×

مالکیت معنوی

مالکیت معنوی

«غیر از هنر که تاج سر آفرینش است بنیاد هیچ منزلتی جاودانه نیست » «دانش از این مهد صنعت اوج داشت صنعت از این بحر دانش موج داشت»

مالکیت-معنوی وکیل 

 «غیر از هنر که تاج سر آفرینش است بنیاد هیچ منزلتی جاودانه نیست » «دانش از این مهد صنعت اوج داشت صنعت از این بحر دانش موج داشت» ((هرکس این حق را دارد که آزادانه در فرهنگ جامعه مشارکت جوید ،از هنرها بهره گیرد ،و در پیشرفت علمی و مزایای آن سهم شود .

تصویب قانون حقوق مالکیت در هاله ای از ابهام - حقوق مالکیت معنوی - حقوق مالکیت معنوی در قالب تعهد بین المللی - پیش در آمدی بر مالکیت معنوی - چالش های فضای سایبر و مالکیت معنوی در ایران - حقوق مالکیت معنوی و تکنولوژی - قانون مالکیت معنوی نیازمند استاندارد سازی - توسعه تدریجی مالکیت معنوی 

هر کسی این حق را دارد که از منافع مادی و معنوی اثر ادبی یا علمی که خود آن را خلق کرده استفاده کند)) ماده 27اعلامیه ی جهانی حقوق بشر «مجمع عمومی سازمان ملل متحد» این جانب به عدم بضاعت علمی و ناتوانی خود در نگارش این مقاله واقفم با یادآوری لغزش های احتمالی مرا یاری کنید. مقدمه: یکی از سرمایه های بشرحقوق مالکیت فکری است، مفهوم حقوقی نوینی که چگونگی حمایت و استفاده از آفرینش¬های فکری بشر را تعیین می¬کند . موضوع این حقوق شیءمادی نیست بلکه اثر فکری انسان است. این موضوع در حدود یک قرن و نیم است که به عنوان یکی از پایه های توسعه مورد توجه قرار گرفته است.اعلامیه جهانی حقوق بشر هم در ماده ی 27 خود بر این حق مهم صحه می گذارد.این نظام حاصل سالها تجربه ی زندگی بشر است که قواعد آن با گذشت زمان شکل گرفته است. متاسفانه در کشور های در حال توسعه حمایت وسیعی از این حق پدید نمی آید .در حالی که می تواند عاملی موثر در پیشرفت آنها تلقی شود.حمایت از این حقوق باعث ترویج و غنی سازی میراث فرهنگی و پایه ریز اقتصاد و توسعه ی کشور است.گزارش چشم اندازهای اقتصاد جهانی در بانک جهانی اهمیت فزاینده مالکیت فکری برای اقتصاد جهانی را تائید کرده و به این نتیجه رسیده است که: "در بین کلیه سطوح درآمدی، حقوق مالکیت فکری با معاملات بیشتر و جریان سرمایه گذاری مستقیم خارجی مرتبط بوده که به نوبه خود باعث ضریب های سریع تر رشد اقتصادی میشود".علاوه بر این حمایت از حقوق پدید آورنده باعث جذب متخصصان و جلوگیری از مهاجرت انها از کشور می شود که به نوبه ی خود دارای آثار مثبتی فراوانی در کشوراست.این نظام از 2 شاخه ی مهم مالکیت صنعتی و مالکیت ادبی ، هنری متشکل است.

سابقه ی جهانی

 حقوق مالکیت فکری به معنای حقوقی است که ناشی از ابداعات و خلاقیت های ذهن در زمینه های مختلف است.این موضوع در سطح جهان از قرن نوزدهم با تلاش های بین المللی بسیاری از سوی کشور های مختلف برای توسعه قوانین لازم برای حمایت از این حقوق ایجاد گردید تا ضمانت اجراهای موثر مدنی و کیفری در این خصوص پیش بینی شود . حمایت از این حقوق که باعث تشویق و ترغیب به ایجاد آفرینش های فکری است در قرن بیستم به شکل جدیتری دنبال شده و در نهاد های داخلی و بین المللی به بحث گذاشته شد تا قوانینی برای آن در زمینه های اقتصادی ،اجتماعی ،فرهنگی و... تصویب شود. درزمینه قانونگذاری کشور انگلستان نسبت به سایر کشور ها پیش قدم بوده است و رویه قضایی فرانسه هم از غنای خوبی برخوردار است .بعد از آن باگسترش فناوری اطلاعات که زمینه ی جهانی شدن این آثار را فراهم می کرد نسبت تجاوز به انها را نیزبالا بردو رقابت های علمی بین کشور ها تبدیل به رقابت سیاسی شد و بر خلاف گذشته که تکثیر کاری مشکل بود بعد از ابداع تکثیر بسیار راحت انجام میشد. این موضوع همراه با سرعت یافتن روند افزایش اختراعات و ابداعات، ایجاد این حق راضروری کرد.بدین منظور کنوانسیون برن برای حمایت از مالکیت ادبی و هنری در سال 1886 و کنوانسیون پاریس برای حمایت از مالکیت صنعتی در سال 1883 به وجود امد. در سال 1893 تحت عنوان دفتر حمایت از مالکیت فکری با هم متحد شدند.در نهایت در سال 1970 با عنوان سازمان جهانی مالکیت فکری به ثبت رسید.

