دادگاه با احراز مالکیت خواهانها، ادامه سکونت خوانده را در آن بدون اذن و اجازه غاصبانه و من غیرحق تشخیص وحکم به خلع ید خوانده نموده است
خلاصه جریان پرونده :
آقای (ح ) دادخواستی به خواسته خلع ید از ششدانگ قطعه زمین که به صورت منزل درآمده به مساحت ششصد مترمربع واقع در ارض مشهور به حسین آباد محولات به طرفیت خانم (ص ) مقوم به مبلغ به بیست وپنج هزار تومان در تاریخ 26/5/1363 تقدیم دادگاه عمومی (حقوقی ) ترتبت حیدریه نمود و بشرح مذکور دادخواست توضیح داده است خوانده عیال سابقش بوده که با او متارکه و طلاقش داده است معهذا خوانده ازخانه مورد نزاع ملکی وی خلع ید ننموده و به دادسرامراجعه موضوع را حقوقی تشخیص و به این جهت مبادرت به تقدیم دادخواست نمودم و به استناد فتوکپی طلاقنامه و مستند عادی خریداری زمینی رسیدگی و صدور حکم را خواستار می باشد دادگاه مرجوع الیه پس از رسیدگی و صدور قرار معاینه و تحقیق محلی و اجرای آنها و استعلام از اداره کشاورزی در باب واگذاری زمین و وضعیت آن به موجب دادنامه شماره 481 مورخ 24/7/64بدین خلاصه (آقای (ف ) نیز از طریق اصلاحات ارضی حسب نامه شماره 111778/3/64 مالک شده که حق فروش زمین مزورعی و حق تبدیل زمین زراعی را به منزل مسکونی بدون مجوز نداشته حسب حکم دادگاه مدنی خاص فرزندان می توانند نزد مادرشان باشند که خانم (ص ) به تبع فرزندان خود در منزل سکونت دارد(حتی اگر یک فرزند باشد) و درساخت منزل نیز حسب تحقیقات محلی شرکت داشته لذا با توجه به مراتب فوق ادعای خواهان وارد نیست حکم برد دعوی خواهان صادر و بر اثر فرجامخواهی پرونده به دیوان عالی کشور ارسال و شعبه 18 دیوان عالی کشور به موجب دادنامه 65/200/18 مورخ 7/4/65 به این شرح (فرجامخواهی مالا" وارد به نظر می رسد زیرا اولا " طبق رای دادگاه مدنی خاص مقرر نبوده که فرزندان مشترک طرفین الزاما" در خانه موردنزاع وسیله مادرشان حضانت شوندثانیا" با فرض تبدیل زمین زراعی خریداری شده بدون کسب مجوز از اداره اصلاحات ارضی این وضعیت برای خوانده ایجاد حق مالکیت ننموده و چنین ادعائی هم نشده است ثالثا" به فرض مشارکت خوانده دراحداث ساختمان به نحوی که قدرالسهمی داشته باشد در این باب بررسی و تحقیق به عمل نیامده و در صورت انجام چنین تحقیقی و ثبوت وجود حق السهم برای زوجه مطلقه نسبت به قدرالسهم استقراریدوی می بایستی جایز تلقی شود نظر به مراتب مذکور رسیدگی ناقص به نظر رسیده وبا نقض دادنامه فرجامخواسته دادرسی به دادگاه حقوقی کاشمر ارجاع می گردد دادنامه را نقض و رسیدگی به دادگاه حقوقی کاشمر ارجاع شود دادگاه اخیرالذکر نیز پس از رسیدگی و صدرو قرار تحقیق محلی حسب نظر دیوان عالی کشور اجرای آنها به موجب دادنامه تجدیدنظر خواسته مالکیت خواهانه نسبت به شش دانگ منزل مسکونی خوانده محرز دانسته و ادامه سکونت خوانده را در آن بدون اذن و اجازه خواهان غاصبانه و من غیرحق تشخیص داده مستندا" به مواد301و308و309 از قانون مدنی خوانده را محکوم نموده از مورد خواسته خلع یدنموده و تحویل خواهان نماید و بر اثرتجدیدنظرخواهی خانم (ص )بالاخره پرونده به دیوان عالی کشور ارسال و به این شعبه ارجاع گردیده و تجدید نظرخواه ضمن لایحه تجدیدنظرخواهی پس از شرح مطالبی نقض حکم را خواستار شد تجدیدنظرخوانده نیز لایحه تقدیم داشته و با اعلام مطالبی رد تجدیدنظرخواهی را خواستار شد که لوایح هنگام شور قرائت خواهد شد0
هیئت شعبه در تاریخ فوق تشکیل است و پس ازقرائت گزارش آقای ... عضو ممیز و بررسی اوراق پرونده نسبت به دادنامه شماره 65/848 25/8/1367 تجدیدنظرخواسته مشاوره نموده چنین رای می دهند0
بسمه تعالی
از ناحیه تجدیدنظرخواه ایراد و اعتراض موجه و موثری که با یکی از شقوق ماده 6 قانون تعیین موارد تجدیدنظراحکام دادگاههاو نحوه رسیدگی آنهامصوب 14/7/1367 منطبق بوه و نقض دادنامه تجدیدنظر خواسته را ایجاب نماید به عمل نیامده است و نظر به اینکه بر دادنامه تجدیدنظرخواسته از جهت رعایت اصول و تشریفات دادرسی نیز ایراد و اشکالی به نظر نمی رسد لهذا دادنامه مزبور مستندا" به ماده 3 قانون فوق الذکر ابرام می شود0
مرجع :
کتاب سقوط تعهدات - ضمان قهری - به اهتمام یداله بازگیر
انتشارات فردوسی - چاپ اول 1379 - چاپ دریا
نوع : آراء و نظریات
شماره انتشار :
تاریخ تصویب : 1300/00/00
تاریخ ابلاغ :
دستگاه اجرایی :
موضوع :
منبع : وب سایت قوانین دات آی آر (معاونت آموزش دادگستری استان تهران)
خواهان بطور ضمنی از شرط انصراف عدول کرده ومعامله مقرون به شرط را قاطعیت و حتمیت بخشیده است نتیجتا و با توجه بعملکرد طرفین اشتراط چنین شرطی مانع الزام خوانده دعوی اصلی به تنظیم سند رسمی انتقال نیست عدم استرداد عین به مالک پس از انقضاء مدت اجاره نیز در حکم غصب است
