×

تقابل

همه چیز درباره " تقابل "

تقابل

تابعیت-در-قانون-مدنی

تابعیت در قانون مدنی

[...]

اساسنامه-بانک-سپه

اساسنامه بانک سپه

اساسنامه بانک سپه [...]

به نام خدا شرح مختصر پرونده: 1. اینجانب یکدستگاه آپارتمان مورخ 10/11/13911 به یک خانمی فروخته ام و مقرر گردید در تاریخ 17/12/1391 مورد معامله در قبال پرداخت ثمن معامله تحویل خریدار گردد و تاریخ دفترخانه برای انتقال سند مورخ 20/3/1392 تعیین شد0 2. در مورخ 17/12/1391 خریدار پرداخت وجه چک زمان تحویل را نداشته و نهایتا با هفت روز تاخیر مورد معامله تحویل مستاجر خریدار ایشان شد و همچنین صورتجلسه ای به شرح زیر تنظیم شد "در تاریخ 24/12/1391 طرفین معامله حضور بهم رساندند و مورد معامله با 7 روز تاخیر از طرف خریدار، آپارتمان از طرف فروشنده به خریدار تحویل کامل شد و رضایت در تحویل ملک از طرف خریدار انجام پذیرفت. خریدار به فروشنده تعهد داد چنانچه در زمان تنظیم سند روز 20/3/1392 از طرف فروشنده تا 15 روز تاخیر نسبت به موضوع با هماهنگی و مکتوب نمودن آن تاخیر انجام پذیرد" 3. در تاریخ 20/3/1392طرفین در دفترخانه حاضر نشدند. خریدار در تاریخ 4/4/1392 بدون هماهنگی با اینجانب ومکتوب نمودن تاریخ جدید محضر، به دفتر خانه مراجعه و با تماس تلفنی سردفتر، همکار اینجانب که وکالت کاری رسمی از طرف بنده دارد جهت پیگیری به دفترخانه مراجعه و اعلام می داردحضور خریدار در این تاریخ (4/4/1392 ) بدون هماهنگی با فروشنده بوده و مراتب پیگیری جدی و مستمر اینجانب ، جهت آماده سازی مدارک برای انتقال سند، که تا آن تاریخ منجر به صدور پایان کار و صورتمجلس تفکیکی شده است و تحویل مورد معامله گوشزد می نماید. وسردفتر ، اعلام می دارد فقط پاسخ استعلام از ثبت هنوز نرسیده است که البته به دلیل همزمانی تغییرات ساختاری در ثبت و ارسال اینترنتی استعلام ها تاخیری در آن ایجاد شده بود که طبیعتا خارج از اراده و حیطه کاری اینجانب بوده است. نهایتا سردفتر محترم با درخواست و اصرار خانم شاه کرمی مراتب حضور طرفین را گواهی می نماید. 4. در تاریخ 14/6/92 طرفین در دفترخانه حضور و پس از اعلام سردفتر مبنی بر کامل بودن مدارک خریدار بجای پرداخت الباقی ثمن معامله یعنی هفتادونه میلیون تومان ، متاسفانه فقط قطعه چکی به مبلغ چهل و سه میلیون تومان جهت تسویه حساب تحویل دفترخانه دادند (خریدار گفته خودم جریمه را اعمال کردم ) که انتقال سند صورت نگرفت 5. در مورخ 23/6/1392 اینجانب با ارسال اظهارنامه به خریدار، برای انتقال سند ارسال کردم که خریدار حاضر نشد 6. خریدار متاسفانه از آنجا که ظاهرا منفعت مادی خود را در به تاخیر انداختن هرچه بیشتر تسویه حساب و منتفع شدن از بهره مادی "الباقی ثمن معامله" می دانست. اقدام به تقدیم دادخواست به محکومیت بنده به پرداخت خسارت تاخیر در انتقال سند ملک از 4/4/1392 از قرار روزانه پنج میلیون ریال نموده است و اینجانب نیز از سر ناچاری و متقابلا دادخواست تقابل مبنی بر محکومیت خریدار به پرداخت مابقی ثمن و پرداخت خسارت تاخیر مشابه از مورخ 14/6/1392(حضور طرفین در دفتر اسناد) را بابت قصور خریدار درتسویه حساب الباقی ثمن و مانع شدن برای انتقال سند داده ام. 7. دادگاه بدوی در تاریخ 29/2/1394 ، با صدور دادنامه اینجانب را علاوه بر محکومیت به تنظیم سند رسمی انتقال، متاسفانه محکوم به پرداخت مبلغ نجومی 3،375،000،000 ریال (سه میلیاردوسیصدو هفتادوپنج میلیون ریال) بابت خسارت تاخیر در انجام تعهد از "4/4/92 لغایت زمان صدور حکم 23/4/92"!! نموده(و با ذکر اینکه الباقی ثمن قراردادهفتادونه میلیون تومان بوده خریدار را محکوم به پرداخت 100،000،000 ریال (مانده ثمن؟!)درحق اینجانب نموده است. لطفا راهنمایی بفرمائید