سازمان جهانی مالکیت فکری (WIPO) یک سازمان بین‌المللی است که به کمک کردن در اطمینان یافتن از اینکه حقوق بوجود آورندگان و صاحبان مالکیت فکری، در سرتاسر جهان حفاظت می‌شود، اختصاص یافته است و تلاش میکند تا مخترعان و مبدعان به خاطر نبوغشان پاداش داده شوند. حمایت از آثار فکری در ابتدا شامل آثار ادبی بود و در طول زمان در زمینه های مختلف گسترش یافت.این حق مهم هم مانند سایر نظام های حقوقی ابتدا بیشتر جنبه ی سرزمینی داشت و بعد جنبه ی بین المللی و جهانی یافت. تاریخچه ی آن در ایران مالکیت فکری موضوعی است با سابقه ی یک قرن در کشور ما ولی متاسفانه آن چنان که نیاز جامعه اقتضا می کرد مورد توجه نبود.خوشوقتانه در سالهای اخیر با پی بردن به اهمیت آن در روند توسعه و گسترش دانش توسط مسئولین و موسسات علمی، امید است که به جایگاهی که شایسته ی آن است دست یابد .زیرا در حال حاضرقوانین ایران در این زمینه ناقص است و کارایی لازم را ندارد واگر برطرف نشود کشور ایران از مزایا و فواید آن محروم می ماند.البته تاسیس دوره ی کارشناسی ارشد برای آن بسیار مثبت تلقی میشود ،چون ذهن پویای دانشجویان در کنار تجربه ی اساتید گنجینه ی ارزشمندی خواهد شد و نتایج خوبی به بار خواهد داشت.در ایران بر خلاف سابقه ی جهانی حمایت از مالکیت صنعتی سابقه ی طولانی تری از مالکیت فکری دارد و رویه قضایی در این مورد از غنای بیشتری برخوردار است و سازمان ثبت اسناد و املاک متولی ثبت مالکیت صنعتی است . قدیمی ترین قانون در این زمینه مربوط به 75 سال پیش قانون ثبت علایم و اختراعات است ولی حمایت جدی ازاین حق از زمان رضا شاه شروع شد.

