×

طبق نوشته عادی معامله محقق گردیده است و مورد آن از بخشنامه شورایعالی قضائی خروج موضوعی دارد

طبق نوشته عادی معامله محقق گردیده است و مورد آن از بخشنامه شورایعالی قضائی خروج موضوعی دارد

طبق-نوشته-عادی-معامله-محقق-گردیده-است-و-مورد-آن-از-بخشنامه-شورایعالی-قضائی-خروج-موضوعی-دارد

وکیل


تاریخ رسیدگی : 19/8/65 شماره رای : 457/22 مرجع رسیدگی : شعبه 22 دیوانعالی کشور
خلاصه جریان پرونده :
در تاریخ 7/7 /60 وکیل فرجامخواه بطرفیت فرجامخوانده دادخواستی بخواسته رسیدگی وصدور حکم به الزام خوانده نسبت به حضور در دفتر اسناد رسمی وتنظیم وامضاء سند انتقال پلاک 1186- 152 واقع در سیاه کلان ها کرج با منظور داشتن کلیه مخارج ومبالغی که موکل متحمل گردیده است . تسلیم دادگاههای عمومی حقوقی کرج نموده ودر آن چنین توضیح داده است که در تاریخ 28/12/55 بنیاد پهلوی سابق بنیاد علوی فعلی پلاک 1186- 153 سیاه کلان کرج را بمبلغ یکصد وپنجاه ودومیلیون ریال بآقایان ((الف )) و((ب ))قولنامه نموده که فتوکپی قولنامه مذکور پیوست تقدیم است وبنیاد پهلوی از کل ارزش مورد معامله مبلغ 000/000/15 ریال را طی چک شماره 811275 –28/12/55 دریافت داشته است وطبق این قولنامه خریداران تعهد نموده اند که تتمه بهاء مورد معامله باین ترتیب پرداخت خواهد شد که حین انجام معامله وانتقال یک ثلث باقیمانده وجه و الباقی بصورت 2 قسط ششماهه پرداخت خواهد شد وفروشنده نیز ذیل همان قولنامه تعهداتی نموده که متاسفانه به هیچیک از آن تعهدات عمل ننموده در 28/6/58 000 آقای ((الف )) یکی از خریداران کلیه حقوق خود را درمورد پلاک فوق الذکر بموکل واگذار نمود فتوکپی مصدق نامه آقای ((الف )) پیوست تقدیم است وموکل بآن نامه که حاکی از واگذاری حقوق آقای ((الف )) است بایشان اکتفا ننمود وبرای تعقیب قضیه واستیفاء حقوقش وکالتی نیز از آقای (( الف )) اخذ نمود که در واقع هم اصالتا" وهم وکالتا" بتواند حقوقش را استیفاء نماید که فتوکپی وکالتنامه مذکور پیوست تقدیم است آقای ((ب )) احد از امضاء کنندگان قولنامه با بنیاد پهلوی سابق نیز بموجب نامه فروش مورخ 000 کلیه حقوق خود را در مورد قولنامه ای که بنیاد علوی داشته است بموکل واگذار نموده است وعلاوه بر آن وکالتنامه رسمی جامع ومانعی در مورد حقوق مندرج در قولنامه ودیگرامور مربوطه بشماره 6970- 31/3/57 بموکل تفویض اختیارات نموده است علاوه بر بنیاد علوی طی نامه های رسمی متعدد از جمله نامه شماره 130 مورخ 21/1/58 و 8229 – 21/11/59 وهم دادگاه انقلاب اسلامی کرج طی نامه ها ومکاتبات شماره 1013- 30/1/60 اقرار صحیح بمحق بودن وذیقسمت بودن موکل در مورد قولنامه فوق الذکر نموده اند وبنحو قاطع موکل را در مکاتبات رسمی خود که فوقا" اشاره شده است مخاطب قرار داده اند با توجه به این سوابق وبا توجه به سوابقی که در مورد موکل در پرونده پلاک فوق در بنیاد علوی مضبوط است وبا توجه به حقوق شرعی وقانونی که برای موکل در مورد پلاک یاد شده ایجاد شده است واز نظر حقوق مدنی وفقه امامیه تنفیذ مطالب مطروحه ناشیه از قولنامه وتسری کامل حقوق مکتسبه موکل