امارات و قرائن قویه بلامعارض مفید علم بر انجام عمل تفخیذ از ناحیه متهم وجود دارد و دلیل قطعی خلاف امارات ارائه نشده و حجیت امارات مقدم بر بینات است
کلاسه پرونده : 380210
تاریخ رسیدگی : 22/3/1372
دادنامه : 148
فرجامخواه :
فرجامخوانده :
فرجامخواسته : دادنامه شماره 71/85350/10/1371 صادره ازشعبه 8 دادگاه کیفری یک ....
تاریخ ابلاغنامه به فرجامخواه : 12/11/71
تاریخ وصول دادخواست فرجامی : 26/11/71
مرجع رسیدگی : شعبه 16 دیوانعالی کشور
هیئت شعبه : آقایان ایرج محمدی مستشار و محمدتقی عضومعاون
خلاصه جریان پرونده :
بسمه تعالی
آقای الف اهل و ساکن .... 0 به پاسگاه انتظامی شماره .... شکایت نموده شخصی به نام ب به پسر نه سال او هب نام ج درتاریخ 28/2/71 ساعت 5/6 بعدازظهر عنفا" لواط نموده است.
آقای (ج ) به پزشک قانونی .... در همان روز معرفی شده و پزشک قانونی به موجب نظریه مورخ 28/2/71 اظهار نموده ازنامبرده معاینه به عمل آمده در اسفنکتر مقعد پارگی و قرمزی وجوددارد که ناشی از ورود جسم خارجی نسبت به مقعد لذا است لذا عمل تجاوز صورت گرفته است.
ولی قهری طفل مجنی علیه در اولین تحقیقات 29/2/71 اظهارداشته اینجانب از شخصی به نام (ب ) که پسرم را اغفال نموده و داخل باغ برده و عمل شنیع لواط را با او انجام داده شکایت دارم و شاهد نیز هست که در صورت لزوم معرفی خواهم کرد.
شاکی نامبرده در تحقیقات 30/2/71 اظهار داشته پسرم به نام (ج ) با(د) در باغ بازی می کرده اند شخصی به نام (ب ) فرزندم را گرفته و بازوربه او تجاوز کرده در همین موقع (د) که همبازی پسرم بوده رفته و یک نفر را صدا کرده و آن شخص که .... بوده تا به محل رسیده (ب ) پا به فرار گذاشته و کتابش را جا گذاشته و گواهی دکتر دلیل شکایت می باشد.
متهم (ب )17 ساله اهل و ساکن .... که ابتدا خود را .... معرفی کرده و در اولین تحقیقات مورخ 29/2/71 اظهار داشته اینجانب مورخ 28/7002 ساعت حدود30/18 عصر در باغ خودمان مشغول درس خواندن بودم که دو پسربچه آمدند و هرکدام بالای درختی جهت چیدن بادام رفتند از دور آنها را صدا کردم و گفتم این کار را نکنید ولی هیچکدام پایین نیامدند من به طرف آنها رفتم و یکی از بچه هااز درخت پایین پرید. و متواری شد و دیگری هنوز بالای درخت بود و شناختم که پسر (الف ) می باشد گفتم بیا پایین تا یک کتک بزنم و رهایت بکنم که بعد از چند لحظه پایین آمد و من او را کتک کاری کردم واز آن طرف دیدم پیرمردی به طرف من می آید ترسیدم اگر از فامیل های پسربچه باشد و مرا کتک بزند فرار کردم و یک جلد کتاب جبر من در باغ انگور به جا ماند تا اینکه مدتی در کنار و گوشه ایستادم بعدا" رفتم کتاب را بیاورم دیدم پاره پاره شده است.
ازمتهم سئوال شده نظریه پزشکی قانونی حاکی ازعمل لواط می باشد چه می گویی متهم اظهار داشته با نظریه پزشکی کاری ندارم شاید کسی دیگر لواط را انجام داده باشد و من عمل لواط را انجام نداده ام و اگر شک می کنند کار من است ثابت کنند و اگر ثابت شد کارمن است برابر قانون با من رفتار شود.
