×

طبق سند عادی مصالحه نامه مرحوم (م ) سه دانگ مشاع از شش دانگ یک باب باغ و ساختمان واقع در امیرآباد ابتیاعی خود از آقای (ت ) طبق سند عادی خردادماه 1336 را به اینجانبان بالمناصفه واگذار گردیده و مورد صلح را تحویل و به تصرف اینجانبان داده ومتصرف هستیم

طبق سند عادی مصالحه نامه مرحوم (م ) سه دانگ مشاع از شش دانگ یک باب باغ و ساختمان واقع در امیرآباد ابتیاعی خود از آقای (ت ) طبق سند عادی خردادماه 1336 را به اینجانبان بالمناصفه واگذار گردیده و مورد صلح را تحویل و به تصرف اینجانبان داده ومتصرف هستیم

طبق-سند-عادی-مصالحه-نامه-مرحوم-(م-)-سه-دانگ-مشاع-از-شش-دانگ-یک-باب-باغ-و-ساختمان-واقع-در-امیرآباد-ابتیاعی-خود-از-آقای-(ت-)-طبق-سند-عادی-خردادماه-1336-را-به-اینجانبان-بالمناصفه-واگذار-گردیده-و-مورد-صلح-را-تحویل-و-به-تصرف-اینجانبان-داده-ومتصرف-هستیم

وکیل


تاریخ رسیدگی : 27/1/69
دادنامه : 32/24
مرجع رسیدگی : شعبه بیست و چهارم دیوان عالی کشور

