×

تجدیدنظرخواهی وکیل اولیاءدم از حکم برائت در اتهام قتل عمدی بعنوان دفاع مشروع

تجدیدنظرخواهی وکیل اولیاءدم از حکم برائت در اتهام قتل عمدی بعنوان دفاع مشروع

تجدیدنظرخواهی-وکیل-اولیاءدم-از-حکم-برائت-در-اتهام-قتل-عمدی-بعنوان-دفاع-مشروع

ردیف : 76/2 هیئت عمومی
شماره تجدیدنظر: 14/5660-20
تاریخ رسیدگی : 8/11/75
شماره دادنامه : 842/20
تجدیدنظرخواه : تجدیدنظرخواهی وکیل اولیاءدم از حکم برائت آقای میرسعادت در اتهام قتل عمدی بعنوان دفاع مشروع
تجدیدنظرخواسته : دادنامه شماره 1062-17/8/75 صادره از شعبه دوم دادگاه عمومی قم
مرجع رسیدگی : شعبه بیست دیوانعالی کشور
هیئت شعبه : آقایان سید مهدی پیشنمازی رئیس و عبدالحسین فرهی مستشار

خلاصه جریان پرونده :
پیرو گزارش مورخ 6/9/74 موضوع اتهام آقای میرسعادت موسوی به ارتکاب قتل عمدی مرحوم محمد مظفری اجمالا" به این شرح که نیروی انتظامی شهرستان قم بتاریخ 19/7/73 بدادگاه عمومی قم گزارش کرده در ساعت 16 روز جاری در نزاعی که بین دو نفر به اسامی محمد مظفری پور معروف به مشتی (مشهدی ) و میرسعادت موسوی بوجود آمد با مجروح شدن محمد توسط میرسعادت به بیمارستان نکوئی منتقل دربخش اورژانس فوت نموده است اضافه کرده در لباس مقتول یک قبضه چاقو دسته مشکی پیدا شده که در پاسگاه موجود است ( در گزارش و صورت مجلس مامورین انتظامی و مسئول بخش بیمارستان اوراق 2 و3 پرونده به پیدا شده چاقو اشاره ای نشده است ) بلافاصله از متهم بازجوئی شده اظهار داشته سه ماه قبل درگیری مختصری با محمد داشته ازآن پس او قصد درگیری شدید با من داشت که خود را دور مکیردم تا اینکه امروز اسعت چهار بعداز ظهر وقتی مقابل منزلم ایستاده بودم همسرم و دو فرزندم نزدیک من بودند با گفتن ناسزا گذرنمود قصد تعقیب او را داشتم مادرم مانع شد بعد از چند لحظه مجددا" برگشت من در حال داخل شدن به منزل بودم که مرا با چاقو تعقیب و قصد وارد شدن به داخل منزل داشت او حال مستی داشت با چاقومرا از ناحیه سینه مجروح کرد من هم برا یجلوگیری از ضرب و جرح بیشتر چوب برداشتم متوجه نشدم چگونه و به کجای بدن او اصابت کرد در حین درگیری به زمین افتاد که او را به بیمارستان رساندم که فوت نمود با اشاره به سابقه شرارت او اینکه سابقه خودزنی داشته مدعی است در حالی که با او درگیر بوه خود را بدیوار زده در گواهی پزشکی قانونی معاینه میرسعادت بریدگی کمتر از یک سانتیمتر سمت راست قفسه سینه مرا با کبودی بخیه شده بر اثر اصابت جسم بردنه اظهارنظر شده است پدر مقتول از فردی که پسرش را کشته اعلام شکایت کرده - همسر متهم در همان تاریخ اظهار داشته در کوچه بودم محمد مظفری عبور میکرد بمن متلک گفته به او گفتم پدرسوخته به منزل آمدم درب را بستم پس از لحظه ای درب حیاط زده شده باز کردم دیدم محمد مشهدی میباشد گفت آمده ام ترا بکشم چاقو نیز در داخل دستمال در دستش بود داد و فریاد کردم همسرمیرسعادت آمد او نیز به وی اصرار نمود که وی را از منزل بیرون نماید که همدیگر را هل دادند از منزل بیرون رفتند.00 من نزاع آنها را ندیدم (ص 17) از پنج نفر شهود بازجوئی