که در این زمینه در سال 1304 مقرراتی در قوانین گنجانده شد و در دهه ی 1340 و 1350 اصلاح و تکمیل شد.و قانونی تحت عنوان حمایت از حقوق مولفان و منصفان و هنرمندان در سال 1348 تصویب شد. سپس قانون ترجمه و تکثیر کتب و نشریات و آثار صوتی مصوب سال 1352 آن را تا حدی تکمیل کرد.در سال 1379 هم قانون حمایت از نرم افزار های رایانه ای به تصویب مجلس رسید. سرانجام به دلیل کافی نبودن این قوانین پراکنده کمیسیونی مرکب از قضات و استادان حقوق و وکلای دادگستری طرحی جامع را در 2سال فراهم کرد و کمیسیون دیگری در ان تجدید نظر کرد .این لایحه در 86 ماده در سال 1383 تقدیم مجلس شد.ولی با تغییر وزیر فرهنگ و ارشاد به تعویق افتاده و به دست فراموشی سپرده شد.بعد از آن لایحه ای دیگر در 36 ماده تدوین شد که علاوه بر جامع نبودن طبق نظر دکتر صفایی دارای اشکالات اساسی بود که جای بحث در مورد ان از این مقاله خارج است. ماهیت مالکیت فکری: اصطلاح مالکیت فکری معادل واژه ی انگلیسی intellectual property است . property در انگلیسی هم به معنای حق مالکیت و تصرف و هم به معنای مال و شیءکه مالکیت به آنها تعلق می گیرد به کار می رود.کلمه ی intellectual نیز بر توانایی فرد به فکر کردن در یک روش منطقی و شناخت اشیاء وبه کارگیری این توانایی دلالت دارد. این اصطلاح در نام سازمان جهانی مالکیت معنوی wipoبه کار رفت.ودر بخش «ج»ضمیمه ی یک موافقت نامه تاسیس سازمان تجارت جهانی با عنوان موافقت نامه ی عمومی راجع به جنبه های مرتبط با تجارت حقوق مالکیت معنوی TRIPs مورد استفاده قرار گرفت.در قوانین داخلی ایران نیز برای اولین بار واژه ی مالکیت فکری در ماده ی 62 قانون تجارت الکترونیکی مصوب 17/10/1382 آمده است.از منظر دکتر صفایی منظور از حقوق فکری «حقوقی است که دارای ارزش اقتصادی است و موضوع آن ها شیء مادی نیست»(1) البته تعریف حقوقی مالکیت فکری که نشان دهنده ی تمام ابعاد آن باشد میسر نیست.زیرا تعریف بیان کننده ی یک نهاد حقوقی است نه تمام ابعاد و احکام مترتب با ان.بدین منظور در تعریف مالکیت فکری باید به 2نکته توجه داشته باشیم: نخست موضوع مالکیت فکری به لحاظ احکام مرتبط با آن و سپس رابطه ی پدید آورنده با پدیده ی فکری تا بتوانیم به جایگاه آن در نظام حقوقی نائل شویم.ماهیت موضوعی مالکیت فکری در چند دیدگاه مطرح شده است و ازاین جهت مورد توجه است که برای نظام مند نمودن حقوق و تکالیف افراد وجود موضوع ضروری است.

پیش درآمدی بر مالکیت معنوی - ایجاد مرکز مالکیت معنوی سازمان ثبت اسناد و املاک کشور 

 1.شیءغیر مادی به عنوان موضوع .که این در کامن لا مطرح است و قابل دفاع در حقوق اسلام نیست.از این گذشته این دید گاه در حقوق کامن لا هم مورد انتقاد است و به هیچ وجه نشان دهنده ی ماهیت موضوعی آن نیست.

 2.ماهیت غیر مادی که بر گفته از اندیشهه ی رواقیون است و نظریه صورت که در اندیشه ی مشائیان مطرح شده و این هم قابل دفاع نیست.

 3.فعل ارسال پیام در مالکیت ادبی و هنری در نظریه کانت که مورد انتقاد است .

4. مالکیت فکری موضوع نداشته باشد.

 5. اعتباری بودن موضوع مالکیت فکری که مورد قبول و بسیار مهم است .

 ماهیت حقوقی رابطه ی میان پدید آورنده و پدیده ی فکری اهمیت زیادی دارد زیرا وضعیت بسیاری از حقوق مالکیت فکری و جایگاه آن در نظام حقوقی معین به خصوص در مورد نقل و انتقال آن معلوم می گرددکه با توجه به مفهوم حق و ملکیت که این حقوق بر اساس مکاتب حقوقی و نظریه ی فقیهان زیر عنوان حق قرار می گیرد، نظریه ی ملکیت قابل قبول تر است. به طور اجمالی باید گفت «مالکیت فکری امری اعتباری است که رابطه ی آن با پدید آورنده از سنخ مالکیت است » تقسیمات مالکیت فکری : همان طور در بالا اشاره کردیم این حقوق شامل 2شاخه ی مالکیت ادبی و مالکیت صنعتی است.مالکیت صنعتی شامل مواردی از جمله اختراعات ،کشفیات علمی و،حق ثبت اختراع ،علائم و نامهای تجاری و طرح های صنعتی است.حقوق مالکیت ادبی و هنری هم که حق مولف نیز نامیده می شود شامل رمان ها ،اشعار موسیقی و کلیه ی آثار هنری است که در حوزه ی حقوق خصوصی قرار می گیرند.این حقوق در ایران مالکیت معنوی(IP) هم نامیده می شود و به معنی مالکیت شخص بر محصولات ذهنی خویش است.البته این اصطلاح قابل انتقاد است چون با وجود جامع بودن مانع نیست و شامل هر امر غیر مادی میشود. تفاوت بزرگ این 2 نظام در این است که در نظام حقوقی ادبی و هنری ،با صرف آفرینش حق ایجاد می شود و نیاز به ثبت ندارد.ولی در حقوق مالکیت صنعتی بعد از پیدایش باید تقاضای ثبت داده شود.وبعد از تایید ان توسط مقام مسئول حق ایجاد می شود. مالکیت فکری از منظر دکتر عبدالحمید شمس عبارت است از «حقوق انحصاری و اختصاصی که به وسیله ی دولت برای آفرینش های فکری و معنوی به آفریننده مبتکر و مخترع اعطا می شود.

