×

دادگاه در شرایطی که خوانده اصلی مدعی غبن در معامله گردیده اقتضاء داشته که با جلب نظر کارشناس روشن می نمود که مبیع در تاریخ وقوع معامله به چه مبلغی ارزش داشته است

دادگاه در شرایطی که خوانده اصلی مدعی غبن در معامله گردیده اقتضاء داشته که با جلب نظر کارشناس روشن می نمود که مبیع در تاریخ وقوع معامله به چه مبلغی ارزش داشته است

دادگاه-در-شرایطی-که-خوانده-اصلی-مدعی-غبن-در-معامله-گردیده-اقتضاء-داشته-که-با-جلب-نظر-کارشناس-روشن-می-نمود-که-مبیع-در-تاریخ-وقوع-معامله-به-چه-مبلغی-ارزش-داشته-است

وکیل


تاریخ رسیدگی : 13/6/70
شماره دادنامه : 376/22
مرجع رسیدگی : شعبه 22 دیوانعالی کشور

خلاصه جریان پروده :
آقای (ج ) بوکالت از معترض علیه دادخواستی در تاریخ 2/3/69 بطرفیت معترض بخواسته خلع ید یکباب از خانه به پیوست فتوکپی مدارک استنادی که قیمت خانه در سند مزبور هشت میلیون ریال قید شده بدادگاه حقوقی 2بتکابن تسلیم واعلام نموده 1- طبق سند مورخه 24/12/68 خوانده خانه مزبور را بموکل فروخت سپس برابر تعهدنامه مورخ 16/2/69 تعهد کرده در20/2/69 مورد معامله را بخواهان تحویل دهد ولی تاکنون از تحویل آن خودداری کرده لذا بشرح دادخواست تقاضای رسیدگی و صدور حکم می نمایم پرونده با تعیین وقت اقدام قرار گرفته و دادگاه حقوقی 2 در جلسه مورخه 13/8/69 انعکاس اظهار خوانده و همچنین دادخواست دعوی متقابل خوانده بطرفیت خواهان بخواسته فسخ معامله مورخه 24/12/68 که بلحاظ غبن مقوم به دو میلیون و یکصد هزار ریال تقدیم داشته بصورتجلسه سپس با صدور قرار عدم صلاحیت رسیدگی پرونده را بدادگاه حقوقی یک فرستاده وخلاصه دادخواست تقابل اینستکه آقای (ک ) اظهار کرده فردی بی سواد و بی تجربه هستم بدون رضایت خانوده ام ملک را فروخته ام بعد متوجه شده ام مالک مزبور سه برابر قیمت بقیه پول را هم نگرفته ام و تقاضای رد دعوی در پرونده ادامه پیدا کرده بلحاظ فوت آقای ... وکیل دادگستری به شخص خواهان دعوی بجلسه دادرسی دعوت شده و آقای ... بوکالت از وی حاضر شده و بیان داشته خواند هدعوی اصلی و مدعی دعوی تقابل در تاریخ 18/1/69 مبلغ دو میلیون ریال دیگر بعنوان ثمن معامله دریافت داشته و حدود9 ماه پس از تاریخ وقوع معامله اقدام بطرح دعوی تقابل نموده و مدعی غبن شده با توجه بماده 420 قانون مدنی خیار وی ساقط است و قانونا" مسموع نیست سایر اظهاراتش هم وارد نیست لذا تقاضای خلع ید وی وهمچنین بطلان دعوی تقابل نامبرده مورد تقاضاست خوانده دعوی اصلی طی لایحه وارده بشماره 38-31/1/70 ضمن بیان شرحی اعلام داشته با وجود صغیر وعدم تقسیم املاک پدری که این زمین جزیی از آنست که قطعا" هیچگاه سهم اینجانب این مقدارنخواهد بود و حق صغیر و یتقمی در شرف تضییع است و این معامله باطل می باشد و در لایحه دیگری هم اعلام دشاه این ملک جزء نسق زراعتی پدر متوفایم می باشد و فتوکپی حصر وراثت تقدمی داشته واضافه نموده موضوع دعوی خلع ید ملک شش نفر می باشد ضمنا" در مورد نسقی بودن آن تقاضای استعلام از اداره کشاورزی می نماید دادگاه با کسب نظر آقای مشاور در پایان جلسه دادرسی 2/2/70 طبق نظریه صادره و طی استدلالی ضمن رد دعوی تقابل به استنادمواد308و 339و420قانون مدنی اظهار عقدیده بخلع ید خوانده دعوی اصلی کرده پس از ابلاغ آن و اعتراض خوانده مزبور بنظریه دادگاه پرونده بدیوانعالی کشورواصله و بشعبه 22 ارجاع شده لایحه معترض هنگام طرح پروده قرائت خواهدشد
هیئت شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید پس ازقرائت گزارش آقای ... عضو ممیز واوراق پرونده مشاوره نموده چنین نظر می دهند.

بسمه تعالی
نظریه ایرادات زیر بر نظریه صادره وارد است 1- دادگاه در شرایطی که خوانده اصلی مدعی وقوع غبن در معامله گردیده اقتضاء داشته که با جلب نظر کارشناس روشن می نمود که مبیع در تاریخ وقوع معامله به چه مبلغی ارزش داشته است و چنانچه مسلم می گشت که غبن فاحش یا افحش تحقق یافته چون خوانده مزبور اشعار داشته باینکه مراتب غبن وفسخ معامله را بخواهان ابلاغ نموده ولی مشارالیه ترتیب اثر به آن نداده است دادگا در صحت و سقم این ادعابررسی و سپس برابر نتایج حاصله اتخاذ تصمیم شایسته می نمود در حالی که دادگاه بهیچیک از این مراتب توجه ننموده و بصرف اینکه دادخواست تقابل در تاریخ 13/8/69 تقدیم گردیده وقوع فسخ را بجهت عدم رعایت فوریت آن منتفی اعلام داشته است. 2- بفرش اینکه معامله انجام شده از حیث وقوع غبن خالی از اشکال بوده باشد این اشکال بر نظریه صادره وارد است که دادگاه بمالکیت ملک مورد معامله رسیدگی ننموده و حال آنکه خوانه اصلی مدعی شده که مبیع مزبور نسق زراعی مورث آنان بوده و معامله را نسبت بسهم بقیه وراث بنحو فضولی انجام داده و آنان معامله را تنفیذ نکرده اند و از طرفی دیگر با تقدیم فتوکپی قیمنامه اشاره بوجود صغیر در میان وراث نموده که هر یک از این مراتب می توانسته منشاء حصول خدشه در انتقال ملک از سهم سایر وراث بخواهان اصلی بود باشد بنابمراتب نظرهی صادره بجهت نقص در رسیدگی قابل تائید نیست مخدوش اعلام می گردد.

مرجع :
کتاب قانون مدنی در آراء دیوان عالی کشور- خیارات واحکام راجع به آن - به اهتمام یداله بازگیر - انتشارات فردوسی - چاپ اول 1379 - چاپ دریا

نوع : آراء و نظریات

شماره انتشار : 376

تاریخ تصویب : 1370/06/13

تاریخ ابلاغ :

دستگاه اجرایی :

موضوع :

منبع : وب سایت قوانین دات آی آر (معاونت آموزش دادگستری استان تهران)

    

قانون های مرتبط

مشترک شدن در خبرنامه!

برای دریافت آخرین به روز رسانی ها و اطلاعات ، مشترک شوید.