خلاصه جریان پرونده :
آقای (ف ) وکالتا" از طرف بانو(ع ) در تاریخ 11/8/64 دادخواستی به طرفیت آقایان (ص )و(م ) به خواسته مبلغ 240000 ریال تقدیم دادگاه حقوقی شهرستان یزد نموده و توضیح می دهد: (به استناد فتوکپی سندمالکیت باغ شماره 41 فرعی در5005 اصلی واقع درامیرآباد بخش 8 یزد که به موکله تعلق دارد خواندگان بدون مجوز قانونی و شرعی در غیاب وی که در شیراز زندگی می کند آن را تصرف و حتی مدعی مالکیت آن شده و حاضر به خلع ید نمی باشند لذا تقاضای رسیدگی و صدور رای به خلع ید غاصبانه زمین به انضمام خسارات وارده را دارد.)
از طرف دیگر آقایان (م )و(ص ) در تاریخ 11/10/64 دادخواستی به طرفیت بانو(ع ) تحت عنوان تقابل در پرونده 422-64 و به خواسته ابطال به ثبت و سند پلاک 41 فرعی از ... اصلی بخش 8 یزد مقوم به 240000 ریال تقدیم دادگاه مذکور نموده و توضیح می دهند که به موجب قباله نامه 23395005 اینجانب (م ) مقدار900مترمربع زمین مفروز و معین واقع در امیرآباد بخش 8 یزد را از مرحوم (ت ) خریداری نموده به صورت باغ مشجر درآوردم و سپس طبق قباله مورخ 25 شعبان 1389 سه دانگ آن را به مرحوم (ص ) صلحا" واگذارومنتقل کردم در نتیجه ملک مورد بحث در تملک و تصرف اینجانبان قرار داشته و در حال حاضر قسمتی هم ساختمان منزل مسکونی می باشد بانوی خوانده در سال 1357 بدون هیچگونه سابقه تصرف و بدون اطلاع ما به اداره ثبت اسناد مراجعه و با درخواست ثبت زمین مذکور را به شماره پلاک 41 فرعی از 5005 اصلی بخش 8 یزد به نام خود به ثبت رسانیده و سند مالکیت آن را دریافت داشته و ماکه بی سواد بودیم در جریان نبودیم و اطلاعی نداشتیم تا وکیل خواهان بانوی مذکور دادخواستی به خواسته خلع ید به طرفیت اینجانبان دارد لذاتقاضای رسیدگی وابطال ثبت و سند پلاک یاد شده و قرار معاینه محل و تحقیقات محلی را داریم.)
آقای (ف ) با تقدیم وکالتنامه در جلسه مورخ 12/11/64 در دادگاه حاضر و خود را وکیل خواهان اصلی معرفی و اظهار می دارد: (زمین مورد بحت متعلق به آقای (ت ) بوده که 6 دانگ آن را مرحوم (ت ) به (ح ) عمومی موکلین فروخته که آنهم به موکل فروخته که بعد از تفکیک این دو قسمت در سهم موکله قرار گرفته لیکن به طوری که ملاحظه می فرمائید خواندگان مدعی این زمینها از (ت ) می باشند برای روشن شدن مطلب استدعا دارم پرونده ثبتی مورد خواسته مطالبه شود تا حقایق روشن شود.)
دادگاه وضعیت ثبتی مورد بحث را از اداره ثبت اسناد مربوطه استعلام می نماید و پاسخ طی نامه وارده به شماره 14049-13/12/64 اعلام می شود. وکیل خواهان در جلسه مورخ 27/3/65 اظهار می دارد: (اینکه خواهانهای تقابل مدعی شده اند که سالهاست در آن خانه ساخته و درخت غرس کرده اند توجه دادگاه را تامین دلیل پرونده کلاسه 635-64 دادگاه عمومی 2 جلب می نمایم و اما مطالب دیگر که حائز اهمیت است سند عادی ابرازی خواهانهای تقابل دلالت دارد که سمت جنوب وغرب زمین مورد ادعایشان زمین اشتراکی همشیره (ت ) با(س ) می باشد که اینها مجاورتی با موکل ندارند.)
خواندگان در این جلسه اظهار می دارد:(حدود29 سال که زمین مورد دعوی را ندارم (غ ) از(ت ) خریداری نموده که در آن درخت و ساختمان شده است و از آن موقع تا کنون در تصرف اینجانبان می باشد تقاضای رسیدگی و صدور حکم و رد دعوی خواهان را داریم.
دادگاه جهت تطبیق سند مالکیت و سند عادی ارائه شده ازناحیه خواندگان با زمین متصرفی و ادعائی خواهان قرار ارجاع امر به کارشناسی صادر و اعلام می دارد وکارشناس طی نامه وارده به شماره 13114-24/9/65 نظر خود را اعلام می نماید و در جلسه مورخ 28/5/66 حاضر و پس از توضیحات نماینده اداره ثبت اسناد در مورد پرونده ثبتی مربوطه ، در پاسخ دادگاه اظهار می دارد (همانطور که در گزارش به عرض رسیده محدوده زمین مورد اختلاف ما حدود مندرج در میایعه نامه عادی که به موجب آن (ت ) یک قطعه زمین به مساحت 900 مترمربع به آقای (م )مصالحه نموده که کاملا" مطابقت دارد در موقع تفکیک حدود پلاک 2 فرعی که منطقه وسیعی بوده و به 104 قطعه تفکیک گردیده دقیقا" برای محدوده مورد اختلاف شماره یک فرعی 5005 منظور نموده وکل محدوده مورد اختلاف منطبق با حدود مدرج درسندمالکیت پلاک 41 فرعی 5005 نیز می باشد و ضمنا" در گزارش تقدیمی تاریخ تنظیم قباله عادی آقای (م ) 1326 قید گردیده که با توجه به مبایعه نامه پیوست دادخواست سال 1366 صحیح است.)
