×

کتاب

همه چیز درباره " کتاب "

کتاب

با سلام. در بهمن مان 94، با یکی از همکارانم قرار بود که به صورت مشارکتی یک فست فود دایر کنیم. قرار بر این بود که بنده مبلغ معینی پول بدهم و نزد ایشان سه سال باشد و در این سه سال ایشان سود بنده را مطابق درآمد رستوران محاسبه کنند. یک درفت اولیه از قرارداد بین خودمان آماده کردیم و قرار بود ایشان هم نظر دهند. این مساله به علت مشغولیت ایشان به تعویق می افتاد. از طرفی ایشان اصرار به راه انداری رستوران تا قبل از عید داشتند. در همین حین مجبور به ماموریت پیش بینی نشده از سمت کار به مدت دو هفته شدم و در اولین روز ماموریت چون ایشان چون نیاز به تامین مالی داشتند مبلغ 100 میلیون برایشان واریز کردم و بعد از برگشت ایشان به بهانه کار و ... قرارداد را به تاخیر انداختند. حساب و کتابشان هم در طول این مدت مشخص نکردند.و مدام می گویند چرخ اینجا نمی چرخد. اکنون که سررسید سه سال نزدیک شده ایشان می گویند من کلا ضرر کردم و پول را از دست دادم و فقط تا 40 تومان به صورت قسطی از محل فروش وسایل می توانم به شما بدهم. به نظر شما در چنین شرایطی بهترین اقدام ما جهت وصول مطالبات چیست؟

مشاهده پاسخ کامل

ا سلام و خسته نباشید خدمت اجرا کنندگان عدالت..بنده سوالی داشتم و تقاضای کمک...مدتی پیش بنده به همراه یکی از هم خانوم های هم کلاسیم که هردو در رشته پزشکی تحصیل میکنیم بخاطر ارایه یک کنفرانس مجبور به بحث و بررسی کتاب ها و مقالات داخل ماشین کنار یک پارک نزدیک بیمارستان محل خدمت شدیم...چند روزی به این کار مشغول بودیم که ناگهان روزی بنده برای خریدن اب معدنی به یک مغازه رفتم ومتاسفانه موقع برگشت متوجه شدم که فردی که خانه اش دقیقا رو به روی این پارک بود به خانوم هم کلاسی محترم ما که خیلی هم محجب هست فحش بسیار رکیکی (به معنی این که شما دارین اینجا کارای زشت و زن بازی انجام میدین!)داد و من با ناراحتی از این اقا جریان رو که خواستم بپرسم متاسفانه با عصبانبت رفتن که از خانه چماق بیارن و منم که دیدم جانمون در خطره نشستم پشت ماشین و اقدام به فرار کردم و اون اقا شروع کردن به سنگ پرتاب کردن که من واقعاچند لحظه احساس کردم که الانه که سنگ از شیشه رد بشه و به سر و صورت ما برخورد کنه یعنی از ترس گیج گیج بودم و بخاطر شلوغ بودن اون قسمت و ترس اینکه با ماشین به کسی نخورم دایما این طرف و اون طرف میزدم که اون فرد فرصت پیدا کرد که توی این مدت10تایی سنگ بسیار بزرگ پرتاب کنه و چراغ عقب شکست و چند قسمت از بدنه فرو رفتگی شدید پیدا کرد.....که هنوز اثارش روی ماشین هست...کل مردمی که اونجا بودن هم درحال تماشا بودن....حالا اون قضایا گذشت و منم به اصرار مادرم که اگه پدرت بفهمه از ناراحتی ممکنه بلایی سرش بیاد و بخاطر اینکه بیشتر روزا توی بیمارستان کشیک میدم و ترس از مشروط شدن شکایت نکردم...ولی توی ذهنم بود که در فرصت مناسب شکایت کنم....حالا بعد از گذشت مدتی اون اقا از ترس شکایت من رفته با صحنه سازی شیشه های خونشو خراب کرده و از من بابت این کار شکایت کرده و چند روز پیش از کلانتری احضاریه به خونه ما اومد و پدرم که دید واقعا حالش بد شد....یعنی جوری که به شدت پشیمون شدم همون موقع شکایت نکردم و بقول معروف این اقا دست پیشو گرفته که پس نیوفته.....الانم بشدت ذهنم مشغول شده و درخواست مشاوره دارم....خدا خیرتون بده خیلی ممنون

