×

خوانده نسبت به شرط تعهد خود که در حین عقد بیع بین مامقرر شده بود اقدام ننموده لذا بیع مستنبط ازمواد399-400و401 ق 0م باطل و قابل فسخ است

خوانده نسبت به شرط تعهد خود که در حین عقد بیع بین مامقرر شده بود اقدام ننموده لذا بیع مستنبط ازمواد399-400و401 ق 0م باطل و قابل فسخ است

خوانده-نسبت-به-شرط-تعهد-خود-که-در-حین-عقد-بیع-بین-مامقرر-شده-بود-اقدام-ننموده-لذا-بیع-مستنبط-ازمواد399-400و401-ق-0م-باطل-و-قابل-فسخ-است
تاریخ رسیدگی : 16/4/1373
شماره دادنامه : 194و195
مرجع رسیدگی : شعبه 18دیوانعالی کشور

خلاصه جریان پرونده :
1- در تاریخ 12/12/679 آقای (ع ) دادخواستی بطرفیت آقای (م ) به خواسته الزام خوانده به ثبت رسمی زمین پلاک 16 فرعی از129از11و19 اصلی بمساحت دویست مترمربع مقوم بدو میلیون و پانصد هزارریال و هزنیه دادرسی تسلیم داشت که رسیدگی به شعبه سوم دادگاه حقوقی یک کرمانشاه ارجاع و بکلاسه 69/907 ثبت شده و بشرح دادخواست توضیح داده است که : (خوانده طبق قولنامه مورخ 3/7/66قطعه زمینی بمساحت دویست مترمربع پلاک 61 فرعی 129 از11و19 اصلی واقع در جنب ناسیونال فاز یک فرهنگیان به بیع قطعی در ستون خواسته باینجانب فروخته وجه آنرا نقدا" پرداخته ام با هزینه سرسام آور دو فروش مایحتاج زندگی آنرا تبدیل بساختمان نموده و در آن ساکن هستم طی اظهارنامه شماره 9/35-20/8/69 بخوانده اخطار نموده ام برای ثبت رسمی حاضر شود خواند و رسیدگی و صدور حکم محکومیت خوانده را به ثبت رسمی مودر معامله با هزینه دادرسی مورد تقاضا است اصل اظهار نامه و تفوکپی قولنامه ضمیمه است ) دادگاه مرجوع الیه ضمن تعیین وقت طرفین را برای رسیدگی دعوت نموده است خواهان لایحه ای داده که بشماره 544-11/2/70 ثبت شده و تقاضای الازم خوانده را به تنظیم ]سند[ خواستار شده است و آقای خوانده نیز لایحه ای داده که بشماره 1430-60/4/70 ثبت شده ومدعی شده که طبق سند شماره 13444-21/9/68 واگذاری زمین از طرف زمین شهری بمدت پنج سال هم ازانتقال ممنوع می باشد و بعلاوه طبق قولنامه مورخ 3/7/66 و تعهدنامه 3/7/66خریدار تعهد نموده است اگر وامی دریافت نموم اقساز آنرا خریداربپردازد که از پرداخت اقساط خودداری کرده است ومن هفده قسط پرداخته ام لذا قرارداد قابل فسخ است.
2- در تاریخ 8/4/70آقای (م ) دادخواستی بطرفیت آقای (ع ) بخواسته تقاضای ابطال مبایعه نامه مورخ 3/7/66 و تعهدنامه مکمل مبایعه نامه مورخ 3/7/66 بعنواندعوی تقابل در پرونده کلاسه 69/907 شعبه سوم حقوقی یک کرمانشاه مقوم بدو میلیون و پانصد هزار ریال و هزینه دادرسی تسلمی داتشه که رسدیگی به شعبه سوم دادگاه حقوقی کرمانشاه مقوم بدو میلیون و پانصد هزار ریال و هزنیه دادرسی تسلیم داشته که رسیدگی بشعبه سوم دادگاه حقوقی کرمانشاه ارجاع و بکلاسه 70/201ح /3 ثبت شده و بشرح دادخواست توضیح داده است که (بموجب مبایعه نامه 3/7/66 اینحانب ششدانگ یک باب ساختمان نیمه کاره را بخوانده فروختم و بموجب تعهدنامه مکمل مبایعه نامه قرارشدمشخصات بنام خودم برا یتکمیل ساختمان رااز بانک رفاه کارگران وام بگیرم ولی اقساطش را خوانده پرداخت کند که در تعهدنامه 3/7/66 خوانده صراحتا" نسبت بپرداخت اقساط متعهد شده است که اینجانب وام را دریافت ودر اختیار خوانده گذاردم که خوانده از زمان دریافت وام نسبت بپردغاخت حتی یک فقره قسط اقدام ننموده خودم مشخصات نسبت بپرداخت کلیه اقساط تا استهلاک کل وام اقدام کردم فلذا خوانده نسبت به شرط تعهد خود که در حی عقد بیع ما مقرر شده بود اقدام ننموده لذدا بیع مستنبط از مواد 399و400و401 قانون مدنی باطل و قابل فسخ است از سوئی زمین ساختمان مورد معامله بشرح سند شماره 13444-21/9/68 از سوی اداره کل زمین شهری استان باختران باینجانب واگذار شده بموحب شاره مقرر ومذکور در سن صادره اینجانب حق هیچگونه معامله ای نسبت به زمین مذکور نداشه ام و ماده 348 قانون مدنی هم این چنین معاملاتی را که خلاف قانون باشدباطل می داندولذا از این نظر هم ماده 348 قانون مدنی هم این چنین معاملاتی را که خلاف قانون باشد باطل می داندو لذا از این این نظر هم معامله قابل فسخ است علیهذا تقاضای صدور حکم بابطال بیع نامه مذکوروتعهدنامه ضمیمه دارم این دادخواست را مستندا" بماده 284و285و288 از قانون آئین دادرسی مدنی بعنوان دعوی متقابل مطرح و تقدیم می نمایم با عنایت باینکه دعوی از نظر اطراف دعوی حدت اصحاب دارد و موضوعا" هم با هم مرتبط است تقاضی انضامام دو پرونده و رسیدگی توامشان را در یک شعبه از محاکم حقوقی یک دارم )