آقای (ب ) در تحقیقات مورخ 30/2/71 در قبال سئوال به اینکه در بازدید محل و مواتجهه حضوری شما با مفعول و نظریه پزشکی قانونی در خصوص عمل لواط جحقیقت را بیان دارید متهم اظهار داشته همان حرفهایی که قبلا" به عرض رساندم به غیر از آن حرفی ندارم 0ازمتهم سئوال شده شما در بازجویی اولیه گفته اید که در باغ خودمان درس می خواندم و دو پسربچه به باغ ما وارد و بالای درخت بادام رفتند در صورتی که دیروز هنگام بازدید محل شما گفتید این باغ ما نیست و فاصله زیاد دارد چرا تناقض گفتید متهم اظهار داشته اشتباه کردم شاید حواسم سرجایش نبود.
از متهم سئوال شده شمار صورتجلسه مواجهه حضوری را قبول دارید متهم اظهار داشته بلی قبول دارم 0 متهم در سومین تحقیقات مورخ 30/2/71 مشروحا" اظهار داشته ( روز دوشنبه حدود ساعت 6 بعدازظهر بود من در باغ بیرون از .... به طرف .... مشغول درس خواندن بودم و متوجه شدم دوپسربچه می رفتند بادام بچیننند دو نفری رفتند بالای درخت من از دور داد زدم بیایید پایین و خودم رفتم به طرف آنها قبل از اینکه من برسم یکی از آنها آمد پایین و فرارکرد و دیگری آنجا ماند و زیر درخت ایستادم و گفتم بیا پایین او نیامد و حتی به او گفتم بیا پایین تو را می زنم بعد از اصرار زیادآمده پایین من هم او را گرفتم و او را با سیلی و لگد و چوب که دردست داشتم زدم و او هم گریه می کرد و اون پسره که فرار کرده بود رفته بود یک پیرمردی را می آورد و ترسیدم و فکر کردم اگر برسند ممکن است مرا بزنند و فرار کردم و البته کتابم را جا گذاشتم و رفتم مخفی شدم تا آنها بروند و من بروم کتابم را بیاورم و بعد ده دقیقه که آنهارفتند من رفتم کتابم را بیاورم دیدم کتابم پاره شده ازآنجا رفتم منزلمان بعد شب بود پدربزرگ آن پسره آمد درب منزلمان و من را خواستند من رفتم پاسگاه و من فقط پسربچه را زدم و نمی دانم باغ چه کسی بوده ولی باغ ما نبوده وغیر از ما کس دیگری آنجا ندیدم 0
از متهم سئوال شده برای چه بچه مردم را زدید؟ متهم اظهار داشته چون حدود یک ماه پیش درخت گردوی ما را شکسته بود من هم تلافی کردم 0
ازمتهم سئوال شده چطور شد موقع فرار کتابت را جا گذاشتی ؟ نامبرده اظهار داشته من ترسیدم و فراموش کردم 0
سئوال شده : از چه می ترسیدی ؟ متهم اظهار داشته ازاین ترسیدم و فراموش کردم 0
سئوال شده : چرا بزنند؟ متهم اظهار داشته چون آنهارازده بودم 0
متهم در چهارمین مرحله بازچویی مورخ 30/2/71 ضمن بیان چگونگی امر اضافه نموده حدود یک ماه پیش چون همین دوبچه گردوی حدود بیست سانیمتر ما را که در باغ کاشته بود در آورده بودندتصمیم گرفتم کتکی بزنم لذا به او گفتم بیا پایین واو نیامد برای بار چندم گفتم آ[رش پایین آمد و اولی هم فرار کرد و من او را با چوب زدم از پدر و مادر و خویشاوندانش قماربازی و شرابخواری و غیره دیده بودم و پسربچه بادام باغ شخصی دیگر را می چیدند و با عمومی پسربچه اختلاف داریم و ماجرا ساعت 19 غروب اتفاق افتاده بود مرا ساعت 4 صبح دستگیر کردند و با چوب و لگد بچه را زدم وپسربچه (ج ) داد و فریاد می کرد.
