×

مزد

همه چیز درباره " مزد "

مزد

با سلام لطفا درخواست این جانب را مطالعه فرمائید که نیاز به راهنمایی جدی دارم - دستمزد مشاوره و یا ارسال لایحه دفاعیه را فوری تقدیم می کنم با کارت به کارت احتراماً این جانب کارشناس رسمی دادگستری هستم ارزیابی ملکی جهت وثیقه گذاری به این جانب ارجاع شد که این جانب پس از تحقیقات کامل ، به نتیجه یقینی رسیدم که ملک فوق حدود 750 میلیون تومان ارزش دارد لیکن با توجه به اینکه متقاضی وثیقه خود را 300 میلیون تومان اعلام کرد و بر اساس همین مبلغ نیز دستمزد کارشناسی این جانب را واریز کرده بود ( دقت فرمائید ) لذا این جانب نیز بر مبنای همین مبلغ ارزش ملک را اعلام کردم ( حدود 360 میلیون - مقداری بیشتر از مبلغ وثیقه که مشکل حل شود - مطابق روال همه کارشناسان ) و در روز بعد متقاضی اعلام کرد که قاضی دادگاه عنوان می دارد وثیقه شما 600 میلیون است و من نگفتم 300 میلیون لذا بر این اساس مجدداً به من مراجعه کرد و چون ارزش ملک تا 750 میلیون تومان مورد تأیید من بود لذا در مرحله دوم برای وثیقه 600 میلیونی این جانب نیز بر مبنای همین مبلغ ارزش ملک را اعلام کردم ( حدود 660 میلیون - مقداری بیشتر از مبلغ وثیقه که مشکل حل شود ) که در این راستا قاضی پرونده با این ادعا که چرا برای یک ملک دو ارزیابی متفاوت 360 و 660 میلیونی انجام شده ، با موضوع " گزارش خلاف واقع " مبادرت به طرح دعوی کیفری بر علیه این جانب نمود که هم اکنون دادسرا نیز بدون بررسی موضوع برای این جانب کیفرخواست صادر شده و در انتظار جلسه دادگاه هستم. ضمن اینکه هیچگونه مقرراتی جهت اعلام ارزش واقعی ملک نداریم حتی اگر گزارش این جانب خلاف واقع نیز باشد باید جهت اعلام جرم بر علیه این جانب سوء نیت ماده 37 قانون کارشناسان رسمی دادگستری احراز گردد ولی متأسفانه بدون دلایل مستند و توجه به اظهارات این جانب و احراز سوء نیت برای من کیفرخواست صادر شده در حالی که من قیمت ملک را کمتر ارزیابی کردم و این در جهت اطمینان است یعنی وثیقه مطمئن تری به دادگاه دادم و متهم را فراری ندادم و دستمزد کمتری دریافت کردم و همه چیز در جهت اطمینان بود و حالتی گزارش خلاف واقع است که ملک را بیشتر ارزیابی کنند که مقداری از تأمین دادگاه غیر واقعی باشد و کارشناس و متهم منتفع شوند مالی یا غیر و دادگاه هم متضرر شود. علت اینکه در مرحله اول این جانب قیمت کامل ملک را اعلام نکردم این بود : 1- متقاضی دستمزد کارشناسی را بر اساس وثیقه 300 میلیون تومان واریز کرده بود و اگر ارزش کل ملک اعلام می شد مابقی دستمزد قابل دریافت نبود چونکه در هر حال ملاک پرداخت دستمزد کارشناس میزان وثیقه متقاضی است و نه ارزش ملک ( دقت ! ) و با این کار حقوق این جانب و کانون ضایع می گردید. 