×

درصورت عدم اقامه بینه توسط مدعی ،برای منکرحق اخلاف وجوددارد

درصورت عدم اقامه بینه توسط مدعی ،برای منکرحق اخلاف وجوددارد

درصورت-عدم-اقامه-بینه-توسط-مدعی-،برای-منکرحق-اخلاف-وجوددارد

وکیل


کلاسه پرونده : 11/2/3630
شماره دادنامه : 222/2
تاریخ رسیدگی : 13/4/71
فرجامخواه : شاکیه وولی دم
فرجامخواسته : دادنامه شماره 27342/8/68 صادره از شعبه 12 دادگاه کیفری یک ...
مرجع ریدگی : شعبه دوم دیوان عالی کشور
هیئت شعبه : آقایان ...

خلاصه جریان پرونده : در تعقیب گزارش قبلی و دادنامه شماره 609/232/7/67 اجمالا" اینکه به موجب محتویات پرونده و کیفرخواست شماره 222213/9/66 دادسرای عمومی 1... بانو(الف ) فرزند ... 22 ساله 2 آقای (ب ) فرزند... 23 ساله 3 آقای (ج )فرزند... 24 ساله اولی به اتهام شرکت در قتل عمدی شوهرش (د) و رابطه نامشروع با متهم ردیف دوم و تمکین به عمل زنای محصنه با وی (که در اثر آن طفلی از وی متولد شده ) و دومی به اتهام شرکت در قتل عمدی (د) و رابطه نامشروع با متهم ردیف اول و سومی به اتهام مشارکت در قتل عمدی (د) تحت تعقیب قرار گرفته اند .
جریان چنین توضیح داده شده که حسب گزارش مامورین پاسگاه در مورخه 13/2/65 جسد ناشناسی که ازقسمتهای مختلف بدن سوخته شده کشف و پس از شناسائی و احراز هویت مشخص می گردد که نام وی (د) می باشد و والدین مقتول بدوا" از همسر مقتول اعلام مظنونیت وشکایت می نمایند و در تحقیقات مشخص شده که بین زوج و زوجه ازبدو زندگی زناشوئی اختلاف حاصل شده و تا زمان وقوع قتل ادامه داشته وانگیزه آن عقیم بودن مقتول بوده است و در خلال اختلافات ظاهرا" به وسیله خواهر متهم ردیف دوم بین آندو رابطه نامشروع ایجاد می گردد و بدوا" خانم (الف ) خود را دخترمعرفی نموده وحتی زمانی آقای (ب ) و خانم (الف ) که در اتومبیل وی بوده در حال حرکت درخیابان ... توسط شوهرش (مقتول ) و برادر مقتول مشاهده و دستگیر می گردند . در این ارتباط پرونده ای در کلانتری تشکیل می شود و نهایتا"این موضوع فیصله پیدا می کند و بنابه گزارش و تحقیقات مفصل اداره آگاهی هر دو نفر بهارتکاب رابطه نامشروع و انجام عمل شنیع زنا اقرار و اعتراف نموده اند، لیکن در مراحل بعدی موضوع را انکارمی نمایند . در رابطه با کشف جسد، شخصی به نام آقای (ه) شهادت به رویت متهمه در محل کشف جسد می دهد که در آن محل متهمه را در حال رانندگی اتومبیل تویاتا مشاهده کرده و این مطلب را در مواجهات حضوری بیان داشته است.( براین اساس در کیفرخواست مورد را از مواردلوث اعلام داشته است )0
متهم ردیف سوم (ج ) (پسرخاله خانم (الف ) دررابطه با جریان مذکور مداخله داشته ، زیرا همسایه مقتول به نام آقای (و) بنا به حکایت صورتجلسات تنظیمی در روز حادثه اتومیل پیازی رنگی را مشاهده نموده که سه سرنشین داشته و احد از سرنشینان ازوی سئوال که منزل آقای (ز) کجاست او گم شده و سپس داخل منزل ...(مقتول ) شده و اظهار داشته درها را بستم و پارک کردم ، شیئی مثل گونی مانند را پرت کردند و رفتند و طبق اظهارات شخصی به نام (ع ) (همسایه مقتول ) روز حادثه اتومبیل تویوتا را روشن دیده که همسر مقتول (خانم الف ) در پارکینگ ایستاده بوده و ایضا" یک عدد ساعت مقتول در ساک همسر مقتول کشف شده و نهایتا" با توجه به مطالب مورد اشاره در بالا و گواهی فوت و گواهی پزشکی قانونی در خصوص طفل ولدالزنا که گروه خون وی به (ب ) مربوط بوده است و نحوه دفاعیات و اظاهرات متهمان و اظهارات شهود و مطلعین واقرار خانم (الف ) و (ب ) در مورد رابطه نامشروع و عمل زنا با یکدیگر و سایر قرائن موجود در پرونده بزه انتسابی را محرز اعلام و طبق ماده 102 قانون حدود و مقررات مربوط به لوث و قسامه درخواست رسیدگی و صدور حکم شده است.
