×

غیرقانونی

همه چیز درباره " غیرقانونی "

غیرقانونی

باسلام پدر من سال ۹۱ فوت کرده اند تنها ماترک به جا مانده از ایشان یک پمپ بنزین هست که در زمان حیات ایشان به علت تعویق اقساط بانک بانک مربوطه اقدام به واگذاری ملک به مزایده نمود با فوت پدر مراحل مزایده متوقف و پس از فوت ایشان وراث با مالمیک شخصی خود اقدام به توافق به بانک نمودند الان اقساط تمام شده ولی به علت عدم پرداخت نیم عشر سند هنوز فک رهن نشده قبل فوت پدرم چند نفرطلبکار به علت عدم پرداخت چک شکایت کردند و توقیف اموال گرفتند ولی چون ملک در رهن بانک بود موفق به توقیف اموال نشدند الان که اقساط تمام شده قاضی دستور اجرای توقیف بخشی از قطعات را دادند و میگن چون تاریخ شکایت و مطالبه خسارت قبل از رهن رفتن قطعات توسط بانک بوده مزایده بانک به سایر دیون ارجعیت نداره سوال بنده اینه که باتوجه به این که بعد از فوت پدرم فقط بدهی بانک جا مانده و پرداخت اقساط از سرمایه شخصی وراث بوده ایا حکم توقیف غیرقانونی نیست؟

با سلام در صورت فوت هر کس قبل از هر تقسیمی اول باید بدهیهای مرحوم پرداخت شود لذا اگر پدر شما مال یا اموالی داشته

مشاهده پاسخ کامل

با سلام و خسته نباشید: ۱- آیا بانک مجاز است بعد از اعلام کتبی خودِ بانک مبنی بر خروج از ضمانت فرد و جایگزینی فرد دیگری در پرونده تسهیلات بانکی( بانک حکمت ایرانیان) بعد از گذشت ۲ ماه نامه را کان لم یکن اعلام کرده و مجددا فرد قبلی را بدون اطلاع وارد ضمانت همان پرونده کند؟ اگر غیرقانونی است، جرم محسوب میشود یا تخلف؟ ۲- برای مسدود کردن حقوق ضامن در پرونده تسهیلات بانکی به حکم قضایی نیاز است؟ ۳-آیا بانک مجاز است کل حقوق و مزایای فرد ضامن را به مدت چندین ماه متوالی برداشت کند و حقوق ضامن صفر شود؟ اگر غیرقانونی است، جرم محسوب میشود یا تخلف؟ ۴- آیا بانک میتواند بعد از اعلام جعلی بودن برگه کسر از اقساط ضامن تسهیلات بانکی توسط قاضی و دستور بر امحاء این برگه در پرونده ضامن، اقساط معوق وام گیرنده را در فیش حقوقی ضامن کارمند درج و از آن کسر کند؟ اگر غیرقانونی است، جرم محسوب میشود یا تخلف؟ با تشکر فراوان

با سلام سوال اول- بعد از اعمال جانشینی ضامن ؛ فرد قبلی از قید ضمانت خارج و مسئولیتی در قبال وام ندارد.