2- اعلام قیمت کل ملک نیازمند بررسی دقیق است و این خود مستلزم استعلام موارد مبهم از جمله نوع کاربری ملک ، میزان عقب نشینی ، پرداخت سهم خدمات ، بدهی به اداره دارایی و .... از ادارات مختلف بوده که این کار موجب اطاله زمان و تضییع حقوق متقاضی می گردد و حتی در آخر کار ، استعلامهای مأخوذه هیچگونه کاربردی ندارد چرا که وثیقه متقاضی بسیار کمتر از ارزش ملک بوده و حتی با فرض نتیجه منفی برای همه استعلام ها ، هنوز مبلغ وثیقه متقاضی تحت پوشش است و این کار عقلاً منتفی است و به غیر از اطاله زمان و بیهوده کاری چیز دیگری نیست. 3- این که در وثیقه های کمتر از ارزش ملک ، قیمت کل ملک اعلام نمی گردد رویه کلیه کارشناسان است و همه قضات هم از آن اطلاع دارند چونکه نیازی به این کار نیست و هیچگونه تأثیری در روند پرونده ها ندارد و همین که وثیقه پوشش داده شود باید به دنبال رفع مشکل مردم بود نه این قبیل کارها. نکات مهم : 1- با توجه به اینکه این جانب در ارزیابی ملک فوق ، به مبلغ یقینی 750 میلیون تومان رسیده ام سؤال این است که پس چرا باید بجای ارزیابی 750 میلیون تومانی و دریافت دستمزد 3/1 میلیونی ، ارزیابی 460 میلیون تومانی انجام داده و دستمزد 700 هزار تومانی دریافت کنم ؟ آیا این منطقی است که اینجانب خودم را 600 هزار تومان متضرر کنم ؟ پس اعلام ارزیابی اول به مبلغ 460 میلیون دلایل منطقی و فنی داشته و الا با اعلام مبلغ 750 میلیون تومان در همان ابتدا دستمزد دو برابر دریافت می کردم !!!!! پس چرا مبادرت به این کار نکردم ؟ توضیحات تکمیلی : 1- اصولاً انجام عمل خلاف باید همانند سایر جرائم حلالی را حرام و یا حرامی را حلال کند و تخلف مصداق این است که مثلاً کارشناس ملک 300 میلیونی را برابر 800 میلیون اعلام گردد که منافع کارشناس و یا متقاضی یا ... در میان باشد!! آیا با گزارش اولیه این جانب که ملک 750 میلیونی به دلایل مفصل بالا 460 میلیون اعلام شده تخلفی صورت گرفته است ؟ متقاضی متضرر یا منتفع شده یا کارشناس ؟ و یا مسؤلیت متوجه دادگاه گردیده است ؟ 2- با ارزیابی اوایه حقوق همگی ادا شده چرا که متقاضی هم مشکل قضایی پرونده اش حل شده و هم دستمزد کمتری واریز نموده و هم در اسرع وقت به نتیجه رسیده است و این جانب هم متضرر شده ام چون که دستمزد کمتری دریافت کردم و مشکل و مسئولیتی هم برای دادگاه بوجود نیامده ؟ به عبارتی هیچکس به صورت غیر قانونی منتفع نشده است !! پس مشکل کار کجاست ؟ تخلف گزارش کجاست ؟ 3- لازم به ذکر است که در ثبوت و تحقق جرم باید هر سه عنصر مادی و معنوی و قانونی وجود داشته باشد تا جرم محرز گردد و لذا در این خصوص کجا عنصر معنوی جرم استنباط می گردد ؟ آیا اینکه در عنصر قانونی آن ( ماده 37 قانون کارشناسان رسمی ) سوء نیت کارشناس شرط اصلی تخلف است سوء نیتی مشاهده می شود ؟ اینکه راضی به دستمزد کمتر بوده و سرعت عمل بیشتری داشته ام مصداق سوء نیت است ؟ اگر هست به کدام مستند قانونی و اگر نیست پس تحقق جرم بدون عنصر قانونی چگونه ممکن است ؟ حقیقتاً به کدامین دلیل بر علیه این جانب اعلام جرم شده ؟ چه کسی از مجاری نامشروع متضرر یا منتفع شده ؟ آیا به غیر از اینکه انجام کارشناسی صادقانه و با رعایت حقوق عامه و عرف اجتماعی انجام شده کار دیگری صورت پذیرفته ؟ لطفا در این خصوص راهنمایی و ارشاد فرمائید که در جلسه دادگاه کیفری آتی چه چیزی بگویم و اگر امکان دارد متن لایحه دفاعیه را برایم ارسال فرمائید که کوبنده و مستند و قابل قبول باشد. از همکاری صمیمانه شما سپاسگزارم با تشکر و دعای خیر 28/4/98