شعبه 26 دادگاه کیفری یک ... باجری تشریفات قانونی به موضوع رسیدگی کرده و طی دادنامه شماره 2153/2/67 اجمالا" دلایل احصائی در کیفرخواست را کافی برای احراز بزهکاری متهمین در مورد شرکت در قتل کافی ندانسته و اعلام داشته که از مجموع محتویات پرونده ظن برای دادگاه حاصل نشد که متهمان مرتکب قتل عمدی مرحوم (د) شده اند و حکم به برائت متهمان در مورد قتل عمدی آنان صادرنموده و در مورد اتهام متهمه دایر به زنان محخصنه و هکذا اتهام دیگر متهم (ب ) دایر به ارتکاب زنا به لحاظ انکار آنان و فقد ادله مثبته شرعیه نیز رای به برائت آنان صادر نموده است ، لیکن به لحاظ رویت شدن متهمه خانم (الف ) و متهم (ب ) در یک اتومبیل رابطه نامشروع آنان را در حدپ تقبیل و مضاجعه محرز تشخیص و طبق ماده 101 قانون تعزیرات هریک از آنان را به تحمل پنجاه ضربه شلاق محکوم نموده است.
رای دادگاه مبنی بر برائت متهمین مورد ایراد آقای دادیار اجرای احکام قرار گرفته و پرونده به دادسرای دیوان عالی کشور ارسال شده و دادسرای مرقوم نظر داده که باتوجه به گواهی آقای (ه) که متهمه را در محل کشف جسد دیه و او را شناسائی کرده است و با توجه به اختلاف بین متهمه و شوهرش مورد از موارد لوث بوده و حکم برائت متهمه از لحاظ قتل عمدی وجاهت قانونی ندارد و نظر به نقض دادنامه داده است و در سایر موارد دادسرای دیوان عالی کشور ایرادات دادیار اجرای احکام را وارد ندانسته و صحت دادنامه را نسبت به آن تصدیق و تایید نموده است و مراتب مادتین 284 مکرر قانون اصلاح موادی از قانون آیین دادرسی کیفری به این شعبه ارجاع شده که طی دادنامه مرقوم پس از ذکر گزارش اجمالی جریان پرونده چنین رای داده است :
( با توجه به ایرادات دادیار اجرای احکام و مجموع قرائن و احوال موجود در این پرونده از قبیل شهادت شهود و اختلاف فیمابین زن و شوهر و وجود فرزند با وجود اینکه متوفی عقیم بوده ، هر دو قسمت حکم نقض (می شود) و رسیدگی مجدد طبق ماده 284 به دادگاه دیگری ارجاع می گردد . بدیههی است که دادگاه بعدی با توجه به تمام جوانب مساله حکم مقتضی را خواهد داد .)
پرونده پس از عودت به شعبه 12دادگاه کیفری یک ...ارجاع ودادگاه اقدام به رسیدگی می نماید و مادر مقتول به نام ... در جلسه مورخ 10/12/67 دادگاه ضمن تقاضای قصاص علیه خانم (الف ) گفته است : (فرزندم مدت 8 سال بود که ازدواج کرده و بچه دارنمی شد و از پنج سال قبل به دکتر مراجعه و اقدام به معالجه کرده و دکتر به او گفته بود که بچه دار نمی شوید و عروسم (خانم الف ) 8 ماه بود که قهر کرده و رفته بود . رفتم او را به خانه بیاورم امتناع کرد و گفت شوهرم بچه دار نمی شود و موقعی هم که با بچه من آشتی کرددوماهه آبستن بود . من از (ب ) و (ج ) راجع به قتل شکایتی ندارم ،ولی معتقد هستم که بچه مال (ب ) است.) وکیل شاکیه آقای ... نیز مطالبی را در اثبات ادعای شاکیه مطرح کرده است و دادگاه ازشاکیه و وکیل او سوال می کند که گواهی پزشکی حاکی است که علت قتل سوختگی