هنوز معامله ای درباره زمین مزبور انجام نشده بلکه فقط نوشته ای بی محتوی را با جبر و تهدید ازمن گرفته است
تاریخ رسیدگی : 28/8/69
شماره دادنامه : 635/22
مرجع رسیدگی : شعبه 22 دیوانعالی کشور
خلاصه جریان پرونده : در تاریخ 17/5/63 (ف) به طرفیت آقایان : 1 (ر)2 (ش) دادخواستی به خواسته اعتراض به صورتجلسه مورخه 27/4/63 تقدیم دادگاه صلح مهریز نموده که دادگاه مزبورباخواسته اعتراض به صورتجلسه مورخه 27/4/63 تقدیم دادگاه صلح مهریز نموده که دادگاه مزبور با اصدار قرار عدم صلاحیت پرونده را به دادگاه عمومی یزد ارسال کرده که به شعبه نهم ارجاع گردیده پس از اخطار رفع نقض از ناحیه دفتر دادگاه مذکور تجدیدنظرخواه به طرفیت تجدیدنظرخواندگان دادخواستی به خواسته صدور دادنامه مبنی بر ابطال صورتجلسه تفکیکی مورخ 27/4/63 مورداعتراض مربوط به پلاک 5821 بخش یزدکه به بنابه تقاضای خواندگان تنظیم شده 2 ابطال سندقطعی ... تقدیم دادگاه حقوقی یک یزدنموده وخلاصتا" (توضیح داده درمورداعتراض به عملیات تفکیکی وتنظیم صورتجلسه افرازمورخ 27/4/63که به تقاضای آقایان (م) و (ش) انجام شده چون نامبردگان قانونا" مالکیتی نداشته اند محکوم می باشند زیرا 1 صورتجلسه مزبور بنا به تقاضای خواندگان تنظیم شده که تقاضای آنها مستند به سند قطعی شماره 3/1846/2/60 دفتر10 یزد بوده و سند قطعی مربوط به وسیله خواندگان و با نکاء وکالتنامه شماره 180831/2/60 دفتر10 یزد تنظیم گردیده که این وکالتنامه بر مبنای جبر و ارعاب خوانده ردیف 1 تنظیم شده 2 هنوز معامله ای درباره زمین مزبور انجام نشده که بتواندموضوع در شمول موارد199و203و204و346و365و366و763 و بند1 ماده 190و191و202 قانون مدنی درآید و تحت عنوان معامله مکره قرار بگیرد بلکه فقط نوشته بی محتوی را خوانده ردیف یک و با جبر و تهدید از اینجانب گرفته که عملش مستندا" به ماده 125 قانون تعزیرات می باشد و در سال 1355 به قهرو علیه ملک اینجانب را تصرف کرده و در خاتمه تقاضای صدور حکم بشرح خواسته کرده خواندگان ضمن لایحه تقدیمی خلاصتا" ضمن دفاع از دادخواست تقدیمی خواهان در دو صفحه از جمله اظهار داشته اند اعتراض به صورتمجلس افراز طبق مقررات ماده 2 قانون افراز و فروش املاک مشاع بایستی ظرف ده روز به عمل آید و اعتراض بایستی به طرفیت همه مالکین تقدیم شده و اینجانبان طبق وکالتنامه 80831 2/10/59 وکیل تام الاختیار خواهان بوده و ایشان حق عزل ندارد و اینکه خواهان مدعی عدم مالکیت اینجانب شده این ادعا کذب محض است زیرا مالکیت اینجانبان به موجب دو جلد سند مالکیت مشاعی از پلاک مذکور با حدود مشخص و معیین بوده و مالکیت اینجانبان به موجب ماده 22 قانون ثبت اسناد و املاک مسلم و محرز است و اداره ثبت مهریز هم با احراز مالکیت سهمیه ما را افراز و صورت مجلس نموده که به امضاء کلیه ذینفع هارسیده وامضاءاینجانبان به منزله امضاءخواهان می باشدو اینکه خواهان مدعی معامله مکره شده جای تعجب است زیرا که در فروردین سال 56 قطعه زمین مورد افراز را به موجب قولنامه فروخته پولش را نقدا" گرفته حالا پس از گذشت ده سال مدعی معامله مکره شده و در خاتمه تقاضای رد دعوی خواهان را کرده است دادگاه پس از رسیدگی طبق دادنامه شماره 20158/4/66 خلاصتا" واخواهی واخواه را نسبت به تصمیم مورخ 27/10/63 اداره ثبت غیرموجه و مردود اعلام کرده آقای (ف) از دادنامه مذکور تجدیدنظرخواهی کرده که به دیوان عالی کشور ارسال و به شعبه 22 ارجاع گردیده شعبه مذکور پس از رسیدگی طبق دادنامه شماره 479/322/8/68 چنین رای صادر کرده است (دادنامه تجدیدنظرخواسته که قرار رد واخواهی تلقی می گردد به جهات زیر مخدوش است 1 خواهان به نحو صریح و روشن خواسته خودرا طی دو فقره واخواهی و عرضحال و در سه مورد عنوان نموده بوده و دادگاه در هر سه مورد مزبور صالح به رسیدگی بوده و چنانچه تجدید نظرخواه (درخصوص خواسته خود را مورد اعتراض به تصمیم ثبت انصراف حاصل کرده بوده دادگاه می بایست طبق مقررات ماده 298 قانون آئین دادرسی مدنی اتخاذ تصمیم می نمود . 