در سال 1356 طبق قولنامه عادی به من فروخته اند که پس از احداث ساختمان در آن آن را به (ع ) صلح و واگذار کردم وحالا زمین مستحق للغیر درآمده است
.
تاریخ رسیدگی : 12/11/71
شماره دادنامه : 735/3
مرجع رسیدگی : شعبه سوم دیوانعالی کشور
خلاصه جریان پرونده :
در تاریخ 22/3/67 آقای (الف ) دادخواستی به رفیت آقایان (ب )و(ج ) مبنی بر جلب ثالث در پرونده های کلاسه 66/17-193و66/254 شعبه 17 دادگاه حقوقی یک تهران به آن شعبه تسلیم و توضیح داده خواندگان (مجلوبین ثالث ) یک قطعه زمین به مساحت 300 مترمربع واقع دربخش 11 تهران در سال 1356 طبق قولنامه عادی به من فروخته اند که پس از احداث ساختمان در آن آن را به آقای (ع ) صلح و واگذار کردم وطبق اظهار خریدار در حال حاضرشخصی به نام بانو(د) خود را مالک زمین معرفی کرده است و تقاضای صدور حکم مقتضی دارد پرونده به کلاسه 67/47 ثبت شده خواهان در جلسه دادرسی اظهار داشته منظور ازجلب خواندگان به دادرسی این است که آقایان (ج )و(ب ) پاسخ ادعای خواهانهای اصلی را بدهند و چنانچه اینجانب در برابر آنان محکومیت یافتم خواندگان در قبال من معادل همان خواسته وخسارات محکوم شوند، پرونده های اصلی منتهی به صدور نظریه گردیده و به منظور رسیدگی به اعتراض بنده و سایریه به نریه دادگاه به دیوان عالی کشور ارسال شده ، چون ملاحظه این پرونده در تصمیم دیوانعالی کشور ممکن التاثیراست تقاضا دارم فعلا" این پرونده نیز به آن مرجع ارسال گردد تا تواما" مورد توجه وملاحظه قرار گیرد لازم به توضیح است که من در قبال خرید زمین مبلغ 250 هزار تومان به خواندگان داده ام البته نه به خود آنها بلکه به واسطه معامله پرداختم و ایشان ظاهرا" مقداری برای خود برداشته ومبلغ کمترین به آنها داده است و اگر خواندگان قبول ندارند سوگند شرعی آنان را پذیرا هستم. خواندگان پاخس داده اند در300 متر باغچه که مالک آن شخص دیگری بوده حقوق اعیانی وکشاورزی داشته ایم و در سال 56 حقوق خود را در مقابل دریافت مبلغ 15 هزار تومان به خواهان فروختیم ، زمین به ایشان نفروخته و اجاره احداث اعیانی نداده ایم عرصه مال مالک است ومفاد نوشته تیرماه سال 56 نیز حکایت از واگذاری حقوق اعیانی ما داردو ادعای ایشان مبنی بر پرداخت مبلغ 250 هزار تومان کذب است و حاضر به اتیان سوگنددر این خصوص می باشیم. دادگاه دستور داده است پرونده جهت انضمام به سابقه به دیوان عالی کشور ارسال گردد که چون پرونده های اصلی با تنفیذ نظریه ابرازی قبلا" به دادگاه ذیربط فرستاده شده پرونده حاضر نیز اعاده می گردد و مستقلا" مورد رسیدگی واقع می شود، خواندگان در محضر دادگاه سوگند یاد می کنند که فقط مبلغ 15 هزار تومان از خواهان د رقبال واگذاری حقوق خود دریافت کرده اند. در تاریخ 27/4/71 نظر مشاور کسب و با توجه به اینکه پدر ما بعد خواهان موفق به اخذ حکم محکومیت وی به با پرداخت وجهی که بابت فورش قطعه زمین خریداری شده از مجلوبین ثالث به او دریافت داشته و زمین مستحق للغیر درآمده گردیده است و مجلوبین ثالث نیز می باید وجوهی را که از آقای (الف ) دریافت کرده اند به وی مسترد دارند و با توجه به اینکه نامبردگان با ایشان سوگنداقرار به دریافت مبلغ 15 هزار تومان بابت موضوع معامله نموده اند به صدور حکم محکومیت خواندگان به پرداخت مبلغ 150 هزار ریال بالمناصفه درحق خواهان و رد دعوی نسبت به مازاد به علت فقد دلیل کافی اثباتی اظهار عقیده می نماید. نظریه ابرازی در مهلت قانونی مورد اعتراض خواهان قرار گرفته و پرونده به این شعبه ارسال شده لایحه اعتراض هنگام شور قرائت خواهد شد.
هیئت شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید پس از قرائت گزارش آقای عضو ممیز و اوراق پرونده مشاوره نموده چنین اظهارنظر می نمایند.
نظریه
با توجه به محتویات پرونده وکیفیت واگذاری حقوق از جانب خواندگان آقایان (ب ) و(ج ) بشرح سند عادی مورخ اردیبهشت ماه 1356 و ایتان سوگند از ناحیه آنان نظریه مورخ 27/4/71 شعبه 17 دادگاه حقوقی یک تهران در پرونده شماره 67/47 صحیح و بلااشکال تشخیص و تائید می شود و پرونده به منظور انشاء حکم به دادگاه مرقوم ارسال می گردد.
مرجع :
کتاب صلح و اجاره و احکام راجع به آنها ، تالیف یداله بازگیر
چاپ اول ، سال 1379 ، چاپ گیتی ، انتشارات فردوسی
نوع : آراء و نظریات
شماره انتشار : 735
تاریخ تصویب : 1371/11/12
تاریخ ابلاغ :
دستگاه اجرایی :
موضوع :
منبع : وب سایت قوانین دات آی آر (معاونت آموزش دادگستری استان تهران)
دادگاه بر اساس اجاره نامه ای که خود رای بر بطلان آن صادر نمودهاست یعنی اجاره نامه ، صلحنامه رسمی مستند دعوی را فاقد اعتبار قانونی برای ایجاد حق نسبت به مصالح دانسته است طلبکار با نامه ای به وکیلش آقای (ح ) نوشته که موضوع به سازش خاتمه یافته فلذا دعوی مختومه گردد معذالک وکیل او با سوءنیت پرونده را تعقیب واجرائیه صادر نموده است تقاضای توقیف عملیات اجرائی و ابطال اجرائیه را داریم