است حسب تصمیمی که بنیاد علوی طی نامه شماره 5- 8229 بعنوان دادسرای انقلاب اسلامی کرج اعلام نموده وبر اساس آن ضوابط آمادگی خود رااعلام داشته که می تواند پلاکهای یاد شده را بخریداران ودر صورت موافقت بعدی آن بنیاد بدیگر مستضعفان واگذار نماید النهایه چون بنیاد علوی تاکنون اقدامی در جهت انتقال قطعی ورسمی پلاک یادشده بموکل را ننموده است رسیدگی وصدور حکم باالزام خوانده نسبت به انتقال پلاک 153/ 7786 سیاهکلان کرج بموکل مورد تقاضا است وجهت تقدیم مخارجی که موکل در پلاک مذکور جهت قابل استفاده شدن زمین که حسب تصمیم بنیاد مجاز در آن بوده نموده است جلب نظر کارشناس وسپس صدور حکم محکومیت خوانده مورد تقاضا است .مستندات 1 – فتوکپی که مصدق وکالتنامه 2- فتوکپی مصدق قولنامه مورخ 28/12/55 بنیاد پهلوی سابق 3-فتوکپی مصدق رونوشت وکالتنامه رسمی آقای ((ب )) بشماره 6970- 31/3/57 4- فتوکپی مصدق قرار نامه وکاغذ فروش مورخ 24/4/58 آقای ((الف )) بموکل 5- فتوکپی مصدق نامه فروش پلاک مذکور در قولنامه بنیاد توسط آقای (( ب ))بموکل 6- فتوکپی مصدق نامه شماره 5/495 /3916 بنیاد علوی خطاب به کمیته اسلامی گوهردشت کرج 7- فتوکپی مصدق نامه شماره 120 مورخ 21/11/59 بنیاد علوی خطاب به دادسرای انقلاب کرج 8- فتوکپی مصدق نامه شماره 5- 8229 مورخ 21/11/59 بنیاد علوی به دادسرای انقلاب اسلامی کرج 9- فتوکپی مصدق نامه شماره 1093- 30/1/60 دادسرای انقلاب اسلامی کرج به فرماندهی پاسگاه ژاندارمری گوهر دشت 10-فتوکپی مصدق اظهار نامه شماره 13337 –1/6/60 خطاب به بنیاد علوی . رسیدگی به این پرونده به شعبه سوم دادگاه عمومی حقوقی ارجاع گردیده وشعبه مزبور با تعیین وقت ودعوت طرفین ورد آقای ((ج )) وکیل دادگستری بوکالت از بنیاد علوی تشکیل جلسه مورخه 29/9/60 واستماع اظهارات وکیل خواهان بشرح دادخواست تقدیمی واستماع دفاعیات وکلی خوانده به این شرح که نظر شورای حقوقی بنیاد مستضعفان بر اینستکه سند مستند دعوی مشمول قانون ثبت اسناد می باشد وقانونا" قابل ترتیب اثر نیست نظر شخصی بنده بطوریکه در تمام طول عمر هرجا حقی را احراز کرده ام صریحا" اظهار نظر کرده ام مخالف رای شورای حقوقی مذکور است که در این باب مکاتبه ومذاکره جریان دارد وتاکنون به نتیجه قطعی منتهی نشده ولی بفرض اینکه شورای حقوقی بنیاد مستضعفان هم نظر بنده را تایید نماید یک مانع قانونی وجود دارد زیرا دادستانی انقلاب اسلامی ایران طبق بخشنامه که تمام ثبت اسناد ودفاتر رسمی ابلاغ کرده وکالتنامه های تنظیمی خارج را بی اعتبار معرفی نموده وبهمین جهت دفاتر اسناد رسمی از تنظیم اسناد معامله که وکالتنامه آن در خارج از ایران تنظیم شده امتناع می نماید در این باب شرحی به دادسرای مذکور نوشته وتقاضا کرده اجازه دهند این معامله انجام بشود تصور می کنم تاچند روز بعد پاسخ مثبت دریافت دارم وچون تنظیم سند در وضع فعلی غیرممکن می باشد وباحتمال قوی نظر بنده هم در مذاکره ومکاتبه با بنیاد مستضعفان تایید خواهد شد تجدید جلسه را تقاضا دارم تا بلکه بتوانم بطریقی باین موضوع خاتمه دهیم واستماع اظهارات وکیل خواهان در