بوده و نه چیز دیگر به نظر شما چه کسی او را سوزانده وکیل شاکیه پاسخ داده که وسیله (ب ) با همکاری خانم (الف ) که درهر صورت فاعل فعل قتل خانم (الف ) است و مباشرقتل خانم (الف )را معرفی کرده و مطالب دیگری هم از وی سوال شده که در صورتجلسه دادگاه منعکس است و وکلای متهمین نیز مطالبی را گفته و ایرادهائی به تشکیل جلسه رسیدگی گرفته اند . لذا جلسه رسیدگی تجدید شده ودادگاه در جلسه مورخ 9/8/68 قرائنی موجود در پرونده و کیفرخواست علیه متهمه را به وی تفهیم نموده و متهمه خانم (الف ) درمقام ردآنها گفته است : ( بین من و شوهرم هیچگونه اختلافی نبوده و اوهم هیچ ناراحتی از دست من نداشت و بچه دارنمی شد و دارای سه سابقه حاملگی که همه سقط شده می باشم که در پرونده مدارک ضمیمه است و در مورد اینکه (ز) در محل وقوع جسد مرا دیده است من آنجا نبودم و ساعت را هم آن روزی که می خواست برود فراموش کرده بودببرد .) پس از آن وکیل متهمه مطالبی را در رد اتهامات انتسابی بیان کرده است از جمله در مورد شهادت آقای (ه) می گوید وی در این حد گواهی داده که خاتمی را شبیه این خانم در آن حوالی دیده است که اتومبیل وی در جوی نهر گیرکرده بود و چند نفر عابر که رسیده اند او را کمک کرده اند تا به راه خودش ادامه بدهد و پس از آن متهمه در تکذیب و انکار رابطه نامشروع و نفی تعلق فرزندش به آقای (ب ) مطالبی را گفته است که منحصر در تکذیب صرف است و استدلال نداردو در خصوص اقرار به رابطه نامشروع با او در آگاهی گفته (آن زمان هفت ماهه بودم و از نظر فشار روحی در وضع مناسبی نبودم 0)
پس از آن مادر مقتول مطالبی را مطرح کرده که از جمله راجع به وصیت نامه ای که بنا به اظهارات وکیل متهمه در همین جلسه منتسب به مقتول بوده و مورد تایید کارشناسان خط قرار گرفته به اینکه به خط او نوشته شده شاکیه می گوید: ( دست اوراگرفته اندونوشته اند و یا او را تهدید کرده اند .چرا برای نماز و روزه وصیت نکرده و زنای محصنه وصیت کرده ؟)
از سایر متهمان و وکلای آنان نیز تحقیقاتی شده که دفاعیات آنان در صورتجلسه دادگاه منعکس است و به هر حال دادگاه طی دادنامه شماره 27342/8/68 مفادا" چنین رای داده است :
( با توجه به اینکه اولا" طبق گواهی شماره 164908/4/65اداره پزشکی قانونی ... مرحوم (د) بعد از آنکه جسدش پیدا شده مورد آزمایش قرار گرفته و نتیجه اعلام گردیده که مسموم نشده و پس از مرگ سوزانده شدن جسدش ثابت نشده ودلیلی بر زنده سوختن وی به دست نیامده و در آخر علت مرگ نامعلوم اعلام گردیده و ثانیا" در مورد اتهام متهمین دریفهای دوم و سوم مبنی بر شرکت در قتل هیچ گونه قرینه و دلیلی که موجب حصول ظن باشد وجود ندارد و در موردمتهمه ردیف اول قرائن مورد استناد عبارت است از سوءرابطه زن و شوهر و امتناع شوهر از برآوردن نیازهای زن و ایجاد رابطه بین زن و یک مرد اجنبی و در این زمینه شوهر خود را مانع رسیدن به مقصودش می دانسته و اشتیاق زن به بچه دار شدن و اصرار وی به طلاق که هیچ یک از این امور محرز نشده ، زیرا زن و شوهر با یکدیگر در صلح و صفا زندگی می کرده اند و اموال شوهر در اختیار همسرش بوده و وجود رابطه نامشروع ثابت نشده است و الحاق و تعلق طفل به دیگری ثابت نیست و در نتیجه ثابت نیست که متهمه وجود شوهرش را مانع ومزاحم امیال خود می دانسته است و بر این اساس نمی توان قطع به شرکت متهمه در