×

ریشه

همه چیز درباره " ریشه "

ریشه

با سلام بنده در یک زمینی که قبلا سینما بوده به عنوان یک نگهبان کار میکردم که بعد زلزله بنای سینما تخریب شد و بنده هنوزم در انجا زندگی میکنم الان 27 سال هست که این زمین 2000 متری دست من هست و بنده در ان زمین 40 تا درخت کاشته ام و خونه در ان زمین بنا نموده ام و مالک زمین 20 سال پیش از من شکایت کرد که حکم تخلیه بگیره ولی بعد 1 سال دادگاهی نتونست مارو بلند کنه از طمین و پرونده مختومه شد الان وراث وی امده اند ازما باز شکایت کرده اند و 1/5 هست که دادگاهی داریم هم به اداره کار شکایت کردیم هم به دادگاه ولی چون هیچ مدرکی نداریم رای به اونا دادن چون سند دارن ولی ما هیچ مدرکی از اینکه اینجا نگهبان بودیم نداریم که بتونیم حقوق خودمون رو از اداره کار بگیریم چون تا الان هیچ حقوقی به ما از طرف مالک پرداخت نشده دادگاه هم رای رو به ایشون دادن که بعد شکایت تجدید نظر پرونده ما به دیوان عالی کشور رفت وبعد 6 ماه باز رای به نفع ایشون صادر شد الان حکم تخلیه از زمین به مارو دادن و فرصت 10 روز حالا میخام بدونم میتونیم به حکم دیوان عالی باز تجدید نظر داد ؟؟؟ و اینکه چون ما درخت زمین کاشتیم نمیشه از مبنای زراعی شکایت کرد به جای مسکونی؟یا تجاری؟ چون ما در زمین درخت کاشتیم و محصول برداشت میکنیم وکیل ما هم تا الان به عنوان نگهبانی شکایت میکرد و به این عنوان هیچ رای به ما ندادن میخام بدونم اگه عنوان شکایت رو عوض کنیم میتوان بهجای رسید ؟؟؟ پیشاپش از اساتید که جواب میدن کمال سپاس رو دارم

با سلام خدمت حضرتعالی از توضیحات شما چنین بنظر میرسد که وراث متوفی با تقدیم دادخواست مبنی بر خلع ید از زمین با احراز مالکیت چنین حکمی را از دادگاه اخذ نموده اند که این حکم صحیح میباشد

مشاهده پاسخ کامل

با سلام اینجانب مهدی هاشمی متولد 1362 دارایی 1فرزند2 ساله پسر میباشم .بنده 8سال زندگی مشترک را با زنی که دارایی مشکلات زیر میباشد را تحمل کرده ام . و هم اکنون به جایی رسیدم که حاضر به مرگ خود میباشم . 1 اینکه بدون هیچ جهیزه به خانه من آمد . 2 اولین شرطم برای ازدواج. زندگی با پدر و مادرم بود که چون تک پسرم و سن پدر و مادر بالاست به او کردم . که لازم به ذکر است که نه پدر و نه مادرم هیچگونه بد رفتاری و دخالت در زندگیش نمیکنند 3 چند مورد دست کجی از زنم گرفتم که با وجود گرفتن تعهد شاید خیلی بهتر شد ولی کماکان رویت شد 4 بسیار دروغگو در تمامی زمینها 5 هر مشکل بین ما پیش بیاد بصورت دروغ به خانواده به خصوص مادرش که بسیار بی منطق و بی فرهنگ است گزارش میده 6 سر از خود و بی اهمیت نسبت نظر من در برابر تیپ و آریشهای زشت و گاهی زننده 7 بدون مشورت و با وجود تاکیید من دست به تعویض وسائل شخصیش میزند 8در هر جا که بتواند به دروغ از بد رفتاریهای من سخن میگوید 9بسیار بسیار ولخرج 10و بی ارزش بودن من در خانواده اش با گفتن نیمی از مشکلات ایشان لازم به ذکر است بنده 3ماه بیکار شدم و ایشان ماه پیش با ارسال پول از طرف پدر و بدون رضایت بنده به شیراز سفر کرد به بهانه ازدواج برادر . منم بخاطر جشن هفته بعد رفتم ولی به دلایلی جشن به 1ماه بعد موکول شد .منم بلیط با مشورت زنم هرچند بی تمایل به برگشت بود گرفتم . و اما شروع بدبختر شدنم 4 5 ساعت قبل پرواز گفت نمایم .که بماند چه بر خوردای با من کرد خانواده زنم و من تنها مجبور به برگشت شدم . فرداش که دلیل نیامدنش خواستم . گفت میخام دور باشم و من چون علاقه شدید به پسرم دارم گفت پسرتم بیا ببر که مجبور به رفت و برگشت 2 ساعته شدم . ولی چون نمیخاستم بچم عذاب بکشه اسرار به اومدن خودشم شدم که با بی تفاوتی و شروط مواجه شدم 1 بیکار بودنم که خودش میدنست تا 1 2ماه دیگه حل میشد 2خانه جدا کردنم که زیرسر خانوادش بود بازم گفتم بخاطر بچم و 1خونه پیدا کردم ولی بازم گفت نمیام و رفته از من شکایت جهت حزانت بچه رو کرده . لازم به ذکر که ازلحاظ ظاهری کاملا سرترم البته اینه واسه شما که باید از همه لحاظ براورد کنید بیان میکنم و در ضمن ازطرف خانواده من همه از در دوستی ازش خواستن بیاد ولی از طرف خانواده اون همه تحریک .