باسلام شما میبایست نسبت به بررسی قرارداد اولیه و توافقنامه های آتی اقدام نمایید. در صورتیکه در آنها مواردی در زمینه خسارت عدم انتقال پیش بینی شده است

مشاهده پاسخ کامل

با سلام من و همسرم با سهم مساوی در سال 93 یک واحد آپارتمان پیش خرید کردیم و قرارداد را هم در محضر ثبت کردیم. بر اساس قرار داد مقرر شد که فروشنده در تاریخ مشخصی ملک را تحویل و 8 ماه بعد هم آنرا سند کند. برای تاخیر در تحویل و سند هم جریمه تعیین و در قرارداد ذکر کردیم حال بعد از گذشت 2 سال هنوز ملک تحویل نشده و کار به کندی پیش میرود . در تاریخی که برای سند مشخص شده بود به محضر مراجعه کردم و گواهی عدم حضور فروشنده گرفتم. از طریق دادگاه هم تا کنون دوبار اظهار نامه برای ایشان فرستادم. اکنون که موقع تحویل ملک نزدیک است من از شورای حل اختلاف درخواست تامین دلیل با جلب نظر کارشناس کردم و کارشناس هم در محل حاضر شد و تخمین زده که ملک 4 ماه دیگر آماده تحویل است فروشنده در نظر دارد تا دو هفته دیگر فقط واحد ما را آماده کرده و سریعتر تحویل دهد( بدون آنکه کل آپارتمان قابل تحویل و سکونت باشد چون من با این وضعیت آپارتمان را تحویل نمیگیرم آیا فروشنده میتواند چک تحویل مرا به اجرا بگذارد یا نه؟ پیشنهاد شما برای ادامه چیست و من باید چه کارهای دیگری بکنم؟

با سلام تحویل و تسلیم مورد معامله باید به نحوی باشد که خریدار انتفاع مورد نظرش را تمام و کمال داشته باشد و معمولا در هر مجتمع هم قسمتهای اختصاصی هست و هم مشا و به فرض که قسمت اختصاصی اماده باشد باید با توجه به دیگر قسمتها هم قابلیت استفاده و بهره برداری را داشته باشد

