×

مالکیت فکری و محرومیت از حقوق اجتماعی

مالکیت فکری و محرومیت از حقوق اجتماعی

جامعه در طول ادوار متمادی همواره واکنش‌های مختلفی را در قبال بزه و بزهکاری از خود به منصه ی ظهور رسانیده که یکی از این واکنش‌ها «محرومیت از حقوق اجتماعی» است، بدین معنا که شخص خطاکار بر اثر ارتکاب برخی رفتارهای مجرمانه اعم از فعل، ترک فعل، فعل ناشی از ترک فعل و… مستحق محکومیت کیفری شده و به تبع آن از تمام یا برخی حقوق موجود در اجتماعی که بسر می‌برد محروم می‌شود

مالکیت-فکری-و-محرومیت-از-حقوق-اجتماعی

‏(کاوشی پیرامون بند «ر» ماده ی 26 قانون مجازات اسلامی 1392)/* پیمان حسین زاده‌ـ‌ مدرس دانشگاه و وکیل پایه یک دادگستری
یکشنبه 11 خرداد 1393

مقدمه:

جامعه در طول ادوار متمادی همواره واکنش‌های مختلفی را در قبال بزه و بزهکاری از خود به منصه ی ظهور رسانیده که یکی از این واکنش‌ها «محرومیت از حقوق اجتماعی» است، بدین معنا که شخص خطاکار بر اثر ارتکاب برخی رفتارهای مجرمانه اعم از فعل، ترک فعل، فعل ناشی از ترک فعل و… مستحق محکومیت کیفری شده و به تبع آن از تمام یا برخی حقوق موجود در اجتماعی که بسر می‌برد محروم می‌شود.

موضوع این نوع محرومیت در نظام کیفری ایران بعنوان یک قسم از اقسام مجازاتها مطرح بوده و از لحاظ پیشینه ی تقنینی، مجازات محرومیت از حقوق اجتماعی به قانون مجازات عمومی (مصوب سال 1304) برمی گردد و در اصطلاحات بعدی ( چه قبل و چه بعد از انقلاب اسلامی) نیز شاهد دگرگونی‌ها و بعضاً تحولات و تغییرات قابل ملاحظه‌ای هم بوده است.نه تنها محرومیت از حقوق اجتماعی با مزایای گوناگون اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، علمی و… اشخاص که بیشتر، رنگ و بوی مادی دارند امتزاج یافته بلکه امروزه این در هم آمیختگی تا بدانجا پیش رفته که قانونگذار ضمن تصویب قانون مجازات اسلامی در 1ر2ر1392 و جعل بند «ر» در ماده ی 26 این قانون، حقوق معنوی (فکری) اشخاص را هم بعنوان حقوقی که می‌تواند بر اثر ارتکاب بعضی جرایم از آنها محروم گردند مدنظر خویش قرار داده است.

لذا در گزیده ی حاضر و به سبب اهمیت این نوع از حقوق که به تبع رشد فزاینده ی تکنولوژی و فن آوری‌های نوین علمی در عرصه‌های مختلف، منشأ اثرات فراوانی در جامعه است سعی شده «عدم ثبت نام تجارتی» که توسط قانونگذار بعنوان محرومیت از حقوق اجتماعی در بند «ر» ماده ی فوق الاشاره مطمح نظر واقع شده است مورد کنکاش و تجزیه و تحلیل قرار گیرد.

تحلیل بند «ر» ماده ی 26 قانون مجازات اسلامی (مصوب 1392):

جدای از این موضوع که قانونگذار به موجب تبصره ی یک ماده ی 62 مکرر قانون مجازات اسلامی (مصوب 1370) حقوق اجتماعی را تعریف لکن بنا به دلایلی نامعلوم و در عین حال مبهم، طی قانون مجازات اسلامی سال 92 تعریف مزبور را حذف و بدون ارائه ی تعریفی روشن و صریح، تنها به ذکر مصادیق و موارد آن اکتفا کرده، مجازات محرومیت از حقوق اجتماعی در برخی جرایم بعنوان مجازات تکمیلی( تتمیمی) و در بعضی موارد هم بعنوان مجازات تبعی مطرح شده است؛

منظور از مجازات‌های تکمیلی، آن دسته از مجازات‌هایی هستند که علاوه بر مجازات اصلی برای مجرم در نظر گرفته می‌شوند و باید در حکم دادگاه قید شوند به عبارت دیگر، دادگاه هنگام تعیین کیفر، چون مجازات اصلی مورد حکم را صرفنظر از میزان و کیفیت آن برای تنبیه و بازسازگاری وی با اجتماع کافی نمی‌بیند از این قبیل مجازات استفاده می‌کند (ماده ی 23 قانون مجازات اسلامی مصوب 1392).‏

مراد از مجازات‌های تبعی نیز محرومیت‌هایی است که به استناد قانون و تبع محکومیت مجرم به مجازات اصلی، اتوماتیک وار و بی‌آنکه در حکم اصداری از سوی مرجع رسیدگی کننده درج شود بر محکوم علیه کیفری تحمیل می‌گردد (ماده ی 26 قانون مجازات اسلامی مصوب 1392).