دادگاه در این جلسه با توجه به اعلام فوت احدازخواندگان (م ) قرار توقیف دادرسی صادر می نماید و در تاریخ 20/5/66 آقای ... سابق و ... دادخواستی به طرفیت بانو(ع ) و ورثه (م ) به استثناء خواهان تحت عنوان وارد ثالث تقدیم دادگاه نموده و توضیح می دهد نظر به اینکه طبق سند عادی مصالحه نامه مورخ 12/6/63 مرحوم (م ) تمامی سه دانگ مشاع از شش دانگ یک باب باغ و ساختمان واقع در امیرآباد بخش 8 یزد ابتیاعی خود از(ت ) طبق سند عادی خردادماه 1336 را به اینجانبان بالمناصفه واگذار گرددیه و مورد صلح را تحویل و به تصرف اینجانبان داده و متصرف هستیم ولی بانوی خوانده که بشرح پرونده های 422-493-576/46 دعوی را به طرفیت (م ) و(ص ) طرح کرده در سال 1357 و با سوءاستفاده از اوضاع واحوال نابسامان ناشی از تحولات مملکت تمامی شش دانگ زمین ابتیاعی مرحوم (م )از(ت ) که سه دانگ آن را به اینجانبان صلح و واگذددار کرده در سال 1357 قسمت ساختمان قدیمی و بقیه باغ مشجر بوده را به نام شش دانگ زمین درخواست ثبت کرده و اداره ثبت املاک نیز آن را به پلاک 41 فرعی 5005 مجزی شده از دو فرعی اصلی مرقوم به نام نامبرده به ثبت رسانه و در سن مالکیت صادر گردیده در صورتی که تضاد مابین حدودات معین شده در استشهادیه محلی سال 1327 که پلاک دو فرعی 500 به نام (ت ) درخواست ثبت شده با صورت مجلس تجدید حدود پلاک 41 فرعی 5005 خوانده و حذف جاده مالرد و غیره از جمله اهم دلائل بر نفی مالکیت خوانده نسبت به باغ و ساختمان ملکی وتصرفی اینجانبان و غیره می باشد لذا به تقدیم ابتدا درخواست در جهت ابطال ثبت و سند مالکیت پلاک 41 فرعی 5005 نام خوانده از دادگاه تقاضادارم.
آقای (ف ) وکیل بانو(ع ) با تقدیم لایحه مورخ 11/7/66وارث مرحوم (م ) را به دادگاه معرفی می نماید. وارد ثالث درجلسه مورخ 11/11/66 حاضر و اظهارمی دارد قطعه زمینی را پدرم از آقای (ت ) خریداری نموده است و در ا ین مدت نیز در تصرف دارم که حدود نصف آن را پدرم به اینجانب داده و مقداری از آن را به پسرم سپرده ام که صداقیه زنش شده است و بقیه نیز در سهمیه ورثه دیگر قرار گرفته لیکن فعلا" در تصرف اینجانب است تقاضای رسیدگی واتخاذ تصمیم شایسته را دارم.) وکیل خواهان اظهار می دارد: اظهارات خوانده بر خلاف تامین دلیل در پرونده کلاسه 653/64 که دلالت دارد در آن تاریخ شروع ساختمان نموده و خوانده حاضر اقرار و اعتراف دارد که با سند عادی از آقای (ت ) این زمین را خریده است و حال آنکه پرونده ثبتی و همچنین اظهارنظر کارشناس دلالت دارد که آقای ... چنین زمینی نداشته است ومتعلق به دیگری است که موکل خریده و سند مالکیت هم دارد بنابراین در مورد پرونده کلاسه 422-64 که اینجانب به تقدیم دادخواست مبادرت نمودم با توجه به سند مالکیت تقاضای صدور رای بر خلع ید پالک مورد دعوی را با خسارات دارم و اما در مورد دعوی وارد ثالث در مورد پرونده مذکور نیز بر همین منوال که با سند عادی از(ت ) خریده اند دادخواست داده اند لذا ادعای آنان با توجه به دلائل فوق ارزش قضائی ندارد.)
دادگاه پس از مطالبه وملاحظه سند عادی مورخ خرداد ماه 1336 واخذ توضیح از کارشناس در تاریخ 12/2/67 به این شرح به صدور و رای مبادرت می نماید.)
(اولا" در مورد دادخواست بانو(ع ) با وکالت آقای (ف ) به طرفیت خواندگان به خواسته خلع ید از پلاک 41 فرعی از5005 اصلی واقع در ایمرآباد بخش 8یزد با توجه به فتوکپی سند مالکیت و پاسخ اداره ثبت اسناد یزد و با عنایت به نظریه های کارشناس و توضیحات و مورخ 12/2/67 نامبرده بنا به مراتب دعوی خواهانها به نظردادگاه ثابت تشخیص و دادگاه حکم به خلع ید خواندگان از پلاک 41 فرعی از 5005 بخش 8 یزد صادر و اعلام می دارد ثانیا" در خصوص دعوی تقابل (م ) و(ص ) واردین ثالث به طرفین بانوی اخیرالذکر و وراث مرحوم (م ) دائر به ابطال سند مالکیت پلاک مورد دعوی که با توجه به سوابق ثبتی پلاک مزبور ونظرکارشناس بقیه چون تاریخ انتقال رسمی باغ مذکور مقدم بر انتقال مبایعه نامه عادی مورخ خرداد1336است بنا به مراتب دعوی نامبردگان به نظر دادگاه غیر ثابت تشخیص حکم به رد دعوی تقابل و واردین ثالث صادر و اعلام می دارددادنامه در تاریخ 15/3/67 تجدیدنظرخواهان ابلاغ و نامبردگان در تاریخ 24/3/67 دادخواست تجدیدنظرخواسته را می نماید پرونده پس ازانجام تبادل لوایح به دیوان عالی کشور ارسال و به این شعبه ارجاع می گردد. لوایح طرفین هنگام شور قرائت خواهد شد.
هیئت شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید پس از قرائت گزارش آقای ... عضو ممیز و اوراق پرونده و لوایح طرفین و دادنامه تجدید نظر خواسته مشاوره نموده چنین رای می دهند.
رای
با توجه به مستندات و مبانی دادنامه تجدیدنظرخواسته وعدم ایراد اعتراض موثری نسبت به آن وعدم اشکالی از لحاظ رعایت اصول و مقررات دادرسی دادنامه مذکور نتیجتا" ابرام می گردد.

مرجع :
کتاب صلح و اجاره و احکام راجع به آنها ، تالیف یداله بازگیر
چاپ اول ، سال 1379 ، چاپ گیتی ، انتشارات فردوسی

نوع : آراء و نظریات

شماره انتشار : 32

تاریخ تصویب : 1369/01/27

تاریخ ابلاغ :

دستگاه اجرایی :

موضوع :

منبع : وب سایت قوانین دات آی آر (معاونت آموزش دادگستری استان تهران)

    

قانون های مرتبط

مشترک شدن در خبرنامه!

برای دریافت آخرین به روز رسانی ها و اطلاعات ، مشترک شوید.