×

چنانچه شکات دلیلی علیه متهم نداشته باشندفقط حق استحلاف برای آنها ثابت است

چنانچه شکات دلیلی علیه متهم نداشته باشندفقط حق استحلاف برای آنها ثابت است

چنانچه-شکات-دلیلی-علیه-متهم-نداشته-باشندفقط-حق-استحلاف-برای-آنها-ثابت-است

وکیل


کلاسه پرونده : 14/273519
شماره دادنامه : 267
تاریخ رسیدگی : 11/10/70
فرجامخواه : وکیل محکوم علیه
فرجامخوانده : ...
فرجامخواسته : دادنامه شماره 6667/7/70 صادره از شعبه 17 دادگاه کیفری یک ...
مرجع رسیدگی : شعبه 27 دیوان عالی کشور
هیئت شعبه : آقایان ...

خلاصه جریان پرونده : آقای (الف ) فرزند... 37 ساله متهم است به قتل عمدی مرحوم (ب ) در اثر ضربه مغزی در تاریخ 19/10/67 بدین شرح که متهم در صفحه 32 و غیر آن گفته است : (روز حادثه ازسرو صدای دختر خواهرم متوجه شدم که خواهرم و دخترم به (ج ) فرزند مقتول فحاشی می کنند . جریان را پرسیدم گفتند که (ج ) مزاحم ما شده و حتی پدرش (مقتول ) هم به ما فحاشی می کند . بعدا" نزد مقتول رفتم و گلگی کردم که (ج ) نیز باپدرش روی پشت بام ایستاده بودند . گفتم چرا شما به پسرت اجازه می دهید که مزاحمت ایجاد کندبلافاصله (ج ) مرا از پشت مورد حمله قرار داد و شخص مقتول نیز از مقابل مرا گرفت و کتک کاری کرد . در همین حین آقای (د) سررسید و میانجیگری کرد و از همدیگر جدا شدیم و (د) مچ دستم را گرفت و مرا به سوی منزل هدایت کرد و من در حین رفتن به منزل به مقتول توپ و تشر زدم که شکایت پسرت را به قانون عدل الهی می برم که ناگهان متوجه شدم با پشت به زمین افتاد و من به خانه رفتم 0
مشاجره را قبول دارم ، ولی درگیری را قبول ندارم 0) متهم بزه انتسابی را منکر شده و شهود عینی درگیری و زدن متهم را گواهی کرده اند و دختر مقتول در محضر دادگاه گفته است : (من خودم حضور داشتم 0 پدرم بلند شد و متهم با مشت به پیشانی او زد .پدرم افتاد و متهم با پوتین چند ضربه نیز به سر پدرم زد و این جریان در پشت بام بود و در حدود20 نفر روی پشت بام بودند .)
کمیسیون پزشکی علت مرگ را شکستگی جمجمه وخونریزی مغزی تعیین نموده و نوشته است " (ایجاد ترک خوردگی جمجمه به طول هشت سانتیمتر که در معاینه جسد دیده شده با ضربه مشت به طور مستقیم بعید به نظر می رسد .)
بر اساس شکایت اولیای دم دادسرای عمومی ... به موجب کیفرخواست شماره 29311/11/67 تقاضای تعیین کیفر کرده ودادگاه کیفری یک ... شعبه 17 طی دادنامه شماره 6677/7/70 با توجه به محتویات پرونده و اجرای مراسم قسامه متهم را به قصاص نفس پس از تضمین سهم الدیه صغار محکوم نموده که مورد اعتراض وکیل محکوم علیه قرار گرفته مبنی بر این که متهم با متوفی درگیر نشده و وی را هل نداده بلکه با پسر او درگیر شده و متوفی برای کمک به پسرش با سرعت از پشت بام حرکت کرده و در اثر یخ زدگی لیز خودره و به داخل حیاط سقوط کرده و کوچکترین تعارضی بین اظهارات شهود و نظریه کمیسیون پزشکی و پزشکی قانونی و حاکم محترم ... و انکار متهم وجودنداردو با وجود قرائن ظنیه مخالف قسامه اجرا نخواهد شد . لذا تقاضای تجدیدنظر نموده و دادگاه مزبور به نظر خود باقی مانده و پرونده جهت تجدیدنظر به شعبه 27 دیوان عالی کشور ارسال گردیده است.
هیئت شعبه در ترایخ بالا تشکیل گردید و پس از قرائت گزارش آقای ... عضو ممیز و اوراق پرونده و نظریه کتبی آقای ... دادیار دیوان عالی کشور اجمالا" مبنی بر عدم قابلیت تجدیدنظر دادنامه شماره 6667/7/70 فرجامخواسته مشاوره نموده چنین رای می دهد:
(بسمه تعالی 0 با توجه به محتویات پرونده دادنامه فوق الاشاره به دلایل و جهاتی که ذیلا" آورده می شودمخدوش است :
