×

چون وکالتنامه فقط 20 سال اعتبار داشته و مدت آن در سال 59 تمام می شده طرف از ضمیمه کردن آن به پرونده خود داری کرده بنابراین تنظیم قولنامه به فرض اینکه در تاریخ 1362 8 23 نوشته شده باشد فاقد اعتبار است

چون وکالتنامه فقط 20 سال اعتبار داشته و مدت آن در سال 59 تمام می شده طرف از ضمیمه کردن آن به پرونده خود داری کرده بنابراین تنظیم قولنامه به فرض اینکه در تاریخ 1362 8 23 نوشته شده باشد فاقد اعتبار است

چون-وکالتنامه-فقط-20-سال-اعتبار-داشته-و-مدت-آن-در-سال-59-تمام-می-شده-طرف-از-ضمیمه-کردن-آن-به-پرونده-خود-داری-کرده-بنابراین-تنظیم-قولنامه-به-فرض-اینکه-در-تاریخ-1362-8-23-نوشته-شده-باشد-فاقد-اعتبار-است

وکیل


تاریخ رسیدگی : 7/5/70
شماره رای : 532/21
مرجع رسیدگی : شعبه 21 دیوان عالی کشور
خلاصه جریان پرونده :
در تاریخ 30/7/53 خانم (ب) با وکالت آقای (س) به طرفیت آقای (هـ) 2 – خانم (م) 3 – خانم (ت) به خواسته صدور حکم بر الزام خواندگان به حضور در دفتر خانه اسناد رسمی و انجام تشریفات راجعه به انتقال رسمی شش دانگ یک دستگاه آپارتمان واقع در طبق چهارم شمالی یک دستگاه ساختمان جزء پلاک 389 فرعی از 6299 اصلی واقع در بخش دو تهران موضوع مبایعه نامه مورخ 23/8/62 تنظیمی در دفتر بازرگانی رهبر مقوم به 500000 ریال و خسارات تقدیم دادگاه های عمومی تهران نموده که به شعبه 37 ارجاع شده و خلاصتا" توضیح داده به موجب مبایعه نامه فوق الاشعار آقای دکتر (ث) با استفاده از اختیارات حاصله از وکالتنامه رسمی شماره 6851 مورخ 7/12/44 تنظیمی در دفترخانه 153 تهران شش دانگ یک باب آپارتمان واقع در طبق چهارم قسمت شمالی یک دستگاه ساختمان به پلاک ثبتی مشروحه فوق را به بهاء پانزده میلیون و پانصد هزار ریال به وکالت از خواندگان یا خواهان مورد معامله قطعی قرار داده و موکله به مبلغ پنج میلیون ریال بدوا" پرداخت کرده و متعاقبا" در تاریخ 30/9/62 مبلغ پنج میلیون ریال نیز پرداخت کرده و ملک به تصرف موکله داده شده و برابر مندرجات مبایعه نامه مذکور در قسمت شرایط مقرر می گردد فروشنده با تهیه کلیه مدارک لازمه راجع به انتقال رسمی مورد معامله حداکثر ظرف چهار ماه پس از تاریخ امضاء مبایعه نامه مذکور در دفتر نامه 137 تهران حاضر و تشریفات ثبت رسمی معامله انجام شده به نام موکله را انجام نماید که موکله در راس موعد مقرره در دفتر خانه حاضر لکن خواندگان از حضور در دفتر خانه و انجام تعهد خودداری نموده اند در خاتمه تقاضای صدور حکم به شرح خواسته کرده و نیز تقاضای اعطاء گواهی به عنوان دفتر خانه 137 تهران دائر برحضور موکله جهت انجام ثبت رسمی معامله را دارد مستندات وی 1 – فتوکپی مصدق مبایعه نامه مورخه 22/8/62 2 – فتوکپی مجوز خرید مسکن 3 – مندرجات پرونده ثبتی 4 – فتوکپی وکالتنامه می باشد با تعیین وقت و ابلاغ به طرفین آقای (ش) با تقدیم یک برگ وکالتنامه خود را وکیل بانو (م) احد از خواندگان معرفی کرده و ضمن لایحه تقدیمی خلاصتا" اظهار