و برای جلوگیری از سوء استفاده و تصرف در انها باید توسط قانون از این ارزش ها حمایت شود» این حقوق به تفکیک هر کدام دارای حقوق اقتصادی و معنوی است.البته نباید از نظر دور داشت که حقوق معنوی در مالکیت فکری سابقه ی بیشتری دارد. و البته تفاوت هایی هم دارند.ابتدابه تفاوت ها و سپس به آپار حقوق آنها اشاره میکنیم. 1. دارنده ی حقوق معنوی همیشه پدیده آورنده ی آن پدیده ی فکری است ولی از آن جایی که حقوق اقتصادی قابل انتقال است گاه دارنده ی آن غیر از پدید آورنده است. 2.آثار حق معنوی دائمی است و آثار حق اقتصادی موقت است. الف)حقوق اقتصادی مالکیت صنعتی مثل حق ساخت و فروش و .. است وحقوق اقتصادی مالکیت ادبی شامل حق نشر و تکثیر ،عرضه و اجرا است. ب)حقوق معنوی مالکیت صنعتی که بسیار محدود است و شامل ذکر نام مخترع است که این هم به خاطر عدم صراحت قانون قابل اسقاط است. حقوق معنوی مالکیت ادبی :حق افشای اثر(هیچ کس نمی تواند پدید آورنده را به افشای اثر خود مجبور کند)،حق حرمت نام و عنوان پدید آورنده (یعنی پدید آورنده می تواند بخواهد انتشار اثرش با نام واقعی یا نام مستعار او صورت گیرد).،حق تمامیت اثریا ممنوعیت تغییر در آن ،حق عدول(یعنی علی رغم قرارداد پدید آورنده می تواند حتی پس از انتشار توسط ناشر استرداد اثر را طلب کند. تحولات مالکیت فکری: دوره ی پیدایش زمینه های آن اولین زمینه های حقوقی آن به ایجاد حق برای مؤلف و حق اختراع بر می گردد و با گسترش صنعت چاپ سرعت یافت.به دنبال آن در کشور هایی نظیر انگلیس و فرانسه نظام امتیاز به وجود آمد که 3قاعده ی مهم مالکیت فکری نشأت گرفته از آن است.

 1. حق انحصاری بهره برداری ،2.حق نشر3.محدودیت زمان حق مالکیت البته این هم خالی از انتقاد نیست زیرا بیشتر حق ناشر را مورد توجه قرار داده است تا حق پدید آورنده ی اثر را. دوره ی آغاز: که با شناسایی مبانی مالکیت فکری این حق به رسمیت شناخته شد و در قوانین به اجرا در امد. دوره ی توسعه: که ابتدا به شکل یک نهاد حقوقی داخلی و به منظور حمایت از این حق ایجاد شد و سپس به شکل بین المللی و جهانی درآمد که این روند در سالهای متمادی مورد اصلاح و تکمیل قرار گرفت. مبانی فلسفی-حقوقی و مبانی فقهی مالکیت فکری در این قسمت ما مبانی مختلف این نظام را بررسی میکنیم تا بتوانیم وجوه مختلف آن راتبیین کنیم. گفتار اول :مبانی فلسفی –حقوقی مالکیت فکری مبحث اول-مبنای حقوق طبیعی مالکیت فکری این دیدگاه با یک دید اخلاقی و آرمانی به این حقوق می نگرد و بیشتر در دیدگاه دین گراها مطرح بوده است تا سایر مکاتب .این نظریه نخستین بار توسط جان لاک مطرح شده است واولین نظریه در شکل گیری مالکیت فکری است که توسط قضات برای اثبات مالکیت فکری مورد استفاده بوده است.به موجب این نظریه کار و طبیعت با هم ترکیب میشود. به این معنی که جهان به صورت مشترک مال بشر است و هر شخص مالک خود وکارش است و اگر کسی کارش را با مشترکات ترکیب کند آن را به تملک در آورده است البته به شرطی که بیش از استفاده ی خود از طبیعت ندارد.

