با اقرار به قتل عمدگرچه یک مرتبه هم باشد قتل عمد ثابت می شود
به تاریخ : 2/9/1374
شماره دادنامه : 11528/9/1374
کلاسه پرونده : 74/35/62
مرجع رسیدگی کننده : شعبه 35دادگاه عمومی تهران (مجتمع قضائی ویژه )
شاکی : 1 ام کلثوم 2 منیر(اولیاءدم مرحوم ابراهیم )
متهم : مسعود
اتهام : قتل عمدی ، سوزانیدن جسد، سرقت و کلاهبرداری
گردشکار: پس از وصول پرونده در جلسه مقرر دادگاه به تصدی امضاء کننده ذیل تشکیل است دادگاه با توجه به مجموع محتویات پرونده ختم رسیدگی را اعلام و بشرح آتی مبادرت به صدور رای می نماید.
رای دادگاه
مسعود فرزند رضا29 ساله تعمیرکار لوازم صوتی با سواد اهل و ساکن کرج مسلمان و تبعه ایران دارای عیال و اولاد فاقد پیشینه کیفری بازداشت موقت از تاریخ 29/12/73 تا کنون متهم است به ارتکاب جرائم مشروحه ذیل :
الف : ارتکاب قتل عمدی ابراهیم فرزند نصرالله 34 ساله
ب : سوزانیدن جسد پس از مرگ (جنایت برمدره )
ج : سرقت کیف سامسونت ، وجه نقدی ، چکهای مسافرتی همراه مقتول پس از ارتکاب قتل عمدی
د : کلاهبرداری (گرفتن میلیونها تومان وجهنقدی از مقتول به بهانه خریدن ارزان قیمت دلارازشخصی واهی وعدم استردادوجوه مربوطه )
به حکایت مندرجات پرونده امر و حسب گزارش پاسگاه انتظامی کن ساعت 40:17 مورخه 25/12/74 در بیابانهای اندیشه جنوبی داخل محل تخلیه نخاله و آشغال جسد سوخته مردی کشف شده است که در پای چپ وی یک لنگه کفش چرمی مردانه بوده است و در کنارش مدارک و اشیاء دیگری کشف نشده است گروهی از ساکنین اطراف نیز اعلام داشته اند شب گذشته در همین محدوده آتشی را دیده اند اما صدای فریاد کسی را نشنیده اند از سوی دیگر در تاریخ 28/12/73 از طرف دادگاه عمومی کرج و با قرار عدم صلاحیت پرونده ای به دادسرا عمومی تهران واصل گردید که حسب مندرجات آن فردی به نام مسعود اقرار نموده بود که ابراهیم را به قتل رسانیده و جسد نیز در اطراف پاسگاه کن کشف شده است.00
منیر همسر مقتول قبل از کشف جسد طی نامه ای خطاب به دادگاه عمومی کرج اعلام داشته است که مسعود به دلیل فریب همسرم درامر خرید دلار و بردن پول ایشان بهمبلغ تقریبی سه میلیون وششصد هزار تومان باعث مقفود شدن همسرم از ساعت 5/10 صبح روز چهارشنبه 24/12/73 شده است.
در اداره آگاهی شهرستان کرج از فردی به نام رضا به نام مطلع تحقیق که وی اظهار داشته است اتومبیل پیکان به شماره شهربانی 26557 تهران ص را مسعود آورد به من داد و گفت این را چندروزی در منزلت نگهدار وی اضافه نموده اتومبیل را که روز 5شنبه مورخه 25/12/73 آورد تازه شسته شده بود. و روی صندلی آن لخته های خون را دیدم 0
در بررسی بعدی چنین مشخص شده است که اتومبیل فوق را متهم با فردی بنام سعید(مالک آن ) قولنامه کرده ومبلغ 8 میلیون ریال هم در تاریخ 24/12/74 (روز جنایت ) به وی پرداخت نموده که این مبلغ از طرف سعید در اختیار آگاهی کرج قرار گرفته و توقیف شده است و از منزل متهم قولنامه ای بدون امضاء طرفین و بدون قیدمبلغ درباب ماشین مذکور کشف و ضبط گردیده است (برگ 32 پرونده امر)در تحقیقات انجام شده از متهم به نام مسعود وی اقرار نموده است که بامقتول از قبل آشنائی داشتم و مقداری پول برای معامله دلار به منزل من آورد که مبلغ ... / ... /4 ریال آن را خرج کردم و بقیه را به وی برگرداندم روز24/12/74 ساعت 6 عصربرای گرفتن طلبش درفلکه صادقیه قرار داشتیم آنجا او را سوار ماشین نمودم پولش را مطالبه کرد و من گفتم چند روزی صبر کن حرفمان شد پیچ گوشتی را در شکم وی فرو کردم و او را کنار یک اتوبان رها نموده و فرا کردم ...