مشاهده پاسخ کامل

1- پسری 25 ساله دارم که هنوز بعد از 7 سال تحصیل نتوانسته است مدرک کارشناسی خود را بگیرد. در تابستان 94 وقتی من با پسرم راجع به درس نخواندن او و خود درمانی اش بحث میکردم ابتدا پسرم به تحریک همسرم با من دست به گریبان شد و سپس همسرم وارد دعوا شده و با پلیس تماس گرفت و مدعی شد که من او را زده ام و فردای آن روز ضمن خودزنی و ایجاد کبودی در انگشت کوچک دست خود به پزشکی قانونی مراجعه نمود و تاییدیه آنها را گرفت و در دادسرا طرح دعوا نمود و دادگاه نیز پس از طی مراحلی من را محکوم نمود. اینجانب به حکم دادگاه اعتراض نموده ام ولی تا کنون نتیجه نهایی اعلام نشده است. 2- چون همسرم از همان زمان از تمکین خاص خودداری میکند من به دادگاه خانواده شکایت کردم ولی چون دادگاه از من شاهد طلب نمود و اینجانب نیز نمیتوانستم شاهدی معرفی کنم شکایت من رد شد. 3- در چند ماه قبل همسرم با مراجعه های مکرر به دادگاه خانواده مطالبه مهریه و اجرت المثل را نموده و اینجانب نیز پس از تعیین آنها توسط دادگاه مبالغ مربوطه را به دادگاه پرداخت نمودم 4- اینک همسرم ضمن ارسال دادخواستی جدید به دادگاه خانواده با استناد به حکم صادره در بند 1 و بدون آنکه هیچ مدرکی ارائه بدهد مدعی شده است که اینجانب دارای " بیماری روانی و اختلال شخصیتی پارانوئید " میباشم و اظهار نموده که ماندن نامبرده در منزل اینجانب متضمن خوف ضرر جانی برای اوست و درخواست صدور حکم مبنی بر تهیه مسکن جدا برای خود نموده است. تقاضا دارم ضمن راهنمایی اینجانب بفرمایید 1-چه راه حلهایی برای اینجانب متصور است 2- من میتوانم متقابلا چه اقداماتی بر علیه همسرم انجام بدهم؟ 3- آیا این درخواست میتواند دلیلی بر این باشد که همسرم میخواهد از تمکین خاص خودداری نماید؟ اگر چه همین الان نیز همسرم از تمکین عام و خاص خودداری میکند

در رابطه با ادعای خانم، قضات با تحقیقات معمول و استفاده از نظر کارشناس رسمی دادگستری و ارجاع امر به ایشان نسبت به ادعای خانم تحقیق کرده و دادخواست وی بر اساس مواد

مشاهده پاسخ کامل

با سلام و تشکر اینجانب (خانم)به همراه پدر و مادرم قصد عزیمت به منزل را داشتیم که در آستانه درب منزلمان مورد حمله و ضرب وشتم و فحاشی آقای همسایه قرار گرفتیم این شخص ابتدا به سمت پدرم که هنوز پشت فرمان اتومبیل بودند هجوم آورده و به ایشان سیلی و از پشت فرمان بیرون کشیده روی زمین انداختند پدرم به علت اینکه معلول ضایعه نخاعی هستند قاذر به دفع حملات این فرد نبودند من که شاهد این جریان بودم برای حمایت از پدر اقدام کردم که این آقا حتی فرصت دفاع به من ندادند و مرا مورد ضرب وشتم و تعرض قرار داده و در ولع عام حجاب من را از سر برداشتند مادرم برای رهایی من از دست او جلو آمدند که این فرد ایشان را به سمت جدول هل داده و به سمت او هجوم برده و وی را با لگد مورد ضرب قرار دادند یکی از همسایگان که با فریاد خانم این آقا از جریان مطلع شده بودند وساطت کرده و وی را ازما جدا و به داخل منزلش هدایت کردند که دقائقی نگذشته بود که با چوب اقدام به حمله کرد که همسایه جلو وی را گرفت... ما بعد از این جریان همان روز اقدام به شکایت کردیم و این شخص هم متقابلا یک روز بعد شکایت کرد حال در جلسه بازپرسی،این شخص به ما اتهام مشارکت دسته جمعی در نزاع را زده و علاوه بر آن پای خواهرم که هیچ مداخله ای در جریان نداشتند را به میان آورده ... و حال قرار است تا ده روز دیگر بازپرس پاسخ دهد... لطفا شما را به خدا راهنمایی کنید خیلی نگرانم... با توجه به اینکه ما صرفا دفاع مشروع از خود کردیم و حال متهم به مشارکت دسته جمعی در نزاع هستیم ...چه اقدامی کنم لطفا راهنماییم کنید با تشکر

با سلام و تشکر اینجانب (خانم)به همراه پدر و مادرم قصد عزیمت به منزل را داشتیم که در آستانه درب منزلمان مورد حمله و ضرب وشتم و فحاشی آقای همسایه قرار گرفتیم

