×

شروع به آدم ربائی دختر با وسیله نقلیه موتوری به قصدهتک ناموس

شروع به آدم ربائی دختر با وسیله نقلیه موتوری به قصدهتک ناموس

شروع-به-آدم-ربائی-دختر-با-وسیله-نقلیه-موتوری-به-قصدهتک-ناموس
شماره دادنامه : 211
تاریخ رسیدگی : 24/1/70
کلاسه پرونده : 5/371816
مرجع رسیدگی : شعبه 16 دیوانعالی کشور

خلاصه جریان پرونده :
بسمه تعالی
حسب مندرجات پرونده آقای (الف )33 ساله شغل راننده پیکان کرایه به اتهام شروع به ربودن دختر با وسیله نقلیه موتوری به قصد هتک ناموس تحت تعقیب دادسرای عمومی تبریز قرار گرفته است شرح قضیه از این قرار است که در تاریخ 31/5/71 دوشیزه (ب ) فرزند000 18ساله شغل محصل به اتفاق مادرش به پاسگاه انتظامی مراجعه و شکایت نموده ساعت 11 روز جاری در چهارراه آبرسانی سوار اتومبیل پیکان شماره 000 به رنگ کاهوئی شدم که در ولیعصر پیاده شوم وموقعیکه داخل اتومبیل شده به غیر از من یکنفر پیرزن به عنوان مسافر داخل اتومبیل بود که یک کمی بالاتر از چهارراه آبرسانی پیاد شدو موقعیکه ما از سه راهی ولعیصر رد شدیم به راننده گفتم چراولیعصر نرفتید گفت می خواهیم از دروازه تهران در پمپ بنزیه سوخت گیری نمایم بعد از اینکه از پمپ بنزین رد شدیم به راننده اعتراض کردم که کجا می روید گفت خفه شو و موقعیکه از هتل مرمر بالاتر رفتیم من شیشه اتومبیل را باز کردم و محکم فریاد زدم توسط مردم در کنار جاده از اتومبیل پیاده شدم راننده از محل متواری شد متهم بامشخصات (الف )23 ساله راننده پیکان کرایه شناسائی ودستگیر و با اطلاع از شکایت شاکیه اظهارات او را مورد تایید قرار داده و اهظار کرده قصد بردن او را به ولعصر داشتم ولی موقعیکه ازروبه روی دانشگاه گذشتیم قصدم عوض که ایشان را به شهرستان اهربه خانه خودم ببرم و با ازدواج کنم ولی وقتی روبه روی هتل مرمرگذشتیم یک پیکان نخودی رنگ سبقت گرفتم ولی در موقع سبقت این خانم داد زدو کمک خواست او را پیاده کردم و دور زدم و فرار کردم حالا هم در صورتی که دختر و پدر و مادرش راضی باشند حاضرم با او ازدواج کنم در غیر اینصورت تقاضای عفو و بخشش دارم 0 از آقای (ج )راننده اتومبیلی که شاکیه را نجات داده تحقیق شده اظهارکرده روزپنجشبنه هفته قبل ساعت حدود12ورفع ظهر بود من به اتفاق خانم به قریه کرکره می رفتیم خارج از شهر پیکانی به رنگ کاهوئی مدل 59 می خواست از من سبقت بگیرد دیدم دختر جوان در صندلی عقب پیکان مذکور در حالیکه نیمی از بدنش از پنجره خارج بود فریاد می کرد و استمداد می کند ماشین را جلوی ایشان گرفتم دختر را پیاده کرد و فورا" دور زد و به شهر برگشت نمره او را یادداشت کردم بعد دختر را به کلانتری هفت آوردم عیالم رفت مادرش را آورد و شکایت شاکیه کاملا" صحت دارد آن پیکان می خواست ایشان را از شهر خارج کند و با زور ببرد من مانع شدم از بانو(م ) فرزند000 همسر آقای (ج ) تحقیق شده اظهارات شوهرش را مورد تایید قرار داده است آقای پازپرس بشرح قرار مورخه 7/6/70 قرار مجرمیت متهم را صادر و به موجب کیفرخواست مورخه 10/6/70 تقاضای تعیین مجازات متهم متسندا" به ماده یک قانون تشدید مجازات ربایندگان اشخاص از دادگاه کیفری 2 تبریز شده است پرونده به شعبه 19 دادگاه کیفری 2 تبریز ارجاع آقای (ج ) و دخترش (ب ) به موجب رضایتنامه محضری شماره 3137091/7/70 ازشکایت خود علیه متهم صرفنظر کرده اند دادگاه مرجوع الیه بشرح دادنامه شماره 19/70/271429/7/70 موضوع را خارج از صلاحیت دادگاه کیفری 2 اعلام و به صلاحیت دادگاه کیفری یک زنجان اظهارنظر شده است پرونده به شعبه هفدهم دادگاه کیفری یک تبریز ارجاع و دادگاه مرجوع الیه نیز به شرح دادنامه شماره 6373/8/70 قرار عدم صلاحیت صادر نموده و با تحقق اختلاف پرونده به دیوانعالی کشور ارسال و به موجب دادنامه شماره 16480/9/70 این شعبه و با اعلام اینکه رسیدگی به موضوع در صلاحیت دادگاه کیفری یک است حل اختلاف شده است درتاریخ 26/12/70 جلسه رسیدگی شعبه 17دادگاه کیفری یک تبریز تشکیل اتهام متهم به نامبرده تفهیم شده اظهار کرده اتهام وارده را به صورتی که در کیفرخواست مطرح شده قبول ندارم من با خانم (ب ) قبل از این جریان رابطه داشتم و با هم قرار ازدواج گذاشته بودیم بعد از مدتی او را ندیدم رفتم ازدواج کردم در روز واقعه درحالیکه مسافر کشی می کردم و به اهر می رفتم این خانم دست بلند کرد او را سوار کردم از من پرسید تو کجا هستی گفتم در تهران کار می کنم و موضوع ازدواجم را به او تگفتم پرسید موضوع ازدواج ما چه شد گفتم هنوز مشغول رسیدگی به کارهایم هستم بماند برای بعد گفت نوار پخش را عوض کن گفتم خودت عوض کن او داشبورت ماشین را باز کرد که نوار بردارد شناسنامه های من و همسرم و فرزندم رادید و گفت توکه ازدواج کرده ای و یک بچه هم داری گفتم بله شروع به فحاشی کرد من از پیکان نخودی رنگ که در جلو ما در حرکت بود خواستم سبقت چند متر آن طرف هتل مرمر در کنارجاده توقف کردم پیکان نخودی رنگ نگهداشت خانم (ب ) به آن ماشین سوار شد من هم دور زدم آمدم بعدا" به اهر رفتم پس از شش روز پدر(ب ) گفت حکم جلب گرفتم با هم به کمیته مراجعه کردیم او گفت به تو رضایت می دهم در صورتی که دربازجوئی بگوئی من این خانم را قبلا" نمی شناختم بعد از مراجعه به دادسرای تبریز او رضایت نداد و من به زندان معرفی شدم بعد از بیست روز توسط پدرم رضایتنامه ثبتی اخذ و ضمیمه پرونده گردید دادگاه پس از تکمیل تحقیقات ختمدادرسی را اعلام و بشرح دادنامه شماره 983 6/12/70 بشرح زیر مبادرت به صدور رای نموده است 0