در بازرسی از منزل متهم فوق یک برگ سند عادی کشف شده که حسب آن مقتول مبلغ ... / ... /75 ریال به متهم داده وقرار شده ... /200 ریال سود ماهانه دریافت نماید که متهم بعدا" اعلام داشته این سند صوری (ساختگی ) است و چنین طلبی از وی ندارم بلکه چون مقتول نزدیک فرد زرتشتی می رفت و بنا داشت با او معامله کند برای اینکه کسب اعتماد کند و بگوید با یک کاغد عادی میلوینها تومان پول به من داده است چنین سندی بین ما تنظیم گردید و در همان بازرسی از منزل متهم تعداد ده فقره چک مسافرتی جمعا" به مبلغ دو میلیون ریال که مربوط به مقتول بوده نیز کشف و ضبط گردیده است. پزشکی قانونی در برگ معاینه جسد چنین اعلام داشته است که اکثر مفاصل استخوانها به علت شدت سوختگی از هم جدا گردیده است احشاء سوخته واکثرا" ذغال شده است زبان سوخته و از دهان خارج شده است مقداری از موی سبیل و ریش نیم سوخته روی سر وصورت وی دیده میشود واکنش حیاتی در ارتباط با سوختگی زمان حیات دارد به علت شدت سوختگی تعیین هرگونه آثار ضرب و جرح در سر و گردن و بقیه بدن مطلقا" مقدور نبود و حسب آزمایشان انجام شده اعلام شد که :
1 نتیجه آزمن سم شناسی منفی بوده است. 2 نامبرده هنوز حیات داشته که سوزانیده شده است. 3 جسد دارای سوختگی در حد ذغالی بوده و بدین جهت آثار ضرب و جرح اگر بوده محو شده است اما در آسیب شناسی آثار خونریزی در اطراف حق و حنجره داردکه می تواند نشاندهنده ضربه یا فشار این ناحیه در زمان حیات باشد متهم مسعود در مراحل مختلف تحقیق در شعبه 18 بازپرسی دادسرای عمومی تهران و شعبه 35دادگاه عمومی تهران اعتراف نموده است که با مرحوم ابراهیم توسط برادرزنش حمید آشنا شدم و روز24/12/74 ساعت 6 عصر در فلکه صادقیه با وی قرار داشتم پشت چراغ قرمز ایستاده بودم که با مشت به کاپوت ماشین کوبید بعد سورا شد به طرف جنت آباد حرکت کردم پول را آوردی گفتم در خانه است بین ما مشاجره شد درگیرشدیم گفت ماشین ار نگهدار او مراد زد و من او زدم بعد با پیچ گوشتی به شکم او زدم و حرکت کردم که دوباره درگیر شدیم که مجددا" او را با پیچ گوشتی زدم خون بیرون ریخت پشت استادیوم جنازه را پائین آوردم چهار لیتری بنزی را از صندوق عقب در آوردم و با فندک جسد را آتش زدم فرار کردم و رفتم ماشین را شستم 0
علیهذا با توجه به مندرجات پرونده امر:
اولا" در باب اتهام وی دایر به ارتکاب قتل عمدی ابراهیم با توجه به اقرار و اعتراف صریح متهم مبنی بر ایراد ضربات عمدی با پیچ گوشتی به شکم مقتول که منتهی به خونریزی شده است وکشف لکه های خون در اتومبیل نیز این مسئله را به اثبات می رساند و با توجه به اینکه متهم اظهار داشته که جسد وی را به آتش کشیده است و این اقاریر با مکان کشف جسدنظریه پزشکی قانونی و زمان رویت آتش توسط گواهان عینی در محل جنایت مطابقت دارد و قرائنی از قبیل کشف چک مسافرتی در منزل متهم نیز بر حجیت اقرار دلالت دارد نظر به اینکه اقاریر وی با رعایت شرایط مندرج در مادتین 232 و233 قانون مجازات اسلامی در کمال عقل و اراده و اختیار صورت پذیرفته است و در بابت مدافعات وکیل متهم دائر به اینکه در حالت دفاع و جنون آنی مرتکب قتل شده با توجه به اینکه در طول تحقیقات به عمل آمده نشانه ای از اختلال مشاعر در رفتار وکردار و گفار متهم مشاهده نگردیده است و اعتراف وی منطقق با شرایط محیطی جنایت می باشد که خود دلات بر سلامت روانی و عقل وی دارد و از طرفی مدارکی دال بر ثبوت ادعای متهم مبنی بر ضرورت دفاع ارائه نگردیه و عملیات ارتکابی صادره از ناحیه متهم با توجه به وضعیت مقتول به موجب گواهی معاینه جسد پزشکی قانونی حکایتی از تهاجم مقتول به متهم ندارد که ضرورت دفاع را آنهم با پیچ گوشتی و زنده سوزانیدن مقتول ایجاب نماید لذا بزهکاری وی محرز و مسلم بوده و با توجه به اینکه حسب گواهی گواهان دو مرتبه دیگر نیز متهم شروع به قتل نموده که ناکام مانده است (یکابر با تصمیم به خورانیدن دارو بار دیگر با تهاجم به وسیله ماشین به قصد زیر گرفتن ثابت است و عملش منطبق است با بند الف از ماده 206 قانون مجازات اسلامی و نظر به اینکه اولیاءدم مقتول (وراث حین الفوت وی مادرش به نام ام کلثوم و قیم صغارش به نام منیز که قیم نامه دو فرزند صغیر مقتول به اسامی علیرضا11 ساله و عطیه 9 ساله را ارائه نموده است ) بارعایت مواد 205و261و265 قانون مجازات اسلامی خواستار قصاص متهم فوق شده اند. به استناد آیه شریفه (ولکم فی القصاص حیاه یا اولی الالباب لعلکم تتقون ) حکم بر محکومیت وی به قصاص نفس صادر می گرددکه پس از قطعیت دادنامه با رعایت جمیع شرایط قانونی و موازین شرعی نسبت به اجراء آن اقدام نمایند.