مقررات جزایی ایران در مورد مالکیت معنوی - رابطه مستقیم حقوق مالکیت فکری و رشد اقتصادی - تعارض قوانین مالکیت فکری در فضای مجازی 

و 3 اصل مهم برای آن در نظر گرفته است :1.آزادی 2.مساوات3.مالکیت .ریشه هایی از این نظریه در اسلام هم دیده میشود . در اسلام هم مالکیت با نظریه ی کار قابل توجیه است و هر کس مالک کار خودش است.این نظریه بر چند مقدمه استوار است.(1) 1.خداوند جهان را به صورت مشترک به بشر داده است 2.هر شخص بر خود مالکیت دارد. 3.کار هر شخص به خود او تعلق دارد. 4.هرگاه شخص کار خود را با چیزی از مشترکات ترکیب کند آن را ملک خود کرده است. 5.حق مالکیت مشروط به این است که شخص از مشترکات به اندازه ی کافی ،چیزی برای دیگر شریکان واگذارد. 6.یک شخص نمیتواند بیش از آن چه که استفاده میکند از مشترکات بردارد.

نقد نظریه:1.در این نظریه مشخص نشده است که جه میزان از کار و طبیعت باید با هم ترکیب شود تا به تملک شخص درآید.2.با پذیرش این نظریه اعتبار نظام مالکیت فکری زیر سؤال میرود چون وقتی این حق برای کسی قائل میشویم یعنی دیگران را از تصرف در آن منع میکنیم و این با اصل آزادی که از 3اصل مهم نظریه ی جان لاک است ناساز گار است.3.دراین نظریه توجیهی برای این که چرا شخص مجاز است کار خود را با طبیعت مخلوط کند ارائه نشده است.در نتیجه این نظریه به تنهایی در اثبات مشروعیت مالکیت فکری ناتوان است. مبحث دوم:مبنای اقتصادی مالکیت فکری (نظریه اصالت منفعت) نظریه ی اصالت منفعت از مکاتب مهم اصالت تجربه است که مبنای اقتصادی مالکیت فکری را توجیه میکند.زیر ساخت های این نظریه به این شکل است:1.مبتنی بر فرد گرایی2.معیاردرستی و نادرستی عمل به نتایج خوب و بد آنها بستگی دارد.3.این نتایج را باروش تجربی ارزیابی میکند. پذیرش این نظریه نتایج زیر را در پی دارد:1.قواعد ماکیت فکری نسبی است و ممکن است اثری امروزه منفعت زیادی داشته باشد ولی در آینده این سود نداشته باشد وبرای همین دیگر از آن حمایت نمیشود.2.مدت حمایت نسبی است و بستگی به نوع اثر کم و زیاد میشود.3.این نظریه بین حق مولف و حق مجاور یعنی کسی که کار را کپی برداری و توسعه میدهد فرقی قائل نمی شود و از هر دو به یک اندازه حمایت می کند.4.در تعارض بین منفعت پدید آورنده و جامعه منفعت جمع را قبول میکندومثلا اگر کپی برداری از اثری به نفع جامعه باشد آن را بدون رضایت جامعه انجام میدهند و از حمایت نظام حقوقی خارج میشود.5.عدم تبیین حقوق اخلاقی با پذیرش این نظریه. نقد نظریه:1.نسبی بودن این قواعد تمیتواند در توجیه قواعد ان به ما کمکی کند .2.توجه صرف به منافع فرد پسندیده نیست ،و در بعضی موارد تامین منافع جامعه منفعت افراد را هم تامین میکند.ولی توجه زیاد به منافع فرد ممکن است منافع جامعه را هم به خطر بیندازد.در این نظریه برای قضاوت در مورد این که این عمل سودمند است یا نه به نتیجه ی عمل توجه میشود در صورتی که ممکن است عملی که از منظر خود شخص سودمند است بدون توجه به بعد مادی آن صورت گیرد مثل کمک به یک همنوع .پس نمیتوان در همه جا اصالت را به منفعت داد. مبحث سوم:مبنای شخصیت این مبنا از بهترین مبانی در توجیه نظام مالکیت فکری است.توجه اصلی این مبنا به شخصیت انسان و رابطه ی آن با مالکیت است .در این نظریه 2رویکرد مهم از دومتفکر بزرگ مطرح شده است 1.هگل که مالکیت را مرحله ای از کمال انسان میداند 2.ایمانوئل کانت که توجهش را معطوف مالکیت ادبی کرده است و آن را بر اساس بیان حق آزادی بیان توجیه میکند و آن را لازمه ی شخصیت میداند. رویکرد هگل:مالکیت عینیت شخصیت انسان هگل در کتاب خود درباره ی مالکیت این گونه مینویسد: «شخص باید پهنه ی آزادی برونی را به خود بدهد تا وجودی همچون "مثال"داشته باشد.