داشته 1 – این دعوی طی پرونده کلاسه (63/10 – ارجاعی ) در شعبه سوم باز پرسی دادسرای ناحیه 4 تهران در جریان رسیدگی است تقاضای ملاحظه پرونده مذکور را دارد 2 – در دادخواست طرف اشاره به وکالتنامه شماره 6851-7/12/44 شده فتوکپی وکالتنامه مزبور نشان می دهد که وکالتنامه مذکور به استناد وکالتنامه شماره 18391-24/9/39 محضر 88 تنظیم شده چون وکالتنامه اخیر فقط 20 سال اعتبار داشته و مدت آن در سال 59 تمام می شده طرف ضمیمه کرده آن به پرونده خودداری کرده بنابراین تنظیم قول نامه به فرض اینکه در تاریخ 23/8/62 نوشته شده باشد فاقد اعتبار است و در خواست ابراز وکالتنامه مذکور را دارد دادگاه پرونده کیفری را مطالبه کرد و پس از رسیدگی طبق دادنامه شماره 505-13/7/64 دادگاه دعوی خواهان را ثابت تشخیص و خواندگان را موظف نموده که باحضور در یکی از دفاتر اسناد رسمی تهران سند انتقال رسال مجدد دادخواست و ضمائم برای آنان موارد استفاده از پرونده کیفری منعکس می شد و نظر به اینکه به جز فتوکپی وکالتنامه شماره 68541-7/12/64 رونوشت هیچ از یک وکالتنامه های دیگر استنادی پیوست پرونده نیست دادنامه فرجام خواسته را نقض و پرونده را به دادگاه های حقوقی یک و دو تهران ارجاع نموده است پس از وصول پرونده به شعبه 20 دادگاه حقوقی یک تهران ارجاع شده که دادگاه مذکور با تعیین وقت و ابلاغ به طرفین آقای (س) وکیل خواهان ضمن لایحه تقدیمی خلاصتا" اظهار داشته وکالتنامه های مورد اشاره در دادنامه دیوان عالی کشور در پرونده کیفری دو مضبوط است و تقاضای مطالبه آنها را کرده است و آقای (ض) با تقدیم یک برگ وکالتنامه خود را وکیل خواندگان معرفی و ضمن لایحه تقدیمی خلاصتا" اظهار داشته که سمت آقای دکتر (ح) نسبت به موکلین معلوم نگردیده و تنها قید کلمه وکالتا" بسنده شده و معلوم نیست قصد آقای دکتر (ح) کدام مدارک وکالتی بوده مضافا" به اینکه در به اصطلاح مبایعه نامه قیدیی از مالکیت موکلین نگردیده ولی چون در دادخواست تقدیمی به وکالتنامه شماره 6851-7/12/44 استناد گردیده لازم است به استحضار برساند اساسا" وکالتنامه یاد شده به استناد به وکالتنامه مع الواسطه شماره 18291 – 24/9/39 بین آقای (گ) ( به عنوان موکل و آقای دکتر (ح) به عنوان( وکیل )تنظیم گردیده که در این وکالتنامه مع الواسطه تنظیمی بین دو نفر از موکلین سپس خانم (ت)و (م) (به عنوان موکل ) و آقای (گ) ( به عنوان وکیل ) ضمن عقد خارج لازم از زمان تنظیم لغایت بیست سال معتبر بوده و در سال 59 وکالت آقای (گ) مقتضی گردیده به علاوه در آن وکالتنامه حق توکیل غیر تصریح نشده نتیجتا" آقای دکتر (ح) سمتی از بانوان مذکور نداشته و مطالب دیگر اینکه در قول نامه قید گردیده که پس از 4 ماه از تاریخ تنظیم طرفین باید در دفتر خانه حضور یافته و پس از پرداخت بقیه ثمن سند انتقال رسمی تنظیم نماید در این خصوص رویه جاری بر این است که جهت انجام تشریفات انتقال خریدار یا فروشنده یکدیگر را وسیله اظهار نامه یا تلگراف برای روز