در مورد مطروحه شناسنامه های ادعائی خواهان که فتوکپی آنها وسیله اداره خوانده به دادگاه ارسال گردیده شناسنامه مکرر محسوب نمی شود
تاریخ رسیدگی : 10/12/72 شماره رأی : 778/3 مرجع رسیدگی : شعبه سوم دیوان عالی کشور
خلاصه جریان پرونده :
در تاریخ 13/4/70 آقای قربان … فرزند اکبر مقیم روستای اینچه کندی از توابع هریس دادخواستی به طرفیت اداره ثبت احوال هریس به دادگاه حقوقی دو مستقل هریس تسلیم و در توضیح دعوی اعلام داشته پدرم به علت بیسوادی دو فقره سند ( سجلی ) به شماره های 34 ـ 1337 و 6 ـ 1339 به نام اینجانب گرفته با آنکه با شناسنامه اولی مشمول عفو از خدمت سربازی شده ام ولی شناسنامه دومی مرا مجبور کرد به خدمت سربازی بروم و با همین شناسنامه ورقه پایان خدمت سربازی بگیرم و اکنون تقاضا دارم حکم به ابطال سند سجلی شماره 34 ـ 1337 و هم چنین حکم بر اصلاح شناسنامه فرزندم به شماره 174 ـ 1364 و سند ازدواج اینجانب به شماره 1011 صادر فرمائید تا به استناد شناسنامه شماره 6 ـ 1339 شناسنامه جدید اخذ نمایم مدارک لازم ضمیمه دادخواست است این دادخواست تحت کلاسه 70/86 در دادگاه حقوقی دو مستقل هریس مورد رسیدگی قرار گرفته و با تعیین وقت و ابلاغ دعوی به خوانده طرفین جهت رسیدگی اخطار شده اند اداره خوانده لایحه داده که به شماره 183 ـ 5/10/70 ثبت شده و ضمیمه آن فتوکپی دو فقره اسناد سجلی را به دادگاه ارسال داشته دادگاه از گواهان خواهان تحقیق به عمل آورد و سرانجام به شرح دادنامه شماره 322 ـ 14/7/72 خلاصتاً به این استدلال که رسیدگی به موضوع ابطال اسناد مکرر در صلاحیت هیئت حل اختلاف مستقر در ثبت احوال محل می باشد قرار عدم صلاحیت به شایستگی هیئت مذکور صادر و در اجرای ماده 16 قانون اصلاح پاره ای از قوانین دادگستری پرونده را به دیوان عالی کشور فرستاده که به کلاسه 21/7781 ثبت و به این شعبه ارجاع شده است .
« رأی »
بند 4 ماده 3 قانون ثبت احوال مصوب 1355 اصلاحی بعدی ابطال اسناد مکرر را در حیطه صلاحیت هیئت حل اختلاف موضوع ماده 3 قانون مذکور قرار داده است لکن منظور از اسناد مکرر آن است که در مورد شخص واحد به هویت مشخص شناسنامه های متعدد تکراراً صادر شده باشد که در چنین صورتی شناسنامه موخرالصدور به عنوان شناسنامه مکرر وسیله هیئت حل اختلاف ابطال خواهد شد لکن در مورد مطروحه شناسنامه های ادعائی خواهان که فتوکپی آنها وسیله اداره خواندگان به دادگاه ارسال گردیده شناسنامه مکرر محسوب نمی شوند زیرا سند سجلی شماره 6 ـ 17/4/39 با تاریخ ولادت 11/1/1339 به نام قربان … فرزند اکبر … و سند سجلی شماره 34 ـ 29/6/1349 با تاریخ ولادت 11/1/1337 به نام قربان علی … فرزند اکبر و بانو خاور صدور یافته و شناسنامه های موصوف از حیث نام دارنده آن متفاوت است اولی به نام قربان و سند ثانی که موخرالصدور هم می باشد به نام قربان علی است و اسناد مکرر محسوب نمی شوند با این وصف و قطع نظر از اینکه بعضی از خواسته های دعوی ( تصحیح شناسنامه فرزند از حیث شماره شناسنامه پدر و تصحیح سند ازدواج از حیث شماره شناسنامه شوهر )با اقامه دعوی صرفاً به طرفیت اداره ثبت احوال قابلیت استماع ندارد در هر حال اسناد سجلی مذکور حایز عنوان مکرر نمی باشند و رسیدگی به دعوی در صلاحیت هیئت حل اختلاف موضوع ماده 3 قانون ثبت احوال نیست و با لحاظ قسمت اخیر ماده 4 قانون ثبت احوال در اجرای ماده 16 قانون اصلاح پاره ای از قوانین دادگستری ضمن تشخیص صلاحیت دادگاه پرونده را جهت اقدام قانونی عندالاقتضاء رسیدگی به دادگاه حقوقی دو مستقل هریس ارسال می نماسند .
مرجع : کتاب صلاحیت و احکام راجع به آن - در امور مدنی و جزائی ، به اهتمام یدالله بازگیر ، انتشارات فردوسی، چاپ اول ، چاپ گیتی - 80
نوع : آراء و نظریات
شماره انتشار : 778
تاریخ تصویب : 1372/12/10
تاریخ ابلاغ :
دستگاه اجرایی :
موضوع :
منبع : وب سایت قوانین دات آی آر (معاونت آموزش دادگستری استان تهران)
نام سلیقه به عنوان نام اناث از اسامی ممنوعه نمی باشد که رسیدگی هیئت حل اختلاف را ایجاب نمی نماید مرجع رسیدگی به دعوی ذکر سیادت در سند سجلی دادگاه عمومی است