مشاهده پاسخ کامل

سلام خانم وکیل روز شما بخیر حدود دو سال پیش به دلیل مریضی مادر بزرگم تمام فرزندان ایشان دور هم جمع شدند و تصمیم گرفتند تا مراقبت از مادر به عهده یکی از فرزندان باشد. دخر بزرگ خانواده این مسئولیت را پذیرفت و باقی فرزندان بدون هیچ گونه رسید و صورت جلسه ایی تمامی دارایی نقد و طلاهای مادر را به ایشان سپردند که این مبلغ حدود 80 ملیون پول نقد و بالغ بر 60 ملیون طلا بوده است. همچنین مادر یک منزل مسکونی در منطقه جمهوری تهران داشته که با تنظیم قولنامه ایی به نام مادر خانه به مبلغ 65 ملیون تومان رهن کامل به مستاجر اجاره داده شد همچنین یک خانه در منطقه گیشا برای مادر اجاره گردید به مبلغ 85 ملیون تومان که قولنامه این منزل به نام دختر بزرگ (کسی که سرپرستی را قبول نموده است) تنظیم گردید. همچنین مادربزرگ بنده دارای دو حقوق بازنشستگی همسر مرحوم و پسر مورد کفالت خود بوده است که این حقوق نیز به صورت ماهانه نزدیک به دو ملیون پانصد هزار تومان میشود . همچنین برای ایشان یک پرستار 24 ساعته نیز استخدام نموده اند. حال بعد از دو سال دختر بزرگ با ادای این مطلب که کلیه پول های نقد مادر به اتمام رسیده است و همچنین به دلیل اینکه دیگر فرزندان در نگهداری هیچ کمکی نکرده اند بنابراین کلیه طلاهای مادر نیز مزد نگهداری من می باشد بیان نموده که دیگر توانایی نگهداری از مادر را ندارد. و باید مسئولیت به کس دیگری واگذار گردد. همچنین کلیه مدارک مادربزرگ بنده اعم از شناسنامه، قولنامه هر دو خانه شناسنامه عموی تحت کفالت مادربزرگم و ... در اختیار عمه بوده و ایشان از باز پس دادن مدارک نیز امتناع می ورزد. برای بازپس گرفتن مدارک یک نامه رسمی از جانب مادربزرگم به عمه با امضا و اثر انگشت ایشان نیز تنظیم گردیده است اما ایشان باز هم از پس دادن مدارک امتناع می ورزند. آیا راه قانونی برای بازپس گیری مدارک و تغییر قولنامه دوم منزل به نام مادربزرگم وجود دارد؟ آیا ایشان در امانت خیانت نموده اند؟ مسئله ایی که الان ذهن همگان رو درگیر کرده این است که چون قولنامه منزل مسکونی مادربزرگم به نام خود ایشان اما قولنامه منزل اجاره ای ایشان به نام عمه بنده هست امکان دارد ایشان پول رهن منزل دوم را گرفته و از پس دادن پول رهن منزل ملکی مادربزرگم به مستاجر امتناع نماید. همچنین ممکن است با داشتن آشنا و در دست داشتن کلیه مدارک برای به نام زدن منزل مسکونی مادربزرگم دست به عمل غیرقانونی بزند. برای جلوگیری از این موارد چه راه قانونی وجود دارد؟.

مشاهده پاسخ کامل

سلام من حدود یک ساله عقد کردم و حدود 7 ماهه بازوج هیچ رفت وآمدی نداریم راستش دراوایل عقد رابطه داشته ومن بی خبر ازهمه جا ندانسته بکارت خود را ازدست دادم ندانسته بود چون ازخانواده ی فوق العاده مذهبی درشهری بسیارکوچک هستم و نفهمیدم واقعا این بلا به زور به من تحمیل شد حال به دادگاه وپزشکی قانونی رفتم وتازه فهمیدم چه بلایی سرم اومده برای طلاق هم وکیلی نگرفتم چون توافقی بود حال سوال من اینه درصورت ترمیم وگواهی پزشک به صورت غیرقانونی چون وکیل هستید ومیدونید قانونی امکان پذیر نیس میشه باهمون گواهی پزشک شناسنامه ی جدید گرفت یاحتما حکم دادگاه لازمه؟

با توجه به اینکه پس از ازاله ی بکارت طلاق به صورت توافقی انجام گردیده است ، بدون شک در گواهی عدم امکان سازش و رای دادگاه مربوطه