«ثبت نام تجارتی» بعنوان یکی از شقوق حقوق مالکیت فکری (و مشخصاً مالکیت صنعتی) از حقوق اجتماعی مذکور در ماده ی 26 قانون مجازات اسلامی (مصوب 1392) است که برابر ماده ی 25 همان قانون و در صورت حصول محکومیت قطعی کیفری در جرایم عمدی، پس از اجرای حکم یا شمول مرور زمان، محکوم علیه را از این حقوق محروم می‌سازد.

بند «ر» ماده ی 26 قانون مجازات اسلامی (مصوب 1392) در مقایسه با ماده ی 62 مکرر سابق (مصوب 27ر2ر1377 الحاقی به قانون مجازات اسلامی سال 1370) وجود نداشته و از این حیث جزء ابداعات و نوآوری‌های قانون مجازات پیش رو است، لیکن علیرغم این نوآوری، بند موصوف دارای ابهاماتی است که بیشتر با سؤالاتی از این دست خود را نمایان‌تر می‌سازد؛

‏1‌ـ‌ آیا محرومیت از ثبت نام تجارتی و بالتبع عدم ثبت آن به منزله ی ممنوعیت از ثبت تجارتخانه و بطور کلی انجام فعالیت‌های تجاری است یا خیر؟

‏2‌ـ‌ آیا محکومیت و محرومیت احد شرکاء، قابل تسری به شرکای دیگر تجارتخانه است یا خیر؟

3‌ـ‌ اگر منظور از این بند و محرومیت از ثبت نام تجاری، محدود کردن حقوق مالکیت فکری (معنوی) بزهکار باشد آیا این محرومیت، قابل تعمیم به سایر اقسام حقوق مالکیت فکری نظیر حق تألیف، حق طرح صنعتی، علامت تجاری و مانند آنها نیز می‌شود یا خیر؟ زیرا با گنجاندن این بند در ماده ی 26 قانون مرقوم، چنین بنظر می‌رسد که در بسیاری از موارد، حقوق نشأت گرفته از نام تجارتی جدا از ارزش معنوی، ارزش و اعتبار مادی بیشتری نسبت به برخی از شقوق حقوق مالکیت صنعتی و حتی ادبی‌ـ‌ هنری نیز دارد، در غیر اینصورت چه توجیه منطقی و عقلی در گزینش «ثبت نام تجارتی» از میان اقسام دیگر حقوق مالکیت فکری برای قانونگذار کیفری متصور خواهد بود؟!‏

‏4‌ـ‌ آیا در فرآیند ثبت نام تجارتی، مراجع ذیصلاح منجمله اداره ی ثبت شرکت‌ها و مؤسسات غیر تجاری سازمان ثبت اسناد و املاک کشور، صلاحیت و توانایی انجام استعلام از قوه ی قضائیه جهت احراز عدم وجود امکان ثبت، بعنوان محرومیت از حقوق اجتماعی را دارند یا خیر؟

5‌ـ‌ با توجه به عدم امکان ثبت اجباری علامت تجاری، بند «ر» به ویژه در آن قسمت که عدم ثبت علامت تجارتی را محرومیت از نوعی حقوق اجتماعی قلمداد می‌کند تا چه میزان می‌تواند کارایی و اثر بخشی بر اساس موازین حقوق کیفری را داشته باشد؟

با عنایت به حاکمیت اصول خدشه ناپذیری همانند «تفسیر مضیّق قوانین جزایی» و «تفسیر به نفع متهم»، بایدفقط به محرومیت اجتماعی حاصل از عدم ثبت نام تجاری اکتفاء کرده از تعمیم به دیگر موارد اجتناب ورزید. ( حذف واژه ی «از قبیل» در ماده ی 26 بر خلاف ماده ی 62 مکرر قانون مجازات اسلامی سابق و اینکه حقوق اجتماعی مزبور، یک به یک نام برده شده و حکایت از حصری بودن آنها دارد نه تمثیلی بودنشان، مهر تأییدی است بر این ادعا).

بعلاوه محرومیت مندرج در بند «ر» ماده ی 26، راجع به ثبت نام تجارتی به جهت رعایت حقوق مکتسبه و توجه به اصل مسلم « تفسیر مضیق قوانین جزایی» قابل توسعه به نام تجاری سابق الثبت نخواهد بود، به بیانی دیگر ممنوعیت از ثبت نام تجاری در ماده ی مذکور، مدنظر است نه ابطال نام تجاری سابق الثبت.