پاسخ وکیل خوانده به این شرح اولا" تجدید جلسه می یابد با موافقت خواهان که در آن صورت وجهه قانونی وجود دارد چون اینجانب اختیار چنین کاریرا ندارم چنانچه مایل باشد می تواند شخصا" مراتب را بدادگاه اعلام دارد ثانیا" استناد همکار محترم به موادیادشده قانون ثبت در مواردی است که انفعال قطعی شده باشد وچنانچه چنین عملی می شد محتاج به مراجعه مقامات قضایی نبود وتقدیم دادخواست بمنظور الزام خوانده بانجام تعهدات خود می باشد ثالثا" بخشنامه نمی تواند مغایر قانون باشد وقطع نظر از این موضوع با توجه به مستندات تقدیمی در دادخواست موکل صاحب حق است نه صرفا" وکیل واشاره بوکالتنامه های رسمی وغیر رسمی که وکالتنامه رسمی آن در ایران تنظیم گردیده است برای روشن شدن بیشتر مقامات قضائی چنانچه کلا" در برابر حقوق مکتسبه موکل بنحو صریح وبدون درگیری در تشریفات دادرسی مقرهستند جای بسی خوشوقتی است که ارگانهای محترم دولتی وانقلابی با این عمل الگویی در مسیر تمکین در مقابل حق وحقیقت در جامعه انقلابی ما باشند علیهذا ضمن تکرار مطالب فوق تقاضای رسیدگی دارم واستماع اظهارات مجدد وکیل خوانده به این قرار که اظهار همکار محترم در اطراف مقررات ثبتی بر خلاف تصریح قانونی است چه آنکه در 46 قید گردیده کلیه معاملات واسناد راجع به اموال غیر منقول باید در دفتر اسناد رسمی به ثبت برسد وطبق دادگاه ها از پذیرفتن اسناد عادی در این قبیل موارد ممنوع گردیده اند اینکه فرمودند قرارداد مشمول این ماده نیست تصور می کنم توجه دقیقی مبذول نداشته اند چه آنکه قرار داد مزبور برای معامله یکصد هزار متر زمین واقع گردیده واما اینکه گفتند بخشنامه نمی تواند ناقض قانون باشد بنده اصولا" با این نظر موافقم ولی توجه نکردند که دوره انقلاب است ودادستان کل انقلاب جمهوری اسلامی این بخشنامه را صادر کرده ودر دفاتر اسناد رسمی وثبت اسناد اجرا می شود وبهمین جهت به فرض اینکه بنده هم تصدیق کنم که حق ایشان است تنظیم سند ممکن نیست وبهترین طریق عملی است که انجام داده ام یعنی از دادستانی انقلاب تقاضا کردم نسبت به این موضوع اجازه صادرکنند وتصور می کنم که عمل من متضمن حفظ منافع ایشان هم هست واینکه فرمودند اگر من اقرار واذعان کنم تمام ارکان دعوی صحیح است باید بعرض برساند که وکالت در اقرار ندارم وهمانطورکه عرض کردم شورا ی حقوقی بنیاد مستضعفان سند مزبور را قابل پذیرش نشناخته وچون نظر بنده غیر ا ز نظر شورا بوده ومشغول مذاکره ومکاتبه هستم بلکه بصورت مطلوبی باین اختلاف خاتمه داده شود واقدام خواهان در این موقع بموافقت یا تجدید جلسه وتصمیم دادگاه برتجدید جلسه وصدور دستور تعیین وقت دیگر ودعوت وکلای طرفین وتشکیل جلسه مورخه 16/12/1360 در غیاب وکلای طرفین ورسیدگی لوایح تقدیمی آنان وتقاضای تجدید وقت دیگر ازناحیه وکیل بنیاد بعلت عدم حصول نتیجه از مذاکرات وی وبنیاد وتقاضای صدور حکم مقتضی از ناحیه وکیل خواهان وتصمیم دادگاه براجابت تقاضای وکیل بنیاد ودستور تجدید وقت دیگر وتعیین آن ودعوت طرفین بآن که بتاریخ 20/4/61 تشکیل ودر صورتجلسه تنظیمی خلاصتا" چنین آمده است که وکیل بنیاد