×

عاقد

همه چیز درباره " عاقد "

عاقد

با سلام. بنده در تاریخ 24 آبان 1390 با همسر خود عقد نمود ام. ولی هنوز زندگی مشترک را آغاز نکرده ایم (منظور در یک خانه مستقل) و ایشان در منزل پدرشان بسر می برند. هم اکنون که حدود 3-4 ماه از این تاریخ می گذرد، ایشان تغییر رفتار داده اند و به من و خانواده من توهین های بیشماری (از جمله بی احترامی لفظی) نموده اند. همچنین به من کوچکترین توجهی ندارند و تعریف خود را از یک شوهر خوب به فردی می دانند که تامین مالی می نماید. ایشان حتی برای رفتن به جاهای مختلف از من اجازه هم نمی گیرند، و چند بار هم برای رفتن به خانه فامیلهای خود با من جر و بحث نیز کرده اند! من هم موقع عقد اجازه اشتغال به ایشان داده ام (فقط بصورت لفظی با طرح سوال از طرف عاقد و نه کتبی) ولی ایشان در بسیاری مواقع بعد از پایان ساعت کاری خود بدون کسب اجازه بنده به بهانه قدم زدن و خرید و... نسبت به بازگشت به خانه دیر اقدام می کند در حالی که من نمی دانم حتی او کجاست! اکنون با توجه به این اختلافات بوجود آمده، نه همدیگر را می بینیم و نه حتی تلفنی صحبت می کنیم. به پیشنهاد چند نفر از دوستانم، من نمی خواهم که برای به اصطلاح آشتی پا پیش بگذارم، تا همسرم پی به اشتباهات خود ببرد. سوال مهمی که از شما دارم این است که اگر این مدت طول بکشد، (فاصله بین عقد و شروع زندگی مشترک) آیا نفقه ای به همسر بنده تعلق می گیرد؟ با توجه به اینکه هنوز عروسی نکرده ایم (رابطه زناشویی هم نداشته ایم و همسرم باکره است) و بنده هم به خانواده شان قبل از ازدواج با خانوادشان عهد کرده ام که ممکن است تا ما زندگی مشترک را شروع کنیم با توجه به شرایط مادی بنده، 1 یا 2 سال طول خواهد کشید و ایشان نیز پذیرفته اند. همچنین می خواستم بدانم این تصور اشتباه من است، یا همسرم در فاصله بین عقد و شروع زندگی مشترک باید از من اجازه بگیرد؟ و می تواند شکایتی از سوی بنده صورت بگیرد؟ همچنین تصور بنده از عدم تمکین ایشان اصلاً معنی می دهد یا خیر؟ آیا ایشان می تواند برای عدم اقدام من برای شروع زندگی مشترک شکایت کند؟ اگر همسرم تقاضای مهریه نماید چه؟ در اینصورت با تقاضای اعسار من موافقت می شود یا خیر؟ در پایان این توضیح را بدهم که پدر بنده 4 سال است که فوت کرده اند و بنده کفالت ماردم را بر عهده دارم. با تشکر.

با سلام دوست محترم قبل از عقد رسمی باید تامل و تحقیق کرده و از افکار و تمایلات و عادات وی مطلع می شدید علی الخصوص حداقل سه تا شش ماه با یکدیگر رابطه کلامی در حد عرفی برقرار می کردید تا اگر