مشاهده پاسخ کامل

به نام خدا منزلی شمالی دارای 95 زمین و حدود 55 متر زیربنا، یک طبقه و نیم ، راه پله داخل ساختمان، بدون قرار گرفتن در مسیر طرح های شهری. حدود 6 سال است که مالک این ساختمان هستیم. متذکر می شود که این ساختمان مربوط به چند ده سال پیش می باشد. از حدود 20 روز قبل اقدام به ساخت ادامه ی طبقه ی دوم گرفتیم. تا اینکه ده روز بعد از اقدام برای ساخت، شهرداری بر روی درب منزل تابلوی پلمپ نصب کرد، به هر صورت ما ساخت را ادامه دادیم، تا اینکه چند روز بعد حدود 15 تا 20 نفر از شهرداری با برگه ای که ادعا میکردند حکم ورود به منزل است به زور وارد منزل شدند تا وسایلی مانند درب و پنجره و وسایل بنایی را ببرند. در این حین پلیس 110 به محل رسید و بعد از دیدن حکم ، ورود آنان به داخل خانه را غیرقانونی دانست و بیانگر این موضوع شد که این حکم اجازه ی ورود به منزل نمی باشد. افسر پلیس مورد نظر گزارشی از خلاف این افراد تهیه کرد و به ما گوشزد کرد که می توانید شکایت کنید. پس از آن اقدام به شکایت کردیم که هنوز دو روز نگذشته و مراحل قانونی طی نشده، دوباره این افراد با همان تعداد برگشتند که اتفاقا در منزل به غیر از خانم خانه و دو کودک کس دیگری نبود ، و چون خانم خانه تنها بودند در را باز نکردند ولی آنها قفل در حیاط را شکسته و داخل شدند. چون درب سالن قفل بوده از روی دیوار وارد طبقه ی بالا شدند و درب و پنجره و وسایل را بردند. در این بین تهدیدهایی مانند اینکه "ما میتوانیم حکم تخریب کل منزل را بگیریم" یا "قاضی و پلیس و همه طرف ماست" و از این موارد نیز کرده اند. حال آیا راه حلی برای ساخت خانه و یا بازپس گرفتن وسایل برده شده یا ادعایی مبنی برا غیرقانونی بودن کارشان وجود دارد یا خیر؟؟ آیا واقعا می توانند حکم تخریب کل خانه را بگیرند؟؟ آنهم خانه که چند ده سال ساخته شده؟ یا می توانند جریمه ای بابت طبقه ی پایین خانه را نیز بگیرند؟؟ بهترین کاری که می توان انجام داد را لطفا معرفی نمایید. با تشکر

مشاهده پاسخ کامل

باسلام.در سال٩١ باتوجه به جوازدو طبقه (١واحدزیرزمین تجاری با عمق ٣-و ١واحد همکف تجاری)أقدام به کودبرداری به عمق6.5متروبه قصد احداث ٢طبقه زیرزمین نمودم، به امید اینکه در بإیان کاربا برداخت جریمه کار را قانونی نمایم،لکن هم زمان در مقابل شکایت بنده از شهرداری در ممانعت از حق بر روی بلاک غیراز أین ،شهرداری با مقابله به مثل،أقدام کودبرداری بیش از حد مجاز بروانه را به کمیسیون ماده صد شهرداری إرجاع ،ورأی تخریب صادر شد بااعتراض در کمیسیون تجدید نظر مکتوب نمودم هنوز احداث بنایی انجام نشده و بنده متعهدمیشوم با اقدام عاجل(لاشه جینی با سنک وسیمان)رفع خلاف نمایم ،کلن افاقه نکرد و حکم تاییدشد در سال جاری با اقدام فوق الذکر رفع خلاف نمودم و عملیات ساختمان را به دلایلی متوقف نمودم ،اماشهرداری نسبت به برنمودن بیش از حد مجاز اخطار4٨ساعته داد که اقدام به رفع خلاف را کزارش نمودم.لکن شهرداری در اقدام غیر منتظره و در روز عید قربان اقدام به تخلیه حداقل٢٠ کامیون خاک در بلاک فوق با توجیه أین که هنوز نیم متر أضافه از حد مجازداریدنمودکه با عتراض بنده به أین اقدام که شما حکم تخریب داریدونه حکم تخلیه خاک، واز انجاییکه بنائی احداث نشده که تخریب نمایید،و ممکن است بنده نیم متر را هم بعد از إجرای فنداسیون با کف سازی مرتفع نمایم شما میخواهید قصاص قبل از جنایت نماییدکه موضوع با صورتجلسه مأمورین نیروبی انتظامی منتفی شد اما اخیراً بازشهرداری با اخطار دیکری وبا إثبات برخورد مغرضانه تهدید به اقدام تخلیه خاک می نماید ،سؤال:أیا شهرداری میتواند قبل از احداث بنا رأی (تخریب)کمیسیون ماده صدرابا تغییر به تخلیه خاک أجرا نمایدو از انجاییکه بنده رفع خلاف را انجام داده و نیم متر الباقی را نیز مرتفع می نمایم که در صورت عدم تعهد و با توجه به حکم تخریب شهرداری میتواند احداث بنای بیش از حد مجاز بروانه را بعد از اقدام به سأخت ومحرز شدن مورد تخلف تخریب نماید، لکن در حال حاضر دلیلی ندارد شهرداری بخواهد فرا قانونی نماید لطفا راهنمایی بفرمایید جکونه إحقاق حق نمایم