سوال شما حقوقی نمی باشد در صورت نیاز با شماره 09128304909 تماس حاصل فرمایید

مشاهده پاسخ کامل

سلام.من یک دانشجو از قم هستم.دنبال یک سایت حقوقی بودم که سایت شما رو پیدا کردم.یک سوال داشتم اگه پاسخ بدهید ممنون میشم. و اما سوال: موارد اختلاف احکام هبه و احکام مربوط به استرداد هدایای نامزدی بر اساس مواد قانون مدنی چیست وچه راهکارهیی برای ارجاع مقررات به ظاهر ناهماهنگ هدایای نامزدی به احکام ریشه دار هبه وجود دارد؟با تشکر.

با سلام دوست عزیز مقاله ای تحت همین عنوان در قسمت مقالات سایت قرار داده ام مطالعه فرمایید.پیروز باشید.

مشاهده پاسخ کامل

با سلام و خسته نباشید زنی هستم 40 ساله که شش سال پیش با مردی ازدواج کردم که ازدواج دومش بود و یک پسر 14 ساله داشت او بیماری تالاسمی داشت ولی در آن دوره که ارتباط خانوادگی داشتیم قبل از نامزدی حالشان خوب بود و شاغل هم بودند و درآمد خوبی هم داشتند بعد از شناخت کافی ما به عقد ه درآمدیم و من هیچ مهریه ای نخواستم بجز تمام جلدهای کتاب دهخدا را از آنجا که معتقد ب مهریه پول و سکه نیستم این مهریه را برای خود انتخاب نمودم هر چند که مورداعتراض خیلی ها بود و چون از نظر ظاهری هیچ مشکلی نداشتم و سالم بودم و ازدواج اولم هم بود همه معتقد بدند باید مهریه سکه می گرفتم. جشن عروسی برگزار شد و سرخانه امان رفتیم ولی هنوز یکسال نشده متوجه شدم که خیلی به سرکار نمی رود و خانه می ماند تا اینکه شرکتشان تعدیل نیرو کردند و ایشان بیکار شد از آنجا بود که تازه فهمیدم ایشان + تالاسمی بیماری افسردگی هم دارند که به من نگفتند البته این بیماری ها ریشه در خانواده ابشان داشت. ما در کل هیچ رابطه زناشویی با هم نداریم چون ایشان توانایی این کار را ندارند و بخاطر بیماری تالاسمی هم نمی توانیم بچه دار شویم بعد از بیکار شدن ایشان من که قبل از ازدواج با ایشان شاغل بودم و بعد از ازدواج در خانه ماندم طبق گفته خودشان مجبورشدم دوباره دنبال کار بگزدم. و با شاغل شدن من ایشان خیالشان راحت شد و به اصرار من دنبال کار می گشتند و همین الان هم باز همین منوال را دارند به اصطلاح یک خط در میان سر کار می روند و به همان اندازه هم حقوق میگیرند که خیلی کم است. سال پیش به دلیل اینکه صاحبخانه به کاریه خانه امان اضافه نمود و پول پیش می خواست ایشان به من پیشنهاد دادند که با خواهر (که ازدواج نکرده اند و در واقع پسر ایشان را بزرگ کرده اند) یک واحد آپارتمان بزرگ بگیریم و من هم چون میدیدم تحت فشار است قبول کردم روزهای اول خوب بود و بعد از یک مدتی شروع شد خواهر ایشان سرهر چیزی به من گیر می دهند و دعوا راه می اندازند. تا بحال چندین بار با ایشان صحبت کرده ام که بیاییم از هم جدا شویم چون واقعاً خسته شده ام من دختری بودم (قبل از ازدواج) بذله گو شاد و پر تحرک که حالا من نیز مثل خودشان دچار بیماری افسردگی شده ام و بخاطر بیماری ایشان هیچ جا نمی توانم بروم ایشان راضی به طلاق نیستند و هر بار که اسم طلاق می آید ایشان به التماس می افتند و سرشان را به دیوار یا زمین می کوبند در عین حال مانده ام که زیاد به من هم توجه نمی کنند. نمی دانم چرا حس دلسوزیم گل می کند و نمی توانم به ایشان نه بگویم خانه پدر و مادرم در ورامین است(البته بعد از ازدواج ما رفتند بخاطر بیمار آسم مادرم) و من نمی دانم بعد از ترک ایشان من حتماً باید به خانه پدرم بروم یا نه میتوانم به خانه خواهرم که یکسال از من کوچکتر است بروم ایشان ازدواج کرده اند و ما با هم ارتباط بسیار خوبی داریم اگر می شود مرا راهنمایی کنید که چطور می توانم بدون دردسر مراحل قانونی را طی کنم من هر روز از ورامین نمی توانم بیایم تهران بروم سرکار و اینکه ایشان خیلی آدم عصبی هستند و بعد از ترک من حتما روی دنده لجبازی می افتند و اذیت و آزارهایشان شروع می شود اینکه بیاید محیط کارم و آبروریزی راه بیندازد. کلاً خیلی در شک و تردید هستم و نمی دانم قانون چقدر می تواند از من حمایت کند و البته این را هم بگویم که تا بعد از مراسم نامزدی من نمی دانستم ایشان پسر به این بزرگی دارند.(خانواده من فرم صورت و بدنشان طوری است که نصف سن اصلی خودشان را نشان می دهند هم اکنون هر کسی که بیرن مرا با این آقا می بیند فکر می کند که پدر من است. باتشکر و سپاس فراوان بخاطر پاسخ ارزشمندتان.

در صورتیکه شوهر شما در امر زناشویی ناتوان باشد و بعد از ازدواج حتی یکبار هم عمل زناشویی را نتوانسته انجام دهد به این امر در اصطلاح عنن میگویند