مشاهده پاسخ کامل

سلام - وقت بخیر و خسته نباشید ادارات کار متاسفانه به مطالبه حقوق و دستمزد مدیران عامل شرکتها پاسخی نداده و قرار رد دعوی صادر مینمایند و جالب آنکه دادگاههای عمومی نیز رسیدگی در این حوزه را بر عهده اداره کار دانسته و قرار عدم صلاحیت صادر مینمایند ، خواهشمند است راهنمائی فرمائید تکلیف چیست ، چه ارگانی باید پاسخگو و رسیدگی کننده به این دعوی باشد و اگر داین خصوص مستند دعوی و رای وجود دارد اعلام فرموده و راهنمائی نمائید. ممنونم.پولادوند

با سلام در این خصوص قانون کار تعریف کارگر را بیان نموده است اگر مدیر از اعضا هیات مدیره باشد قاعداتا خارج از مقررات کار است و دادگاه باید رسیدگی کند کما اینکه اداره کار به اختلافات پیمانکاران با کارفرما رسیدگی نمی کند

مشاهده پاسخ کامل

با سلام سوالی از خدمتتون داشتم بنده با شخصی در مورد شروع یک کار جدید صحبت کردم ایشون سرمایه گذاری خواهند کرد و بنده مدیریت اون کار رو به عهده خواهم گرفت از اونجایی که در حال حاضر خودم مشغول به کار هستم، به ایشون اطلاع دادم که در صورتی که بخواهیم کار جدید رو شروع کنیم، باید کار قبلی خودم رو به صورت کامل کنار بگذارم و دیگه امکان برگشتن به کار قبلیم وجود نخواهد داشت ایشون هم برای اینکه نگرانی بنده رو رفع کنند، به صورت کلامی به من ضمانت دادند که به مدت حداقل ۲ سال، حقوق و سمت من در اون کار تضمین شده خواهد بود یعنی حتی در صورتی که بعد از مثلا دو ماه، اون کار به هر دلیلی منحل شد، ایشون حقوق من رو تا پایان دو سال پرداخت خواهند کرد حالا سوالهای من اینجاست من چطور میتونم قراردادی با ایشون ببندم که همین حرف ها در قالب قرارداد گنجونده بشه؟ اصلا این صحبت ایشون که میگن حتی اگه کار به سرانجام نرسید، حقوق من رو تا پایان ۲ سال پرداخت میکنند، قابلیت اجرایی برای من داره؟ میتونم داخل قرارداد کار، به این موضوع اشاره کنم؟ از نظر قانونی مشکلی نداره؟ و اگه خدایی نکرده کار منحل شد و ایشون ضمانت کلامیشون رو قبول نکردند، من به وسیله اون قرارداد میتونم حقوق خودم رو تا پایان ۲ سال از ایشون بگیرم؟ ممنون میشم راهنماییم کنید تا دغدغه ام برطرف بشه همچنین بنده نمیدونستم که گیرنده سوال رو کدوم یک از عزیزان قرار بدم. در صورتی که موسسه اشتباهی رو انتخاب کردم، لطفا سوالم رو به بخش مربوطه ارجاع دهید با تشکر

سلام، در رابطه با حقوق می توانید مبلغ حقوق و دستمزد را طی یک فقره چک تضمین بگیرید. البته اگر ایشان دارایی داشته باشند که در صورت عدم ایفا تعهد بر روی چک یا سفته اقدام قانونی نمایید اما بهتر است چک در قراردادی نیاید تا جنبه کیفری ان حفظ شود.