با سلام/ دوست محترم مطابق ماده صد قانون شهرداری و تبصره های آن اختیارات شهرداری صرفا در محدوده آرا کمیسیون ماده صد نیست بلکه اقدامات پیشگیرانه و تامینی در زمان شروع تخلف

مشاهده پاسخ کامل

باسلام.اینجانب احمدخالقی یک قطعه زمین کشاورزی راسال81 ازمرحوم فاطمه خالقی بایک سندعادی که اثرانگشت وی وامضای شهودزیرش میباشد خریده ام.اماپس ازفوتش درسال89خواهرش وتنهاوارثش بااین ادعاکه مالک زمین مذکوراست ازمن شکایت کرده وخوهان خلع ید من اززمین شد.امادادگاه بامشاهده سندوارجاع امر به کارشناس خطی وتاییراثرانگشت مرحوم مالکیت من راتاییدکرد.دادگاه تجدیدنظراستان هم رای راتاییدکرداماخواهرمرحوم پس ازمحکوم شدن دردادگاه دراقدامی غیرقانونی وبااگاهی از رای دادگاه زمین من را باوکالتنامه ای به اداره اوقاف ماهان واگذارو ان راوقف نمود.اینجانب هم باارائه سندوارائ دادگاه به اداره اوقاف خواستار ابطال وقفنامه شدم.امااداره اوقاف طفره میرودومیگوید باید ببینیم طرف چه میکند.حال من بایدچکار کنم.بایدازاوقاف شکایت کنم یااز خانم خالقی.ایاقانون مجازات انتقال مال غیر اینجاکاربرددارد یانه..ازطرفی چون وی تنها وارث مرحوم است حاضربه انتقال پلاک زمین بنام من نیست.باتشکر

به نام خدا - با توجه به ماده 57 قانون مدنی واقف باید مالک مالی باشد که وقف می کند لذا نظر به رای قطعی صادره بر احراز مالکیت شما و استحضار خواهر متوفی

