اقراربه قتل عمد که موجب علم متعارف و عادی برای قاضی صادرکننده رای میگرددموجب قصاص نفس است
کلاسه پرونده : 8/4692/27
شماره دادنامه : 3024
تاریخ رسیدگی : 22/10/73
فرجامخواه : وکیل متهم
فرجامخوانده : اولیای دم دادگاه
فرجامخواسته : دادنامه شماره 1099/2/73 صادره از شعبه 24 دادگاه کیفری یک
مرجع رسیدگی : شعبه 27 دیوان عالی کشور
هیئت شعبه : آقایان ...
خلاصه جریان پرونده : حسب کیفرخواست صادره از دادسرای عمومی ... به شماره 262 15/4/72 آقای (الف ) هفتاد ساله ، اهل وساکن 00 متهم است به ارتکاب چهارفقره قتل عمدی به اسامی 1(ک )2(ش ) (همسرمتهم ) 3 (ث )4(ع ) تاریخ وقوع قتلها به ترتیب 27/10/64 و 7/3/65 و 12/6/71 بوده است بدین توضیح که متهم دارای هفتاد سال سن بوده در حالی که همسرش (سومین همسرش بوده ) جوان بوده و مدت نه سال از ازدواجشان گذشته بوده که متهم در موردهمسرش (ش ) بدگمان می شود و به تصور اینکه نامبرده با افرادی منجمله آقای (ک ) و (ث ) و دیگران که نامشان در پرونده ضبط است ارتباط نامشروع داشته حسب مندرجات پرونده همسرش را تحت بازجوئی وشکنجه قرار می دهد که اقرار به ارتباط نامشروع و زنا با افراد نامبرده از وی می گیرد و سپس همسرش را به صحرا می برد و پس از بگو ومگو و مشاجره او را با ضرب چوب و سنگ می کشد و به گفته خودش (له می کند) و از این تاریخ فراری و متواری می شود و به نقل از بازجوییهایش می رود دنبال تهیه اسلحه و آذوقه سفر و به انتظار فرصت مناسب برای کشتن افرادی که به گمان خودش با هسمر متقوله اش ارتباط داشته اند . که بالاخره در یک فرصتی مرحوم آقای (ک ) را از پای در در می آورد و باز سر به بیابان می گذارد و متواری می شود و باز در کمین و انتظار کشتن مظنونین به زعم خود ساعت شماری می کند تا اینکه در یک تعقیب و مراقبت و کمین مرحوم (ث ) و پسر سیزده ساله اش را به ضرب گلوله به خاک و خون می کشد و آنها را می کشد .
از آغاز اولین قتل تا دستگیری متهم نامبرده حدود ده سال به طول می انجامد و در این مدت وی گاهی در صحرا و بیابان به صورت ناشناس زندگی می کند و مدتی هم با اشرار بلوچ همدست بوده وهمکاری می نموده تا سرانجام دستگیر می شود و به همه قتلها با شرح جزئیات آن اعتراف می نماید و انگیزه ارتکاب قتلها را ناموسی ذکر نموده است.
اولیای دم مقتولین از نامبرده شکایت کرده و خواهان قصاص وی شده اند . دادسرای عمومی ... پس ازانجام تحقیقات به موجب کیفرخواست صدرالاشعار تقاضای رسیدگی و تعیین مجازات نامبرده را کرده است و پرونده جهت رسیدگی به دادگاه کیفری یک ...شعبه 24 ارجاع شده وشعبه مزبور پس از رسیدگی توجها" به مندرجات پرونده و شواهد و قرائن موجود بر بزهکاری و احراز اتهام انتسابی به متهم با استناد به بندهای اول و چهارم ماده 231 قانون مجازات اسلامی بزه منتسب به متهم را از طریق علم قاضی و اقرارش محرز تشخیص داده و به شرح دادنامه شماره 99 10/2/73 رای به قصاص نفس متهم باشرایط مندرج در دادنامه صادر نموده است که رای صادره مورداعتراض وکیل محکوم علیه قرار گرفته و تقاضای فسخ و نقض دادنامه صادره و تجدیدنظر کرده است. پرونده در اجرای قانون تجدیدنظر جهت رسیدگی و امعان نظر به این شعبه ازدیوان عالی کشور ارسال و ارجاع گردیه است.
هیئت شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید و پس از قرائت گزارش آقای ... عضو ممیز و اوراق پرونده ، مشاوره نموده چنین رای می دهند:
(بسمه تعالی 0 با نگرش به مندرجات پرونده واقاریر متهم به بزههای انتسابی و قرائن و شواهد موجود که موجبات علم متعارف و عادی برای قاضی صادرکننده رای فراهم نموده است درخواست تجدیدنظر با هیچ یک ازموارد مذکور در ماده 10 قانون تجدیدنظر آراء دادگاهها مصوب سال 1372 انطباقی ندارد و لذا رد می شود و دادنامه فوق الاشعار برابر بند یک ماده 5 قانون مارالذکرابرام و پرونده به دادگاه مربوطه بازگشت داده می شود .)
مرجع :
قانون مجازات اسلامی درآیینه آرا دیوان عالی کشور(قتل عمد)جلد2
تالیف یداله بازگیر ،انتشارات ققنوس ،چاپ اول ، 1376
43
نوع : آراء و نظریات
شماره انتشار : 3024
تاریخ تصویب : 1373/10/22
تاریخ ابلاغ :
دستگاه اجرایی :
موضوع :
منبع : وب سایت قوانین دات آی آر (معاونت آموزش دادگستری استان تهران)
باتوجه به اقرارمتهم به قتل عمد وتودیع سهم صغارازدیه ، صدورحکم به قصاص نفس بلامانع است اگراولیای دم نوع قتل راعمداعلام ولی دادگاه شبه عمد تشخیص دهددر اینصورت اولیای دم حق تجدیدنظرخواهی ازرای دادگاه را به اعتبار اینکه متهم برائت نیافته وبه نوعی محکومیت حاصل نموده است ندارند