوران انتقام خصوصی در مقابل جرم فردی از اعضای یک قبیله ، هیچ یک از اعضای آن قبیله از تعرّض مصون نبوده و هر عمل بدی ممکن بود با صد برابر آن پاسخ داده شود ، بکار بردن هر حیله برای از بین بردن دشمن ،  شرافتمندانه محسوب می شد .

با پایان دوران انتقام خصوصی ، و شکل گیری مکاتب جدید بتدریج اصل شخصی بودن مجازاتها در قوانین کشورها و بیانیه ها و کنوانسیون های بین المللی مورد پذیرش و تأیید قرار گرفت ، لازم به ذکر است که اصل مذکور به صراحت مورد تاکید شریعت اسلام قرار گرفته است به گونه ای که آیه شریفه ی "ولاتَزر وازرة وزر اُخری  "

در چند جای دیگر قرآن تکرار شده است .

مَن کان یُرید العاجلة عجلنا (اسرا/18)

"هر کس به قدر ، سعی و کوشش خود متاع عاجل را طالب است."

و من تَزَکی فاِنما یتّزکی لنَفسهِ و الی الله المصیر (فاطر/18)

"و هر کس خود را از کیفر و گناه و اخلاق زشت پاک ساخت سود و سعادتش برخود اوست و بازگشت همه به سوی خداست . "

ولاتزر وازرة وزر اخری(الزمر/7)

"هرگز کسی بار گناه دیگری را بر دوش نخواهد کشید . "

ولا تَکسِبُ کل نفس اِلّا علیها و لا تزر وازرة وزر اخری (انعام/164)

"چیزی نیندوختید مگر برخود و هیچ نفسی بار گناه دیگری را بر دوش نمی گیرد. "

3. اصل تساوی مجازات ها :

اصل تساوی مجازات ها ریشه در اصل "تساوی افراد در برابر قانون" دارد ، تساوی افراد در برابر قانون امری است که مورد اجماع و قبول عموم بشر بوده و ریشه در طبیعت و فطرت انسان دارد به طوری که هر فردی در درون خود این حق را احساس می کند که در مقایسه دیگر همنوعان از حق مساوی برخوردار است . این اصل در اعلامیه حقوق بشر و میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی نیز مورد توجه قرار گرفته است ، اصل تساوی مجازات ها به این معناست که درمورد مجرمینی که در شرایط مشابه مرتکب جرم شده اند ، باید مجازات مساوی تعیین گردد ، این اصل مکمل اصل قانونی بودن مجازات هاست بنابراین همه افراد در هر مقام و موقعیتی در برابر قانون با یکدیگر مساوی اند و اجرای کیفر بدون توجه به فرد باید انجام شود .

 این امر در آیات و روایات فراوانی مورد پذیرش قرار گرفته که ذیلاً به برخی از آنها اشاره می کنیم :

"و من یشفع شفاعة حسنته یکن له نصیب منها و من یشفع شفاعة سیئه یکن له کفل منها و کان الله علی کل شی مقیتا"(نسا/85)

"هرکس سبب نیکوکاری شود ، هم او بهره ای از آن برده و هر کس وسیله کار زشتی گردد از آن سهمی به سزا خواهد یافت ، و خدا بر نیک و بد اعمال عالم است ".

"یا ایُها النّاس اَنا خَلقناکُم مِن ذکّروانثی و جَعلناکُم شُعوباً و قبایل لِتَعارَفوا اِنّ اَکرَمَکُم عِندَاللَه اتقکم اِنّ الله عَلیم خَبیر"

"ای مردم ما همه شما را نخست از مرد و زن آفریدیم ، آنگاه شعب بسیار و فرقه های مختلف گرداندیم ، برترین شما نزد خدا با تقوا ترین شماست (اصل و نصب مایه افتخار نیست)"

"و ما خَلَقَکُم و لّا بَعَثَکُم الا نفس "(لقمان/18)

"خلقت و بعثت همه شما جز مثل یک تن واحد نیست . "

"کانَ الناس اُمهً واحدةً فَبَعَثَ الله النبین مبشرین و منذرین (بقره/213)"