شخص ،اراده ای نامتناهی است،اراده ای که در این نخستین تعیین کنندگی ،که هنوز یکسره مجرد است ،باخود و برای خود وجود دارد.در نتیجه ،این پهنه جدا از اراده ،که شاید پهنه ی آزادی اراده را تشکیل می دهد ،به همین ترتیب به صورت متفاوت ،بی واسطه و جدای پذیر از اراده تعیین شده است»(3) و در ادامه برای رسیدن روح به کمال از طریق مالکیت مینویسد:«شخص باید پهنه ی آزادی بیرونی را به خود دهد تا وجودی همچون زمان داشته باشد»(4)موضوع مالکیت از منظر هگل شی ءبیرونی است حال این سؤال پیش می آید که آثار فکری همچون دانش و هنر را هم شی ءبیرونی تلقی میکند یا درونی؟او در کتاب خود این گونه مینویسد«دستاوردهای فکری ریا،دانش ها ،هنر ها،حتی برگزاری مراسم مذهبی ،اختراع ها و مانند ان ها موضوع قراردا قرار میگیرند .در شیوه ای که ضمن آن این امور خرید و فروش میشوند یا مورد معاملات دیگری قرار میگیرند،با این به گونه ای مشابه با چیزهایی که به عنوان شیءشناخته شده اند رفتار میشود...(5) که این سخن با توجه به عرف رایج زمان او بوده که آثار فکری موضوع معاملات قرار میگرفته اند.اما نسبت به دیدگاه هگل تردید وجود دارد چون آثار فکری درونی اند نه بیرونی که میتوان چنین استدلال کرد که که تصرف انسان در آنها میتواند به آن جنبه ی بیرونی دهد. رویکرد ایمانوئل کانت:مالکیت لازمه ی شخصیت کانت دیدگاه خود را این گونه مینویسد :«در این اثر من روشی را برگزیدم که به گمان خودم مناسب ترین روش است و آن این است که به شیوه تحلیل از معرفت عامه به تعیین اصل غایی آن رسیدم و سپس به شیوه ی ترکیبی از بررسی این اصل و ریشه های ان ،دوباره به معرفت عامی که مصداق آن اصل بوده است بازگشته ام»(6) کانت به مفهوم تکلیف توجه زیادی دارد .زیرا به دنبال رسیدن به معرفت فلسفی اخلاق است و میخواهد از معرفت تجربی فاصله بگیرد.مبنای شخصیت در نظام مالکیت فکری آثاری دارد که به مهم ترین انها اشاره میکنم: 1.پذیرش حقوق اخلاقی :خصوصا در دیدگاه کانت و بسیاری از حقوق متاثر از ان پدید آمد و وارد قوانین شد،از جمله حق افشای اثر یا حرمت نام و عنوان پدیدآورنده.2.تفاوت بین امور ادبی و هنری :آنها این چنین استدلال می کنند که در اثر هنری اگر پدید آورنده در ضمن استفاده از ذوق سلیقه خود از هنر دیگری هم تقلید کند باز هم مالک آن است و به این ترتیب حق مالکیت فکری در امور هنری را رد میکنند.3.جداسازی حقوق مؤلف و حقوق هم مجاور که در مقابل نظریه اصالت منفعت که تفاوتی بین این دو قائل نبود به آن قائل شدند. نقد نظریه:1.در این دیدگاه بیشتر از خود اثر به پدیدآورنده ی ان توجه میکنند در صورتی که بعد از پیدایش اثر خود دارای شخصیت مستقل است و نیازمند حمایت است.2.این نظریه در تبیین تمام ابعاد این نظام ناتوان است به طور مثال نظریه کانت بر بیان و آزادی بیان مبتنی است ،در حالی که تمام مصادیق مالکیت ادبی و هنری در این حوزه قرار نمیگیرد3.در تین نظریه از مالکیت صنعتی سخنی به میان نیامده است. مبحث چهارم:مبنای اخلاقی مالکیت فکری این دیدگاه در برابر کسانی به وجود آمد که معتقد به جدایی حقوق و اخلاق داشتند و توسط ژرژپیری مطرح شد که ارتباط این دو را به گردش خون در بدن تشبیه کرده است.در این دیدگاه 2قاعده ی مهم مطرح شده است. 1.قاعده ی دارا شدن ناعادلانه:این قاعده استفاده ی بی سبب یا بی علت هم نامیده میشود.