از متهم سئوال شده زیر شلوار (گرمکن ) شما از قسمت زانو گلی می باشد چرا و در کجا گلی شده ؟ اظهار داشته وقتی درس می خواندم برای راحتی شلوارم را در آوردم و برای ادرار زانوها را به زمین زدم و ادرار کردم 0
متهم در تاریخ 17/3/71 نزد آقای بازپرس دادسرای .... اینچنین اظهار داشته روز دوشنبه در باغ مشغول خواندن کتاب جبر بودم چشمم به دوپسربچه هم سن که به طرف چاقاله ها می آمدند خورد من وقتی بالای درخت ها رفتند و شروع به کندن چاقاله ها و شکستن درختها کردند داد زدم گفتم بیایید پایین ولی نیامدند و فحش دادند من هم دویدم قبل از رسیدن یکی از آنها از درخت پایین آمد و فرارکرد و آن یکی که شاکی بنده است روز درخت ماند تا من رسیدم گفتم بیا پایین نیامد چند مرتبه گفتم بیا پایین بازهم نیامد من مشغول خواندن کتاب شدم تا خودش آمد پایین به محض آن که به پایین بنده اتو را گرفته و با لگد و سیلی زدم و یک پیرمرد در حدودچهل متری همین مکان کار می کرد آن پسری که فرار کرده بود رفته بودپیرمرد را آورده بود من وقتی پیرمرد را دیدم فکر کردم یکی ازفامیل های ایشان است فرار کردم بنده می گویم پسربچه که به پیرمرد گفته است زد به خانه می رود و می گوید با من آن عمل را انجام داده بنده به پزشک اعتراض دارم ومی خواهم به کمیسیون پزشکی بفرستید اگر هم پزشک درست گفته است آئای کار من است کار دیگری یا کارخودشان نیست که وی را مجبور به تهمن زدن می کند. آیا شاهدی دارند که مرا در حین عمل لواط دیده باشد چرا که ما شاهد داریم من فقط زده ام و آن عمل را انجام نداده ام 0
مجنی علیه (ج ) نه ساله محصل کلاسه دوم در تحقیقات 29/2/71اظهار داشته اینجانب مورخ 28/2/72 با بچه های محل مشغول بازی بودم پسر جوانی به نام (ب ) پیش ما آمد و گفت برویم از باغ بادام بچنیم که من و پسر دایی را به همراه خودش داخل باغی برد و پسردایی بالای درخت رفت و ما دو نفری پایین ایستادیم بعد از چندلحظه (ب ) مرا گرفت و قصد تجاوز داشت ه پسر دایی ام (د) از درخت پایین پرید و فرار کرد ولی (ب ) مرا محکم گرفته بود می گفت شلوارت رادربیاور اگر شلوارت را پایین نکشی خفه ات می کنم که به زورشلوارمرا پایین کشید و مرا روی زمین درازکش کرد و عمل لواط انجام داد که حالت تهوع به من دست داد و گریه کردم (ب ) نیز بلند شد ومتواری گردید و یک جلد کتاب جبر و ریاضیات داشت که در محل مانده بود پس از اینکه فرار کرد پسردایی ام با پیرمردی به نام .... آمدند و پسر دایی ام از ناراحتی کتاب او را پاره کرد و او در داخل باغ انگور به من تجاوز کرد. و بعد از اینکه عمل لواط را انجام داد بلندشد روی شلوارم بول کرد.