مشاهده پاسخ کامل

با سلام یکی از ساکنین آپارتمان ما (که مالک هم هست) چندی پیش اعلام کرد که پیچ چرخهای ماشینش که در تعطیلات نوروز در خانه پارک بوده شل شده و با اعلام به پلیس 110 و تهیه صورتجلسه و گواهی تعمیرگاه که پیچها عمدا شل شده به ما مظنون است و چندین بار حتی در حضور مامور پلیس 110 به ما گفت شما قصد کشتن مرا دارید، البته شکایتش به جایی نرسید. در همان زمان ما از دادیار یادسرا در حضور پدر فرد یاد شده درخواست مجوز نصب دوربین کردیم که ایشان گفت نیازی به مجوز قضایی ندارد و با توافق اکثریت ساکنان می توانید دوربین نصب کنید و پدر همسایه ما هم همانجا در حضور دادیار گفت مخالفتی ندارد (ولی مدرک کتبی در این خصوص وجود ندارد و تنها چیزی که هست برگه درخواست ما برای نصب دوربین است). ما دوربین را نصب کردیم، ولی یک ماه بعد ایشان به طرق مختلف نارضایتی اش را ابراز کرد و دیروز وکیلش یک اظهارنامه علیه همه ما فرستاده که نصب دوربین در خارج از فضای اختصاصی منازل شما برخلاف قانون است و با اصول 22 و 25 قانون اساسی مغایرت دارد و مطابق موادمتعدد جرایم رایانه ای جرم محسوب می شود و تهدید کرده که اگر ظرف دو روز دوربین جمع نشود بر علیه کلیه مالکین در مراجع قضایی طرح دعوی به عمل می آید. با توجه به اینکه فضای پارکینگ حریم خصوصی کسی نیست که نصب دوربین در آن مصداق جرایم رایانه ای باشد می خواستم بدانم آیا واقعا نصب دوربین در مشاعات آپارتمان با تصویب مالکان سه واحد از مجموع 4 واحد خلاف قانون هست یا نه و اگر هست کدام ماده از کدام قانون صریحاً اعلام می کند این کار غیرقانونی است؟ با سپاس

باسمه تعالی کاربر محترم- سلام علیکم- سوال مطروحه شما از موارد اختلافی فی مابین همکاران و رویه قضایی می باشد موافقین این امر معتقدند نصب دوربین در مشاعات یک مجتمع مسکونی در راستای حفظ مشاعات و استفاده بهینه از آن می باشد و