اولا که اشتباه کردی شکایت نکردی . ثانیا اون آقا هم باید شاهد داشته باشد که شما سنگ پرتاب کردید.. ثالثا شما هم از

مشاهده پاسخ کامل

سلام و عرض ادب بنده مغازه دار هستم و به علت آنکه تا زمان اتمام کار با فروشنده قبلی جوازکسب نداشتم قادر به بیمه کردنش نبودم و خودمم بیمه نیستم و نام فروشگاه در بیمه ثبت نشده است، چون پاره وقت بود هر ماه مبلغ نصف بیمه اش را به خودش میپرداختم، حالا که حکم اولیه هیأت تشخیص من رو موظف به پرداخت حق بیمه 4سال کرده است، اکنون ایا میتوانم با استفاده از رسید تسویه حسابی که همان روز اتمام کارش به من داده و در ان کلمه ((حق بیمه)) و ((در کل مدت فعالیت)) و ((بصورت نقدی دریافت کردم)) را ذکر کرده، دفاعی کنم یا مبلغ ان را از خودش پس بگیرم و فقط جریمه اش را من به بیمه بدهم؟ و آیا با توجه به ماده 44و45 قانون کار این مبلغ اضافه قابل تهاتر میباشد؟ میتوان گفت قرار بر بیمه خویش فرما توسط خودش بوده چون جواز کسب من در دست اقدام بوده است؟ در ضمن در جلسه هیات تشخیص متوجه شدم مدارک و دفاتر حساب کتاب کل مدت فعالیتش را نزد خود نگه داشته در صورتی که ادعا میکرد لابلای وسایل فروشگاه بودند و گم شدند و تازه متوجه شدم که چند فقره چک و یک مورد پول دستی از مشتری های مغازه را یکماه بعد از اتمام کارش ، بدون اطلاع بنده ، دریافت کرده و اینها همه در ادامه اقساط پیشین مشتری های بدهکار بوده اند که متاسفانه اطلاعات انها همه در دفاتر و فاکتور هایی هست که نزد خود نگه داشته،لطفا راهنمایی بفرمایید در این مورد چه اقدامی کنم؟ از لطف و محبت شما بینهایت سپاسگزارم

برای داشتن رابطه کارگر و کارفرمایی لازم نیست شما پروانه کسب داشته باشید یا خیر چون ان امریست جدا و اگر تخلف باشد ارتباطی با روابط کارگر و کارفرما