به موجب صورتجلسه مواجهه حضوری مورخ 29/2/71 تنظیم شده توسط مامورین بین متهم و مجنی علیه .... بشرح قضیه را به نحو فوق بیان نمودن لکن متهم عمل لواط را تکذیب ولی آمدن دو پسربچه به باغ و فرار یکی از آنها و کتک زدن به .... را اعتراف نموده است.
حسب دستور آقای بازپرس از محل واقعه معاینه به عمل آمده و کروکی محل ترسیم شده و مامورین در گزارش خود قید کرده انددر محل حادثه آثار خوابیدن و یا نشستن انسانی در آنجا کاملا" مشهود بود و آ ثار پا مشهود بود که با کفش فعلی فاعل مطابقت دارد و پاره کتاب در محل موجود بود.
(د) 68ساله کشاورز به عنوان گواه اظهار داشته هنگام غروب بود من رفتم صحرا در آنجا پسربچه ای آمد و گفت رفیقم رامی زنند ومن نتوانستم بایستم و رفتم و آن شخص که پسربچه را می زد فرارکرد. و من از پسربچه سئوال کردم چه شده گفت من را زده حتی پرسیدم باتو چه کار کرده فقط گفت من را زده است و حتی من گفتم شلوار تو را در آورده او گفت نه بعدا" آنها را راه انداختم و رفتند. فردای آن روز پدربزرگ بچه آمد. پیش من و گفت تو در صحرا بوده و نوه من را تجاوز کرده اند که من گفتم چنین چیزی ندیده ام 0
فرزند اسدالله 9 ساله محصل پسردایی مجنی علیها اظهارداشته من و (ج ) رفته بودیم صحرا من بالای یک درخت بودم درخت دیگری بود در این موقع (ب ) آمد به طرف ما و گفت درس می خوانم شما بادام می کنید و من از درخت رفتم پایین و او (ج ) را گرفت و من دیدم شلواراورا کشید پایین و شلوار خودش را هم کشید پایین و کار بی تربیتی کردو من رفتم به .... گفتم بعد.00 به طرف آنها آمد و فرار کرده و من (ج ) رفتیم خانه و من به بابا گفتم و حاجی هم رفته بود به بابام گفته بود.
مجنی علیه جهت معاینه مجدد در کمیسیون پزشکی در تاریخ 29/3/71 معرفی شده پزشکان اظهارنظر کرده اند با توجه به گذشت مدت حدوددو هفته از واقعه در حال حاضر آثار زخم و جراحت مشاهده نمی شود لذا اظهارنظرقطعی مقدور نمی باشد.
آقای بازپرس با تفهیم اتهام به متهم و اخذ تامین قرارمجرمیت (ب ) را به اتهام انجام عمل لواط با (ج ) صادر نموده و این قرار به موافقت دادسرای .... رسیده و کیفرخواست شماره 19111/3/71 علیه متهم تنظیم و به استناد مادتین 110و120 قانون مجازات اسلامی درخواست مجازات متهم شده است :
پرونده جهت رسیدگی به شعبه هشتم دادگاه کیفری یک .... ارجاع شده و ریاست دادگاه ضمن صدور دستور تعیین وقت و احضار شاکی ومتهم از آقای بازپرس خواسته است از پدر (ج ) در خصوص دعوی و شستن شلوار (ج ) توضیح خواسته شود چرا از اول شلوارآلوده .... راارائه نکرده اند و چرا شسته اند و امحاء دلیل کرده اند؟ متهم و برادرش .... به موجب چند فقره لایحه تقدیمی و استشهادیه که به امضای عده ای ازاهالی رسیده ادعا نموده اند متهم قاری و حافظ سه جزء قرآن واز خانواده روحانی و متعهد و انقلابی ومتدین وخوشنام بودن لکن خانواده .... مخصوصا" عمو و پدر مجنی علیه از خانواده شرور وضدانقلاب وقمارباز و قاچاقچی و سابقه دار و مجهول الهویه و زناکار و جانی می باشند ولی متهم و برادرش دلیلی بر صدق ادعای خود علیه خانواده شاکی ارائه نکرده اند.