مشاهده پاسخ کامل

با عرض سلام و قبولی طاعات .یه داماد داریم که بنده خدا در یه باربری مشغول کاره به صورت روز مزد و بدون بیمه چند روز پیش هنگام جابجایی بار از ماشین تریلی به داخل ماشین سایپا (چون به این صورت بارها رو تخلیه و در سطح شهر پخش می کنن ) باری که از بالای تریلی به داخل سایپا می افته روی انگشت شست پاش افتاده و شکسته خواستم بفهمم که آیا میتونه از طریق بیمه یکی از اون ماشین ها( تریلی یا سایپا) استفاده کنه . واقعا اگه بشه و راهنمایی کنید ثواب داره چون خیلی اوضاع زندگیش ضعیفه . با تشکر از محبتتون

بموجب بند پ و ث ماده یک قانون بیمه اجباری وسایل نقلیه مصوب 29/2/95 حوادث ناشی از سقوط محموله اتومبیل

مشاهده پاسخ کامل

سلام خانم وکیل روز شما بخیر حدود دو سال پیش به دلیل مریضی مادر بزرگم تمام فرزندان ایشان دور هم جمع شدند و تصمیم گرفتند تا مراقبت از مادر به عهده یکی از فرزندان باشد. دخر بزرگ خانواده این مسئولیت را پذیرفت و باقی فرزندان بدون هیچ گونه رسید و صورت جلسه ایی تمامی دارایی نقد و طلاهای مادر را به ایشان سپردند که این مبلغ حدود 80 ملیون پول نقد و بالغ بر 60 ملیون طلا بوده است. همچنین مادر یک منزل مسکونی در منطقه جمهوری تهران داشته که با تنظیم قولنامه ایی به نام مادر خانه به مبلغ 65 ملیون تومان رهن کامل به مستاجر اجاره داده شد همچنین یک خانه در منطقه گیشا برای مادر اجاره گردید به مبلغ 85 ملیون تومان که قولنامه این منزل به نام دختر بزرگ (کسی که سرپرستی را قبول نموده است) تنظیم گردید. همچنین مادربزرگ بنده دارای دو حقوق بازنشستگی همسر مرحوم و پسر مورد کفالت خود بوده است که این حقوق نیز به صورت ماهانه نزدیک به دو ملیون پانصد هزار تومان میشود . همچنین برای ایشان یک پرستار 24 ساعته نیز استخدام نموده اند. حال بعد از دو سال دختر بزرگ با ادای این مطلب که کلیه پول های نقد مادر به اتمام رسیده است و همچنین به دلیل اینکه دیگر فرزندان در نگهداری هیچ کمکی نکرده اند بنابراین کلیه طلاهای مادر نیز مزد نگهداری من می باشد بیان نموده که دیگر توانایی نگهداری از مادر را ندارد. و باید مسئولیت به کس دیگری واگذار گردد. همچنین کلیه مدارک مادربزرگ بنده اعم از شناسنامه، قولنامه هر دو خانه شناسنامه عموی تحت کفالت مادربزرگم و ... در اختیار عمه بوده و ایشان از باز پس دادن مدارک نیز امتناع می ورزد. برای بازپس گرفتن مدارک یک نامه رسمی از جانب مادربزرگم به عمه با امضا و اثر انگشت ایشان نیز تنظیم گردیده است اما ایشان باز هم از پس دادن مدارک امتناع می ورزند. آیا راه قانونی برای بازپس گیری مدارک و تغییر قولنامه دوم منزل به نام مادربزرگم وجود دارد؟ آیا ایشان در امانت خیانت نموده اند؟ مسئله ایی که الان ذهن همگان رو درگیر کرده این است که چون قولنامه منزل مسکونی مادربزرگم به نام خود ایشان اما قولنامه منزل اجاره ای ایشان به نام عمه بنده هست امکان دارد ایشان پول رهن منزل دوم را گرفته و از پس دادن پول رهن منزل ملکی مادربزرگم به مستاجر امتناع نماید. همچنین ممکن است با داشتن آشنا و در دست داشتن کلیه مدارک برای به نام زدن منزل مسکونی مادربزرگم دست به عمل غیرقانونی بزند. برای جلوگیری از این موارد چه راه قانونی وجود دارد؟.