مشاهده پاسخ کامل

بسمه تعالی؛ با سلام و احترام؛ چندوقت بعد از مضروب شدن برادرم توسط یکی از خویشاوندان (به بهانه اختلاف کاری) و متواری شدن ضارب از درب منزل ما، قرار بر تحویل چک دیه توسط ضارب به یکی از ریش سفیدان فامیل و متقابلاً رضایت برادرم بود که ضارب نپذیرفت. مدتی بعد «همسر برادر ضارب» و «برادر ضارب» مدعی شدند که در محیط "وایبر" از شماره تلفن همراه اینجانب یک پیام تهدیدآمیز برای همسر برادر ضارب ارسال شده است. از طرفی، هنگامی که بنده قصد ورود به این محیط را داشتم تا از وجود یا عدم وجود چنین پیامی، مطلع شوم، نرم افزار، روال ثبت مجدد شماره را طی کرد و گویی کد امنیتی قبلی، غیرفعال شده باشد. پس از ارسال شماره و ورود به محیط وایبر، متوجه شدم که تمامی سوابق پیام اینجانب از بین رفته است. شکات، مالک خطی که ادعا میکنند پیام به آن ارسال شده، نیستند و در متن پیام مورد ادعایشان، اسم ایشان آورده نشده است؛ همچنین شکات مدعی هستند که پیام با حروف لاتین و اعداد "رمزنگاری" شده و بنده تا به حال، اصل پیام را ندیده ام و حتی نسبت به وجود آن تردید دارم. اما دادیار محترم قرار مجرمیت مرا صادر نمود و حتی به بنده امر کرد که بخشی از اظهاراتم را بنا به گفته وی بنویسم و مرا از نوشتن قسمت هایی از دفاعیاتم منع نمود. از طرفی «ضارب برادرم» در زمان دوستی به سبب صمیمیت فراوان، به رمز عبور و گوشی تلفن همراه اینجانب دسترسی داشته است. لطفاً اینجانب را نسبت به چگونگی اقدام در این زمینه (نحوه برائت از اتهام تهدید، اهانت، افترا و نشر اکاذیب) راهنمایی فرمایید. امکان نفوذ به حساب کاربری وایبر اینجانب از طریق تلفن همراه / رایانه دیگر (مثلاً با نصب دسکتاپ یا هک وای-فای یا ...) وجود دارد؟ برای شناسایی چنین مواردی باید چگونه اقدام نمایم؟ میتوانم تخلف دادیار محترم را مبنی بر تحت فشار قرار دادن و سعی بر دریافت اقرار با امر به نوشتن برخی جملات و ممانعت از نوشتن بخشی از اظهارت خوانده، اثبات نمایم؟ با تشکر

گران نباشید .کار تمام نشده است . بجای این مطالب بهتر بود متن پیام را می فرستادید تا روشن تر صحبت کنیم . بحث اینکه وایبر شما هک شده و شما خبر ندارید

مشاهده پاسخ کامل

باسلام مدت یک سال است که نامزدهستم.دراین مدت دخالتهای بی مورد مادرزنم باعث اختلاف بین ماشده است طوریکه بعدازگذشت یک سال نامزدم قصد طلاق وبه اجراگذاشتن مهریه رادارد به مبلغ35میلیون تومان. بنده دانشجو هستم وهیچ درآمد وشغل یا اموال بنامی ندارم باتوجه به اینکه ماباهم رابطه زناشویی هم داشتیم نحوه ی گرفتن مهریه چگونه میباشد?نحوه ی تقسیط چگونه میباشدباشرایط من؟ باتشکر از شما