آقای .... وکیل متهم به موجب لایحه تقدیمی خودصفحات 59و67پرونده ضمن تکذیب ادعای شاکی و ا نکار اتهام انتسابی به موکل خود در فرار 4 لایحه با تحلیل و تجزیه قضیه اذعان کرده اند(حداکثرمی توان لواط غیرایقابی (تفخیذبین الالتین ) را مورد بحث قرار داده که فرض اخیر هم دلیل معارض دارد که حد را ساقط می کند.دادگاه کیفری یک .... با تحقیق از متهم و مجنی علیه و استماع گواهی .... از .... 1 .... 2 و با اعلام ختم رسیدگی به موجب رای شماره 8350/10/71 به علت فقدان اقرارو علم قاضی حکم برائت متهم را صادر نموده است.
رای صادره ابلاغ شده ولی قهری طفل مجنی علین نسبت به رای صادره اعتراض و .... رای صادره اعتراض و درخواست رسیدگی تجدیدنظر نموده است و چون حاکم محکمه صادرکننده رای به عقیده خودباقی بوده پرونده جهت رسیدگی تجدیدنظر به دیوانعالی کشور ارسال و به این شعبه ارجاع شده است.
شایان ذکر است با وصف حق الهی بودن موضوع جرم نه دادسرا ونه دادگاه کیفری .... در خصوص تمکین مجنی علیه هیچگونه اظهارنظری نکرده اند و رای صادره به اصلاع هیئت شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید پس از قرائت گزارش آقای .... عضو ممیز واوراق پرونده ونظریه کتبی آقای .... دادیار دیوانعالی کشور اجمالا" مبنی بر نقض دادنامه شماره 8350/10/71 فرجامخواستی مشاوره نموده چنین رای می دهند:
بسمه تعالی صرفنظر از اینکه رای صادره که واجد وصف الهی است به اطلاع دادسرای عمومی نرسیده است و هرچند رای معترض عنه از جنبه خصوصی تحقق عمل لواط خالی از خدشه ومنقصت می باشد و با رد اعتراض شاکی تنفیذ می شود.
لکن با عنایت به مجموعه محتویات اوراق پرونده نظر به اینکه امارات و قرائن قویه بلامعارض مفیدعلم بر انجام عمل تفخیذازناحیه متهم وجود دارد و دلیل قطعی خلاف امارات ارائه نشده وحجیت امارات مقدم بقر بینات است مضافا" بر اینکه متهم خود اقرار بر حضور در محل ودرگیری با مجنی علیه و اقرار بر فرار و سابقه عداوت با خانواده شاکی و داعی تقاص و انتقامجویی داشته است و نظربه اینکه دادگاه در مورد تمکین و مطاوعت مجنی علیه نیز اظهارنظر قضایی ننموده است و لذا رای صادره از این حیص نقض و پرونده جهت رسیدگی مجدد به شعبه یک دادگاه کیفری یک .... ودر صورت وحدت شعبه به نزدیکترین دادگاه کیفری یک محل وقوع جرم محول می شود.
مرجع :
کتاب قانون مجازات اسلامی درآئینه آراء دیوان عالی کشور
حدود جرائم خلاف اخلاق حسنه به اهتمام یداله بازگیر،نشرنخستین
نشرهستان ، چاپ اول 1378
124
نوع : آراء و نظریات
شماره انتشار : 148
تاریخ تصویب : 1372/03/22
تاریخ ابلاغ :
دستگاه اجرایی :
موضوع :
منبع : وب سایت قوانین دات آی آر (معاونت آموزش دادگستری استان تهران)
علم شخص قاضی به عنوان طریق اثبات تفخیذ بزه در حد تفخیذ تشخیص می شود