در قانون مدنی ایران این قاعده به صراحت نیامده ولی میبتوان آن را از مواد فراوانی استنباط کرد از جمله ماده ی 33در زراعت با حبه ی غیر ،ماده ی 172در حیوان ضاله ،مواد 301 به بعد در پرداخت ناروا،ماده ی 306 در اداره ی فضولی،مواد 307به بعد در غصب و.... علاوه بر این عدالت ایجاب میکند که هیچ کس با پول دیگران ثروتمند نشود. (7) با توجه به مبنای این قاعده شرایط زیر برای اجرای قاعده ضروری است: 1. داراشدن:داراشدن شخص با مقایسه ی وضع دارایی فعلی و وضعیت دارایی سابق او معلوم میشودوفرقی نمیکند بر دارایی کاسته یا افزوده شود. 2.داراشدن از زیان دیگری باشد:یعنی میان کاسته شدن و افزایش دارایی 2طرف رابه ی علیت موجود باشد. 3.داراشدن از زیان دیگری باید بدون مجوز قانونی باشد.(8) این قاعده در نظام مالکیت فکری جلوی استفاده ی بدون جهت از کار فکری پدیدآورنده را میگیرد ولی اجرای این قاعده در نظام مالکیت فکری محل اشکال است.زیرا این قاعده نمیتواند منبع جامع و مانعی باشد، این قاعده در جایی به کار میرود که افزایش و کاهش دارایی در مورد شیء خارجی فعلیت داشته باشد و تطبیق آن با این نظام نتیجه ی مطلوبی ندارد چون موضوع مالکیت فکری فقط شیءخارجی نیست. 2.قواعد اخلاقی ناظر به حقوق اخلاقی:نظریه های قبلی خصوصا نظریه های کارو اصالت و اصالت منفعت به سادگی نمیتواند حقوق اخلاقی پدید آورنده را به اثبات برساند.در همین راستا میتوان به مواردی از جمله توهین ،رقابت غیر منصفانه ،قرارداد و حق خلوت اشاره کرد که البته قرارداد پایه ی اخلاقی محکمی ندارد. الف)رقابت غیر منصفانه:به نعنی رقابت حیله گرانه در بازرگانی و دادوستد است و در شکل گیری بعضی حقوق مانند حق حرمت نام و عنوان نویسنده موثر بوده است. ب)توهین:که معنی زیانی رساندن به شهرت دیگری است و حق تمامیت اثر ،حق اختراع،قانون کپی رایت بر مبنای جلوگیری از رفتار توهین آمیز به وجود آمده است. ج)حق خلوت :یعنی افشای اطلاعاتی که که تجاوز به شخصیت تلقی شود.در قوانین اسلامی هم موارد بالا منع شده و با تطبیق موارد بالاا با نظام کنونی نتیجه گرفت که پدید آورنده حق دارد در برابر موارد فوق الذکر حمایت شود.(9) مبحث پنجم:مبنای قرارداد این مبنا در شکل قرار دا دخصوصی و اجتماعی مطرح است. الف)قرارداداجتماعی:این دیدگاه منبع پیدایش اجتماع وحکومت قرارداد میداند.افراد برای تامین سود خود به قراردا روی میآورند و بخشی از حقوق و آزادی خود را به دولت واگذار میکنند. و با تکیه بر این نظریه هم میتوان در این باب دست به قانونگذاری زد. ب)قرارداد خصوصی:قراردادی که بین پدیدآورنده و مصرف کننده منعقد میشود که حق حق تکثیر از او سلب میشود و به همین منظور قانون کپی رایت نوشته شد. نقد نظریه:از آن جایی که این قرارداد میان آن دو نافذ است و شخص ثالث به راحتی میتواند آن را تکثیر کند بدون آن که تخلفی صورت گرفته باشد. در پایان این گفتار میتوان گفت وجود چند مبنای متفاوت برای یک نظام حقوقی تعارضی با هم ندارد.ولی پای بندی به تمام مبانی هم با مشکلاتی روبه روست والبته نمیتوان انکار کرد که تمام این مبانی در توسعه ی این نظام نقش زیادی داشته اند و لی چون همان طور که بررسی شد هیچ کدام به تنهایی قادر به توجیه تمام مبانی نظام مالکیت فکری نبودند بنا را بر چند مبنایی می گذاریم. گفتار دوم :مبانی فقهی مالکیت فکری در منابع فقهی مالکیت فکری ،مصداق جدیدی از اموال است که خردمندان به آن اعتبار داده اند و این اعتبار از سوی شارع پذیرفته شده است و عده ای به نظریه منطقه ی فراغ استناد می کنند و ابتکار عمل و قانونگذاری در این حوزه را به حاکم می سپارند .