مشاهده پاسخ کامل

با عرض سلام احتراما بعرض میرساند زمین کشاورزی به مساحت 25 هکتار از سال 88 با مسکن شهرسازی مورد اختلاف است.سوابق آن در اداره ثبت نشان میدهد که زمین فوق در داخل پلاک ثبتی است که اداره دارایی در سال 1335 از اداره ثبت تقاضای تحدید حدود نموده ولی به دلیل اعتراض شهرداری وقت و متصرفین آن مورد اعتراض واقع شد و به دلیل اختلاف تحدید حدود نشد. در سال 1366 امور اراضی استان بنا به درخواست پدر اینجانب در محل زمین حاضر و صورت جلسه مبنی بر صدق تصرفات از سال 1330و وجود چاه مجاز کشاورزی، حدود اربعه مشخص به مساحت 25 هکتار، گواهی سال 1349 اصلاحات اراضی،قبوض بهره مالکانه 1340 و شهادت شوری و امام جمعه وقت و غیره اراضی مصوف را احیا و ریشه کنی نموده است را تایید وبرای تعین تکلیف به سازمان امور اراضی کشور فرستاد که آقای جعفر ساعدی مسئول وقت گفت متصرف، زارع صاحب نسق است و مورد از موارد باقی مانده اصلاحات اراضی است و سند باید به کشاورزی و سپس به متصرف داده شود. زمان انجام اقدامات سند اداره ثبت شهرستان زیر بار نرفت چرا که با ارتباطی با شهرداری محل داشت و نامه شهرداری که شاید پلاک فوق در محدوده شهر قرار گیرد(در آینده) و طبق مکاتبات تا سال 1386 جواب نداد که در محدوده شهر هست یا نه. لذا سند صادر نگردید. سازمان مسکن و شهر سازی در لایحه خود نوشت پلاک فوق را به ساحت 109 هکتار که زمین ما هم به مساحت 25 هکتار در دل آن است بر اساس بند (و) از ماده 5 اساسنامه ملی زمین و مسکن و محدوده شهر و اراضی مستحدثه ساحلی (انفال) در سال 88 از امور اراضی تحویل گرفته و سند را بنام مسکن و شهر سازی زده است و براساس تبصره یک ماده 3 قانون مستحدثه ساحلی هیچگونه حقی برای ما قائل نیست. حال باتوجه به مسائل فوق و مدارک غیر قابل انکار که تصرفات و احیا زمین را حداقل از سال 1330 مقامات کشاورزی ، امام جمعه ، شوری شهر و شوری کشاورزی سابق و... تائید دارند (مستند). ایا دیوان عدالت حقی برای ما قائل میشود و چگونه؟ از راهنمایی و یا فرصت مشاوره کمال تشکر را دارم.