ثانثا" در باب اتهام بند ب سوزانیدن جسد پس از مرگ (جنایت بر مرده ) نظر به اینکه حسب گزارش شماره 4523/10 پزشکی قانونی مرکز که پس از انجام آزمایشات واصل شده است مقتول هنوز حیات داشته که سوزانیده شده است بنابراین فعل آتش زدن بر روی جسد انجام نشده و جنایت بر مرده رخ نداده است و به لحاظ عدم احراز وقوع بزه رای بر برائت متهم در این باره صادر و اعلام می گردد.
ثالثا" : در باب اتهام بندج دائر بر ثسرقت کیف سامسونت ،وجه نقدی ، چکهای مسافرتی که همراه مقتول بوده و پس از ارتکاب قتل عمدی به سرقت رفته است حسب شکایت اولیاءدم ووراث قانونی مالباخته کشف چکهای مسافرتی در منزل متهم 0 اقرار متهم به اینکه مقتول کیف همراه داشته و آن در کنار جسد کشف نشده است و سایر قرائن و امارات بزهکاری وی محرز و مسلم بوده و به لحاظ آنکه متهم اقدام به هتک حرز ننمده سرقت از شمول ماده 198 قانون مجازات اسلامی خارج بوده ولیکن چون همراه با بزه قتل عمدی ارتکاب یافته موجب اخلال در نظم و ایجاد خوف در اجتماع شده و منطبق است باماده 203 از قانون مجازات اسلامی و به استناد همین ماده مشارالیه را به تحمل یک سال حبس تعزیری محکوم می نماید که بااحتساب ایام بازداشت قبلی پس از قطعیت دادنامه وفق موازین شرعی و قانونی اجراء گردد و در باب چکهای مسافرتی مکشوفه جمعا" به مبلغع دو میلیون ریال به استناد ماده 139 قانون تعزیرات حکم به استرداد چکهای مذکور به وراث قانونی مقتول صادر می گردد که وفق مقررات پس از قطعیت دادنامه اجراء گردد.
رابعا" : در باب اتهام بند د دایر بر کلاهبرداری نظر به اینکه متهم منکر بزه انتسابی بوده و ا ظهارات اولیه وی در مراجع انتظامی نیز حاکیست وجهی به امانت نزد وی بوده که پس از مطالبه مسترد نموده و تنها مبلغ چهار میلیون و هفتصد هزار ریال بعنوان قرض پیش وی مانده که بدهکاراست و اولیاءدم نیز مدارک مثبه ای که ادعایشان را به اثبات رساند ارائه ننموده اند به لحاظ فقد دلیل رای بر برائت صادر و اعلام می گردد.
آراء صادره ظرف بیست روز پس از ابلاغ در دادگاههای تجدیدنظر استان تهران قابل تجددنظرخواهی است.
رئیس شعبه 35دادگاه عمومی تهران
مرجع :
کتاب گزیده آراء دادگاههای کیفری ،تدوین نورمحمدصبری ،انتشارت
فردوسی ، چاپ سپیدرود،/ 78 ، چاپ اول
115
نوع : آراء و نظریات
شماره انتشار : 528
تاریخ تصویب : 1374/09/11
تاریخ ابلاغ :
دستگاه اجرایی :
موضوع :
منبع : وب سایت قوانین دات آی آر (معاونت آموزش دادگستری استان تهران)
قاتل قصد کشتن را ندارد و کاری را که انجام می دهد نوعا کشنده نیست ولی نسبت به طرف بر اثر بیماری و یا پیری ، یا ناتوانی یا کودکی و امثال آنها نوعا کشنده باشد و قاتل نیز به آن آگاه باشد، قتل عمدی است یکی از راههای ثبوت قتل در دادگاه ، علم قاضی است بنابراین قاضی می تواند با علم خود قتل عمدی را اثبات و حکم به قصاص نفس قاتل صادر کند