2 همانگونه که فوقا" اشعار شد تجدیدنظرخواه از جمله درخواست رسیدگی به موضوع ارعاب و تهدید در صدور اسناد مورد بحث (سند انتقال و وکالتنامه)نموده بوده که دادگاه وارد رسیدگی به این دعوی نگردیده است بنابه مراتب دادنامه تجدیدنظرخواسته مستندا" به بندب ماده 12 قانون تشکیل دادگاههای حقوقی یک و دو نقض و رسیدگی مجدد بارعایت کلیه مقررات دادرسی طبق تبصره ماده 13 قانون اخیرالذکر به دادگاه صادرکننده قرار اعاده می شود) پس از وصول پرونده دادگاه با تعیین وقت و ابلاغ به طرفین خواهان ضمن لایحه تقدیمی خلاصتا" مطالبی تکذیب ادعای خواهان می باشد و دادگاه طبق صورتجلسه مورخه 2/5/69پس ازکسب نظر آقای مشاور خلاصتا" طبق دادنامه شماره 2252/5/69 چنین رای صادر کرده است (اساس ادعای خواهان اینست که وکالتنامه ای که بر مبنای آن سند مالکیت خواندگان صادر شده و سپس عمل تقسیم ازناحیه ثبت نسبت به آن معمول نگشته ... بزور عنف از وی اخذ شده و بدین جهت نمی تواند منشاء مالکیت تقسیم قرار گیرند و من باب مطالب فوق نسبت به تقسیم معموله از ناحیه ثبت بشرح صورتملجس افراز و تقسیم مضبوط در پرونده اعتراض نموده با توجه به مجموع اوراق پرونده دلیل کافی بر کرده و اجبار مورد ادعا ملاحظه نشده ولوایح اخیرواخواه هم معین وضعیت روحی و جسمی و نسلی خواندگان نمی تواند دلیل ارتکاب عنف مورد ثبت باشد علیهذا دعوی واخواهی واخواه نسبت به تقسیم ثبت به علت مذکور فاقد دلیل اثباتی و ضمن رد آن تصمیم ثبت محل تایید می گردد) آقای (ف) از دادنامه مذکور تجدیدنظر خواهی کرده که مفاد دادخواست وی تکرار مطالبی است که در مراحل قبلی عنوان کرده است که مبادرت به لایحه جوابیه از طرف تجدیدنظر خواندگان گردیده که در هنگام شور دادخواست تجدیدنظرخواهی تجدید نظرخواه و لایحه جوابیه تجدیدنظرخواندگان قرائت خواهد شد که دادنامه مورد تایید مجدد دادگاه صادر کننده قرار گرفته است پس از ارسال پرونده به دیوانعالی کشور و ارجاع آن به این شعبه اینک در وقت بالا هیئت شعبه تشکیل با بررسی محتویات پروند و مشاوره به شرح زیر مبادرت به صدور رای می نماید.
بسمه تعالی
رای : با ملاحظه محتویات پرونده اعتراض تجدیدنظرخواه به کیفیتی نیست که موثر در نقض آن و منطبق با مقررات ماده 6 قانون تعیین موارد تجدیدنظر احکام و نحوه رسیدگی آنها باشد و با توجه به اینکه دادنامه موصوف با رعایت اصول قانونی صادر شده لذااعتراض تجدید رد می شود.
مرجع :
کتاب قانون مدنی در آیینه آراء دیوان عالی کشور - عقود وتعهدات
به اهتمام یدالله بازگیر- انتشارات فردوسی - چاپ اول - چاپ دریا
نوع : آراء و نظریات
شماره انتشار : 635
تاریخ تصویب : 1369/08/28
تاریخ ابلاغ :
دستگاه اجرایی :
موضوع :
منبع : وب سایت قوانین دات آی آر (معاونت آموزش دادگستری استان تهران)
قولنامه در شرایطی تنظیم شده که رضای موکله در قولنامه وجود نداشته است مدافعات در زمینه اکراه و غبن با توجه به اینکه خوانده اعتراف به دریافت وجه نموده است موجه نمی باشد