مشاهده پاسخ کامل

با سلام من در موسسه خصوصی نیمه دولتی کار میکنم و پنج سال سابقه کار داشته و از نیروهای پیمانی ان موسسه هستم ، ساعات کاری من مثل همه کارمندان 7 الی 1430 بوده است و چند سالی به عنوان کارمند نمونه انتخاب شده ام . متاسفانه الان شفاها به من اعلام شده که شما باید ساعت کاری خود را به این صورت تغییر دهی 8 الی14.30 و 16الی 1930 با توجه به اشتغال همسرم و ساعات کار 7 تا 16 ایشان با اعمال این ساعت کاری برای من عملا زندگی و امورات منزل برایم مختل می شود . آیا من حق اعتراض در این مورد با توجه به ساعات غیر متعارف اعلام شده دارم؟ وآیا موسسه میتواند ساعات کار به این کل را شفاها به من ابلاغ و چنانچه کتبا اعلام نماید چگونه میتوانم قانونا از حق خود دفاع کنم(هیچ یک از همکارانم برنامه شان تغییر نکرده) ممنونم

باتوجه به ماده 51قانون کار ساعت کار کارگران به استثناءکارگران ماده 56نباید از8ساعت تجاوز کند.طبق تبصره1ماده مذکورکم یا افزایش ساعت کار

مشاهده پاسخ کامل

با سلام! ضمن آرزوی شادکامی به استحضار می رساند:بنده از دوران کلاس 2-3 ابتدایی,در مغازه پدرم کار کرده ام.فقط دوران دبیرستان در شهر دیگری بوده ام.یعنی از سال 69 تا سال76 پیشش نبوده ام.دوباره اول سال1377 در مغازه اش کار کرده ام و از ادامه تحصیل منصرف شدم,تا 5 برادر و3 خواهرم به جایی برسند.در این مدت از هیچگونه کار وخدمتی کوتاهی نکرده ام و آنها با هزینه از محل درامد همان مغازه,همگی به دانشگاه رفته و شاغل شدند.ضمنا در سال 79 ازدواج کرده ام و دارای 2 فرزند هستم.در این سالها به پدرم می گفتم که حداقل مرا بیمه کن,اما گوش نداد.روز هایی بود که از 7 صبح تا اواخر شب کلا در دکان بوده ام.روزهای جمعه هم باز است.هیچگاه حقوق ثابتی نداشتم.مایحتاج ضروری منزل از مغازه تامین می شد.پدرم فقط 37 قسط وام صندوق مهر را -که جهت ابتیاع وانت پیکان گرفته بودم-پرداخت و من از یارانه خانواده ام 8 قسط دیگر را دادم و بقیه آ« مانده است-حدود 1200000 تومان- برج تیر امسال طبق نقشه یکی از برادرانم-که شاغل و دبیر هم هست!!-بین همسرم و والدینم مشاجره ای در گرفت و از ان روز دیگر نگذاشتند که من هم در مغازه کار کنم و همان برادرم در ساعات بیکاری کمک پدرم در مغازه است!! اکنون حدود 5 ماه است که بیکار هستم و خانه نشین .این همه سال در خدمتشان بودم و حتی بهتر از پدرم در حق همه شان پدری کردم و دم نزدم. -فرزند ذکور کبیر پدر هستم- اکنون حتی همسر و دخترم هم با ناراحتی می گویند که اگر این همه سال حتی اگر دستفروشی مستقل هم بودم,وضعمان بسیار بهتر از اکنون بود. خانم وکیل اکنون ماندها م که چه کنم؟به چه صورت احقاق حقم را بنمایم...یکبار به اداره کار جهت موضوع بیمه این سالها رفتم.آنها میگفتند:چون حالت کارگاه خانگی را دارد,ما نمی توانیم کمکی بکنیم!!؟؟اما اگر به جز تو شخص ثالثی انجا شاغل وبیمه بود,می شد که برایت کاری بکنیم و تو میتوانی در دادگاه محل خودتان اقامه دعوی بنمایی!! اکنون ملتمسانه مستدعی است که کمکم کنید.البته دو خواهرم چون شما فارغ التحصیل حقوق هستند که یکیشان هم وکیل است,چشم دیدن آن ناسپاسان را هم ندارم,چون در حق همه شان ایثار کرده بودم,اما.....افسوس!! با سپاس از لطفتان