قتل همسرش حاصل نمود و بینه ای هم در این رابطه تعرفه واقامه نشده و اقرار به قتل هم وجود و ندارد، بلکه مورد از موارد لوث نیز تشخیص نگردید و ظن به شرکت وی در قتل مرحوم (د) حاصل نشد بهاین بیان که طبق موازین فقهی (تحریرالوسیله ،ج 2،ص 527)حصول لوث طرق و راههائی دارد که هیچ یک از آنها اقامه نشده و قول همسایه منزل متهمه مبنی بر اینکه وی را آماده خروج از منزل دیده با قول آقای (ز) که متهمه را در نزدیکی محل جسد دیده هیچ یک موجب حصول ظن به قاتل بودن متهمه نمی شود و بر فرض دیده شدن وی در محل وقوع جسد مادامی که اصل قتل یا موت ...(هنوز) روشن نشده و علت مرگ نامعلوم اعلام گردیده این قضیه امری را نمی تواند اثبات کند و به این ترتیب در خصوص متهمه ردیف اول ازحیث شرکت درقتل مرحوم (د) با خروج مورد از موارد لوث حکم به برائت وی صادر می گرددو از حیث اتهام رابطه نامشروع به لحاظ فقد اقرار و شهادت شهودنیز حکم به برائت وی صادر می گردد و در مورد متهم ردیف دوم از حیث شرکت در قتل به علت فقد دلیل اثباتی رای به برائت وی صادرمی گردد واز حیث رابطهنامشروع به لحاظ اقرار مادون النصاب وفق مسئله 283 ص339جلد... اتکمله المنهاج به تحمل پنجاه ضربه شلاق محکوم می گردد و متهم ردیف سوم از حیث اتهام انتسابی تبرئه می گردد .)
پس از آن شاکیه بانو... (مادر مرحوم ...) طی لایحه ای که به تاریخ 25/10/70 زیرنویسی شده است نسبت به رای صادره در خصوص متهمان اعتراض و تجدیدنظرخواهی نموده است و دادگاه به رای خود باقی بوده و پرونده به دیوان عالی کشور ارسال و جهت رسیدگی به این شعبه ارجاع شده است.
هیئت شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید و پس از قرائت گزارش آقای ... عضو ممیز و اوراق پرونده و نظریه کتبی آقای ... دادیار دیوان عالی کشور اجمالا" مبنی بر تقاضای نقض دادنامه و دادنامه شماره 27343/8/68 فرجامخواسته مشاوره نموده چنین رای می دهند:
(بسمه تعالی 0 بر دادنامه تجدیدنظرخواسته با توجه به رسیدگیهای دادگاه و استدلال مندرج در رای ایراد و اشکال موثر و مدللی که موجب نقض دادنامه صادره گردد از ناحیه تجدیدنظرخواه به عمل نیامده است و قابل ابرام است. النهایه چون موضوع مورد ادعای شاکیه (قتل ) از حقوق الناس ) است و در حقوق الناس در صورت انکار مدعی علیه ابتدائا" صدور رای برائت صحیح نیست بلکه وفق موازین فقهی (تحریرالوسیله ،ج 2، ص 417تا419 مسایل 1تا9) و ماده 244قانون مجازات اسلامی در صورت عدم اقامه بینه توسط مدعی حق احلاف منکربرای وی وجود دارد که پس از تفهیم این حق و احلاف منکر یا نکول مدعی از احلاف منکر رای به برائت و سقوط دعوی صادر می گردد و لذا ارشادا" متذکر می شود دادگاه وفق ماده 33 قانون تشکیل دادگاههای کیفری یک و دو رای را از این حیث اصلاح نماید و به این ترتیب اساس دادنامه خالی از اشکال و مورد ابرام و تائید است.)

مرجع :
قانون مجازات اسلامی درآیینه آرا دیوان عالی کشور(قتل عمد)جلد2
تالیف یداله بازگیر ،انتشارات ققنوس ،چاپ اول ، 1376
45

نوع : آراء و نظریات

شماره انتشار : 222

تاریخ تصویب : 1371/04/13

تاریخ ابلاغ :

دستگاه اجرایی :

موضوع :

منبع : وب سایت قوانین دات آی آر (معاونت آموزش دادگستری استان تهران)

    

قانون های مرتبط

مشترک شدن در خبرنامه!

برای دریافت آخرین به روز رسانی ها و اطلاعات ، مشترک شوید.