اگر زوجه دادخواست مهریه داد شما هم متقابلا باید دادخواست

مشاهده پاسخ کامل

دوسال پیش واحد اپارتمان به خاتمی پیش فروش کردم شوهرایشان مبلغ اولیه راپرداخت نمود مرحله دوم درتاریخ قیدشده پرداخت نشد وبا تاخیر چندماهه توسطشوهرپرداخت گردید زمان تحویل فرا رسید ولی شوهر خانم طی تقاضا کتبی درخواست نسب تجهیزات وخدمات اضافه باپرداخت هزینهای رانمود چون این خواسته زمان میبرد ازتاریخ تحویل گذشت ولی خواسته انجام شد واپارتمان تحویل گردید بخشی ازمبلغ خرید پرداخت شد وبقیه دردومرحله یکی بمحض اسکان وبقیه هنگام انتقال سند که متاسفانه پرداخت نگردید وحالا خانم باگرفتن وکیل مرا ملزم به انتقال سند میکند وهزینهای اضافه راپرداخت نمکند ومدعی است که درخواستی نداشته است وگواهی عدم حضور نیز درانزمان گرفت وضمیمه دادخواست کرد سوال بنده باتوجه باینکه پرداخت توسط شوهر میشد ایا میتوانم هزینهای اضافه را بگیرم و همچنین چون امتیاز هر دستگاه کنتور برق بالای دو میلیون هزینه شده میتوانم مبلغ را درخواست کنم یا ایا بنده الزامی در نسب انواع کنتورها دارم درقراردادقید نشده

چون پبش خریدار آپارتمان با تقاضای کتبی درخواست نصب تجهیزات اضافی با پرداخت هزینه آن را از شما نموده است لذا شما پس از

مشاهده پاسخ کامل

من و خانمم از سال ٢٠٠5 ساکن انگلیس هستیم در مرداد ١٣٨٨ در اینجا طلاق انگلیسی گرفتیم . من نامه أی به خانمم دادم مبنی بر اینکه ماهیانه یکصد پوند به حساب ایشان بریزم تا سقف ده هزار پوند، ایشان در شهریور ١٣٨٨ به مجمع جهانی إسلامی آمده و تعهد نمودند که تمام مهریه و تمام متعلقات انرا بخشیده و بذل نمودند، أما پارسال در ایران در مجتمع قضائی شهید باهنر شکایت نموده و مرا مجهولالهویه أعلام نموده و حکم توقیف أموال اینجانب را در شهر بیجار که ملکی است که با برادرم شریکم را گرفته، حال چند ماهی است که ما متوجه شده ایم ، أیا میتو أن کاری کرد ، چهار که آقای عالمی مدیر مجمع جهانی إسلامی گفتند که چون طلاق خلعی بوده ایشان هیچ حقی ندارند، با تشکر

در خصوص پاسخ به سوال جنابعالی به استحضار می رساند: در موارد مشابه طلاق در کشور های خارجی بدین صورت عمل می شود که پس ار صدور حکم طلاق توسط دادگاه کشور خارجی زوجین حکم موصوف را به یکی از مراکز اسلامی و یا شخص روحانی که قانونا بتواند صیغه شرعی طلاق را جاری نماید، ارائه می نمایند