شده (اوراق 9الی 11) در گواهی معاینه جسد پارگی عمیق بطور پنج سانت از جلو به عقب روی آهیانه سمت چپ مشاهده شده که شکستگی مختصر استخوان که بر اثر اصابت جسم سخت لبه دار ایجاد شده علت مرگ شکستگی جمجمه وخونریزی مغزی متعاقب آن تعیین شده است. در جلسه محاکمه 22/7/73 (برگ 24) متهم اظهار داشته پسر خواهرم برای تعمیر موتور گازی مرا صداکرد مشغول بودم خانمم کنارم ایستاده بود محمد باو حرف زشت زدخانمم باو فحش میداد رفتم داخل حیاط بعد از مدتی استراحت درب حیاط نواخته شده همسرم باز کرد مظفری داخل شد درگیر شدیم همین که میخواستم از اطاق خارج شوم بمن حمله کرد و درگیر شدیم چاقو دستش بود و مرا از ناحیه سینه مجروح کرد افتادم زمین که بیشتر نزد که از حیاط خارج شد نمی دانم داخل حیاط ک مادرم یقه اش را گرفته بود چه شد بعد مردم گفتند داخل کوچه کنار جدول افتاده است که او را به بیمارستان منتقل کردم در جواب سئوال دادگاه باینکه در بازجوئی اقرار به وارد کردن جرح با چوب شده جواب داده چون ترسیده بودم و حا لعادی نبودم این مطلب را گفتم حواسم جمع نبوده راجع بشهادت شهود جواب داده تقاضا دارم مجددا" از آنها تحقیق شود چنانچه سه نفر شهادت بدهند من با چوب ایشان را زده ام قبول میکنم که بر طبق دستور حاکم دادگه مرجع انتظامی از شهود استماع شهادت کرده خانم ام الببنین میزمصطفی 13 ساله و و غلامحسین امیرآبادی شهادت داده اند (برگ 26) در جلسه 25/7/73 دادگاه والدین مقتول و همسر او علیه میرسعادت شکایت و قصاص او را تقاضا کرده اند متهم با تفیهم ارتکاب بارتکاب قتل عمدی و دلایل جرم از جمله اقرار اولیه در پسگاه جواب داده با چوب نزده ام در دستم چوب نبوده او جلو در حیاط بمن حمله کرد باچاقو بداخل حیاط هم آمد مرا مجروح کر من دست خالی با و درگیر شدم که زمین افتادم مادرم آمد فریاد کرد او خودش را باین ور و آن ور میزد که از حیاط خارج شود پس از مدتی شنیدم که کنار جدول افتاده از جهت چاقوکشی و ورود به عنف علیه مقتول اعلام شکایت کرده در جلسه 19/9/73 محضر دادگاه با حضور طرفین و وکلای آنها(ص 71)اولیاء دم شکایت و تقاضای قبلی را تکرار کرده اند وکیل آنها با اشاره بر تناقض گوئی متهم و اینکه بلحاظ خصومت شخصی و بستن راه برمقتول و وارد کردن ضربه با جسم سخت موجب قتل شده بر طبق مواد205الی 207 مجازات اسلامی تقاضای قصاص نموده همسر متهم ضمن شرح واقعه که همراه شوهرش و خواهرزاده او در کوچه موتور گازی او را درست میکرده 0000 اظهار داشته محمد (مقتول ) داخل منزل آمد با شوهرم درگیر شد شوهرم را با چاقو زد که افتاد.00 مادرشوهرم محمد را که میخواست فرار کن او را گرفته بود سه روز بود محمد مرتب مزاحم من بود بعد نفهمیدم چطور از دست مادرشوهرم فرارکردمیگفتند محمد بیرون از خانه زمین خورده که در همان حال او را به بیمارستان رسانده - مادر متهم بنام خیرالنساء اظهار داشته با شنیدن جیغ عروسم به حیاط آمدم دیدم پسره محمد آمده توی حیاط و پسرم را چاقو زد فریاد کردم رفتم وسط ایستادم گفتم دعوانکنید مرا هل داد و فرار کرد ندیدم خودش را بکجا زد پسرم با اینکه