دادگاه به میزان ربع وجه چک متهم را بابت خسارات معنوی محکوم نموده و شعبه دیوان ضمن نقض حکم بیان داشته مشخص نیست منظور از خسارت معنوی چیست ؟
کلاسه پرونده :22/4550
شماره دادنامه : 421/20
تاریخ : 9/5/73
مرجع رسیدگی : شعبه 20دیوان عالی کشور
خلاصه جریان پرونده : آقای (الف )28 ساله به اتهام کلاهبرداری و نشر اکاذیب تحت تعقیب کیفری واقع ، با صدور کیفرخواست مورخه 7/6/71 پرونده در دادگاه کیفری تبریز مورد رسیدگی قرار گرفته و سپس طی اظهارنظر مورخه 25/1/72 اعلام شده اتهام با ماده 13 قانون صدور چک تطبیق و نهایتا" به استناد مواد141 قانون تعزیرات و13 فوق الذکر تقاضای تعیین مجازات و اصلاح کیفرخواست شده دادگاه کیفری یک با انجام محاکمه واستماع اظهارات طرفین ووکلای آنها با این توضیح که شاکی اقدام به تقدیم دادخواست با استفاده از ماده 492 قانون آئین دادرسی کیفری بر موافقت دادستان از جهت ابطال تمبر نموده است و با استماع شهادت شهود و توضیحات وکلای طرفین و اینکه متهم آخرین دفاع خود را همان اظهارات قبلی ذکر کرده و در صفحه جداگانه مبادرت به صدور حکم نموده با شرح مختصر از جریان امر و مسیر پرونده که نهایتا" دادسرای عمومی درخواست تعیین مجازات متهم بر طبق ماده 13 قانون صدور چک نموده و با استناد به اظهارات طرفین و اظهارات مطلعین قضیه و توجه به قرار منع پیگرد شکایت (الف )علیه (ب ) مبنی بر خیانت در امانت جرم انتسابی متهم را محرز تشخیص بر طبق ماده فوق الذکر متهم را به تحمل یک سال حبس و پرداخت جزای نقدی معادل یک چهارم تمام وجه چک شماره 19968199/2/71 و پرداخت وجه چک به مبلغ هفده میلیون و پانصد هزار تومان به اضافه یک چهارم وجه همان چک به عنوان خسارت معنوی در حق (ب ) وبه استناد ماده 141 قانون تعزیرات به تحمل چهار ماه حبس در قبال نشر اکاذیب حکم محکومیت صادر کرده است. وکیل محکوم علیه طی لایحه وارده 26781 18/11/72 شرحی به دادستان عمومی تبریز نوشته و درخواست کرده بر وفق بندج ماده 11 ( قانون تجدید نظرآراء دادگاهها ) پرونده را مورد مطالعه واقدام قرار دهند. دادنامه به تاریخ 27/11/72 به وکیل محکوم علیه ابلاغ شده که طی لایحه وارده 72927/12/72 تجدیدنظرخواهی در هشت صفحه شده که هنگام شور قرائت خواهد شد. قاضی صادر کننده حکم به همین تاریخ اعلام کرده اعتراض وکیل محکوم علیه دادنامه صادره وارد نیست دستور ارسال پرونده را به دیوان عالی کشورداده دادستان انقلاب و عمومی تبریز به تاریخ 3/12/72 جریان پرونده همچنین ایراداتی که به حکم دادگاه وارد می باشد در پاسخ دستور دادستان کل به آن مقام گزارش نموده ، آقای قاضی صادر کننده حکم مجددا" هم به تاریخ 12/12/72 بقاء در عقیده خود را مجددا" اعلام کرد. ایرادات آقای دادیار اجمالا" این است که گواهی عدم وصول از بانک دریافت نشده (الف ) در برگهای 3و11 گفته به تاریخ 18/2/72 چک را گرفته تاریخ آن 19/2 بوده و بنابراین چک وعده دار است احتمالا" بازپرس به همین دلیل موضوع را کلاهبردای تلقی کرده با اینکه (الف ) امضای چک را متعلق به خود دانسته و تاریخ و متن را از آن خود ندانسته و اینکه میگوید چک بابت ملک است لازم بوده در خصوص موارد و اینکه کدام یک مورد معامله بوده تحقیقات کافی و بیشتر می شد. دادگاه به استناد ماده 13 قانون صدور چک حکم داده در صورتی که بنابر مقررات جزای نقدی یک چهارم کسرموجودی می باشد به باضافه یک چهارم دیگر به عنوان خسارت معنوی 000 در مانحن فیه ضمن اینکه دارنده چک در دادخواست تقدیمی صرفا" وجه چک رامطالبه نموده و خسارت دیگری مطالبه نکرده با توجه به اینکه قانون بعدی اخف از قانون قبلی بوده تکلیف ماده 11 قانون مجازات اسلامی عمل نشده از طرفی مشخص نیست منظور از خسارت معنوی چیست و نتیجه گیری شده رای تجدیدنظرخواسته از نظر ثبوت شرعی و قانونی کاملا" مخدوش می باشد پرونده به دیوان عالی کشور ارسال به این شعبه ارجاع شده است.
هیات شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید پس از قرائت گزارش عضو ممیز واوراق پرونده و نظریه کتبی دادیار دیوان کشوراجمالا" مبنی بر صدور رای شایسته قانونی مشاوره نموده چنین رای می دهند:
با توجه به مجموع اوراق پرونده از جمله مفاد صورتجلسه محاکمه و مفاد حکم صادره و با توجه به مفاد لایحه تجدیدنظرخواهی وکیل محکوم علیه و ایرادات وارده از جانب دادستان عمومی ... دادنامه تجدیدنظرخواسته را مستندا" به بند د از ماده 6 و بندج ازماده 11 قانون تجدیدنظر آراء دادگاهها نقض و رسیدگی را به شعبه دیگر دادگاه ارجاع می نماید.
رئیس شعبه ... مستشار دادگاه ...
مرجع :
کتاب مسائل پیرامون چک درآرای قطعیت یافته دادگاهها
تالیف یداله بازگیر،نشرعصرحقوق باهمکاری حقوقدان ،چاپ نخست
تابستان 1378
145
نوع : آراء و نظریات
شماره انتشار : 421
تاریخ تصویب : 1373/05/09
تاریخ ابلاغ :
دستگاه اجرایی :
موضوع :
منبع : وب سایت قوانین دات آی آر (معاونت آموزش دادگستری استان تهران)
وجود لاشه چک در ید خواهان و عدم ابراز دلیلی مبنی بر بری الذمه بودن از ناحیه خوانده ، موجب صدور حکم به الزام خوانده به پرداخت مبلغ معادل اصل بدهی شده است به علت ضمیمه نبودن گواهی عدم پرداخت وجه چک ، سوءنیت خوانده در عدم ایفای تعهد محقق نبوده ، قرار عدم استماع دعوی صادرمی شود
