×

تعهد به نفع شخص ثالث - در واقع خوانده قائم مقام متوفی در پرداخت بدهی وی محسوب میگردد

تعهد به نفع شخص ثالث - در واقع خوانده قائم مقام متوفی در پرداخت بدهی وی محسوب میگردد

تعهد-به-نفع-شخص-ثالث---در-واقع-خوانده-قائم-مقام-متوفی-در-پرداخت-بدهی-وی-محسوب-میگردد

وکیل


دادنامه 1574 ـ 10/11/74 تاریخ صدور : 9/11/74
مرجع رسیدگی : شعبه اول دادگاه عمومی دماوند
رای
خواسته خواهان به طرفیت خوانده به طور خلاصه مطالبه مبلغ هشتصد هزار ریال وجه یک فقره چک بلامحل شماره 727850 ـ 7/5/74 عهده بانک تجارت شعب آبسرد دماوند و خسارت دادرسی می باشد خواهان در دادخواست تقدیمی و جلسه مورخه 25/7/74 دادگاه چنین توضیح داده که وجه چک فوق الاشعار را از مرحوم وحید … فرزند آقای علی … طلب داشته که با مراجعه به بانک محال علیه به لحاظ بلامحل بودن منتهی به صدور گواهینامه عدم پرداخت شماره 763221 ـ 7/5/74 گردیده است . خواهان اضافه نموده که خوانده طبق تعهدنامه ( توافق نامه ) مورخه 29/7/74 با حضور عده ای از فامیل و متعمدین قبول پرداخت کلیه دیون فرزندش را نموده و بنده نیز به همین لحاظ به طرفیت خوانده ، طرح دعوی نموده ام خوانده در جلسه مورخه 25/7/74 ضمن قبول انتساب امضاء خود ذیل توافق نامه مذکور، نسبت به امضاء پسرش در ذیل چک صادره مورد استناد خواهان ابراز تردید نموده و نهایتا طرفین در همین جلسه تقاضای تعویق جلسه را به منظور صلح و سازش نموده اند ، پس از تجدید جلسه و ابلاغ وقت دادرسی به طرفین خوانده ضمن اطلاع از وقت رسیدگی مورخه 9/11/74 حاضر نشد ولی لایحه ای به وارده 2275 ـ 8/11/74 که ثبت دفتر دادگاه تقدیم داشته و طی آن صرفاً علت عدم حضور خود را اعلام کرده بدون آنکه در ماهیت دعوی مطروحه دفاعی نموده باشد . بنابراین نظر به دادخواست تقدیمی خواهان از یک طرف و اظهارات خوانده مبنی بر قبول امضاء خودش در ذیل توافق نامه مذکور از طرف دیگر با توجه به عدم پذیرش و استماع تردید خوانده نسبت به متوفی توسط بانک محال علیه نظر به اینکه خوانده به موجب تعهدنامه مورخه 29/7/73 با ذکر جمله «… و الباقی اثاثیه ای که با می ماند با منزل شش دانگ شخصی مرحوم آقای وحید … تحویل علی … باشد و آقای علی … قبول نمود که اولاً کلیه دیون متوفا را از اموال خود بلاعوض به طلبکاران بپردازد …» به نفع شخص ثالث تعهد نموده ( ایجاب ) و خواهان نیز با تقدیم دادخواست و استناد به تعهدنامه مذکور قبولی خود را اعلام نموده است ، در واقع خوانده قائم متوفی در پرداخت بدهی وی محسوب میگردد . با توجه به مراتب فوق چون خوانده انکار و تکذیب مستدل و موثری نسبت به بدهی به عمل نیاورده و همچنین دلیلی بر برائت ذمه خود ابراز ننموده است به نظر دادگاه اشتغال ذمه خوانده به خواهان محرز بوده و دادگاه دعوی خواهان را ثابت تشخیص و به استناد مواد 10 ـ 191 ـ 193 ـ 219 ـ 221 ـ 1248 ـ 1301 قانون مدنی و ماده 357 قانون آیین دادرسی مدنی رای بر محکومیت خوانده به پرداخت مبلغ هشتصد هزار ریال معادل هشتاد هزار تومان وجه یک فقره چک با مشخصات درصد دادنامه و مبلغ ریال بابت هزینه دادرسی من باب قواعد تسبیت و لاضرر در حق خواهان صادر و اعلام می نماید . رای صادره حضوری و ظرف مدت 20 روز پس ازابلاغ قابل تجدید نظر در محاکم تجدید نظر تهران می باشد .

رای شعبه 7 دادگاه تجدید نظر استان تهران در تجدید نظر خواهی از رای فوق الذکر
شماره دادنامه : 61 مورخ 25/1/75
اعتراض تجدید نظرخواه نسبت به دادنامه شماره 74/1574 صادره از شعبه اول دادگاه عمومی دماوند مسموع نیست زیرا خواسته تخلیه نظر خوانده طی دادخواست بدون مطالبه مبلغ هشتصد هزار ریال وجه یک طغری چک بوده است که با عنایت به بند 6 ماده 19 قانون تشکیل دادگاههای عمومی و انقلاب احکام صادره در این بخش قطعی و غیر قابل تجدید نظر می باشد علیهذا به رد درخواست و اعتراض عنوان شده اظهار نظر می شود .

مرجع : کتاب قانون مدنی در آئینه آراء دیوان عالی کشور - ادله اثبات دعوی – به اهتمام یداله بازگیر – چاپ اول – چاپ گیتی – 1380 – انتشارات فردوسی

نوع : آراء و نظریات

شماره انتشار : 1574

تاریخ تصویب : 1374/11/10

تاریخ ابلاغ :

دستگاه اجرایی :

موضوع :

منبع : وب سایت قوانین دات آی آر (معاونت آموزش دادگستری استان تهران)

    

قانون های مرتبط

مشترک شدن در خبرنامه!

برای دریافت آخرین به روز رسانی ها و اطلاعات ، مشترک شوید.