در تاریخ 8/4/70 جلسه دادگاه در مورد پرونده کلاسه 69/907 با حضور خواهان پرونده آقای (ع ) تشکیل شده و با ملاحظه لایحه طرفین واستماع اظهراات خواهان و اسقاط حق حضور او برای استماع تصمیم دادگاه طبق صورتمجلس تنظیمی حدود یکساعت پس از خروج خواهان از دادگاه دادخواست تقابل کلاسه 70/201 واصل شده است و دادگاه بعلت لزوم رسدیگی توام دو پرونده بلحاظ ارتباط کامل با یکدیگر مقرر داشته است که ضمن توام نمودن دو پرونده و تعینی وقت طرفین را برای رسدیگی دعوت نمایند و در اخطاریه طرفین قیدشوداصل قرارداد مورخ 3/7/66را برای ملاحظه دادگاه بیاورند آقای (م ) لایحه ای داده که بشماره 2483-19/6/70 ثبت دفتر شده و بشرح آن تقاضای صدور حکم نموده است ودر روز20/8/1370 جلسه دادگاه با حضور آقای (ع ) تشکیل شده و پس از استماع اظهارات او ملاحظه لایحه واصله چون خواهان اصلی اظهار داشته صورتمجلس مورخ 3/7/66 در اختیار آقای (م ) است دادگاه ضمن تعیین وقت و دعوت طرفین مقرر داشته در اخطاریه آقای (م ) قید شود اصل قرارداد تکمیلی مورخ 3/7/66 رابرای ملاحظه دادگاه بیاورد و در روز28/7/71 جلسه دادگاه با حضور طرفین تشکیل شده و پس از استماع اظهارات آنان که آقای (ع ) اظهار داشته پس ازدریافت وام مبلغ دویست هزار تومانش را آقای (م ) برده و دفترچه را هم به من داده است و ساختمان را خمن خودم با مصالح بانرخ آزادساخته ام فقط ایشان برخلاف قرارداد اقساط را پرداخته است و پس از ملاحظه قرارداد مورخ 3/7/66 و تطبیق بافتوکپی موجود در پرونده دادگاه برای اینکه معلوم شودسند مورد دعوی از قید رهن بانک آزاد شده یا خیر مقرر داشته است مضن تعیین وقت ودعوت طرفین در اخطاریه آقای (م ) قید شود اصل سند خانه مورددعوی را همراه بیاورد و در روز 27/7/71جلسه دادگاه را در غیاب طرفین تشکیل داده خواهان اصلی لایحه ای داده که بشماره 3811-27/7/71 ثبت شده و توضیح داده است که بالغ بر پنجسال است زمین را خریداری و احداث بنا کرده و طبق چک شماره 422152-929 بمبلغ پنج میلیون ریال از اینجانب آقای (م )گرفته تا سند بنام من تنظیم کند تقاضای صدور حکم بر الزام نامبرده به تنظیم سند رسمی دارد و بعلت عدم ابلاغ اخطاریه آقای (ع ) قیدشود اصل اظهارنامه 4824-5/12/69 قرارداد رسمی شماره 13444-21/9/68 تنظیمی فی مابین سازمان زمین شهری و(م ) را تا جلسه آتی تسلیم دارد و در اخطاریه آقای (م ) قید شود اصل سندخانه مورد دعوی را بهمراه بیاورد و در تاریخ 15/11/71 جلسه دادگاه با حضور آقای (م ) قید شود اصل سندخانه مورد دعوی را بهمراه بیاورد و درتاریخ 15/11/71 جلسه دادگاه با حضور آقای (م ) تشکیل شده و پس از استماع اظهارات مشارالیه و ملاحظه سند مالکیت و اخذ و ضمیمه نمودن فتوکپی آن وبا کسب عقیده آقای مشاور نظریه خود را که بامضای مشترک آقایان رئیس دادگاه ومشاور دادگاه رسیده بشرح زیر صادر نموده است : اولا" در خصوص دعوی آقای (ع ) علیه آقای (م ) بخواسته الزام به تنظیم سند رسمی پلاک 61 فرعی از 129 از11/19 اصلی به مساخت دویست مترمربع و بارزش دو میلیون و پانصد هزار ریال هرچند بشرح قرارداد عادی مورخه 3/7/66 که علاوه بر فورنشده همسر و پدرش قرارداد را امضاء کرده اند کل ثمن معامله از سوی خریدار(خواهان ) پرداخت گردیده است النهایه چونب شرح قرارداد تکمیلی مورخ 3/7/66 شرط انتقال مبیع به خریدار و آزاد شدن سند تعیین شده واعلام گردیده است و بشرح مفاد سند رسمی شماره 