مشاهده پاسخ کامل

با سلام احتراماً به استحضار می‌رساند 1-احتراما اینجانب کارمند یک نهاد عمومی غیر دولتی می باشم که باتقدیم این گزارش و با عنایت به ادلة موجودکه عبارت است از تصویریک نامه (این نامه بصورت فایل اسکن شده می باشد که از طریق ایمیل برای چندین نفر ارسال شده است و یک نسخه از ان به دست من رسیده که دقیقا صادر کننده وگیرندگان این ایمیل قابل شناسایی هستند)و توسط رئیس اینجانب خطاب به یکی از معاونین ان سازمان نوشته ومنتشر شده است ،موارد اعلام شکایت خود را از چهار نفر از کارکنان ان سازمان (1-نویسنده ومنتشر کننده نامه 2- مخاطب نامه 3-و4- دونفر که در متن نامه قید شده است عینا گزارش مشابهی را اعلام و نوشته اند)را که هر یک به نحوی از انحاءبا اعمال و رفتار نادرست خود و عدم رعایت موازین قانونی و نقض عمدی قوانین و مقررات مربوط موجبات تضییع حقوق معنوی و مادی اینجانب را فراهم نمودندرا جهت تحقیق ورسیدگی به هیات تخلفات اداری،حراست و بازرسی سازمان مزبورارائه دادم .و درخواست تعقیب و مجازات نامبردگان به استناد قانون مورد استدعابوده است .که پیگیری های اینجانب تاکنون نتیجه ای را در بر نداشته است . قضیه نامه 2-رئیس من یک نامه وگزارش کذب و برخلاف واقع رابه قصد اضرار به من نوشته و به انگیزه هتک حیثیت اینجانب خطاب به معاون سازمان و برای سایر اشخاص نیز بوسیله اینترنت ارسال ،گزارش، اعلام ومنتشرکرده است که بدیهی است قصد ایشان تظلم و دادخواهی نبوده است وبه همین دلیل از تحویل آن به مراجع صالح وقانونی از جمله هیات رسیدگی به تخلفات اداری خود داری نمودند. زیرا ایشان با دروغ ‌پردازی‌ و نسبت‌ دادن‌ امری‌ برساخته‌ و دروغین‌ و صحنه سازی دراین گزارش کذب به منظور هتک حرمت و حیثیت من، نسبت‌ ناروا، خلاف واقع و دروغ‌ رابه‌ من داده ، موضوع و امری ارتجالی و از پیش خود ساخته را که اساسا و در حقیقت آن واقعه رخ نداده است و کذب محض است رابه دروغ و برای زیان به من و با علم و اطلاع به کذب بودن آن، عالما و عامدا و با سوء نیت خاص ،‌ صراحتا‌ این عمل‌ مجرمانه‌را‌به من نسبت داده اند .لازم به توضیح است من این نامه را که نامبردگان از آنرا از چشم قانون پنهان کرده بودند پس از کشف جهت رسیدگی قانونی به حراست و هیات رسیدگی به تخلفات اداری و بازرسی سازمان تحویل دادم. 3-دراین نامه رئیس من به قصد اضرار به من اکاذیبی(ادعای جعل امضاءو اسناد –دستکاری صورت جلسه تحویل وتحول وجعل امضاء و غیره به شرح متن نامه ) نوشته وآنرا منتشر نموده و من را بعنوان جاعل معرفی کرده است و این گزارش در سربرگ رسمی سازمان با استفاده از عنوان رسمی و با دستخط و امضاء ایشان خطاب به معاونت صورت گرفته است . 4-همچنانکه صراحتا در این نامه سراسر کذب بیان شده است دو نفر دیگر در گزارش سراسردروغ(ادعای جعل و دستکاری صورت جلسه تحویل وتحول اداری ...) یعنی (همان ادعاهای رئیس را تایید کرده وگزارش کرده اند)بر علیه من به و معاونت سازمان ارائه داده اند . 5-این اکاذیب که تماما کذب محض بوده و صرفا به قصد اضرار و تخریب شخصیت حقیقی وحقوقی من توسط رئیس وبا دست خط شخصی ایشان نوشته و منتشر شده است و ایشان از این طریق وبا استفاده ابزاری از این نامه سراسر کذب باعث صدمات جبران ناپذیری به بنده گردید که متن نامه بخوبی بیانگر آن است. 6-از آنجایی که آبروی مسلمان به منزله خون اوست واساسا تهمت از نظر شرعی و عرفی و اخلاقی عملی زشت وناپسند و نفرت آور است . معلوم است که مقصود و منظورایشان دراین گزارش خلاف واقع بیان مطلبی سراپا دروغ برای ضرر زدن و هتک حیثیت من بوده است. جهت روشن شدن حقیقت،نظر آن مقام محترم را به نکات زیر جلب می نماید: 7-این افراد به موجب کدام قانون ومقررات سازمان گزارشهای خلاف واقع و سراسر دروغ خود راکه درهیچ مرجع قانونی و ذیصلاح رسیدگی نشده است را به مقامات رسمی در خارج از سازمان داده اند.و در نهایت از تحویل آن به مراجع صالح وقانونی از جمله هیات رسیدکی به تخلفات اداری خود داری نمودند. بدیهی است قصد ایشان تظلم و دادخواهی نبوده است. 8-پست سازمانی و شرح وظایف و تکالیف کدامیک از این افراد اجازه انتشار چنین گزارشهای سراسر کذبی را به خارج از سازمان ازجمله یک مقام رسمی را فراهم نموده است.لذاایشان در انجام وظیفه محوله تعمداً قوانین و دستورات مربوطه را نادیده گرفته و نقض نموده اند . تخریب شخصیت حقیقی و حقوقی من توسط این افراد با چه نیتی وبرای حصول به چه مقصودی انجام گرفت .؟ - دلیل آنها برای این اقدامات غیر قانونی چه بوده است ؟! - کدامیک ازاین افراد صلاحیت رسیدگی و ارائه گزارش و انتشار چنین گزارشهای راداشته اند؟! -چه دلیل ومستنداتی برای این ادعاهای کذب ارائه کرده اند؟!(دستکاری صورت جلسه تحویل وتحول اداری وادعای جعل امضاءو...).(هیچکدام از این افراد کارشناس رسمی در خصوص جعل وخط نیستند) 9-این افرادبوسیله این گزارشهای کذب وبا این رفتار غیرقانونی حیثیت و حرمت اینجانب رانزد مقامات رسمی لکه دار ساختند. 10-از انجا که دست یافتن به گزارشهای اداری و مالی سازمان در صلاحیت مقامات و مسئولین ذیصلاح در سازمان است و دست یافتن به آن جز برای عده معدودی که صلاحیت آن را دارند جایز نیست .لذا منظور ایشان از افشای این گزارشهای کذب ،اعلام و افهام آن به مقامات رسمی خارج از سازمان چه بوده است. 11-نامبردگان خارج از حدود وظیفه و صلاحیت و اختیارات خود عمل نموده اند،با اعمال غیر قانونی و با سوء استفاده از مقام و موقعیت اداری خود و ارائه گزارشات کذب مستند این نامه موجبات تضییع حقوق معنوی و مادی اینجانب را فراهم نمودند. 12-نامبردگان بر طبق قانون و عرفاً مکلف به تهیه گزارش و انعکاس مطالب و وقایع فوق الاشاره به مسئولین و مراجع صالح قضایی بوده اند،اما آنها حقایق را پرده پوشی کرده و با تحریف حقیقت در گزارش و گواهی های مربوط اعمال و وقایع و مطالب کاملاً نادرست و خلاف را مورد تأیید و گزارش قرار دادند . 13-البته نامبردگان از پست سازمانی ،موقعیت ممتاز از لحاظ سطح اداری برخوردار می باشند . 14- علی هذا با عنایت به مراتب فوق وبه منظور جلوگیری از تضییح حقوق قانونی ام تلاش نمودم که موضوع از طریق قانونی و بدون توجه به موقعیت و پست سازمانی افراد فوق ونه براساس روابط بلکه براساس ضوابط پیگیری ورسیدگی شود که دراین را کاملا ناموفق بوده ام و حوزه های دریافت کننده شکایات یعنی 1-هیات تخلفات اداری،2-حراست و 3-بازرسی سازمان سکوت اختیار کرده اند . معهذا بدین وسیله از آن مقام محترم تقا ضا دارم ضمن بررسی موارد بیان شده فوق راهنماییها،رهنمودهاو ارشاد قضایی بفرمایند.

