نفی بلد به بعنوان حد است و در نظر گرفتن حبس در تبعید نیز قهرا بعنوان حد میباشد و تعلیق مجازات در مجازاتهای تعزیری و باز دارنده است نه در مجازات به عنوان حد
شماره دادنامه : 392 - 2/11/1374
بتاریخ 2/11/74 در وقت فوق العاده شعبه 22 دادگاه تجدیدنظر استان تهران به تصدی امضاء کنندگان ذیل تشکیل و پرونده به کلاسه 74/22 - 379 تحت نظر است . دادگاه با بررسی اوراق پرونده و ملاحظه در مندرجات و محتویات پرونده و انجام مشاوره ختم رسیدگی اعلام و به شرح آتی مبادرت به صدور رای می نماید.
رای دادگاه
درخصوص نظرخواهی آقای سعید ... با وکالت آقای احمد ... نسبت به دادنامه شماره 36253 مورخ 28/6/74 صادره از شعبه 10 دادگاه انقلاب اسلامی تهران از جهت محکومیت به نه (9) سال حبس در تبعید و تعلیق مدت چهار سال از حبس صادره گر چه به حکایت محتویات پرونده و اسباب موجهه حکم در دادنامه از حیث احراز بزه و تطبیق مورد به قانون ایجاب نماید به عمل نیاورده است . لیکن چون نفی بلد به صراحت ماده 190 قانون مجازات اسلامی بعنوان حد است و در نظر گرفتن حبس در تبعید نیز قهرا" بعنوان حد میباشد و تعلیق مجازات به صراحت ماده 25 قانون مجازات اسلامی در مجازاتهای تعزیری و باز دارنده است نه در مجازات به عنوان حد و از طرفی با توجه به وضعیت خاص تجدیدنظر خواه و اینکه از سال 1364 به بعد گزارشی خاص و ویژه ای در امر هواداری گروهک تروریستی و یاغی منافقین از ناحیه مشارالیه نگردیده است که حاکی از ندامت و پشیمانی وی می باشد و گزارش فعالیتهای مثبت در امر پیشبرد اهداف مقدس انقلاب اسلامی گردید به نظر می رسد میزان مجازات نیز متناسب نباشد لذا دادگاه با نقض این بخش از دادنامه به تجویز ماده 22 قانون تشکیل دادگاههای عمومی و انقلاب مستندا به مواد یاد شده در متن دادنامه تجدیدنظر خواسته و اختیار حاصله از ماده 194 قانون مجازات اسلامی رای بر تحمل پانزده ماه حبس در تبعید به عنوان حد از ارتکاب جرم محاربه برای متهم پرونده تجدیدنظرخواه را صادر و اعلام می دارد. این رای قطعی است .
رئیس شعبه 22 دادگاه تجدیدنظر استان تهران
بسمه تعالی
بتاریخ 27/6/74 شعبه 10 دادگاه انقلاب اسلامی تهران در وقت مقرر بتصدی امضاء کننده ذیل تشکیل است . پرونده پیوست ک-لاسه 74/128/ط/د/1 اتهامی آقای سعید ... فرزند احمد دائر به هواداری از گروهک ترورسیتی و یاغی منافقین تحت نظر است .
گردشکار
حسب گردشکار تنظیمی از ناحیه وزارت اطلاعات مندرج در صفحات 59 و60 پرونده ، متهم سعید ... در بازجوئیهای به عمل آمده اظهار می دارد.