پاسخ داده شده در ساعت 14

مشاهده پاسخ کامل

سلام. سال ها پیش در دوران پهلوی در روستای ما شهرک سازی شد و زمین پدرم را بدون رضایت او تصرف کردند. اما این شهرک سازی به صورت کامل انجام نشد و روی زمین پدرم هیچگونه ساخت وسازی انجام ندادند و فقط دیوارکشی اطراف زمین را که چند ردیف بود خراب کردند و دو اطاق چوبی (کپر) که روی زمین بود را ویران کردند.پدرم در آن وقت خارج از کشور بود.در آن زمان در روستای ما هیچ کدام از زمین ها سند نداشتن و قاعدتا زمین ما نیز سند نداشت و هر چه بود سنتی بود و پدرم سواد لازم برای پیگیری موضوع را نداشت و به تصور او زمین را بردند که بردن و دیگر دنبال زمین نرفت.زمین هم دست نخورده ماند تا اینکه چند سال بعدش انقلاب شد و در سال 64 یک نفر از شوراها و یک نفر از اهالی روستا قسمتی از زمین را طی صورتجلسه ای ساده و به زبان ساده و تقریبا غیر قابل فهم به سپاه پاسداران برای اجرای برنامه تحویل دادند.که کارشناس اداره ثبت اسناد اعلام کرد که در آن صورتجلسه فقط 68 متر از زمین را به سپاه تحویل داده اند در حالی که کل زمین 4643.15متر می باشد.سپاه نیز به استناد همین صورتجلسه باطل بعد از بیست و خردی سال در سال 84 طی برنامه چهارم توسعه کل ملک را به نام خود سند کرد. الان یک سال میشود که ما از سپاه شکایت کردیم(در دادگاه اعلام کردیم که زمین ارثی می باشد) که عمویم نیز با طمع وارد جریان شد و به عنوان مدعی دوم شکایت کرد.پرونده در شعبه دوم دادگاه تحت پرونده تصرف عدوانی دایر بود و سپاه با ارائه سند از خودش دفاع کرد و پرونده مختومه شد.ما در شعبه اول دادگاه دادخواست ابطال سند ارائه نمودیم عمویم نیز به صورت جداگانه دادخواست ابطال سند ارائه نمود.دادرس پرونده به ما اعلام کرد که شما اول خود به صلح برسید و سپس شکایت کنید بهتر است ما نیز از طریق ریش سفیدان سعی به سازش با عمویمان کردیم ولی نتیجه ای نداد و ما از عمویمان ناامید شدیم.دادگاه نیز با توجه به ماده 22 قانون ثبت و 1292 قانون مدنی قرار بر رد دعوی ما صادر کرد.این درحالی بود که مراحل قانونی برای خرید و تملک زمین برای اجرای برنامه های عمرانی و امنیتی مصوب سال 1358 از طرف سپاه رعایت نشده بود و در این منطقه اراضی ملی زیادی که میتوان از آن استفاده کرد وجود دارد و ما این را در دادگاه اعلام کردیم و طبق نظریه کارشناس ثبت اسناد فقط 68 متر از زمین به سپاه تحویل داده شده. نماینده سپاه در دادگاه در مورد قوانین ارث و وراثت نیز قوانینی بیان کرد که قاضی آنها را رد کرد.