1 متهم تنا به مشاجره لفظی بین خود و پسر متوفی اعتراف دارد و گلاویز شدن و درگیری و زدوخورد را با متوفی در کلیه مراحل منکر است و ادعا نموده متوفی از پشت بام به زمین سقوط کرده و موجب خونریزی شده 0 2 شهودی که از طرف اولیای دم و شکات معرفی شده اند (ه)،(د)،(و) و(ز) هیچ کدام ایرادضرب و جرحی را توسط متهم به متوفی گواهی نکرده اند فقط (ه)در برگ 41 گواهی نموده که متهم با متوفی با هم گلاویز شده اند، ولی اضافه نموده که حدود بیست قدم مانده بود که به صحنه دعوا برسم که آقای (ب ) (متوفی ) افتادو در برگ 19 نیز گفته : با هم گلاویز شدند . من چندان فاصله ای با آنها نداشتم ، در حدود30 قدم 0 قصد داشتم بین آنها میانجیگری نمایم یکمرتبه آقای (ب )(متوفی ) افتاد... و در ذیل اظهاراتش با قید قسم به کلام الله مجید گفته فقط این دو نفر با هم نزاع کردند و کس دیگری در محل نبود الخ و ظاهرا" هم چنین بوده زیرا گواهان معرفی شده دیگر هم گفته اند در صحنه دعوا نبودیم از صدای مردم ازخانه بیرون آمدیم (برگ 43و46و47) و در جلسه دادگاه هم گفته اند به چشم خودچیزی ندیدیم ، اطلاعی نداریم (برگ 118) 3 اظهارات آقای (ه)(گواه ) مضطرب بلکه متناقض است زیرا در برگ 19 و41 گفته بود متهم با متوفی گلاویز شدند و3020 قدم مانده بود به آنها برسم آقای (ب ) (متوفی ) به زمین افتاد ولی در دادگاه (برگ 117) گفته آقای (ج ) (پسر متوفی ) با متهم گلاویز شده بودند ولی درگیری (ب ) و (الف )را ندیده ام 4 آنچه مهم است اینکه یکی از اولیای دم و شکات به نام آقای (ج ) 15 ساله که منشاء درگیری و حاضر در صحنه بوده در برگ 10 گفته خانم ها...1و...2 و...3 برای آوردن آب چاه می رفتند من و اسد ... در موقع روبرو شدن به آنها خندیدیم 0دراین موقع (الف ) (متهم ) آمد بیرون مقداری حرف به پدرم زد . در همین موقع به پدرم زد و پدرم افتاد و بیهوش شد، ولی نگفته است با چه چیزی به او زد و به کجای او زد، بلکه در بازپرسی هم وقتی ازاو می پرسندمی گوید نمی دانم (برگ 49) ولی همسر متوفی در برگ 11 گفته با مشت زده به پیشانی شوهرم و افتاد است و این حرف را از قول (ه)و(م ) نقل کرده که آنها خودشان چنین حرفی نزده اندبلکه خود مشارالیها (همسرمتوفی ) نیز در بازپرسی اظهار داشته (نمی دانم با چه وسیله ای شوهرم را به قتل رسانید البته اهل محل می دانند .) و بالجمله هیچ یک از شکات و اولیای دم و گواهان نگفته اند که دیدیم که با چوب متهم متوفی را بزند و حداکثر مشت مطرح بوده (اگرچه نظریه کمیسیون پزشکی با آن تفاوت دارد،برگ 138) ولی در این فاصله که متهم در بازداشت بوده پیش از اینکه محاکمه شود یکی از دخترانش به نام ... یا... 16 ساله ظاهرا" توسط همان (ج ) یاد شده (پسرمتوفی ) به قتل می رسد و محکوم به قصاص قصاص می شود .لذا وقتی پس ازیک یکسال ونیم که محکمه تشکیل می گردد همسر متوفی (...) به نقل از دخترش ... ادعا می نمایدکه (شوهرم را(الف ) با چوب زده و کشته است.) و... دخترش هم در جلسه دادگاه مورخه 22/5/69 می گوید:(من خودم حضور داشتم پدرم نزد عده ای نشسته بود (حدود20نفر) آقای (الف ) چوب ضخیمی در دست داشت و محکم به سر پدرم زد . پدرم بلند شد و(الف ) با مشت به پیشانی او زد پدرم افتاد و(الف ) با کفش پوتین چند ضربه نیز به پدرم زدو به سر پدرم زد .) جای سوال است که چرا تا کنون ...(این ) خانم این حرف را نزده بود و چرا از آن 20 نفر می گفت روی پشت بام نزد پدرم نشسته بودند یکی شهادت نداده است. جالب توجه آنکه همین خانم در دادگاه خود را 2019 ساله معرفی کرده ولی مادرش او را در جلسه اول دادگاه 13 سلاه معرفی و در برگ قیمنامه رسمی 11 ساله بوده است (برگ 96و94) با توجه به مراتب فوق حصول ظن علیه متهم جدا" مشکل بنظر می رسد بنابراین مورد از موارد لوث نبوده بلکه از باب مدعی و منکر است که که چون شکات دلیلی علیه متهم ندارند فقط حق استحلاف برای آنها ثابت است.علی هذا دادنامه فوق الذکر نقض می گردد و پرونده در اجرای ماده 5 قانون تجدیدنظر مصوب سال 67جهت رسیدگی مجدد در دادگاه همعرض عودت داده می شود .)

مرجع :
قانون مجازات اسلامی درآیینه آرا دیوان عالی کشور(قتل عمد)جلد2 تالیف یداله بازگیر ،انتشارات ققنوس ،چاپ اول ، 1376
46

نوع : آراء و نظریات

شماره انتشار : 267

تاریخ تصویب : 1370/10/11

تاریخ ابلاغ :

دستگاه اجرایی :

موضوع :

منبع : وب سایت قوانین دات آی آر (معاونت آموزش دادگستری استان تهران)

    

قانون های مرتبط

مشترک شدن در خبرنامه!

برای دریافت آخرین به روز رسانی ها و اطلاعات ، مشترک شوید.