×

پاسخ آقای بهمن کشاورز به پیشنهاد آقای حسن رستگار

پاسخ آقای بهمن کشاورز به پیشنهاد آقای حسن رستگار

در پی درج یادداشتی از جناب آقای حسن رستگار با عنوان پیشنهاد در رابطه با ریاست اتحادیه ، جناب آقای بهمن کشاورز نامه ای برایمان ارسال فرمو ده اند که به شرح زیر است

پاسخ-آقای-بهمن-کشاورز-به-پیشنهاد-آقای-حسن-رستگار

در پی درج یادداشتی از جناب آقای حسن رستگار با عنوان " پیشنهاد در رابطه با ریاست اتحادیه " ، جناب آقای بهمن کشاورز نامه ای برایمان ارسال فرمو ده اند که به شرح زیر است:

باسمه تعالی

جناب آقای آرش کیخسروی عزیز

احتراماً . چون جناب آقای حسن رستگار همکار محترم در مقاله «پیشنهاد در رابطه با ریاست اتحادیه» مطالبی را با ذکر نام بنده مطرح فرموده اند علی رغم اینکه از مجاوبه و مباحثه در امور شخصی احتراز  می کنم ، اما چون مطلب ایشان حاوی مسائلی در خور توضیح و در عین حال از نظر اصولی هم محل تأمل است ، با پوزش خواهی از شما و خوانندگان محترم عرض می کنم :

1. اینکه فرموده اند «ادعایی برای احراز هیچ سمتی در اتحادیه و کانون ندارم» در زمان حال شاید درست باشد . اما در گذشته مکرراً داوطلب عضویت در هیأت مدیره بودند و تمام سعی خود را هم کرده اند و اینکه به هیأت مدیره راه نیافتند لابد به «جهاتی بوده که باید به رأی دهنده ایراد گرفت» . البته در اتحادیه هرگز داوطلب نشدند .

2. در ماجرای «تأیید صلاحیت در ادوار گذشته» ، بنده به «اگر و مگر» اکتفا نکردم بلکه بدون تعارف به عرضشان رساندم که انصراف نخواهم داد . چون با بررسی های انجام شده مشخص شده بود که بحث عدم صلاحیت بنده مطرح نبوده است و ایجاد و نشر  این شایعه یک تاکتیک انتخاباتی است .

3.اعضای هیأت های مدیره کانون های وکلا ، که اینک تعدادشان به23 کانون رسیده است ، منتخبین برگزیدگان جامعه خود هستند و بنابراین می دانند چه می کنند و همین حکم شامل اعضای کانون وکلای مرکز هم می شود . بنابراین اینکه به آن هیأت های مدیره و این اعضای کانون به تعریض بگوییم «... و یا به جهاتی بایستی به رأی دهنده ایراد گرفت که بحثی جداگانه است » نهایت کم لطفی است . اگر در تعامل با اجتماع و همکاران مشکلی داریم، باید به درون خود مراجعه و بررسی کنیم به همکاران و صنف چقدر و چطور علاقه داریم . ارتباط معنوی و انسانی جاده ای دو طرفه است .

همچنین اینکه تغییرات اساسنامه اتحادیه را – که دالّ بر پویایی این نهاد صنفی است- و گردهمایی های آن را که کمترین اثر و خاصیتش دیدار نمایندگان  وکلای سراسر کشور با یکدیگر و آگاه شدن از گرفتاریها و دردها و مسائل مشترک است ، نقطه ضعف اتحادیه و جامعه وکلا تلقی کنیم و در نهایت –شاید با خوشحالی- پیش بینی کنیم که «... با شرایط موجود تصور می شود این آخرین دوره عمر اتحادیه باشد» ! کم لطفی بیشتری است و آن مثال مشهور را تداعی می کند که با وجود بعضی دوستان نیازی به دشمن نیست .

بدیهی است وقتی برخی وکلای معمّر اینگونه بیندیشند و اظهار نظر کنند ناچار «... از ابهت و شأن» جامعه وکالت که یک نهاد مدنی واقعی است نه آنچنان که فرموده اند «... نهاد به اصطلاح مدنی...» کاسته خواهد شد .