بجهت تایید استناد خود به بخشنامه فوق الشعار ورفع اشکال دراین مورد اقدام بمکاتبه با دادسرای انقلاب جمهوری اسلامی ایران نموده وتاکنون نائل به پاسخ موعود نگردیده ومجددا" تقاضای تجدید جلسه مزبور می نماید که با صدور دستور تعیین وقت مجدد ودر این خلال تبدیل شعبه دوم مزبور بشعبه دوم دادگاه کرج جلسه مورخه 14/4/62 تشکیل وپس از استماع توضیحات آقای ((ج )) وکیل خوانده به این شرح بطوریکه در جلسه اول توضیح داده شد شورای حقوقی سندمستند دعوی را مشمول قانون ثبت دانسته وچون سند مزبور قولنامه ومتضمن تعهداتی از طرف بنیاد پهلوی سابق می باشد ومندرجات آن مورد قبول اداره موکل واقع گردیده ودراطراف آن نامه هایی هم صادر کرده بنظر اینجانب استناد قانون ثبت بیمورد بوده وچون دادسرای انقلاب از ارسال پاسخ خودداری نموده واداره موکل نیز صدور حکم مقتضی را تقاضاکرده بنده نیز صدور قانونی را تقاضامی کنم واضافه می نماید که منافع اداره موکل نیز مقتضی صدور حکم می باشد .دادگاه به این شرح اتخاذ تصمیم می نماید ( مقررمی دارد دفتر اقدامات زیرا بدون تعیین وقت رسیدگی انجام دهد : 1- وضعیت ثبتی پلاک 1186 –152 سیاهکلان باقید مساحت استعلام وراجع به نقل وانتقال آن اعلام نظر نمایند 2- پرونده مربوط به سابقه معامله پلاک مورد ادعا را در سیاهکلان بین ((د)) و((الف )) با بنیاد پهلوی سابق مطالبه نماید 3- بخواهان اخطار نمایید چنانچه وکالتی از آقای ((الف )) دارد ارائه دهد وتذکر داده شود که اگر میخواهد از طرف خریداران اولیه عمل باید به وکیل رسمی دادگستری وکالت دهد والا صرفا" بعنوان اصیل در محاکمه شرکت نماید وهمچنین توضیح دهد تقاضای انتقال ملک بنام موکلین خود دارد یا اصالتا" تقاضای انتقال ملک را بخود دارد با انجام دستور مزبور ووصول پاسخ اداره ثبت وتشکیل جلسه مورخه 21/9/62 که بحکایت صورتجلسه تنظیمی آقای ((ه)) با ابراز وتسلیم وکالتنامه از آقای ((د)) دردادگاه حضور بهمرسانیده وچنین اظهار داشته است که اولا" 000 چون قبلا" وکیل دیگر تمبر مالیات زده لذااینجانب از ابطال تمبر مالیات معاف هستم ثانیا" در مورد توضیحی که دادگاه محترم متوجه نکته مورد توضیح گردیده واین جلسه را برای روشن شده آن تشکیل ودعوت فرموده با استحضار عالی می رساندکه الحق موضوعی بوده که می بایستی در جلسه اول روشن گردد النهایه بنظر می رسد که متصدیان سابق دادگاه توجهی به آن نفرموده بودند ودر این مومرد به عرض می رساند که در تنظیم دادخواست مسامحه در تعبیر شده است واساسا" لازم نبوده است که درستون نام خواهاد موکل اینجانب را اصالتا" از طرف خود و وکالتا" ( احیانا" ) از طرف آقایان ((الف )) و((ب )) بعنوان مدعی معرفی شود وچنانچه اعضای محترم دادگاه متن دادخواست را ملاحظه بفرمایند صریحا" قید شده که آقایان نامبرده که طرف معامله بنیاد علوی فعلی بوده اند حق وحقوق خود را کلا " بموکل واگذار وکنار رفته اند وبنظر می رسد با این عمل ایشان اساسا" حق طرح چنین دعوایی را ندارند تا کسی وکالتا" نیز نام آنانرا عنوان کند ومدارک انتقال آنان بضمیمه دادخواست تقدیم دادگاه شده است ووکالتنامه ای که