با تشکیل پرونده مقدماتی و به دستور رییس شعبه 102 مجتمع قضایی کهریزک، موضوع برای رسیدگی تخصصی در اختیار پایگاه نهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت. با ارجاع پرونده به پایگاه نهم پلیس آگاهی، راننده کامیون به کارآگاهان گفت: با یک دستگاه تریلی ولوو حامل 25 تن ملیگرد، به سمت تهران در حرکت بودم که در گردنه‌ی حسن آباد یکدستگاه خودرو پژو 405 نوک مدادی با 3 سرنشین که دارای تابلو ایست و چراغ گردان کوچک بودند و یکی از آنها نیز لباس نظامی‌به تن داشت، جلو مرا گرفت. یکی از سرنشینان خودرو ابتدا شروع به بررسی مدارک خودرو کرد که ناگهان اقدام به زدن افشانه به صورتم کرد و به کمک دیگر سرنشینان خودرو پژو405 ، دست و پاهایم را بسته و در داخل کامیون خوابانده و به مکانی نامشخص بردند، پس از تخلیه محموله میلگرد مرا با کامیون به ابتدای خیابان درختی ( واقع در منطقه کهریزک ) آورده و با خودرو رها کردند. پس از گذشت چند ساعت، توانستم با کمک چند کارگر رهگذر که متوجه کمک خواستن من شده بودند، دست و پایم را باز کرده و بلافاصله به کلانتری مراجعه کنم. 

 

با تحقیقات انجام شده از راننده‌ی کامیون، اطلاعات جدیدی در اختیار کارآگاهان قرار گرفت که زمینه شناسایی محل نگهداری محموله سرقت شده و دستگیری یکی از سارقان را ایجاد کرد. راننده‌ی کامیون، در اظهارات بعدی خود به کارآگاهان گفت: وقتی سارقان دست و پای مرا بسته و داخل کامیون قرار داده بودند، زمان انتقال محموله میلگرد به محل تخلیه آن در یک لحظه کوتاه توانستم نوشته‌ی روی یکی از تابلوهای نصب شده در کنار جاده را که بر روی آن نام شهرک واوان نوشته شده بود را بخوانم و بعد از آن دیگر چیزی ندیدم. وی ادامه داد: زمانیکه به محل تخلیه محموله کامیون رسیده بودیم، به هیچ عنوان نتوانستم چیزی را ببینم و یا بشنوم؛ تنها چیزی که در زمان تخلیه میلگردها توجه مرا به خود جلب کرد، بویی بود که معمولا در محل دام و طیور ایجاد می‌شود. با توجه به اظهارات جدید راننده کامیون، کارآگاهان پایگاه نهم، بررسی فرضیه «انتقال محموله سرقت شده به یکی از دامداری‌های منطقه واوان و یا مناطق اطراف را در دستور کار خود قرار داده و در کمتر از 24 ساعت موفق به شناسایی محل تخلیه محموله کامیون در یکی از دامداری‌های منطقه واوان، واقع در جاده قدیم قم ـ کمال آباد شدند. 

 

با شناسایی دامداری مورد نظر، کارآگاهان ضمن توقیف محموله سرقت شده، موفق به دستگیری یکی از متهمان به اسم «رضا.هـ» 28 ساله شدند. با دستگیری و انتقال رضا به پایگاه نهم، وی به عنوان یکی از سرنشینان خودرو پژو 405 در زمان سرقت شناسایی شد؛ متهم در اعترافات خود به کارآگاهان گفت: پس از سرقت محموله و به پیشنهاد «علی.ک»، که به عنوان نگهبان در دامداری محل تخلیه بار میلگرد کارمی‌کند، محموله میلگرد را به دامداری آورده و قرار شد تا در کمتر از 48 ساعت آنها را بفروشیم یا به محل دیگری منتقل کنیم که محل تخلیه محموله شناسایی و من نیز که مسئولیت مراقبت از محموله را داشتم دستگیر شدم. 

 

با توجه به تحقیقات انجام شده از رضا و معرفی 2 همدست خود به اسامی‌«عباس.س» 28 ساله و «علی.ک» 24 ساله، کارآگاهان اطلاع پیدا کردند که دامداری متعلق به پزشکی است که خارج از کشور اقامت داشته و به ندرت و برای سرکشی به دامداری مراجعه می‌کند و علی نیز پس از چندین سال کار به عنوان نگهبان در دامداری، از این موضوع اطلاع کامل داشته با طرح و نقشه قبلی اقدام به طرح پیشنهاد سرقت محموله آهن میلگرد و انتقال آن به دامداری کرده است. کارآگاهان پایگاه نهم در ادامه رسیدگی به پرونده و با توجه به شناسایی دقیق 2 متهم دیگر، بلافاصله تصاویر این 2 نفر را از سامانه جامع پلیس استخراج و راننده کامیون بلافاصله پس از مشاهده تصاویر، هر 2 نفرشان را به عنوان سارقان محموله معرفی و در زمان شناسایی تصاویر متهمان، علی را به عنوان فردی که در زمان سرقت لباس نظامی‌به تن داشته و اقدام به پاشیدن افشانه به صورت وی کرده، شناسایی کرد. با شناسایی هویت دقیق دیگر متهمان پرونده، کارآگاهان پس از شناسایی مخفیگاه عباس و علی، در دو عملیات جداگانه هر 2 متهم را دستگیر و در بازرسی از مخفیگاه آنها، یک دستگاه خودرو 405 نوک مدادی، تابلوی ایست پلیس، لباس نظامی، افشانه و سایر وسایل ماموران را کشف کردند.