مشاهده پاسخ کامل

در سال 1357 پدرم مغاره ای را در طبق زیرین یک ساختمان با مسحت حدودی 200متر به مبلغ 300 هزار تومان خریداری نمود اما بعلت اینکه آن مالک ورشکست نموده و نتوانسته بدهی خود را به مالک اصلی بده رفت زندان و مالک اصلی در سال 1362دادخواست تخلیه را صادر نمود که با دفاعیات وکیل پرونده که مالک در طول مدت این 5 سال اطلاع داشته که طرف قرار داد او مالک را به پدرم واگذار نموده و حتی چند بار هم در طول این سال ها برای عکس برداری مراجعه نموده نتوانست حکم تخلیه را مبنی بر عدم انتقال بغیر بگیرد و بقیه ساختمان را تخلیه نمود وکیل مالک با دلیل اینکه نمی خواهد حق ما از بین برود در سال 1362 طی اجاره نامه خطی 3 ساله پدرم یک باب مغازه در طبقه زیرین یک ساختمان را جهت کار عکاسی با مشخص نمودن 3 میلیون تومان سرقفلی امضاء نمودن و در اجاره نامه ذکر شده بود در صورتی که مستاجر سر قفلی (3 میلیون تومان )را پرداخت نمایید از مبلغ اجاره نامه کسر می شود و بدلیل اینکه مالک در آن زمان حتی قرار محضر هم گذاشتن برای اجارنامه رسمی سرقفلی امامالک بدلیل اینکه پایان کار ساختمان نداشت نتوانست در محضر حاضر شود و برای همین هم پدرم سه میلیون تومان را پرداخت نکرد . در سال 1365 مالک تقاضای تامین دلیل کرد و اعلام نمود ملک را بدلیل نیاز شخصی می خواهد اما دادگاه با مشخص نمودن 3میلیون 600 هزار تومان در آن سال بعنوان حق کسب و پیشه رای به تخلیه داد اما مالکین این مبلغ را نپرداخته و مورد اجاره را تخلیه نکردن. از آن سال به بعد هر 3 سال یکبار مالکین طبق قانون تعدیل اجاره نموده و تمامی هزینه های دادرسی و تعدیل اجاره را دریافت نموده اند. در سال 1383 پدرم دادخواست تجویز انتقال سر قفلی را در دادگاه تعدیل اجاره داد(دادخواست تقابل ) و دادگاه نیز به آن رای مثبت داد اما از آن زمان نتوانستیم ملک را به شخص دیگری واگذار نمایم بدلیا اینکه این ملک نه اجاره نامه رسمی محضری دارد و نه پایان کار تجاری و مالک کلی به شهرداری نیز بابت تجاری بودن مغازه بدهکار است. در سال 1387 از طرف اجرای احکام شهردای مبنی بر ماده صد 100 بودن مغازه فوق بعلت بدهی مالک به شهرداری برای تجاری بودن مغازه که مالک در همان سال 1365 هم نتوانسته بود به صورت اجاره نامه رسمی در دفترخانه حاضر شود با حکم اجرای احکام شهرداری مغازه جوش و پلمپ شدو مغازه تعطیل و کارمندان آن بیکار شدن. در هنگام تعدیل اجاره در سال 1388 همزمان در دادگاه اول تقاضای تقابل از طرف وکیل داده شده مبنی بر ملزم نمودن مالک به تنظیم اجاره نامه رسمی در دفتر در سال 1357 پدرم مغاره ای را در طبق زیرین یک ساختمان با مساحت حدودی 200متر به مبلغ 300 هزار تومان خریداری نمود اما بعلت اینکه آن مالکی که خود مستاجر بوده ورشکست شد و نتوانسته بدهی خود را به مالک اصلی بده رفت زندان و مالک اصلی در سال 1362دادخواست تخلیه را صادر نمود که با دفاعیات وکیل پرونده که مالک در طول مدت این 5 سال اطلاع داشته که طرف قرار داد او ملک را به پدرم واگذار نموده و اعتراضی نکرده و حتی چند بار هم در طول این سال ها برای عکس گرفتن به عکاسی مراجعه نموده نتوانست حکم تخلیه را مبنی بر عدم انتقال بغیر بدون اطلاع مالک بگیرد و بقیه ساختمان را تخلیه نمود وکیل مالک با دلیل اینکه نمی خواست حق ما از بین برود که این ملک را یکبار خریده بودیم در سال 1362 طی اجاره نامه خطی 3 ساله پدرم یک باب مغازه در طبقه زیرین یک ساختمان را جهت شغل عکاسی باحدود 200متر و مشخص نمودن 3 میلیون تومان سرقفلی امضاء نمودن که طی آن پدرم سه فقره چک یک میلیون تومانی داد و در اجاره نامه ذکر شده بود در صورتی که مستاجر سر قفلی (3 میلیون تومان )را پرداخت نمایید از مبلغ اجاره نامه کسر می شود و بدلیل اینکه مالک در آن زمان حتی قرار محضر هم گذاشتن برای اجارنامه رسمی سرقفلی در دفتر خانه تنظیم شود و مالک سه میلیون توامن خود را بگیرد امامالک بدلیل اینکه پایان کار تجاری برای ساختمان نداشت نتوانست در محضر حاضر شود و برای همین هم پدرم سه میلیون تومان را پرداخت نکرد . و مبلغ اجاره افزایش پیدا کرد طوری که از مبلغ اولیه 12500 تومان هرماه به 350 هزار تومان حاضر رسیده است در سال 1365 مالک تقاضای تامین دلیل کرد و اعلام نمود ملک را بدلیل نیاز شخصی می خواهد اما دادگاه با مشخص نمودن 3میلیون 600 هزار تومان در آن