مجروح شده بود او را به بیمارستان برد اضافه کرده چیزی دست پسرش ندیده - متهم با شرح جریان واقعه که همسرش توضیح داده و گفته محمد باو ناسزا گفته و رد شده میگوید رفتم منزل خوابیده بودم خانمم وارد اتاق شد گفت محمد میخواهد با چاقو وارد اتاق شود خواستم بیرون بیایم مادرم جلویش را گرفته که داخل حیاط نشود که مادرم را هل داد وارد حیاط شد با هم دگیر شدیم مرا با چاقو زد افتادم فریاد کردم مادرم بین ما قرار گرفت و یقه اش را گرفت او هم خود را باین در و آن در میزد میخواست از خانه خارج شود که خارج شد افتاد زمین مردم جمع شدند او را به بیمارستان بردم اضافه کرده آنچه در صفحه 4 پرونده گفه ام به کلانتری مراجعه کردم چون چاقو خوردگی تا بحال ندیده ومردن هیچ شخصی را هم ندیده بودم حال عادی نداشتم متوجه نبوده ام چی گفتم شهادت غلامحسین و بانوام البنین (برگ 9) را قبول دارم وکیل متهم لایحه نه برگی تقدیم کرده که از جانب وکیل اولیاءدم پاسخگوئی شده با اشاره باظهارات متهم در مراحل مختلف و بازگو کردن آن مدعی تناقضگوئی شده راجع بشهادت غلامحسین که شاهد نزاع هم نبوده مدعی است با محمد اختلاف داشته - اظهارات ام البنین را روی خصومت وکینه دانسته - همسر متهم در صفحه 7 گفته درگیری خارج از منزل بود و نزاع آنها را ندیده در محضر دادگاه خلاف واقع میگوید که درگیری داخل منزل بوده است راجع بطرح دفاع مشروع از جانب وکیل متهم توضیح داده و بحث کرده وکیل متهم اظهار داشته متوفی بمنزل موکل و ناموس او هجوم برده با سبق تصمیم قصد قتل موکل را داشته برفرض که موکل تناقض گوئی کرده باشد حقیقت امر همانست که بعرض رسید متهم آخرین دفاع را بوکیلش واگذار وکیل متهم بلحاظ دفاع از جان و ناموس تقاضای حکم برائت نموده است در جواب سئوال دادگاه در صورت تشخیص غیر عمدی بود قتل اظهار داشته دیه درهم را تعیین میکند دادگاه استماع شهادت شهود را لازم دانسته طی صورتمجلس 4/2/74 که با حضور طرفین و وکلای آنها صورت گرفته و در هفت برگ نوشته شده ( برگ 110) از شهود استماع شهادت کرده (که عین اظهارات در صفحات بعدی منعکس شده است ) با اعلام ختم دادرسی و بازگو کردن اظهارات متهم و همسر او و استناد بمودای شهادت شهود نحوه اظهارات متهم و وکیل او- گواهی پزشکی و سابقه متهم وسایر قرائت وامارات موجود، حمله و هجه از ناحیه مقتول تشخیص - عمل متهم را دفاع مشروع تلقی با استناد به فتوای حضرت آیت ا000 العظمی گلپایگانی (قدس سره ) در مجمع المسائل ، ج 3، ص 239، س 55 حکم بر برائت متهم را صادر کرده است ( ص 116) با تجدیدنظرخواهی وکیل اولیاءدم و رد وبدل پرونده به دادگاه تجدیدنظراستان که نهایتا" با رای وحدت رویه شماره 600 مواجه شده پرونده در این شعبه بررسی با بیان دلایلی از جمله اینکه متهم در مرحله بازجوئی اقرار بوارد کردن ضربه نموده و در محاکمه نزد دادگاه منکر داشتن چوب و مصدوم کردن محمد میباشد مسئله هجوم و دفاع ازنفس و عرض مطرح نبوده در چنین شرایطی ادعای وکیل مدافع در دفاع مشروع موکل را قابل توجیه ندانسته زیرا هم انکار و هم دفاع مشروع قابل جمع نیست همچنین از