مشاهده پاسخ کامل

باسلام . پیروسوال قبلی فروشنده یکباب منزل مسکونی به اینجانب درقبال دریافت کل ثمن پس ازاینکه منزل را تسلیم وبه تصرف بنده درامد .بادریافت اظهارنامه رسمی ازطرف بنده مبنی برانتقال سندرسمی منزل فروخته شده به بنده . ایشان با فروشنده قبلی منزل که باهم قرابت سببی نزدیک دارند . به راهنمایی ( یک وکیل که فعلا درحالت تعلیق ازکار میباشد ) و نام نمیبرم . یک قرارداد معاوضه صوری باقید خیار شرط ( شرطی که علی الااطلاق نامبردگان را درفعل حرام رخصت دهد ) وخلافا تاریخ صدر قرارداد را مقدم برمبایعه نامه بنده جهت تاثیر درعمل حقوقی قید میکنند . و باهدف حیله وتقلب به قانون در جهت ابطال مبایعه نامه بنده اقامه دعوی که دادگاه بدوی حکم به صوری بودن قراردادمذکور میدهد . ولی دادگاه تجدیدنظر به خاطر وابستگی فامیلی با وکیل مذکور پرونده را 20 روزه بدون رسیدگی قضایی به استناد شرط بی مدت درقرارداد و بانادیده گرفتن قواعد فقهی لاضرر وغیرو رای بدوی را نقض وحکم به ابطال قراردادمعاوضه ونهایتا مبایعه نامه بنده که هیچ نقش واطلاعی ازمعاوضه نداشته ام صاد مینماید . حال فروشندگان جهت اکل مال بالباطل وبه استناد رای تجدیدنظر مبیع را که درتصرف بنده میباشد وهیچگونه بدهکاری ندارم مطالبه نموده اند . واکنون (1 ) بنده علیه شهود قرارداد که دردادگاه بدوی شهادت کذب دادند رای شهادت کذب انهارا گرفته ام . ( 2 ) یکفقره چک در متن قرارداد مذکور باشماره ومبلغ قید وبین معاوضین رد و بدل شده که با استعلام از بانک چک مندرج درمتن قرارداد درتایخ تنظیم وجود نداشته وطبق استعلام یکماه بعداز تاریخ مبایعه نامه بنده بانک تحویل صاحب حساب نموده وبامبلغ بسیار فاحش نسبت به مبلغ مقید در قراردا د دوسال بعد ازبانک وصول شده که موضوع حکایت از جعلی بودن تاریخ صدر معاوضه نامه دارد ( مستند رای تجدیدنظر ) که مدارک فوق به دادگاهی که مبیع را خواسته اند ارایه شده .اکنون میتوانم علیه متعاقدین قراردادصوری دادخواست حیله وتقلب به قانون وسوء استفاده ازحق قراردادی با تامین خواسته ( ملک خریداری شده ) به همین دادگاه ارایه دهم ؟ لطفا راهنمایی نظر ودستور سرکارخانم دراین موضوع سرمشق خواهد بود . باتشکرفراوان

‌با سلام شما می توانید به استناد مواد قانونی که عینا ذیل مطالب خود ذکر می نمایم و مدارکی که ذکر نمودید شکایت کلاهبرداری و تبانی برای بردن مال غیر مطرح

مشاهده پاسخ کامل

با سلام اینجانب منزلی راطبق مبایعه نامه با دادن کل ثمن خریداری وفروشنده قبلی منزل نیز حضورداشت وذیل مبایعه نامه بنده را امضاء نمود پس ازتحویل منزل بدلیل تعلل درانتقال سند رسمی بنده اظهار نامه ای ارسال واز فروشنده مطالبه انتقال سند نمودم . فروشندگان که باهم قرابت سببی نزدیک دارند. فروشندگان بانیت سوء وتضییع حقوق بنده برای تملک عین فروخته شده وفرار ازادای دین ضمن تبانی ومانورمتقلبانه وبا حیله وتقلب به قانون اقدام به تنظیم قراردادمعاوضه باشرط بی مدت وجعلی قراردادن تاریخ صدر ( مقدم برمبایعه نامه بنده ) نموده اند .شرطی که علی اطلاق درامر حرام به انها رخصت دهد .لذا به استناد معاوضه نامه اقامه دعوی نمودند که دادگاه بدوی ضمن رد دعوی فروشندگان حکم به صوری بودن قرارداد صادرنمود . ولی دادگاه تجدیدنظر رای بدوی رانقض وضمن ابطال قرارداد معاوضه معامله قانونی بنده رانیز ابطال نمود( 10 روزه ) سپس فروشندگان به استناد رای تجدیدنظر خواهان استرداد مبیع شده اند وبنده را بعنوان ثالث جلب دادرسی نموده ودادگاه اخیر بامدارک مکشوفه جدید که با لایحه ارایه نموده ام ( دادنامه شهادت کذب شهود قراردادمعاوضه و استعلام بانک ) که شماره چکی که درقرارداد بین متعاقدین رد وبدل شده دران تاریخ بانک تحویل صاحب حساب نداده بوده وبه موجب استعلام بانک چک مقید درقراردادرا بعداز تاریخ معامله اینجانب ازبانک تحویل گرفته اند . چند نوبت وقت احتیاطی داده حال بنده میتوانم دراین دادگاه دادخواست حیله وتقلب به قانون باقراردادصوری وتامین دلیل ( موضوع منزل خریداری شده ) وجعل درتاریخ تنظیم معاوضه نامه را ارایه دهم . لطفا راهنمایی بفرمایید .درغیر اینصورت چه اقدامی میتوانم انجام دهم ؟ تازمان اعاده دادرسی . باکمال تشکر

لطفا در یک متن تکمیلی توضیح دهید که دادگاه تجدیدنظر به چه استنادی حکم به ابطال قرارداد شما و قرارداد

مشاهده پاسخ کامل

با سلام- مدت5ماهاست باآقایXبه صورت صیغهء دائم نامزد شده ام ولی هنوز ازدواج ما به صورت رسمی دردفتر خانه ازدواج ثبت نشده است فقط درجشن قند شکنی عاقدصیغه عقدرادریک برگ کاغذ جاری کرده است درطول این مدت فهمیدم که ما باهم تفاهم اخلاقی نداریم تصمیم گرفته ام جدا شوم درصورتیکه ایشان حاضر به طلاق دادن نیست لطفاً راهنمای فرمایید چگونه می توانم حق وحقوق(مهریه ونفقه) مطالبه نمایم درطول این مدت هیچگونه نفقه به من نداده است.