موکل از یکی از آنان گرفته وضمیمه دادخواست ملاحظه می فرمایید فقط به منظور محکم کاری معامله خودش با اوبوده است ولزومی نداشته که در این دعوی بعنوان مدرک تقدیم شود لذا بدینوسیله داخواست تصحیح می شود دادگاه محترم نام آقایان (( الف )) و((ب )) را از ستون خواهانها محذوف تلقی فرمایند ومدعی پرونده کلا موکل است وبنیاد محترم خوانده نیز در اولین جلسه متشکله دادگاه ولایحه آن که بعدا" فرستاده اساس حق را مورد تایید قرارداده وبرای اینجانب معلوم نشد که باز بحث در مورد وکالتنامه واینکه بموجب بخشنامه دادسرای کل انقلاب معامله با وکالتنامه جائز نیست برای چه بوده است با تقدیم سند مالکیت ملک که اصل آن در اختیار موکل است وصورت مفصل تفکیک نامه که باز اصل آن نزد موکل است ونامه شماره 999- 22/7/59 شهرداری گوهردشت ونامه شماره 23278- 29/7/59 سازمان اراضی شهری مبنی بر اینکه این زمین خارج از محدوده 25 ساله شهری وربطی به شهرداری ندارد تقدیم می شود وتقاضا دارم حکم به الزام خوانده به تنظیم سند رسمی درحق موکل صادر شود واضافه می نمایدکه این ملک اکنون زمین بیاض نیست بلکه به خانه های مستحدثه وخیابان وشهرکی تبدیل شده است وعرض دیگری نیست 000 واخذ تصمیم دادگاه مبنی بر اخذ توضیح از وکیل خواهان در مورد اینکه اولا" نیابت تولیت بنیاد پهلوی در سال 1355 با چه کسی بوده است وثانیا" توافق نامه مذکور را نیابت تولیت امضاء کرده است یا نه چون توافقنامه مذکور در راین قسمت ناخوانا است ودر آن نیز قید گردیده (این توافقنامه پس از تصویب مقام نیابت تولیت بنیاد پهلوی ووصول وچه بهتر قسط فوق ( مبلغ پانزده میلیون ) معتبر خواهد بود)وتشکیل جلسه مورخه 23/12/62 باحضور خانم ((و)) بوکالت از طرف بنیاد علوی وحضور آنان ((ه)) واستماع توضیحات ایشان به این شرح که نیابت تولیت در آن موقع یعنی در زمان رژیم سابق آقای ((ز)) بوده است واین معامله بتصویب نامبرده رسیده منتهی اصل آن نزد بنیاد علوی (خوانده) است وچون بنیاد علوی با این معامله وجریان این پرونده وصدورحکم کاملا" موافق است وبا انجام معامله وجه زمینی که آن موقع فروخته شده ودر تصرف موکل وعده ای است که الان خانه ساخته اند وبقیه وجوه معامله به بنیاد پرداخت می شود لذا برای تسریع در رسیدگی قضایی بنیاد فتوکپی گزارش مورخ 28/12/55 را که وکیل بنیاد ( خانم ((و)) ) تطبیق وتعدیل کرده اند به موکل داده اند که تقدیم دادگاه شود وعین فتوکپی مزبور تقدیم می شود بطوریکه ملاحظه می فرمایید نیابت تولیت وقت موافقت صریح خود را باجمله (آقای مهندس ((ت )) با این توضیح موافقت حاصل است اقدام فرمایید امضاء 28/12/55 ) 000 اعلام داشته است 000 سرانجام ختم رسیدگی اعلام وبشرح دادنامه شماره 227 چنین انشاء رای می نماید ( در مورد دعوی آقای ((د)) با وکالت آقای ((ه)) بطرفیت بنیاد علوی به خواسته صدور حکم به الزام خوانده به انتقال رسمی پلاک 1186 –153 که قطعی زمینی بمساحت یکصدهزار متر مربع در سیاهکلان حوزه شش شهرستان کرج می باشد نظریه مستندات تقدیمی چون قرارداد فروش منعقده بین آقایان (( ب ))و((الف )) خریدار وآقای مهندس ((ت )) نماینده بنیاد پهلوی سابق وگزارش مشارالیه به نیابت تولیت بنیاد پهلوی ( مورخه 28/12/55 ) وموافقت مقام مزبور با قراردادفروش جمعا" حکم قولنامه راداشته نه عقد قطعی بیع بنا مراتب طبق بخشنامه 60596/1 –6/2/62 شورای عالی قضایی برمبنای نظریه فقهای محترم شورای نگهبان قولنامه ابتدایی که تعهد به انجام آن ضمن عقد لازمی شرط نشده باشد لازم الوفا نمی باشد دادگاه مستند مزبور را بیع قطعی ولازم وعقدی تعهد آور ولازم الوفاتر تلقی ننموده وحکم به رد دعوی صادر می نماید 000 )وکیل خواهان بدون در مهلت قانونی با تقدیم دادخواست فرجامخوامی بدفتر دیوانعالی کشور از دادنامه مزبور فرجامخواهی نموده ودر لایحه پنج صفحه ای خود ضمن اعتراض بر دادنامه وتقاضای نقض آن آورده است که 000 وبسیاری از فقیهان معروف در اسلام به قراردادهای آزاد وبی نام وشرط ابتداییه قائل به حجیت بوده وآنها را مانند عقود معینه لازم الوفا می دانند وشورایعالی قضائی در بخشنامه خود از نظریه فقهای مخالف شروط ابتداییه پیروی نموده 000 بخلاف آن قانون مدنی که مطابقت با اصول فقه اسلامی بوسیله پارلمان اسلامی وفقهای شورای نگهبان تایید شده است در ترقیم وبرخی از مواد پراکنده دیگر نظریات فقهایی را مورد عنایت قرارداده که بین عقود معینه وغیر معینه ( قرار دادهای آزاد ) فرقی قائل نشده 000 ودر قسمت دیگر آن آورده است و000 اما اساس بحث در اینستکه معامله واقعه نسبه به شروط ابتداییه خروج موضوع دارد وبالکل هیچ گونه ربط وارتباطی میان آنها نیست 000 ازناحیه وکیل فرجامخواه لایحه ای پاسخیه واصل که به هنگام شور قرائت خواهدشد .پس از تکمیل پرونده وارجاع به این شعبه اینک هیئت شعبه در تاریخ بالا تشکیل است وبابررسی محتویات پرونده ومشاوره به شرح زیر رای می دهد :
رای
(( اعتراضات فرجامی وکیل فرجامخواه بر دادنامه فرجامخواسته وارد است زیرا در شرائطی که طبق قولنامه مورخ 28/11/55 ازطرف بنیاد پهلوی سابق یک قطعه زمین واقع در سیاهکلان کرج به آقایان (( ب )) و((الف)) ازقرار هرمتر مربع 1520ریال واگذارگردیده وخریداران چکی به مبلغ پانزده میلیون ریال ازبابت ثمن معامله پرداخت کرده اند ونیز در شرائطی که مقرر بوده پس از عملی شدن تفکیک ثبتی قطعات ترتیب مبادله که سند قطعی فروش داده شود واز طریقی دیگر معامله مذکور طبق نوشته مورخ 28/12/55 آقای مهندس (( ت )) از جانب نیابت تولیت بنیاد پهلوی سابق تاییدگردیده ومعامله مذکور موردتایید بنیاد علوی کرج نیز می باشدبنابراین وقوع بیع یا قرار داد انتقال به کیفیت مذکور محرزبوده ودادنامه فرجامخواسته که بر خلاف حق وقانون صدور یافته ومورد آن از بخشنامه شورایعالی قضایی خروج موضوعی دارد ))نقض وپروند بدادگاه حقوقی یک کرج جهت رسیدگی مجدد به دعوی آقای ((د)) ارجاع می گردد .

نوع : آراء و نظریات

شماره انتشار : 457

تاریخ تصویب : 1365/08/19

تاریخ ابلاغ :

دستگاه اجرایی :

موضوع :

منبع : وب سایت قوانین دات آی آر (معاونت آموزش دادگستری استان تهران)

    

قانون های مرتبط

مشترک شدن در خبرنامه!

برای دریافت آخرین به روز رسانی ها و اطلاعات ، مشترک شوید.