یا ساعت معین در سند قول نامه به دفتر خانه مشخص دعوت می نماید و طرف در دفتر خانه باید تامین دلیل نماید در حالیکه در دادخواست عنوان شده مورث خواهان ها به تنهایی در دفتر خانه باید تامین دلیل نماید در حالیکه در دادخواست عنوان شده مورث خواهان ها به تنهایی در دفتر خانه حاضر شد ولی موکلین امتناع کرده اند حال در صورتی که مبایعه نامه به امضای موکلین تنظیم شده بود در این احتمال وجود داشت که موکلین از زمان حضور در دفتر خانه آگاه بوده باشند ولی مبایعه نامه توسط وکلیه (به اصلاح ) موکلین تنظیم شد و احتمالا"وکیل نیز شاید در این خصوص سوء نظر داشته چگونه می توانستند از زمان حضور در دفتر خانه اطلاع یابند و در خاتمه رد دعوی خواهان ها را تقاضا کرده است و آقای (س) نیز با تقدیم یک برگ وکالتنامه خود را وکیل آقای (ق) و دوشیزه (ى) جانشینان خواهان متوفاه معرفی کرده طبق صورتجلسه مورخ 29/2/66 پس از توضیحات وکلای طرفین دادگاه پرونده کیفری را مطالبه نموده و به وکیل خواهان ابلاغ شده که رونوشت مصدق وکالتنامه شماره 1829-23/9/39 و 5417-23/12/23 را جهت ملاحظه به دادگاه تقدیم نماید و خانم (ت) نیز لایحه ای تقدیم کرده که خلاصتا" اظهار داشته وکالتی به دکتر (ث) جهت فروش ملک نداده و ایشان از موقعیت خود سوء استفاده کرده پرونده کیفری نیز واصل شده که مورد ملاحظه دادگاه قرار گرفته و سر انجام دادگاه پس از کسب نظر آقای مشاور مالکیت خواندگان را در رقبه مورد دعوی محرز و دعوی خواهان را ثابت تشخیص و اظهار نظر با الزام خواندگان به حضور لیکن از دفاتر اسناد رسمی و انتقال مبیع داده شده است خواندگان با وکالت آقای (ض) به نظریه مذکور اعتراض کرده اند که به دیوان عالی کشور ارسال و به شعبه 21 ارجاع شده و شعبه مذکور خلاصتا" اظهار نظر کرده که دادگاه بر حسب رای وحدت رویه شماره 17-18/6/65 می بایستی حکم صادر کند نه نظر و اشکالاتی نیز در مورد نظریه بوده که ارشادا" متذکر شده است و به لحاظ قابل طرح نبودن نظریه مذکور در دیوان عالی کشور پرونده را اعاده نموده که پس از وصول آن دادگاه در وقت فوق العاده تشکیل جلسه داده و پس از کسب نظر آقای مشاور خلاصتا" چنین رای صادر کرده است (… با توجه به استناد مالکیت موکلین آقای(گ) که نامبرده اخیر الذکر نیز طی وکالتنامه شماره 4851 مورخ 7/12/64 به آقای دکتر (ث) تفویض وکالت نموده است مالکیت خواندگان را در رقبه مورد دعوی محرز می داند و با توجه به وکالت داده شده از طرف خواندگان به آقای (گ) و تفویض وکالت از طرف ایشان به آقای دکتر (ث) بر انجام هر نوع معامله از خرید و فروش و غیره و با توجه به وکالتنامه های بانوان (م) و (ت) به شماره های 1839-24/9/39 و 5417 مورخ 23/12/64 که طی وکالتنامه 52341 مورخ 16/1/54 تمدید گردیده است و با توجه به وکالتنامه هایی که (الف) به شماره 15025 مورخ 7/2/37 که شماره 604 مورخ 18/5/43 تمدید گردیده است و با توجه به اینکه خواندگان وکیل خود را عزل ننموده اند با توجه به مبایعه