4. اما در مورد «مهمان ویژه» و «رد و بدل شدن تحف و هدایا» ، با اینکه از بیان این مطالب بیزارم و حتی شرم دارم ، اما ناچارم عرض کنم :

 دوستان کانون ها از قدیم به حقیر عنایت ویژه داشته اند و دارند و معمولاً برای حضور در همایش ها –خواه مربوط به اتحادیه و خواه مربوط به کانونهایشان- محبت می کنند و اصرار می ورزند و البته بنده هم بی نهایت به دیدار با همه کانون ها و اعضایشان مشتاقم و از این دعوت ها استقبال می کنم و باز هم خواهم کرد . اما آنجا که موضوع مربوط به اتحادیه باشد شرط حضورم این است که هزینه رفت و آمد و اقامت را پیشاپیش شخصاً بپردازم و همواره چنین بوده و مدارک هم موجود است .

اما عنایت و لطف رفقا در کانون ها لابد ناشی از آن است که همرنگی و هماهنگی و سنخیّتی بین بنده و اعضای کانون ها وجود دارد که شاید دیگران قائل به آن نباشند و خود را در سطحی و وضعیتی غیر از آنها بدانند و ببینند .

اما در مورد هدایا و غیره از این جهت نیز مکرر مورد عنایت کانون ها –و نه اتحادیه- قرار گرفته ام و همیشه شاکر بوده و هستم . اما هرگز نتوانسته ام این محبت ها را جبران کنم . بنابراین «ردّ» هدایا به حقیر صادق بوده اما «بدلی» از جانب من نداشته که باعث شرمندگی است . اما در مورد هدایای اتحادیه توصیه می کنم قبول زحمت فرمایند و فهرست اموال اتحادیه را ملاحظه کنند. رابطه بنده در هدیه دادن و گرفتن با اتحادیه عکس موردی است که در مورد کانون ها عرض کردم .

5. طبق ماده14 آیین کار اتحادیه حضور وکلای دادگستری در همایش ها آزاد است (البته با هزینه شخصی) چرا سرور عزیزمان از این مجوز استفاده نمی فرمایند تا با «نشست و برخاست» و احیاناً «دادن تحف و هدایا» با «اعضای اتحادیه مهربان و صمیمی» شوند ؟

بنده منظور همکار بزرگوار را از «... سایر امتیازاتی که تبعاً به این ارتباطات کمک می نماید ...» نفهمیدم . شاید بتوانند توضیح دهند .

6.ایضاً نفهمیدم «... سایر روابط و گفتگوهای پنهان و ناگفتنی» که «در هیچ زمان مجال و فرصت به دیگران داده نمی شود که خود را به مرور به کل اعضای اتحادیه تعرفه نمایند» چه روابط و گفتگوهای پنهان و ناگفتنی ای است ؟ و چرا ناگفتنی است ؟ استدعا دارم این «ناگفتنی ها» را بفرمایند که هر چه می کشیم از همین سخن گفتن با رمز و راز و ایماء و اشاره است .

7. پیشنهاد مشخص همکار محترم برای باز شدن«... اوضاع و احوال بسته ای که فضای انجام یک انتخابات دموکراتیک» را مسدود کرده و «افرادحاضر به دخالت  و شرکت نمی شوند» چیست ؟

البته در گذشته های دور –یعنی زمانی که چندین بار کاندیدای عضویت در هیأت مدیره کانون وکلای مرکز شدند و انتخاب نشدند- دکترین «کسانی که مورد اعتماد وکلا هستند و رای می آورند کاندیدا نشوند تا وکلا کسان دیگری را، ولو با عدم شناخت و اعتماد انتخاب کنند» (نقل به مضمون) را از ایشان به یاد داریم .

عبارتی که پیش از طرح آخرین مطالبشان آورده اند ظاهراً تکرار همان دکترین، این بار در انتخابات اتحادیه است :

«... با توجه به اینکه به نظر می رسد از نظر مقررات محدودیتی نیز برای زمان اعلام داوطلبی وجود ندارد ...» یعنی به نظر می رسد اگر هیچ کاندیدای دیگری وجود نداشته باشد ، ظاهراً ایشان از باب احساس تکلیف داوطلب ریاست اسکودا خواهند شد .

به این ترتیب به نظر می رسد پیشنهاد انصراف بنده نه برای کاندیداهای موجود بلکه برای افراد –یا فردی- است که هنوز کاندیدا نشده و قصد دارد از «عدم محدودیت مقررات» ‌برای کاندیداتوری استفاده کند .