"مردم همه از یک گروه اند پس خدا رسولان را فرستاد که نیکان را مژده دهد و بدان را بترساند . "

"هوَ الّذی خَلَقَکُم مِن نَفسٍ واحدةٌ وَ جَعَلَ مِنها زوجها"(اعراف/189)

"اوست خدایی که شما را از یک تن آفرید و از او نیز جفتش را مقرر داشت . " 

4 . اصل تناسب جرم و مجازات:

از جمله اصولی که در حقوق جزای مدرن در قرن اخیر مورد توجه قرار گرفته ولی در حقوق اسلامی از اوایل بعثت مورد تاکید بوده است ، تناسب بین جرم و مجازات است منظور از این اصل این است که بین جرم ارتکابی و و مجازات وارده باید آنچنان تناسبی باشد که موجب بازدارندگی فرد و جامعه شده و افراد مجرم بالقوه نیز به خود اجازه ارتکاب چنین جرمی ندهند . از مجازاتی که در حقوق جزای اسلام با توجه به این اصل توجیه پذیر است و مناسب جلوه می نماید ، مجازات قصاص است که شخص مجرم متناسب با جرم ارتکابی قصاص می شود .

 در قرآن کریم نیز در آیات :

"مَن جاءَ بالسَّیئة فَلا یُجزی اِلّا مِثلُها"(انعام/60)

"هرکس کار زشت کند جز به قدر همان زشت مجازات نمی شود."

"مَن جاءَ بالحَسَنَةِ فَلَهُ خَیرٌ مِنها وَ مَن جاءَ بالسَّیئه فلا یُجزی"(قصص/84)

"هرکس عمل نیک انجام دهد پاداشی بهتر از آن یابد و هرکس عمل بد کند جز به همان عمل بد مجازات نشود."

 "فَمَنِ اعتَدی عَلَیکُم فاعتَدوا عَلَیه بِمَثَلِ"(بقره/194)

"هر کس به جور و ستمکاری شما دست دراز کرد او را به مقاومت از پای درآورید به قدر ستمی که به شما شده ."

"وَ جَزاوُا سَیِئَه ، سَیِئَهٍ مِثلُها فَمَن عَفا وَ اَصلَحَ فَاَجَرهُ عَلَی الله"(شوری/40)

"و انتقام بدی مردم همانند همان بد راوست و اگر کسی بین شما و دشمن اصلاح کرد اجر او با خداست . "

به تاکید بر تساوی جرم و مجازات می پردازد .

5. اصل برائت :

 این اصل که از اهمیت زیادی در حقوق جزا برخوردار است . در بسیاری از اسناد بین المللی از جمله اعلامیه جهانی حقوق بشر سازمان ملل سال 1948 میلادی ، میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی 1996 میلادی مورد توجه قرار گرفته است ،  مبنای این اصل در حقوق اسلامی عمدتاً در قواعد و اصول دیگری همچون قاعده "تدرأالحدود  بالشبهات" و اصل استصحاب قرار دارد چرا که اصل برائت کیفری را معمولا در جایی که در مقام اتهام ، کسی ، با کمک اصل استصحاب عدمی میرا از تهمتِ ارتکاب جرم شناخته می شود ، سرایت می دهند.

و همچنین در مقام شک در تکلیف قاضی ، از حیث اجرای مجازات نسبت به یک متهم که جرم وی احراز نشده است ، می توان اصل برائت اصولی یا استصحاب عدمی را اجرا نمود چرا که اصل برائت تعریفی جز عدم مسئولیت یا مجرم نبودن هیچکس، مگر ثابت شدن این امر در دادگاه صالح  ندارد.

موافقان اصل برائت به آیاتی از جمله آیه بعث (اسرا/15)آیه تکلف(طلاق/7) ، آیه اطعام(انعام/145) استدلال می کنند .