نخستین کاری که باید انجام دهید تهیه نسخه ای برابر اصل شده از صیغۀ عقد دائم از عاقد است به عاقد اطلاع دهید که

مشاهده پاسخ کامل

با سلام وتشکراز شما عزیزان بابت پاسخگوئی واطلاع رسانی خوبتان پدر بنده بدلیل سکته مغزی دچار اختلال حافظه هستن.به همین دلیل قصد داریم جهت رسیدگی به امور مالی واموال ایشان قیم بگیریم. ایشان در زمان سلامتی خود تعدادی از اموال خود را به نام برادرهایشان کردن ولی از آنها وکالت گرفتن برای هرگونه معامله در رابطه با این اموال که صراحتآ در وکالت نامه قید شده است. آیا پس از تعیین قیم این وکالت نامه ها باطل واز درجه اعتبار ساقط میشوند وبرادرهای پدرم صاحب اموال محسوب میشوند،یا اینکه وکالت نامه ها معتبر بوده وبه شخص قیم پدرم تفویض میشوند؟؟؟

درست است که بدلالت ماده 678 قانون مدنی وکالت با جنون وکیل یا موکل مرتفع می شود .اما مطابق مواد190 الی 224 قانون مدنی علیرغم تصریح ماده 682 قانون

مشاهده پاسخ کامل

باسلام من حدود 4 سال پیش از طریق اینترنت با پسری در شهری دور که با اتوبوس 9 ساعت تا شهر ما راه است آشنا شدم باهم تلفنی حرف میزدیم تا اینکه بعد از 6 ماه بحث ازدواج پیش آمد و از من خواستگاری کرد ولی هر وقت که میگفتم به خانه مان بیاید بهانه تراشی میکرد تا اینکه گفت خانواده ام مخالفند و می خواهند دختر خاله ام را به عقدم درآورند من ترسیدم که او را از دست بدهم به شهر او رفتم و چون آدم متدینی هستم به فکر خواندن صیغه موقت افتادم و خودمان صیغه را بدون اجازه پدر خواندیم که طی یک رابطه ناخواسته پرده بکارتم پاره شد من گفتم اگر ازدواج نکنیم شکایت میکنم به دست و پایم افتاد و گفت صبر کن تا اوضاع بهتر شود بعدها پسرعمویش را فرستاد تا با من حرف بند او گفت که زن و بچه دارد من به سراغش رفتم و گفتم چرا با زندگی من بازی کردی گفت چون عشق تو را دیدم دلم برایت سوخت الان هم دیر نشده چون من نمی توانم تو را بگیرم پس برو دنبال زندگیت الان 3سال میگذرد و ما همچنان صیغه را تمدید میکنیم من او را از شکایت ترساندم ولی او به من تهمت زد و گفت تو اصلا پرده نداشتی من چه باید بکنم آیا با توجه به میل خودم در خواندن صیغه می توانم بدلیل پارگی پرده شکایت کنم چگونه ثابت کنم 2 سال از آن حادثه میگذرد و در ضمن من نمی خواهم خانواده ام چیزی از تاهل او و رابطه ما بدانند او هم گفته خانواده اش چیزی نمیدانند و اگر هم بفهمند اجازه نخواهند داد و مرا خراب میخوانند من چه باید بکنم وچطور می توانم او را وادار به ازدواج دائم کنم آیا راهی چه قانونی چه غیر برای وادار نمودن او به عقد دائم و ثبت رسمی این ازدواج بدونه رضایت همسر اول وجود دارد ؟. خواهشا به عنوان یک وکیل خوب یاریم فرمایید ؟

با سلام و عرض پوزش از اینکه دیر پاسخ دادم.شما به استناد ماده ی647 قانون مجازات اسلامی به دلیل

مشاهده پاسخ کامل

قانون-حمایت-خانواده

قانون حمایت خانواده

قانون-ازدواج

قانون ازدواج

مشترک شدن در خبرنامه!

برای دریافت آخرین به روز رسانی ها و اطلاعات ، مشترک شوید.