مشاهده پاسخ کامل

سلام وقت شما عزیزان بخیر ... پس از انتخابات سال 88 شخصی در یکی از شبکه های اجتماعی به بنده و خیلی ها دیگر پیام ارسال میکرد که از حوادث فیلمبرداری کنیم و عکس بگیریم و برای ایشان ارسال کنیم ، بنده در جواب ایشان گفتم چنین کاری نمیکنم و حتی شماره تلفن میخواست و میگفت حمایت مالی میکنند و ... ولی بنده به هیچ وجه قبول نکردم و نه تماسی گرفتم و نه شماره تماسی از خودم در اختیار این شخص قرار دادم ، از خارج از ایران هم بودند ایشون ، بعد به خدمت سربازی رفتم و خانواده تماس گرفتند که اشخاص ناشناسی با تو کار دارند و تلفن های عجیبی میشد که میگفتند باید بنده به ستاد خبری اطلاعات شهر خودمان مراجعه کنم و چند سوال را جواب بدم اما بنده چون سرباز بودم این کار را نکردم و مدتی گذشت و بنده برای تاسیس باشگاه ورزشی اقدام کردم که یک هفته بعد از ارسال مدارک باز این تماس ها شروع شد و به بنده گفتند محترمانه خودت به همان آدرس بیا وگرنه با حکم قاضی میایم و ... بنده هم فردای آن روز رفتم و حدود یک روز آنجا بودم و سوال و جواب های سیاسی و امنیتی و عقیدتی و ... آخر متوجه شدم اینها در مورد همان شخصی که به بنده گفته بود اطلاعات و عکس و فیلم ارسال کنم و بنده قبول نکرده بودم توضیحات میخواهند و بنده در تک تک سوالات و جواب ها طوری نوشتم که هیچ تقصیری از جانب بنده نبوده و اون شخص با من تماس گرفت و گناه من چیست و ...؟ دیگه سوال هایی از این قبیل که چرا ماهواره دارید ، چه سایت هایی میروی و هفته گذشته با یک خانم تلفنی صحبت کردی و این حرف رو زدی ! یعنی معلوم میشد چندین وقت زیر نظر ( شنود و ... ) هستم ! دیگه اون اشخاص از پایگاه اشرف و از منافقین یه چیزهایی گفتند و متوجه شدم که اون شخص که از من اطلاعات میخواسته در شبکه اجتماعی مرتبط با منافقین هست ! بعد هم یه تعهد از بنده گرفتند و تونستم خدا رو شکر از اونجا بیام بیرون و گفتند این ماجرا رو به هیچ کسی نمیگی و ... الان حدود سه سال میگذره که با معدل 19 کارشناسی مدیریت خودم رو هم گرفتم و میخوام برای ارشد اقدام کنم ... ولی چند وقتی هست بدجور دلشوره و استرس دارم که برای استخدامی یا هر کار دیگه ای که بخوام بکنم نکنه این پرونده هنوز هم موجود باشه و نتونم جایی کار کنم و ...حتی اون تعهدی که دادم رو هم باور کنین یادم نیست دقیقا ولی فکر میکنم گفته بودند که بنویس دیگر همکاری با منافقین نمیکنی و اگر تماسی گرفته شد از جانب اونها زود به ما اطلاع میدهی و ... در حالی که تعهد رو کسی میده که قبلا یه اشتباه و خطایی کرده باشه ؟ ولی من که کاری هم نکردم و از این دلم میسوزه که بخاطر کاری که نکردم و پرونده ای که با این عنوان ( منافقین ) برام درست شده نتونم در آینده استخدام جایی بشم و ... الان میخوام بنده رو راهنمایی کنید چون برای گرفتن سوپیشینه گفتند تو باید زندان رفته باشی که چیزی در سوپیشینه برات نوشته شده باشه و اطلاعات فرق میکنه ، چون اداره و سازمان وقتی میخوای استخدام بشی استعلام میگیرن و متوجه میشن !بخاطر همین چه جوری بتونم بفهمم که اون پرونده موجود هست یا خیر؟ و اینکه اگر واقعا موجود باشه و نتونم روزی استخدام بشم یه چیزی در نظرم هست با خانواده هم مشورت کردم و میخوام اون رو انجام بدم ... اینکه بنده فرهنگی هستم حدود 7-8 کتاب در زمینه های مختلف تا الان توسط ناشران بزرگ و مطرح پایتخت چاپ کردم و مدیر چند سایت در اینترنت هستم ... میخوام در صفحه شخصی خودم در قسمت بیوگرافی اعلام کنم که در سال فلان به اطلاعات رفتم و چنین پرونده ای برایم درست کردند ... آیا این دردسر ساز میشه؟ دردسر اینکه دوباره به اطلاعات برم و بگن چرا چنین کاری کردی اصلا برایم مهم نیست چون در جوابشون میگم بخاطر اینکه هیچ امیدی به آینده شغلی خودم ندارم ، چرا سکوت کنم؟ حداقل میگم چه کاری با بنده کردید بعد از چند سال و آینده و همه چیم رو نابود کردید ! هیچ ترسی از این بابت ندارم ولی در کل سوالم این هست اول اینکه چگونه بفهمم اون پرونده در جریان هست؟ چون اداره و سازمان آشنایی ندارم که بخوان استعلام بگیرن و متوجه بشن و بهم بگن ! و دوم اینکه اگر این مطلب رو در اینترنت و صفحه شخصی خودم بیان کنم جرم هست ؟ اینکه از الان بتونم کاری کنم برام بهتر هست تا اینکه چند سال آینده با مدرک دکترا بخوام استخدام بشم و بگن متاسفیم شما پرونده دارید !