جهت اینکه دادگاه با استماع پاسخگوئی وکیل اولیاءدم در رد تحقق شرایط دفاع مشروع استدلال و اظهارنظر نکرده است - فتوای حضرت آیت ا000 العظمی گلپایگانی مربوط به هجوم زنی بوده که قابل تطبیق با موضوع پرونده نیست و نظر باینکه دلیلی بر اثبات تعرض بجان و ناموس متهم ارائه نشده و نهایتا" با استناد بمفاد لایحه وکیل تجدیدنظرخواه دادنامه تجدیدنظرخواسته را نقض رسیدگی را بشعبه دیگر محول کرده است. شعبه هشتم دادگاه عمومی قم با حضور طرفین و وکلای آنها در چهار صفحه محاکمه را انجام داده از شهود استماع شهادت نموده (برگ 193) (جلسات 5/1/75و31/3/75) با حضور طرفین و وکلای آنها سید مجتبی موسوی شهادت داده (دیدم محمد مظفری رفت بطرف خانه میرسعادت که آنجا هم خانه داشت - اینکه با هم غرض داشته اند یا خیر اطلاعی ندارم بعد از مدتی دیدم که موسوی - مظفری (مقتول ) رااز کوچه می آورد و با چوب یا آهن در دست داشت و باو میزد و آخر یک ضربه بسر او زده و در کوچه کسی جز این دو نفر آنجا نبودند) گواه دیگر بنام حسن پور کند اهظار داشته (من حدود10 متر با اینها که مشعول نزاع بودند فاصله داشتم از آنجا رد میشدم دیدم میرسعادت با چوب به مظفری زد و خورد زمین جمعیت هم آنجا جمع بود.00 او یک مرتبه از پشت زد به محمد مضفری محمد چیزی در دست نداشت ) شاهد دیگر بنام سید مصطفی 14 ساله شهادت داده (من فقط دیدم که در کوچه محمد مظفری دو ضربه چاقو به سید زدندیدم که سید باوبزند....) از شاهد علت تناقضگوئی اش سیوال شده جواب داده (من فقط اینها را که این مرتبه گفتم دیدم دفعه قبل هم گفتم که شنیدم ولی دادگاه ... بر شهادت من نوشتند در صورتیکه شهادت من همین است که الان گفتم ) توسط وکیل اولیاءدم از شاهد سئوال شده پزشک قانونی یک ضربه را تائید و شاهد دو ضربه را اعلام نموده گواه در پاسخ اظهارداشته (اولا" دید من دور بوده ثانیا" من نمیدانمکه دو ضربه خورده یا نه اطلاعی ندارم ) در جلسه 17/8/75 با حضور طرفین آقای غلامحسین امیرآبادی شهادت داده (مشاهده نمودم که محمد بیرون از خانه سید مشغول صحبت با سید مادرش شدند بعدا" جدا شدند سید ومادرش بداخل خانه رفتند مظفری هم بطرف خانه خودش راهی شد بعد از یک ربع دیگر خبر رسید که محمد مظفری وسط کوچه افتاده است ) که دادگاه به همین تاریخ با استناد بماده 61 مجازات اسلامی و اصل 37 قانون اساسی حکم بر برائت متهم صادر کرده که تجدیدنظرخواهی وکیل اولیاءدم پرونده باین شعبه ارجاع و مورد رسیدگی مجدد (اصراری ) قرار گرفته ضمنا" جهت مزید اطلاع شهادت شهود در محضر دادگاه صادر کننده حکم اولی (منقوض ) مورخ 4/2/74 که قبلا" به آن اشاره شده است اضافه مینماید خانم ام البنین بعنوان شاهد اظهار داشته (دیم محمدمشتی (مشهدی ) آمد محله ما بدنش کمی مریض حالت بود کنارم تند رفت بطرف زن میرسعادت نمیدانم باوچه گفت زن میرسعادت جیغ کشید رفت داخل خانه محمد هم دنبال او رفت بطرف خانه بعد دویدم ببینم چه خبره دیدم زن میرسعادت داخل خانه بود داخل کوچه نبود و میرسعادت در خانه اش بود و محمد مشتی داخل کوچه تلوتلو میخورد و میرسعادت دستش به سینه