از سویی، منطق حقوقی و انصاف قضایی ایجاب نمی‌کند که ما کسی را از دارا بودن علامت تجاری، حق اختراع، طرح صنعتی و… منع نمائیم زیرا این امر، مانع از امرار معاش و گذران زندگی افراد تحت تکفل ایشان خواهد شد.

بهتر آن بود تا قانونگذار، تدابیر و تمهیداتی شایسته نسبت به ابطال نام تجاری ثبت شده (آن هم بعنوان مجازات اصلی) که می‌تواند مستمسکی برای ارتکاب جرایمی با منشأ اقتصادی همچون جعل، کلاهبرداری و یا جرایم مشابه دیگر قرار گیرد، اتخاذ می‌کرد چرا که تطبیق و مقارنه ی «عدم ثبت نام تجارتی» بعنوان محرومیت از حقوق اجتماعی با توجه به نوع، میزان و درجه ی جرایم ارتکابی مصرح در ماده ی 25، در عمل کاری بس صعب و دشوار می‌نماید.‏

با توجه به ماهیت و سرشت خاص «ثبت نام تجارتی» که بیشتر توسط و یا از قِبَل شرکت‌های تجاری و غیر تجاری در راستای پیشبرد اهداف منحصر به فرد آنها صورت می‌پذیرد، محرومیت مقرر در بند «ر» با عنایت به پذیرش مسؤلیت کیفری اشخاص حقوقی در ماده ی 143 قانون مجازات اسلامی سال 1392، علاوه بر شخص حقیقی، اشخاص حقوقی (غیر دولتی و یا عمومی که لااقل در مقام تصدی گری هستند) را هم می‌تواند شامل گردد.‏

هر چند ابهام و به نوعی کلی گویی موجود در ماده ی 26 و بالاخص بند «ر» این نظر را تقویت می‌کند که دست قضات برای انتخاب هر یک از محرومیت‌های اجتماعی در تمامی جرایم باز است اما بدیهی است لزوم هم سنخ بودن محرومیت‌های اجتماعی تعیین شده با نوع و میزان جرایم ارتکابی باید مد نظر مراجع قضایی باشد که از آن به «تناسب قضایی» یاد می‌شود. زیرا تشخیص تناسب یا عدم تناسب، مبتنی بر عرف بوده و معیار تشخیص نیز قاضی است که بعنوان فردی متعارف از افراد اجتماع و با لحاظ عرف قضایی، نحوه ی ارتکاب عمل و شخصیت مرتکب یا مرتکبین، اتخاذ تصمیم می‌کند.

حداقل در این خصوص محاکم تجدیدنظر می‌توانند (یا به عبارتی عادلانه‌تر «باید») در مورد نقض دادنامه‌ای با اوصاف مزبور (محرومیت‌های اجتماعی غیر هم سنخ با جرایم ارتکابی) دقت نظر بیشتری معمول دارند.‏

در خاتمه باید گفت هدف مجازات محرومیت از حقوق اجتماعی، صیانت و پاسداشت از اجتماع و حفظ و حمایت از منافع و ارزش‌های موجود در جامعه است و این نوع مجازات بویژه در حوزه ی حقوق مالکیت فکری که حقوق ناشی از آفرینش‌ها، تراوشات و خلاقیت‌های فکری بشر در زمینه‌های علمی، صنعتی، ادبی و هنری است با دقت و حساسیت مضاعفی در جهت تأمین اهداف عالی سیاست جنایی ضمن ملاحظه ی اوضاع و شرایط مؤثر بر ارتکاب جرم و رعایت اصل تناسب جرم و خصوصیات اخلاقی مجرم با مجازات مقرر که متأثر از مقوله ی «نسبی بودن» با توجه به ازمنه و امکنه ی مختلف خواهد بود، مورد استفاده ی هدفمند قرار گیرد.

منابع و مآخذ

1‌ـ‌ رحمدل، منصور، تناسب جرم و مجازات، انتشارات سمت، چاپ اول، زمستان 1389

2‌ـ‌ صبری، نورمحمد، محرومیت از حقوق اجتماعی در نظام کیفری ایران، انتشارات مساوات، چاپ اول، پائیز 1390‏

‏3‌ـ‌ گلدوزیان، ایرج، محشای قانون مجازات اسلامی (بر مبنای قانون مصوب 1ر2ر1392)، انتشارات مجد، چاپ اول،1392 ‏

‏4‌ـ‌ مصدق، محمد، شرح قانون مجازات اسلامی (مصوب 1392 با رویکرد کاربردی)، انتشارات جنگل، چاپ اول، 1392

منبع : اطلاعات

    

پست های مرتبط

افزودن نظر

مشترک شدن در خبرنامه!

برای دریافت آخرین به روز رسانی ها و اطلاعات ، مشترک شوید.