نظام حل و فصل اختلافات حقوقی مالکیت معنوی  - حقوق مالکیت فکری چیست 

منظور از منطقه الفراغ قسمتی از شریعت اسلام است که چون ماهیتا متغیر است احکام آن هم میتواند متغیر باشد.و این وظیفه توسط شارع به عهده ی ولی امر گذاشته شده تا با توجه به مقتضات زمان و مکان اقدام به قانونگذاری کند.مالکیت فکری هم در این منطقه قرار داده شده است.پس به این شکل نتیجه میشود که این نظام دارای قواعد ثابت نیست و مدت و اعتبار حمایت بستگی به مصالحی دارد که قانونگذار در نظر بگیرد.ولی این نظریه دارای مشکلات زیر ساختی است چون اعتباری ، نسبی و متغیر بودن این قواعد به نفع پدیدآودنده نیست. به همین دلیل ادله ی دیگری در کنار آن به کار برده شد از جمله قاعده ی لاضرر ،سیره ی خردمندان و مقاصد خردمندان که استفاده از این ها در اثبات مشروعیت مالکیت فکری کمک فراوانی میکرد. نتیجه گیری: در این مقاله به بررسی و تعریف نظام مالکیت فکری و مبانی و ماهیت آن پرداختیم تا با ترکیب این نظریه ها تحولات حوزهی حقوق را نشان دادیم،و به این نتیجه رسیدیم که این نظام نقشی اساسی در توسعه ی اقتصادی دارد .به همین دلیل نیازمند حمایت ویژه ای است و پیشنهاد میشود، دادگاهی ویژه برای اجرای حقوق آن ایجاد شود و قوانین این زمانه باید به شیوه ای دقیق و جامع تدوین شود تا زمینه ی هر نوع سوءاستفاده را از بین ببرد و امنیت لازم برای سرمایه گذاری ذهنی افراد فراهم شود .این امر مهم فراهم نمیشود مگر با داشتن مدیریتی نیرومند تا بتواند به بهترین نحو ممکن از فن آوری های نوین در این راستا بهره ببرد.

پی نوشت ها

1.محمود حکمت نیا ،مبانی مالکیت فکری،صص30-29
2.جان لاک،رساله ی دوم درباره ی حکومت،مندرج در کتاب آزادی فرد و قدرت دولت ،صص173-99.
3.گئورک ویلهم فریدریش هگل،عناصر فلسفه حق،ص74
4.همان
5.همان،ص76.
6.امانوئل کانت ،بنیاد ما بعدالطبیعه اخلاق،ص10 .

7.ناصرکاتوزیان،الزام های خارج از قرارداد،چ2ص203.

8.سید حسن امامی،حقوق مدنی،ج1،صص352-353.
9.محمود حکمت نیا ،مبانی مالکیت فکری،ص335-333.

منابع
1.سازمان جهانی مالکیت فکری ،کنوانسیون ها ،معاهدات وموافقت نامه ها ،تالیف سازمان جهانی مالکیت فکری ،ترجمه ی وحیدبزرگی ،تهران،شرکت چاپ ونشر بازرگانی ،1383 2.حقوق مالکیت برعلائم تجاری وصنعتی،عبدالحمیدشمس،تهران،سمت،1382 3.اصول بنیادین حقوق مولف و حقوق مجاور در جهان،کلودکلمبه،ترجمه ی علیرضا محمد زاده،تهران ،میزان،1385 4.قراردادهای حقوق مولف،مهدی پژمان ،تهران،دادگستر،1381 5.مبانی حقوق مالکیت فکری،محمود حکمت نیا،تهران،سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و انقلاب اسلامی ،1386
6.مزایای اقتصادی حمایت از حقوق مالکیت فکری در کشورهای در حال توسعه،شاهد علیخان،ترجمه ی یوسف نراقی تهران،فصل سبز،1381

محقق:زینب اربابزی

منبع : معاونت حقوقی و امور مجلس

    

پست های مرتبط

افزودن نظر

مشترک شدن در خبرنامه!

برای دریافت آخرین به روز رسانی ها و اطلاعات ، مشترک شوید.