29944-13/10/68 ملک مذکور در قبال مبلغ پنج میلیون و یکصد وسی هزار و چهارصد و نود ریال بمدت بیست سال از تاریخ 24/10/68 ملک مذکور در قبال مبلغ پنج میلیون و یکصد و سی هزار و چهارصدو نود ریال بمدت بیست سال از تاریخ 24/10/68در رهن بانک رفاه کارگران قرار داده شده است لذا تا ختم موضوع رهن و آزاد شدن سند انتقال رسمی مبیع بخریدار(خواهن ) امکان قانونی ندارد و لذا دعوی خواهان در این مورد فاقد موقعیت قانونی تشخیص و برد آن اظهارنظر می نمایند ثانیا" در خصوص دعوی متقابل آقای (م ) بخواسته ابطال مبایعه نامه مورخ 3/7/66و تعهدنامه مکمل مورخه 3/7/66بارزش دومیلیون و پاصد هزار ریال چون همانطوری که فوقا" استدلال شد خریدار کل ثمن معامله را پرداخت کرده است و فروشنده (خواهان متقابل ) هم تعهد انتقال رسمی مبیع را در صورت رفع موانع بخریدار(خواهان دعوی اصلی و خوانده دعوی متقابل ) نموده است و مندرجات سندشماره 13444-21/9/68تنظیمی فی مابین فروشندگان (آقای م ) و سازمان زمین شهری و قید منع فروش از برای آقای (م ) بمدت پنج سال هم در آن اثری در روابط حقوقی خواهان و خوانده ندارد و خود شراط باطلی است بین آقای (م ) و سازمان زمین شهری که خلاف مقتضای اطلاق عقد هم هست ادعای تخلف خریدار هم از انجام شروط و تعهدات مندرج در قرارداد در خصوص عدم پرداخت اقساط وام بانکی دلیل موجهی برای ابطال قرارداد مورخ 3/7/66 وقراردادتکمیلی آن نمی باشد زیرا حسب ادعای خواهان دعوی اصلی فروشنده پس از اخذ وام از بانک که بنام صاحب سند و برای خریدار بوده است اصل سند و دفترچه بانکی تحویل وی نشده است تا بتواند اقدام بپرداخت اقساط بانکی از سوی فروشنده خود دعوی مستقلی است که بایستی جداگانه از سوی پرداخت کننده وام علیه خریدار اقامه شود ولی این مطلب هم دلیل موجهی برای ابطال قرارداد عادی مذکور نیست که تمام شرایط اساسی صحت و نفاذ معامله در آن جمع بوده و بمرحله قطعیت هم رسیده است و لذا دعوی خواهان متقابل هم بنظر دادگاه غیر ثابت وفاقدموقعیت قانونی تشخیص و برد آن اظهار نظر می شود و این نظریه ظرف پنج روز از تاریخ رویت قابل اعتراض است ) پس از ابلاغ نظریه طرفین نسبت به نظریه دادگاه اعتراض نموده اند و با ارسال پرونده بدیوانعالی کشور دفتر شعبه 17دیوانعالی کشور بعلت تصویب قانون اصلاح و حذف موادی از قانون تشکیل دادگاههای حقوقی یک ودو حذف مواد14و15 قاون مذکور پرونده را اعاده نموده است ودادگاه در روز17/3/72 رای تجدیدنظرخواسته را بشرح زیر صادر نموداست (چون دیوانعالی کشور بدون اظهرانظر درباره نظریه شماره 671-672-15/10/71 این دادگاه با اشاره بمادتین 14و15 قانون اصلاح و حد مواد از قانون تشکیل محاکم حقوقی یک ودو پرونده را جهت صدور رای اعاده داده است بنابراین دادگاه نیز باستنادمادتین مذکور و بشرح استدلال مندرج در همان نظریه هم دعوی خواهان اصلی (آقای (ع ) وهم دعوی خواهان متقابل (آقای (م ) ) را غیرثابت و فاقدموقعیت قانونی تشخیص و رای برد هر دو دعوی صادر و اعلام می دارد) و پس از ابلاغ رای آقای (ع ) در تاریخ 27/4/1372 نسبت به آن قمست از محکومیت خود تقاضای تجدیدنظرخواهی نموده نقض و دادنمه صادره را خواستار شده است و با ارسال نسخه دوم دادخواست و ضمائم جهت تجدیدنظرخوانده مشارالیه بشحر لایحه وارده بشماره 3855-2/9/72 تقاضای رد دعوی تجدیدنظرخواه و صدور حکم بر ابطال قراردادمورخ 3/7/66 را نموده است و آقای (م ) نیز در تاریخ 2/6/1372 نسبت به آن قمست از حکم که برد دعوی او صادر شده است تقاضای تجدیدنظرخواهی نموده و نقض دادنامه را خواستار گردیده است و با ارسال پرونده هابدیوانعالی کشور رسیدگی باین شعبه ارجاع شده است دادخواستهای تجدیدنظری و لایحه جوابیه هنگام شور قرائت خواهد شد. هیئت شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید پس از قرائت گزارش آقای ... عضو ممیز و بررسی اوراق پرونده نسبت به دادنامه شماره 193-17/3/1372 تجدیدنظر خواسته مشاوره نموده چنین رای می دهند:

بسمه تعالی
اولا": از ناحیه آقای (م ) در این مرحله ازرسیدگی ایرادواعتراض موثر و موجهی که با یکی از شقوق ماده 10 قانون تجدیدنظر آراء دادگاهها مصوب مرداد1372 منطبق بوده ونقض دادنامه تجدیدنظری را ایجاب نماید بعمل نیامدهاست و از طرف دادنامه تجدیدنظرخواسته در این قمست موجها" ومستدلا" اصدار یافته واز جهت رعایت اصول وقاعده دادرسی هم فاقد اشکال موثر است لهذا دادنامه دراین قسمت مستندا" بماده سه و بند یک ماده پنج قانون فوق الذکر ابرام می شود.
ثانیا" در مورد دعوی آقای (ع ) مادام که از ملک فک رهن نشده و یا موافقت بانک مرتهن با انتقال ملک بنام خواهان حاصل نشده باشد دعوی قابلین استماع ندارد و لذا با اصلاح بعارت (بر دعوی اظهار نظر می شود) به عبارت (در مورد دعوی آقای (ع ) در وضعیت فعلی قرار عدم استماع دعوی صادر می شود) دادنامه تجدیدنظرخواسته با ذکر اصلاح مزبور ابرام می شود.

مرجع :
کتاب قانون مدنی در آراء دیوان عالی کشور- خیارات واحکام راجع به آن - به اهتمام یداله بازگیر - انتشارات فردوسی - چاپ اول 1379 - چاپ دریا

نوع : آراء و نظریات

شماره انتشار : 195

تاریخ تصویب : 1373/04/16

تاریخ ابلاغ :

دستگاه اجرایی :

موضوع :

منبع : وب سایت قوانین دات آی آر (معاونت آموزش دادگستری استان تهران)

    

قانون های مرتبط

مشترک شدن در خبرنامه!

برای دریافت آخرین به روز رسانی ها و اطلاعات ، مشترک شوید.