ما برای این پرونده دو نفر شاهد را که از افرادی بودند که دیوار کشی زمین را انجام داده بودند به دادگاه بردیم و آن ها شهادت دادند که زمین مال پدر بنده است و آن ها در زمان پهلوی روی زمین ساخت و ساز انجام داده اند ما در دادگاه اعلام نمودیم که چنانچه عمویمان با ما سازش نکند ما حداقل به اندازه سهم خودمان مدعی زمین هستیم و سهم خود را میخواهیم.عمویم نیز متاسفانه دو نفر شاهد را به دادگاه برده که یکی از آن ها برادر زن او بود و دیگری را به دروغ و حیله راضی به شهادت کرده اند.در اواخر مراحل دادرسی پرونده بودیم که سپاه یکی از بسیجیان روستا را تحریک کرد تا او نیز بیاید و دادخواست ابطال سند بدهد او نیز ادعا کرد که زمین ارثی می باشد و مدعی شد در حالی که پدرش زنده است.حال دادگاه دادخواست را رد کرده است و بنده برای اعتراض به رای و درخواست تجدید نظر به راهنمائی شما احتیاج دارم. رای را رئیس دادگاه صادر کرده و دادرس پرونده در این زمان به علت فوت برادرش در مرخصی بود

با سلام/مطابق مواد 35 و 36 قانون مدنی تصرف به عنوان مالکیت دلیل مالکیت است به شرطی که ناشی از سبب قانونی و ناقل قانونی باشد /به این نکات دقت کنید / در خصوص بسیاری از نقاط روستایی

مشاهده پاسخ کامل

با سلام من سید محمد افقهی هستم. دنبال فامیلم در اینترنت جستجو می کردم به سایت شما برخورد کردم از انجایی که فامیلمون خیلی کمیاب است برام جالب شد از جنابعالی در این خصوص سوال کنم. خوشحال میشم جوایتان را دریافت کنم.

من هم به شما سلام می کنم . بله با شما موافقم اسم فامیل ما بسیار کمیاب هست و من اکثرا مجبور هستم برای دیگران چند بار آن را تکرار و ریشه اش را بگویم تا متوجه شوند. متاسفانه من از خانواده ی سادات نیستم ولی اگر برای من می نوشتید که اصالتا اهل کدام شهر هستید متوجه می شدیم که آیا نسبت فامیلی داریم یا خیر. منتظر پاسخ شما هستم. متشکرم

مشاهده پاسخ کامل

تعرفه-دستمزد-کارشناسان-رسمی-دادگستری

تعرفه دستمزد کارشناسان رسمی دادگستری

تعرفه-دستمزد-کارشناسان-رسمی-دادگستری

تعرفه دستمزد کارشناسان رسمی دادگستری

تعرفه-دستمزد-کارشناسان-رسمی-دادگستری

تعرفه دستمزد کارشناسان رسمی دادگستری

قانون-مجازات-اسلامی-بخش-چهارم

قانون مجازات اسلامی بخش چهارم

مشترک شدن در خبرنامه!

برای دریافت آخرین به روز رسانی ها و اطلاعات ، مشترک شوید.