با سلام واحترام دوست عزیز شما می توانستید سوال خود را کمتر از 3 سطر مطرح نمایید در اکثر مواقع زیاده گوئی باعث میگردد مطلب اصلی گفتار شما گم شود ومخاطب، اصل مطلب را نفهمد. و اما راه حل : شما با طرح دعوی

مشاهده پاسخ کامل

سلام خانم افقهی خسته نباشید من یک برگه چک در وجه حامل پیدا کرده‌ام که حدود ده روز تا سر رسیدش باقی‌ مانده‌ است... مشخص نیست این برگه چک متعلق به چه کسی بوده، اگر با صاحب حساب تماس بگیرم بیم آن می‌رود که با کتمان نام طلبکارش، خواستار دریافت چک از ما بشود که در اینصورت حق بستانکار چک ضایع خواهد شد...اگر تا وقت سر رسید چک صاحبش پیدا نشود، آیا چک آن اعتبار اولیه رو خواهد داشت؟ تا جایی که میدانم اگر بعد از گذشت سه ماه از تاریخ سررسید چک وصول نشود و بعد از آن تاریخ به بانک مراجعه شود و حساب خالی باشد، در صورتی که چک برگشت بخورد قوانین حقوقی شامل اون میشه و... اگر در سررسید برای نقد کردن چک به بانک مراجعه کنم، با توجه به اینکه آگهی دادم و ظهرنویس چک رو با مشخصات خودم پر می‌کنم، آیا اینکار عملی غیرقانونی محسوب می‌شود؟

با سلام مهلتی که عنوان نمودید 6 ماه می باشد و نه 3 ماه. به تظر من شما

مشاهده پاسخ کامل

مشترک شدن در خبرنامه!

برای دریافت آخرین به روز رسانی ها و اطلاعات ، مشترک شوید.