وفق قانون جمهری اسلامی ایران اقدام اداره مربوطه درحیطه وظایف محوله انجام شده است همچنین وفق قانون اگرهرشخص اقدامی

مشاهده پاسخ کامل

با عرض سلام و احترام بنده دارای شرکتی تحت عنوان مدرن درب با نام ثبت شده مدرن درب سازه کسری به شماره ثبت 308834 از سال 1386 در زمینه تهیه و تولید انواع درب های کرکره برقی اتوماتیک مشغول به کار می باشم. از اواخر سال 1388 یکی از کارمندان فروش اینجانب به نام آقای سید علی اصغر شیرسوار با خروج ناگهانی خود از این شرکت و در اختیار داشتن اطلاعاتی از جمله لیست فروشندگان و وارد کنندگان قطعات ، نصاب و عاملین تهیه و نصب راه اندازی سیستم ها همچنین اطلاعات فنی و دیتایل انواع زیرسازی ها و مدل های این شرکت حتی مشتریان را به همراه خود برده و ایشان در همان ساختمان ما شرکتی تحت عنوان (مدرن درب سازه اطمینان ثبت با ایجاد سایت اینترنتی مشابه و استفاده از کلیه کلمات کلیدی و مشابه این شرکت و ک÷ی کردن از روند به روز رسانی سایت این شرکت اقداماتی کرده که امروز با گذشت 4 سال از این شرکت در فضای مجازی و بازار جلوتر زده و در سایت گوگل کلملا مشهود می باشد که چه تقلب و سوء استفاده از این شرکت شده . اینجانب ضمن درخواست ارایه شکایت تغییر نام این شرکت و حذف عملکرد وی تحت عنوان مدرن درب به طور کلی تقاضا ضرر و زیان از جمله کار دوزدی های پروژه های جنب کار های قدیمی انی شرکت که خود را با معرفی مدرن درب با تقلب سایر مشتریان این شرکت را به نفع خود با عقد قرارداد های بسیار به سرقت برده رسیدگی و اقدامات قانونی لازم صورت گیرد. لطفا راهنمایی فرمایید چه راهکارهای حقوقی در پیش بگیرم. با کمال تشکر از راهنمایی شما

با سلام /- رقابت مکارانه یا نامشروع تجاری، یکی از مباحث مهم حقوق تجارت و حقوق مالکیت صنعتی است. متاسفانه؛ علیرغم اثرات مخربی که رقابت مکارانه تجاری بر سرمایه گذاری،

مشاهده پاسخ کامل

با عرض سلام و خسته نباشید میخواستم راجع به نتایج عدم حضور شاکی در دادسرا و دادگاه و اجرای احکام من را راهنمایی کنید و در صورت امکان کتاب و مقالاتی را به من معرفی نمایید .با تشکر

با درود شاکی در صورت عدم حضور در هیچ یک از مراحل اعم از تحقیقات مقدماتی یا دادرسی و اجرای احکام