سال بعنوان حق کسب و پیشه رای به تخلیه داد اما مالکین این مبلغ را نپرداخته و مورد اجاره را تخلیه نکردن. از آن سال به بعد هر 3 سال یکبار مالکین طبق قانون تعدیل اجاره نموده و تمامی هزینه های دادرسی و تعدیل اجاره را دریافت نموده اند. در سال 1383 پدرم دادخواست تجویز انتقال سر قفلی را در دادگاه تعدیل اجاره داد و دادگاه نیز به آن رای مثبت داد اما از آن زمان نتوانستیم ملک را به شخص دیگری واگذار نمایم بدلیل اینکه این ملک نه اجاره نامه رسمی محضری دارد و نه پایان کار تجاری و مالک کلی به شهرداری نیز بابت تجاری بودن مغازه بدهکار است. در سال 1387 از طرف اجرای احکام شهردای مبنی بر ماده صد 100 بودن مغازه فوق بعلت بدهی مالک به شهرداری برای تجاری بودن مغازه که مالک در همان سال 1365 هم نتوانسته بود به صورت اجاره نامه رسمی در دفترخانه حاضر شود با حکم اجرای احکام شهرداری مغازه جوش و پلمپ شدو مغازه تعطیل و کارمندان آن بیکار شدن. در هنگام تعدیل اجاره در سال 1388 همزمان در دادگاه اول تقاضای تقابل از طرف وکیل داده شده مبنی بر ملزم نمودن مالک به تنظیم اجاره نامه رسمی در دفتر خانه و پرداخت بدهی مالک به شهرداری و اخذ پایان کار شهرداری ملزم شود به دادگاه داده و دادگاه به آن رای داد. حکم صادره ابلاغ و درخواست اجرای حکم شد که از طریق اجرای احکام مدت 10 روز به مالکین زمان داده شد که حکم را اجرا نمایند . اما مالکین در مدت زمان مشص شده نتوانسته اند این کار راانجام دهند و الان بیش از سه ماه است که از زمان اجرای احکام آنها می گذرد. تعدیل اجاره را در زمان قانونی خودشان و با دریافت هزینه های دادزسی از سال 1387 دریافت کرده اند حتی کارشناسان رسمی دادگستری در گزارش بازدید خود ضمن عکسبرداری از محل مغازه و موقعیت آن و نیز درج اینکه بعلت بدهی شهرداری ملک مورد نظز جوش و پلمپ شده نتوانسته اند از داخل ملک بازدید کنند حتی یکی از کارشناسان هم بعلت اینکه مستاجر نمی تواند از این ملک بهر برداری نماید تعدیل اجاره را قبول نکرد و کار به کارشناسان سه نفره رسید آنها هم با تاکید بر بسته بودن مورد اجاره یک رقم ناچیزی به اجاره بها اضافه نمودن و دقیقا ذکر کردن که ملک مورد اجاره بعلت بدهی بسته شده است.سوال من اینست: 1- از زمان بسته شدن مغازه توسط حکم شهرداری هر ماه مالکین اجاره خود را دریافت نمودن حدو د سه سال است و این مغازه با داشتن چند کارمند بیمه شده ماهیانه بیش از دومیلیون تومان ضرر و زیان دیده است و امرا معاش در آن مقدر نبوده و در ضمن اگر اجاره را نپردازیم مالکین حکم تخلیه رامی گیرند برای همین دارند اصرار می کنند که بدهیشان را به شهرداری نداده و مستاجر چاره ای نداشته باشد تا اینکه بدون اینکه حق کسب و پیشه خود را در این مدت حدود سی سال نگیرد و ملک را بدون دریافت حق کسب و پیشه تخلیه نماید این مبلغ ضرر و زیان چگونه می توان در خواست نمود و درصورتی که دادخواست داد شود آیا واقعا طبق قانون امیدی هست که قاضی در این موارد رای مثبت دهد و ضرر و زیان ما را در نظر بگیرد (طبق چه ماده و تبصره ای) امکان دارد.؟ و بهتر این زمان درخواست به دادگاه چه زمانی می باشد؟آیا در زمان تعدیل اجراه دادخواست بدهیم و یا زمان مهم نیست/؟ 2-بدهی مالکین به شهرداری برای حدود 200 متر تجاری حدو 800 میلیون تومان است که بعید است مالکین این مبلغ را پرداخت نمایند و توان اقتصادی دارن و چندین ملک دارن حتی دو طبقه بالای این ساختمان را هم دارن اجاره میگیرن که جهت کار داروخانه و مطب پزشکان حال پس از ابلاغ اجرای حکم چه باید بکنیم؟ خودمان هم توان پرداخت بدهی به شهرداری را نداریم؟ 3- این بسته شدن مغازه آیا سبب این میشود در صورتی که بخواهیم حق کسب و پیشه را واگذارنماییم مقدار زمان بسته شده مغازه بعلت بدهی مالک از مبلغ حق کسب و پیشه کم شود؟یا مالکین بعلت بسته بودن مغازه درخواست تخلیه نمایند؟ چندین بار هم ما اعلام کردیم حاضریم طبق نظر کارشناس رسمی دادگستری و مبلغ اون ملک را به مالکین پس بدهیم و حتی درخواست خرید ملک را هم داده ایم که هیچ کدام را قبول نمی کنند. در ضمن طبق رای دادگاه هم ما می توانیم حق کسب و پیشه خود را واگذار نمایم اما کسی نیست که مغازه بسته شده با نداشتن پایان کار و اجاره نامه رسمی را بخرد. شما راهنمایی کنید تا ما این مشکل خودر ار رفع نمایم؟ با تشکر از صبر و حوصله اتان