اش بود میگفت محمد مرا زد نگذارید برود مردم آمدند.00) ( مقایسه با شهادت مورخ 19/7/73 مندرج در برگ 11) - آقای غلامحسین شهادت داده بعد از اینکه محمد به مغازه ام آمد و سیگاری گرفته و با من دست دادرفت خانه میرسعادت.00 از جلو مغازه نگاه میکردم بعد از چند دقیقه ای دیدم که میرسعادت و خانمش و مادش باهم از منزل آمدند محمدمشتی هم بود در مغازه خودشان که نفت فروشی بود صحبت کردند بعد جدا شدند و رفتند بخانه شان بعد از نیم ساعت شنیدم دعوی شده ازمغازه بیرون آمدم دیدم که مردم جمع شده محمدمشتی افتاده میرسعادت.00 ان را به بیمارستان برد) آقای سیدمجتبی موسوی شاهد دیگراظهار داشته (دیدم محمدمظفری رفت بطرف خانه میرسعادت.00 دیدم رفت توی کوچه سیددمی (لحظه ای ) نکشید که دیدم سیدمحمد را از کوچه بیرون آورد و هی او را میزد شیئی ای شبیه چوب دست سید بود دست محمد دستمال ابریشمی بود بعد یک چوب سید به سرمحمدزدمحمدسرگیجه گرفت و افتاد(ص 109) شاهد دیگر بنام آقای حسن پور کند همچنین شهادت داده (بعد از ظهر بود که از این کوچه عبور میکردم دیدم سروصدا بلند شد و رفتم جلو دیدم یک نفر چوب در دست دارد و بدیگری زد بعد محل شلوغ شد و من جلو نرفتم و حدود بیست متر فاصله داشتم و دیگری دستمال ساه رنگ دستش بود) سیدمصطفی 13 ساله شهادت داده (من بالای پشت بام رفته بودم داداشم را بیاورم دیدم سروصدا شده آمدم جلوتر سرپشت بام مقتول چاقوئی در دستمال ابریشمی دارد چاقو را درآورد و وارد منزل سید شد فحش هم میداد بعد از پشت بام آمد پائین دیم که مقتول در خیابان افتاده در حدود بیست قدمی خانه میرسعادت بعد میرسعادت محمد مشتی را برد به بیمارستان و توجه نکردم که سید مجروح است یا خیر و شنیدم که سید به محمد مشتی چوب زده است ومحمد به سید چاقو زده است ) که پرونده منتهی بصدرو حکم برائت (حکم منقوض ) شده که قبلا" به آن اشاره شده است.
هیئت شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید پس از قرائت گزارش آقای عبدالحسین فرهی عضو ممیز واوراق پرونده و نظریه کتبی آقای عسگری دادیار دیوانعالی کشور اجمالا" مبنی بر تقاضای صدور رای شایست و قانونی را دارم دادنامه شماره تجدیدنظرخواسته مشاوره نموده چنین رای میدهند:
بسمه تعالی :
نظر باینکه شعب دادگاه عمومی شهرستان قم راجع به اتهام آقای میرسعادت موسوی بارتکاب قتل عمدی مرحوم محمدمظفری عمل متهم را دفاع مشروع دانسته و رای این شعبه از دیوانعالی کشوررانپذیرفته و حکم بر برائت صادر کرده و اصرار در نظریه خود داشته اند واین شعبه دفاع مشروع را محقق نمیداند لذا مستندا" به بند ج ازماده 24 قانون تشکیل دادگاههای عمومی وانقلاب پرونده را جهت طرح درهیئت عمومی شعب کیفری دفتر معاونت محترم دیوانعالی کشور ارسال میدارد.

نوع : آراء و نظریات

شماره انتشار : 842

تاریخ تصویب : 1375/11/08

تاریخ ابلاغ :

دستگاه اجرایی :

موضوع :

منبع : وب سایت قوانین دات آی آر (معاونت آموزش دادگستری استان تهران)

    

قانون های مرتبط

مشترک شدن در خبرنامه!

برای دریافت آخرین به روز رسانی ها و اطلاعات ، مشترک شوید.