مشاهده پاسخ کامل

با سلام و خسته نباشید زنی هستم 40 ساله که شش سال پیش با مردی ازدواج کردم که ازدواج دومش بود و یک پسر 14 ساله داشت او بیماری تالاسمی داشت ولی در آن دوره که ارتباط خانوادگی داشتیم قبل از نامزدی حالشان خوب بود و شاغل هم بودند و درآمد خوبی هم داشتند بعد از شناخت کافی ما به عقد ه درآمدیم و من هیچ مهریه ای نخواستم بجز تمام جلدهای کتاب دهخدا را از آنجا که معتقد ب مهریه پول و سکه نیستم این مهریه را برای خود انتخاب نمودم هر چند که مورداعتراض خیلی ها بود و چون از نظر ظاهری هیچ مشکلی نداشتم و سالم بودم و ازدواج اولم هم بود همه معتقد بدند باید مهریه سکه می گرفتم. جشن عروسی برگزار شد و سرخانه امان رفتیم ولی هنوز یکسال نشده متوجه شدم که خیلی به سرکار نمی رود و خانه می ماند تا اینکه شرکتشان تعدیل نیرو کردند و ایشان بیکار شد از آنجا بود که تازه فهمیدم ایشان + تالاسمی بیماری افسردگی هم دارند که به من نگفتند البته این بیماری ها ریشه در خانواده ابشان داشت. ما در کل هیچ رابطه زناشویی با هم نداریم چون ایشان توانایی این کار را ندارند و بخاطر بیماری تالاسمی هم نمی توانیم بچه دار شویم بعد از بیکار شدن ایشان من که قبل از ازدواج با ایشان شاغل بودم و بعد از ازدواج در خانه ماندم طبق گفته خودشان مجبورشدم دوباره دنبال کار بگزدم. و با شاغل شدن من ایشان خیالشان راحت شد و به اصرار من دنبال کار می گشتند و همین الان هم باز همین منوال را دارند به اصطلاح یک خط در میان سر کار می روند و به همان اندازه هم حقوق میگیرند که خیلی کم است. سال پیش به دلیل اینکه صاحبخانه به کاریه خانه امان اضافه نمود و پول پیش می خواست ایشان به من پیشنهاد دادند که با خواهر (که ازدواج نکرده اند و در واقع پسر ایشان را بزرگ کرده اند) یک واحد آپارتمان بزرگ بگیریم و من هم چون میدیدم تحت فشار است قبول کردم روزهای اول خوب بود و بعد از یک مدتی شروع شد خواهر ایشان سرهر چیزی به من گیر می دهند و دعوا راه می اندازند. تا بحال چندین بار با ایشان صحبت کرده ام که بیاییم از هم جدا شویم چون واقعاً خسته شده ام من دختری بودم (قبل از ازدواج) بذله گو شاد و پر تحرک که حالا من نیز مثل خودشان دچار بیماری افسردگی شده ام و بخاطر بیماری ایشان هیچ جا نمی توانم بروم ایشان راضی به طلاق نیستند و هر بار که اسم طلاق می آید ایشان به التماس می افتند و سرشان را به دیوار یا زمین می کوبند در عین حال مانده ام که زیاد به من هم توجه نمی کنند. نمی دانم چرا حس دلسوزیم گل می کند و نمی توانم به ایشان نه بگویم خانه پدر و مادرم در ورامین است(البته بعد از ازدواج ما رفتند بخاطر بیمار آسم مادرم) و من نمی دانم بعد از ترک ایشان من حتماً باید به خانه پدرم بروم یا نه میتوانم به خانه خواهرم که یکسال از من کوچکتر است بروم ایشان ازدواج کرده اند و ما با هم ارتباط بسیار خوبی داریم اگر می شود مرا راهنمایی کنید که چطور می توانم بدون دردسر مراحل قانونی را طی کنم من هر روز از ورامین نمی توانم بیایم تهران بروم سرکار و اینکه ایشان خیلی آدم عصبی هستند و بعد از ترک من حتما روی دنده لجبازی می افتند و اذیت و آزارهایشان شروع می شود اینکه بیاید محیط کارم و آبروریزی راه بیندازد. کلاً خیلی در شک و تردید هستم و نمی دانم قانون چقدر می تواند از من حمایت کند و البته این را هم بگویم که تا بعد از مراسم نامزدی من نمی دانستم ایشان پسر به این بزرگی دارند.(خانواده من فرم صورت و بدنشان طوری است که نصف سن اصلی خودشان را نشان می دهند هم اکنون هر کسی که بیرن مرا با این آقا می بیند فکر می کند که پدر من است. باتشکر و سپاس فراوان بخاطر پاسخ ارزشمندتان.

در صورتیکه شوهر شما در امر زناشویی ناتوان باشد و بعد از ازدواج حتی یکبار هم عمل زناشویی را نتوانسته انجام دهد به این امر در اصطلاح عنن میگویند

مشاهده پاسخ کامل

سلام در سال 88 شرکتی به همراه دوست خود تاسیس نمودم که سهم هرکدام 49درصد میباشد تا سال 90 باهم شریک بودیم بعد از ان به طور لفظی ازهم جدا شده ایم وتا کنون از ارائه حساب مالی شرکت امتناع میکند سه سال دارد مرا می دواند و حساب کتاب شرکت ارائه نمی کند تمام حساب شرکت و فاکتورها پیش ایشان بوده ومتاسفانه تمام خرید وفروش شرکت مخفی کرده است بهترین راه حل برای گرفتن حق خود و سود زیان چگونه می باشد در دسته چک شرکت هم امضاء مرا جعل وماشین خریدار ی کرده وپول از حساب شرکت برداشت شده است

1-جدا شدن لفظی در زمان حیات شرکت فاقد اثر قانونی است و شما کماکان سهامدار و در صورت داشتن سمت مدیریتی در قبال اشخاص ثالث مسئول هستید لذا چنانچه قصد جدایی را دارید بایستی