نامه مورخه 23/8/64 فیما بین آقای (ث) و خانم (ب) ادعای خواهان و قائم مقام او محرز است به استناد ماده 194 قانون مدنی حکم به الزام خواندگان به حضور در یکی از دفاتر اسناد رسمی و انتقال مبیع داده می شود و چون حسب مبایعه نامه مذکور به مبلغ 5300000 ریال در هنگام تنظیم سند باید توسط خریداران (خواهان ) پرداخت شود هنگام تنظیم سند مبلغ مذکور توسط قائم مقام و وزارت خواهان باید به خواندگان پرداخت شود ) خواندگان با وکالت آقای (ض) ا زدادنامه مذکور تجدید نظر خواهی کرده اند و ضمن لایحه پیوست خلاصتا" متعرض گردیده که دادگاه به ایرادات وی در مورد عدم سمت وکالت آقای(ث)توجهی نکرده و بنابراین انجام معامله از ناحیه وی به وکالت از خواندگان معامله فضولی بوده که مورد قبول و تنفیذ آنان نیست به علاوه نیست و به علاوه آقای (گ) حق توکیل به غیر نداشته که مبادرت به لایحه جوابیه از طرف آقای وکیل تجدید نظر خواندگان گردیده که دادخواست و لایحه پیوست آقای وکیل تجدید نظر خواهان و لایحه جوابیه آقای وکیل تجدید نظر خواندگان هنگام شور قرائت خواهد شد اینک در وقت بالاهیات شعبه تشکیل است پس از قرائت گزارش آقای … با بررسی محتویات پرونده مشاوره نموده و چنین رای می دهد .
بسمه تعالی
رای – اولا" اعتراضات آقای وکیل تجدید نظر خواهان به دادگاه شماره 162-31/3/69 صادره از شعبه 20 دادگاه حقوقی یک تهران در مورد انتقال سهمی آقای (هـ) با توجه به اختیارات آقای (گ) در وکالتنامه تفویضی از ناحیه آقای (هـ) دایر به توکیل به غیر و انجام معامله از ناحیه آقای دکتر (ت) وارد نیست و با توجه به محتویات پرونده و دلائل و دعوی و استدلال دادگاه دادنامه تجدید نظر خواسته به استناد بند ب ماده 10 قانون تعیین موارد تجدید نظر احکام و نحوه رسیدگی آنها تایید می گردد ثانیا" اعتراضات آقای وکیل تجدید نظر خواهان با آن قسمت از دادنامه مذکور د رمورد سهمی بانوان (م) و خانم (ت) وارد است زیرا اگرچه دادگاه به استناد به وکالتنامه 53241 – 16/1/54 استدلال نموده که حق توکیل به غیر از ناحیه موکلان به وکیلشان آقای(گ) تفویض گردیده لیکن فتوکپی وکالتنامه مذکور پیوست نیست و عنوان گردیده که در پرونده کیفری مضبوط است و اقتضاء داشته که یا فتوکپی آن را از پرونده مذکور اخذ و پیوست می شد و یا اینکه دادگاه آن را ملاحظه و خلاصه آن را از پرونده کیفری استخراج می نمود علیهذا دادنامه تجدید نظر احکام و نحوه رسیدگی آنها نقض و پرونده جهت رسیدگی به شعبه دیگر دادگاه حقوقی یک تهران ارجاع می گردید .

مرجع :
کتاب وکالت و عقد ضمان و احکام راجع به آن
تالیف یدالله بازگیر , انتشارات فردوسی , چاپ گیتی , 79


نوع : آراء و نظریات

شماره انتشار : 532

تاریخ تصویب : 1370/05/07

تاریخ ابلاغ :

دستگاه اجرایی :

موضوع :

منبع : وب سایت قوانین دات آی آر (معاونت آموزش دادگستری استان تهران)

    

قانون های مرتبط

مشترک شدن در خبرنامه!

برای دریافت آخرین به روز رسانی ها و اطلاعات ، مشترک شوید.