خواندگان با استفاده ناصواب ازکهولت پدر اقدام به اخذ اثر انگشت وی در ذیل صلحنانه نموده و جهت حفظ ظاهرصلح بلاعوض کذائی را معوض جلوه داده اند که به اعتبار تعارض با حقوق اینجانب ابطال صلحنامه مورد تقاضاست
تاریخ رسیدگی : 7/9/71
شماره دادنامه : 558/3
مرجع رسیدگی : شعبه سوم دیوان عالی کشور
خلاصه جریان پرونده :
پرونده آقای (الف ) در تاریخ 13/12/71 دادخواستی به طرفیت بانوان (ب )-(ج )-(د)-(ه)به دادگاه حقوقی 1 تنکابن تقدیم و به استناد یک برج بیع نامه مورخه 23/8/51 و اقرارنامه مورخه 23/1/67 که فتوکپی مصدق آنها ضمیمه می باشد توضیح دادهاست پدرم آقای (و) رقبات مندرج در سند مورخه 23/8/51 با حفظ حق العمری برای خودش به اینجانب فروخته و واگذار نموده است و خواندگان با استفاده ناصواب از کهولت پدر اقدام بهاخذ اثر انگشت وی در ذیل صلحنامه شماره 95142-7/8/66 پلاکهای 38و 44و 54و 55 فرعی از 8 اصلی واقع در قریه شاقوزکله گلیجان بخش 4 ثبت تنکابن را از آن خود قلمداد نموده و جهت حفظ ظاهر صلح بلاعوض کذائی را معوض جلوه داده اندکه به اعبتار تعارض با حقوق اینجانب ، ابطال صلحنامه 95142-7/8/66 دفترخانه شماره 1 تنکابن با کلیه خسارات مورد تقاضا است خواندگان در پاسخ اظهار داشتند دعوی ابطال پایستی به طرفیت انتقال دهنده اقامه می گردید ثانیا" استمساک به نوشته های عادی مورخه 22/8/51-23/1/67 مورد تکذیب است واسناد عادی در مقابل اسناد رسمی با توجه به ماده 47 قانون ثبت اسناد قابل ترتیب اثر نمی باشد و به فرض اینکه نوشته های مرقوم منتسب به پدر دارای اصالت هم باشد و در قید حیات پدر این پلاکها را هم خواهان درید و تصرف خود داشت که محققا" چنین نیست این تصرفات به حکم قوانین آمره غیر قانونی وغصب و در حکم غصب است فلذا حکم به رد دعوی مورد تقاضاست. مرجع رسیدگی پس از استماع مطالب طرفین و کسب نظر مشاور دادگاه با اعلام ختم رسیدگی بدین خلاصه ابراز نظرنموده است : با توجه به مستندات ابرازی خواندگان و نظر به اینکه در مقال اسناد رسمی - اسناد عادی قابل اعتنا نبوده و تاب مقابله ندارد و نظر به اینکه نقل وانتقال راجع به اموال غیر منقول و منافع آن باید به موجب اسناد رسمی باشد و خواهان دلیلی بر بی اعتباری اسناد مزبور ابراز ننموده فلذا براساس اصالت الصحه و مواد22و46و47و48قانون ثبت اسناد و ماده 1292 قانون مدنی نظر به بطلان دعوی خواهان دارد. این نظر مورد اعتراض آقای (الف ) واقع شده که به هنگام مشاوره قرائت خواهد شد. لایحه اعتراضیه پس از ملاحظه دادگاه صادر کننده نظر ومردود شناخته آن جهت اتخاذتصمیم به همراه پرونده به دیوان عالی کشور ارسال گردیده است.
هیئت شعبه درتاریخ بالا تشکیل گردید پس از قرئت گزارش آقای ... عضو ممیز واوراق پرونده اظهارنظر می نماید.
نظریه
نظریه مورخ 24/3/71 دادگاه حوقی یک شهرستان تنکابن درپرونده شماره 70/1131 با اشکال مواجه است زیرا اولا" از جهت شکل دعوی ابطال سند رسمی بایستی به ظرفیه کلیه کسانی که در تنظیم سند مداخله داشه اند اعم از ناقل ومنتقل الیه اقامه گردد و در صورتی که یکی ازطرفین فوت کرده باشد دعوی بایستی به طرفین کلیه وراث متوفی هم اقامه شود والا دعوی قابلیت استماع نخواهد داشت وچون به حکایت اوراق پرونده اعلام گردیده آقای (و) در اواخر اسفندماه 1370 فوت کره و دادخواست هم در تاریخ 13/12/70 تقدیم دادگاه شده ضرورت داشته دادگاه بررسی نماید در تاریخ اقامه دعوی آقای (و) در حال حیات بوده یا خیر و بر تقدیر فوت دعوی به طرفیت کلیه وراث مشارالهی اقامه شده است یا نه 0 ثانیا" سند عادی مورخ 23/8/51 مشعر است بر اینکه آقای (و) در تاریخ 23/9/51 پلاکهای 38و 55و54و44 فرعی از 8 اصلی را در حال حیات به آقای (الف ) فرزندش فروخته وکافه خیارات متصوره را هم اسقاط کرده و سند مزبور موثر در دعوی است واقرار نامه عادی 23/1/67 هم موید این معنی است و چون خواندگان نسبت به استناد عای مستند دعوی ایراد و تکذیب نموده اند ضرورت داشته دادگاه وفق مقررات نسبت به اسناد مزبور رسیدگی و با توجه به نتیجه حاصله اظهارنظر می نمود بنا به مراتب نظریه دادگاه تایید نمی شود و پرونده در اجرای ماده 15 قانون تشکیل دادگاه های حقوقی یک و دو به دادگاه حقوقی یک تنکابن اعاده می گردد.
مرجع :
کتاب صلح و اجاره و احکام راجع به آنها ، تالیف یداله بازگیر
چاپ اول ، سال 1379 ، چاپ گیتی ، انتشارات فردوسی
نوع : آراء و نظریات
شماره انتشار : 558
تاریخ تصویب : 1371/09/07
تاریخ ابلاغ :
دستگاه اجرایی :
موضوع :
منبع : وب سایت قوانین دات آی آر (معاونت آموزش دادگستری استان تهران)
دادگاه اظهارنظر بر رد دعوی خواهان به لحاظ بی اعتبار شدن صلحنامه نموده است در عقود ناقله اموال غیر منقول مانند بیع و صلح به حکم قانون و بر حسب عرف وعادت باید سند رسمی تنظیم شود هر چند که طرفین در باب تنظیم سند رسمی انتقال تعهدی نکرده باشند