رای دادگاه
با توجه به محتویات پرونده و اظهارات صریح متهم در مراحل تحقیق بلاوجه وی در جلسه دادگاه و اظهارات دو نفر مطلع و سایر قرائن از جمله اظهارات شاکین (محینی علیها) مجرمیت مبین بر آدم ربائی محرز می باشد و به استناد ماده یک قانون تشدید مجازات ربایندگان اشخاص و با لحاظ قصد وانگیزه و نحوه عمل وی به تحمل شش سال حبس محکوم میگردد رای صادره در محدوده قوانین حاکم قابل اعتراض می باشد0
رای صادره در تاریخ 19/12/70به محکوم علیه ابلاغ اظهار کرده به حکم صادره معترض است اما لایحه اعتراضیه ضمیمه پرونده نیست به نظر قاضی محترم صادر کننده رای رسیده به نظر ورای خودباقیمانده سپس پرونده به دیوانعالی کشرو ارسال و به این شعبه ارجاع شده است 0
هیئت شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید پس ازقرائت گزارش آقای 000 عضو ممیز و اوراق پرونده و نظریه کتبی آقای آزموده 000 دادیار دیوانعالی کشوراجمالا" مبنی بر رد اعتراض وارده مشاوره نموده چنین رای می دهند0

بسمه تعالی
با توجه به محتویات پرونده و تحقیقات انجام شده ازلحاظ احراز بزهکاری متهم به وسیله دادگاه و صدور حکم به مجازات تعزیری متهم ایرادی به رای صادره وارد نیست و چون از لحاظ رعایت مقررات و تشریفات دادرسی نیز ایرادی متوجه رای نیست با رد اعتراض پرونده برای اقدام قانونی اعاده می گردد0

مرجع :
کتاب منتخب آراء قطعیت یافته دادگاهها درامورجزائی ،جلددوم
تعزیرات
چاپ اول 1379 . ناشر، دانش نگار، چاپ جدیت

158

نوع : آراء و نظریات

شماره انتشار : 211

تاریخ تصویب : 1370/01/24

تاریخ ابلاغ :

دستگاه اجرایی :

موضوع :

منبع : وب سایت قوانین دات آی آر (معاونت آموزش دادگستری استان تهران)

    

قانون های مرتبط

مشترک شدن در خبرنامه!

برای دریافت آخرین به روز رسانی ها و اطلاعات ، مشترک شوید.