متاسفانه همانگونه که در هیات های تشخیص اداره کار به جنابعالی گفته اند طبق ماده 188 قانون کار کارگاههای خانوادگی که انجام کار آنها منحصرا توسط صاحب کار و همسر و خویشاوندان نسبی درجه یک

مشاهده پاسخ کامل

باسلام بنده ازیکم اردیبهشت سال88دریک شرکت بازرگانی که نمایندگی بیمه نیربودشروع بکارشدم دراموردفتری واداری وثبت سندهاو... بدون قرارداد-ازپانزدهم خرداد88شرکت مذکوربعنوان حسابدارازطرف کارگاه تحت عنوان نمایندگی بیمه برایم لیست تامین اجتماعی ارسال میکرد-حقوق پرداختی درسال88ماهیانه مبلغ1200000ریال وساعت کاری ازهشت وسی صبح الی18عصربودبصورت یکسره-درسال89نیزباساعت کاری مشابه سال88حقوق دریافتی ماهیانه2400000ریال بود-درسال88و89ارمرخصی وبن نقدی وعیدی وپاداش وسایرمزایای شغلی بی بهره بودم. درسال90 بابنده قراردادی بسته شدتحت عنوان کارمندبازرگانی بمنظورانجام امورگمرکی همان شرکت ازیکم فروردین90الی28اسفند90 باحقوقی که درقراردادمبلغ4000000ریال قیدشده بود که مبلغ 1030000زیال بعناون حق بیمه ازحقوقم کسرمیشدومبلغ حدود2970000ریال بحسابم واریزمیشذو باساعت کاری مشابه سالهیا قبل وکارفرماوکالت محضری تام الاختیاری به بنده دادازمورخه25مرداد90 لغایت 25مزداد91 ولیست بیمه تامین اجتماعی همچنان ازبخش نمایندگی بیمه وتحت عنوان کارگاه بیمه به تامین اجتماعی ارسال میشد- درمورخه9اسفند90ازکافرمادرخواست مرخصی کردم جهت برگزاری مراسم ازدواج ولی موافقت نکرد!متعاقبابه کارفرمااعلام کردم طبق مفادقراردادکه متن قرارداداداره کاربود میخواهم ازحقم استفاده کنم وکارگرسالی یکماه میتواندازمرخصی استفاده کند؛که کارفرمابه اجبارقبول کردواز20اسفند90 به مرخصی رفتم. درمورخه6فروردین91به شرکت مذکورمراجعه کردم بابت ادامه فعالیت ولی کارفرما بدلیل خاطره گرفتن مرخصی وخواستن حقم وبه قول خودش ربان درآوردنم عذرمراخواست وگفت بروبعداخبرت میکنم.-سابقه بنده طبق لیست بیمه 34ماه میباشدکه 12ماه آن راقراردادداشتم وقبل آن که 22ماه میشودقراردادنداشتم وحقوق این مدت نیز ماهیانه ازطرف کارفرمابشرح مبالغ بالا بحسابم واریز میشده. درتاریخ یکم اردیبهشت ماه91 به اداره کارمراجعه نمودم وازکارفرماشکایت کردم ودیگرقصدبرگشت به آن شرکت راندارم. درسال90 نیزازکلیه مزایای شغلی بی بهره بودم. *چه حق وحقوقی به بنده تعلق میگیرد؟ *آیامابه التفاوت حقوق 88و89و90 باحداقل حقوق قانون کاربه بنده تعلق میگیرد؟ *کارفرماموظف به پرداخت چه مبلغی وتحت چه عناوینی (باجزئیات)به اینجانب میباشد؟ *دردادخواستی که علیه کارفرمادراداره کارتنظیم خواهم کردچه درخواستی ارائه کنم وطلب چه حقوقی رابنمایم(باجزئیات)؟ *حق سنوات من چقدرمیشود؟بن نقدی؟مابه التفاوت حقوق؟وکلیه مبالغی که کارفرماموظف به پرداخت ان است رالطفااعلام بفرمایید. *اگرکارفرماحاضربه پرداخت حقم نشدچه راهکاری دارم؟ باسپاس