مشاهده پاسخ کامل

سلام بنده ایمیل شما را دریافت کردم و بابت کمک کردن به من خیلی ممنون می باشم. حال اعتراض نامه ای نوشته ام که گفتم قبل از اینکه تحویل دادگاه بدهم برای شما ایمیل بزنم و اگر غلطی یا کمی و کاستی داشت برای این بنده حقیر درست کنید چون من عین ایمیلی که شما بعد از خواندن متن به من میدهید را به دادگاه می دهم. با تشکر از زحمات شما : بسم تعالی ریاست مترم و اعضای شعبه دادگاه های تجدید نظر استان آ-غ به استحضار ریاست محترم شعبه 102 دادگاه عمومی جزایی مهاباد محترماً در نهایت عرض ادب و سلام در خصوص پرونده کلاسه 9109984433600090 مبنی بر تقاضای تجدید نظر اینجانب بهروز عبدل فرزند رحمان موضوع دادنامه شماره 9109974432700108 مورخه 1391/2/3 صادره از شعبه 102 جزایی دادگستری مهاباد مطالبی را جهت تبیین موضوع در آتی به کمال شرف عالی میرساند. بنده فاقد سوابق کیفری، مجرد و دانشجو می باشم و آشنایی با قوانین اساسی حقوقی ندارم، بنده در روز زمان وقوع حادثه برای پرسیدن سوال به درب منزل متهمه رفته و جرایانات رخ دادن،بنده هیچ نوع رابطه ای با متهمه نداشته و حتی درد دادگاه ثابت شد که حتی متهمه را لمس ننموده ام و رابطه در حد مصاحبت بوده و اینک به استناد ماده 637 از قانون مجازات اسلامی به تحمل پنجاه ظربه شلاق تعریزی در محل وقوع بزه (مهاباد فلکه دوم مکریان) محکوم گردیده ام . بر فرض احراز بزه رابطه نامشروع، به هیچ وجه متعارف نیست و در رویه قضایی هم سابقه ندارد که برای چنین جرمی، اجرای حکم شلاق در منظر عام باشد و این موضوع نه تنها با اصول حقوقی سازگاری ندارد که با رافت اسلامی نیز مغایر است و پر واضح است که در نظر گرقتن اجرای حکم شلاق در ملا عام، و آن هم در جرمی رابطه نامشروع، و باز خود آن هم در حد صحبت!!!!، ناشی از خروج قاضی محترم بدوی از عدالت و شخصی انگاشتن موضوع است. چه اینکه حتی در قوانین موضوعه، در جرایم منافی عفت، تحقیق هم شکل و شیوه خاص دارد .بر فرض پذیرش اتهام، دادگاه محنرم مراعات ماده 22 قانون مجازات اسلامی را ننموده و برای بنده که فاقد سابقه کیفری بوده، جوان، مسلمان،دانشجو هستم و واجد بسیاری از بندهای تخفیف در مجازات می باشم، بنابراین تعیین چنین مجازات سنگینی ضربه بزرگی به شخصیت و باعث تزلزل اعضای خانواده واقوام من میشود و چنانچه قضات شریف و شایسته دادگاه تجدید نظر به فریاد مظلومیت من گوش فرا ندهند در واقع در آتشی خواهم سوخت که بنده به عنوان طعمه ای قرار گرفته ام لذا محض رضای خدا و با توکل به عدل الهی و توسل به شرافت قضایی قضات از این رو تقاضای اعمال ماده 22 قانون مجازات اسلامی و تبدیل مجازات شلاق به جزای نقدی و یا لا اقل اجرای مجازات در غیر ملا عام را دارم. یاری کردن بنده حقیر که قضاوت علی گونه شما باعث خواهد شد که برگ زرین دیگری به کتاب عدل علی بیفزایید. با احترام تجدید نظر خواه بهروز عبدل من منتظر متن اصلاحی شما هستم و عیناً متن شما را پرینت میگیرم و به دادگاه می برم. متن حکم من و جواب قبلی شما در این لینک است : http://www.vekalatonline.ir/index.php?ToDo=ShowQuestions&CodeID=18024152

بسیار خوب است فقط سعی به متن من و نحوه نگارش آن بسیار نزدمیک تر شوید..... زیرا بر مبنای سلسله مراتبی منطقی

مشاهده پاسخ کامل

"مستثناعات دین در مهریه چبست

الف- مسکن مورد نیاز محکوم علیه و افراد تحت تکفل وی با رعایت شئون عرفی. ب- وسیله نقلیه مورد نیاز و متناسب

مشاهده پاسخ کامل

مشترک شدن در خبرنامه!

برای دریافت آخرین به روز رسانی ها و اطلاعات ، مشترک شوید.