اصل برائت نیز مانند سایر اصول حقوق کیفری دارای مبنا و منشأ قرآنی است که ذیلاًبه برخی از آنها بسنده می کنیم :

"لِیُنفِقُ ذوسِعَهٍ مِن سِعَتهٍ وَ مَن قُدِرَ عَلَیهِ رِزقُهُ فَلَیُنفِق مِمّا اتنه اَللهُ لا یُکَلِفُ اللُه نَفسً اِلّا ما اتنها(طلاق/7)"

"مرد را به وسعت وفراوانی نفقه زن بشارت دهید وآنگاه که نادار و تنگ معیشت است هم آنچه خدا به او داده است انفاق کند که خدا هیچ کس را جز آنچه توانایی داده تکلیف نمی کند."

"هذا ماکَنزَتُم لِاَ نفُسَکُم فَذُوقوا ماکُنتُم تَکتَزون"(توبه /35)

"این است نتیجه ی زر وسیمی که بر خود ذخیره کردید اکنون بچشید عذاب سیم و زری که اندوختید. "

نتیجه گیری :

آنچه گذشت نگاهی بود اجمالی ودر چارچوب مقتضیات یک مقاله از مبانی حقوق کیفری اسلام، و منشأهای قرآنی آن ، چنانچه دیدیم، حقوق کیفری در روند تکوین و شکل گیری و در جریان تحولات به اصول اساسی و مشترکی دست یافته است که راهنما و شالوده ی نظام حقوق کیفری جدید محسوب می شوند . حقوق بشر ، کرامت انسانی ، تساوی و برابری، و تمام واژه های مشابه که حقوق کیفری غرب مدعی و داعیه دار ایجاد و رعایت آن است ، گر چه سبب نادیده گرفتن و فراموش کردن ذهن بشر از تمام بی عدالتی ها و اعمال ضد بشری غرب از بازداشت ها و شکنجه های هولناک زندانیان توسط قوای اشغالگر در عراق گرفته تا زندانیان پایگاه آمریکایی گوانتانامو ، فلسطینی های دستگیر شده  در زندان اسرائیل ، بدون انجام محاکمه های علنی ، منصفانه و بی طرفانه بدون حضور وکیل مدافع ، و نداشتن حقوقی چون حق سکوت ، تفهیم اتهام ، تدارک دفاع ، استماع شهود نمی شود ما را نیز به این نکته می رساند که تنها مکتب اسلام و آموزه های قرآن را می توان به عنوان اصلی ترین و نخستین داعیه دار و منشا ایجاد حقوق برای تعالی کرامت بشر دانست و این که قرآن برهانی است بر نشأت گرفتن همه ی حقوق از حق خداوند و تبیین دین در این زمینه که همه حقوق از یک حق ناشی می شود و ریشه تمام حقوق یک حق است ، و آن حق خداست بر بنده ، حقی که انسانها بر هم دارند بر گرفته از حقی است که خدا بر آنها دارد و آنچه از این مبحث مسلم می شود سرچشمه بودن قرآن و تعالیم اسلام برای تمام حقوق تعالی بخش انسان است

-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------. 

منابع و ماخذ
استیفانی ، گاستون ، ژرژه وبولوک، برنار، حقوق جزای عمومی، ترجمه حسن دادبان ، ج 1 ، تهران انتشارات دانشگاه علامه طباطبایی ، 1377
باهری ، محمد ، نگرشی بر حقوق جزای عمومی ، تهران ، نشر مجد ، 1380
مجموعه اسناد بین المللی حقوق بشر ، زیر نظر دکتر اردشیر امیر ارجمند ، تهران ، 1381
سجادی منش ، سید احمد ، مقاله ی اصل قانونی بودن جرائم و مجازات ها در فقه و حقوق ، فصلنامه الهیات و حقوق ، سال ششم ، ش 20 ، تابستان 85
رهامی ، محسن ، چالش های جدید اصول حاکم بر حقوق کیفری ، مجله مجتمع آموزش عالی قم

 

 

--------------------------------------------------------------------------------

[1]   نویسنده مسئول ، [email protected]
 

    

پست های مرتبط

مشترک شدن در خبرنامه!

برای دریافت آخرین به روز رسانی ها و اطلاعات ، مشترک شوید.