با توجه به توضیحات حضرتعالی اولا شما میتوانید دادخواست مطالبه خسارات 3 ساله از زمان پلمپ ناشی از عدم پرداخت جریمه موضوع را بطرفیت موجر با جلب نظر کارشناس مطالبه نمائید یا اینکه خسارات موضوع ناشی از

مشاهده پاسخ کامل

با سلام و خسته نباشید همسر بنده با توجه به اینکه 3 سال از عقدمان می گذرد ولی هنوز ازدواج نکرده ایم مهریه و نفقه خود را اجرا گذاشته است. از جنابعالی این سوال را دارم که با توجه به بخشنامه ای که در مورخه 12/8/90 از سوی قوه قضاییه در خصوص دادخواست اعسار همزمان با رسیدگی به درخواست مطالبه مهریه اعلام شد که قضات محترم باید توجه کنند و درخواست تقابل اعساری که از قیل وجود داشت اینجانب اگر از حالا تا 2 ماه آینده که تاریخ تشکیل دادگاه مربوط به رسیدگی مهریه و نفقه می باشد ؛درخواست اعسار خودم را تقدیم دادگاه کنم یا در روز دادگاه؟ و آیا بنده حتما روانه زندان خواهم شد با توجه به اینکه حقوق کارگری مایانه 500 هزار تومان دریافت می کنم و نه خانه ای دارم و در حسابم پولی نیست؟ لطفا به صورت شفاف بگویی با توجه به مهریه 250 سکه ای حدودا ماهیانه چه مقدار سکه باید پرداخت نمایم؟ در ضمن طبق قانون حق طلاق با مرد است اگر من بخواهم وکیل بگیرم می توانم کاری کنم که همسرم را طلاق ندهم البته درخواست تمکین هم نمی کنم. با سپاس فراوان از جنابعالی

با سلام /اگر به رای صادره اعتراض نکنید و رای قطعی شود می توا نید دادخواست اعسار بدهید یعنی رویه قضایی تغییر کرده و شرط تقدیم دادخواست

مشاهده پاسخ کامل

مشترک شدن در خبرنامه!

برای دریافت آخرین به روز رسانی ها و اطلاعات ، مشترک شوید.