با سلام هاماتگونه که تلفنی پاسخ دادم به موجب ماده ۷ قانون کار قرارداد کار می تواند شفاهی هم باشد و نداشتن قرارداد کتبی مانع احقاق حق شما نیست کما اینکه بیمه برای شما رد شده است از طرفی به موجب ماده ۲۴ همان قانون در صورت

مشاهده پاسخ کامل

به نام خداوباسلام افتخاردارم برای دفعه ی چهارم ازمحضرشمااستفاده می کنم درسال 88به دعوت یکی ازدوستان به کارکشاورزی دعوت شدم وایشان یک قطعه زمین داشت وشفاهی مقرر کردیم بنده به عنوان همکاری باوی کارکنم وماهانه حق الزحمه ی مرابدهدودراین مدت دوفقره وام به نام خودم گرفتم به ایشان دادم که طبق تعهدنامه وسازش نامه ی شورائ حل اختلاف پرداخت اقساط به عهده ی ایشان است وهیچ گونه قراردادی مبنی برشراکت بین ما نمی باشدوتمام امور کشاورزی مانند اجیرکارگروکشت محصولات وبه کارگیری تجهیزات به دستورایشان بوده وپس ازده ماه پیشنهادشراکت به من دادکه من به دلایلی نپذیرفتم وباتوافق وی ازایشان جداشدم وقرارشدحق الزحمه ی مراهم بدهدالآن پس ازیک سال برعلیه بنده دادخواستی به دادگاه ارائه داده باعنوان فسخ قراردادشراکت ودرآن مطرح نموده که با من {خوانده} اقدام به عقدقراردادشراکت نموده به طوریکه زمین ازخواهان {وی} واجیرکارگروتجهیزات وکودوبذروسم به عهده ی خوانده است وخوانده پس ازده ماه کارکشاورزی را رهانموده است وتقاضای دریافت ازخوانده راداردوضمنایک استشهادمحلی باامضائ چندکارگرکه باایشان همکاری دارندتنظیم نموده وقیدکرده که بنده شریک ایشان می باشم وبااخذ کارگراقدام به کشت محصولات نموده ام وقبل ازبرداشت زمین رارهاکرده ام . سوالات: 1- باتوجه به عدم وجودقراردادشراکت فی مابین ما،وانجام تمام امورکشاورزی به دستورایشان آیابنده بایدبرای رددعوی ،من هم استشهادنامه تنظیم کنم واگرجواب مثبت است چه مطالبی قیدنمایم؟ 2-من حاضرم برای ردتمام موارددعوی ایشان سوگندبخورم درچه موقع این کارلازم است؟آیااین کارلازم است؟ 3-آیاجهت توجیه شهودخواهان ،باشهودخواهان صحبت کنم وآنهارانسبت به شهادت غیرواقع آگاه سازم ؟ 4-اگر بنده شاهدی نیافتم تکلیف چیست؟وبنده محکوم می گردم؟ باتشکر

با سلام دوست محترم درخصوص سوال شما شرایط متفاوت است بدین شرح که 1-آیا شما شراکت را قبول دارید؟2-آیا به عنوان مشارکت فعالیت نموده اید؟

مشاهده پاسخ کامل

مشترک شدن در خبرنامه!

برای دریافت آخرین به روز رسانی ها و اطلاعات ، مشترک شوید.