قبل از پیروزی انقلاب از طریق حضور در تظاهرات با منافقین آشنا و در زمان تشریح آرم این گروهک، در بهشت زهرا، حضور داشته و پس از انقلاب نیز نشریات آنان را مطالعه نموده است . و در اواخر سال 63 یا اوایل سال 64 یکی از دوستان وی به نام محمدرضا ... فرزند ابراهیم (منافق متواری و معدوم در عملیات مرصاد) با او تماس گرفته و قصد برقراری ارتباط وی را با منافقین داشته و چند نوبت دیگر، نامبرده اخیرالذکر و همسرش با متهم تماس تلفنی داشته اند که متهم می گوید من در نهایت با عدم حضور در محل قرارهای تلفنی، به مادر بزرگم که از تلفن منزل آنها قرار بود جهت صحبت با منافقین استفاده نمایم، گفتم که به آنان جواب رد بدهد. مدتی بعد مجددا متهم به تشکیلات منافقین وصل و حداقل چهار نوبت با گروهک مذکور در محل کارش تماس تلقنی داشته و از آنان کد رادیوئی سهراب 9000 را جهت اخذ پیامهای رادیوئی ویک شماره جهت رمز نمودن شماره تلقنهایی که از آنها برای تماسها استفاده می شود دریافت و در خصوص ارسال اخبار برای منافقین اعلام آمادگی می نماید.
متهم حتی درتعرفه های پرسنلی مربوط به حراست محیط کار خود، از عنوان نمودن سوابق گروهکی خود و حتی برادرانش فریدون و مسعود که زندانی آزاد شده نفاق می باشند خودداری نموده است . علی الحال با عنایت به مراتب مارالذکر و مجموع محتویات پرونده، دادگاه ختم رسیدگی را اعلام و به شرح ذیل مبادرت به انشاء رای می نماید :
رای دادگاه
در خصوص اتهام آقای سعید ... فرزند احمد، دارنده ش ش 142 صادره از اراک متولد 1335 ، ایرانی ، متاهل ، مسلمان ، دارای تحصیلات فوق لیسانس، کارمند صدا و سیما ، ساکن تهران، بازداشت موقت از تاریخ 25/4/74 تا کنون دائر به هواداری از گروهک تروریستی و یاغی منافقین، با توجه به مجموع محتویات پرونده و اظهارات و اقاریر متهم موصوف و قبول ارتباط با منافقین در سال 64 در زمانی که چهره ضد اسلامی و انسانی آنها بر هیچکس پوشیده نبوده است حکایت از این دارد که وی از انگیزه بالایی برخوردار بوده است و در جلسات بازجوئی نیز پس از تذکرات متعدد حاضر به افشاء ارتباطات خودش با سازمان نشده حتی زمانیکه نوار مکالماتش را شنیده و مجبور به اعتراف گشته نیز کمتر از آن را اقرار کرده که این خود دلیل بر سر موضع بودن وی می باشد و با توجه به حساس بودن شغلش نفوذی به تنها بعید نیست بلکه می توان آن را قطعی هم دانست لذا با توجه به مراتب مارالذکر مجرمیت نامبرده محرز و مسلم است و عمل وی منطبق با ماده 186 قانون مجازات اسلامی می باشد علیهذا مستندا به ماده 190 و اختیار حاصله از ماده 191 قانون مذکور وی را به نه 9 سال حبس تعزیری در تبعید محکوم می نماید. ولکن با توجه به وضع خاص زندگی مشارالیه و نداشتن پیشینه، محکومیت کیفری و با اختیار حاصله از ماده 25 قانون مجازات اسلامی، چهار سال از محکومیت مزبور را به مدت پنج سال معلق می نماید. و تعلیق مربور از زمان آزادی مصروع خواهد شد. تا در صورت تکرار بزه مشابه، علاوه بر تحمل محکومیت بزه مشابه، محکومیت مزبور قطعی گردد. رای صادره حضوری و با پرداخت هزینه دادرسی و ظرف مهلت مقرر قانونی قابل تجدیدنظر در دادگاه تجدید نظر استان می باشد./11
رئیس شعبه 10 دادگاه انقلاب اسلامی تهران
نوع : آراء و نظریات
شماره انتشار : 392
تاریخ تصویب : 1374/11/02
تاریخ ابلاغ :
دستگاه اجرایی :
موضوع :
منبع : وب سایت قوانین دات آی آر (معاونت آموزش دادگستری استان تهران)
فرار از محبس جرم می باشد نه فرار از دست مامورین عبور از عرض اتوبان - خود آن مرحوم مقصر حادثه تشخیص گردیده است