8.اما در خصوص چهار بندی که در پایان مقاله خود آورده اند ، گفتنی است:

الف- ظاهراً در تعریف دموکراسی بین نظر ایشان و عقیده بنده تفاوت و فاصله بسیار وجود دارد . دموکراسی یعنی اینکه همگان حق نامزد شدن و انتخاب شدن داشته باشند . روشی که به موجب آن نامزدها را حذف می کنند و نهایتاً به افراد خاصی می رسند دموکراسی نیست بلکه چیز دیگری است (فتأمل) .

ب- فردی با شصت و نه سال سن و 43 سال سابقه وکالت احتمالاً می داند و می فهمد چه زمان در کجا و چگونه باید خدمت کند . به ویژه در زمانی که کسانی «آخرین دوره عمر اتحادیه» را جشن می گیرند !

پ- بنده هم قبول دارم که شخصیتم در گرو این سمتها نیست اما نفهمیدم سنم چطور می تواند در گرو سمتی باشد یا نباشد .

ت- اعضای محترم اتحادیه در گردهمایی ها، مهمان جیب خودشان هستند و از پول خودشان پذیرایی می شوند . نه از کیسه و ارثیه پدری بنده . بنابر این نمی دانم چرا و چگونه بنده می توانم ، با انصراف از کاندیداتوری موجبات خلاصی این بزرگواران را از «قید نان و نمکی که هر سال حداقل دو بار تناول می فرمایند» خلاص کنم ؟!

اگر هم منظور نان و نمکی است که بنده با اعضای اتحادیه (یعنی کانون ها) می خورم ، همچنانکه عرض کردم ، همواره «نمک گیر» ایشان بوده ام و خواهم بود .

حرف آخر اینکه همچنانکه در انتخابات مورد اشاره ایشان با پیغامی که آوردند کنار نرفتم ، این بار هم انصراف نخواهم داد . در عین حال راه برای کاندیداتوری ایشان و دیگران – همچنانکه خود فرموده اند- باز است .

    

پست های مرتبط

نظرات (1)

  • علی علی اوغلو1394-03-29 پاسخ

    کانون محترم وکلا وحقوقدانان سلام علیکم با اجازه یکی ازدوستان ازمن پرسید این وکلا وحقوقدانان دراین مملکت به چه دردی میخورند تاحالا هم خودشان یا کسی دراین باره توضیح نداده اند عرض کردم درخیلی ازکشورها مانند مهاتما گاندی درهند پاتریس لومومبا درکنگومحمدعلی جناح وذوافقار علی بوتو ودخترش بینظیر بوتو درپاکستان جواهرلعل نهروا یندیرا گاندی درهند اینها همه حوقدان بودند وجان خودرا درراه خدمت به هموطنانشان تقدیم کردند ونیز خیلی ازوطن دوستان وملت خواهان هم هسنتند درراه استیفای حقوق هموطنان مظلوم وستمدیده کوششهای فراوانی کرده اند بطورکلی اینها دربین مردم کشورهایشان احترام فوق العاده ای دارند دوستم کفت پس چرا درایران درطول تاریخ اینهمه بلا برسر هموطنان باریده اما حقوقد انان ما ککشان هم نگزیده ملت در 8 سال دوره دولت9و10 تاراج شده بدون اینکه ملجا وپناهی داشته باشد دربیابان بیکسی رها شده این حقوقدانان ما ایا برای ملت حقوقی قائلند ؟ اگر قائلند چراازملت پشتیبانی نکردند و نمیکنند چرا چند ساعت ازوقت گرانبهای خودرا صرف ایجاد یک دفتر یا کمپین دادخواهی وفرمی برای اظهار شکایت ملت ازمسببین ومسولین این بدبختی ها بصورت قانونی ومحکمه پسند با اسامی وهویت واقعی ایجاد نمیکند شاید میترسید منشی های دادگاهها انها را چنانکه افتد ودانی با چک ولگد ازمحکمه بیرون بیاندازند یا دفترکارشان بسته شود ودلشان باین خوش باشد وکیل همسنگ قاضی است اینرا بدانید اگر درروز مبادای ملت به وظیفه حرفه ای وملی خودعمل نکنید به هیچ وجهه واعتباری درنزد مردم نخواهید داشت وهرکس هرکاری که بتواند باشما خواهد کرد بطوریکه روزی مجبورخواهید شد مانند بنا ها ومعمارها کارتان را درقهوه خانه ها انجام دهید

افزودن نظر

مشترک شدن در خبرنامه!

برای دریافت آخرین به روز رسانی ها و اطلاعات ، مشترک شوید.