×

شرط عدم وصول قسمتی ازثمن معامله ظهوردرتوافق طرفین به تحکیم معامله دارد

شرط عدم وصول قسمتی ازثمن معامله ظهوردرتوافق طرفین به تحکیم معامله دارد

شرط-عدم-وصول-قسمتی-ازثمن-معامله-ظهوردرتوافق-طرفین-به-تحکیم-معامله-دارد
تاریخ 20/10/74 کلاسه پرونده 3/74/588-1351 شماره دادنامه 1363-1362

مرجع رسیدگی :شعبه سوم دادگاه تجدیدنظردادگستری استان تهران
باحضورامضاکنندگاه ذیل :
تجدیدنظرخواه :
تجدیدنظرخوانده :
خواسته :تجدیدنظرخواهی ازدادنامه 502،503-19/4/74صادره ازشعبه 211دادگاه عمومی تهران
"رای دادگاه "
جریان دعوی خلاصتااین ست :1- بموجب قراردادعادی مورخ 27/1/73منتظم درآژانس ....آقای ....ششدانگ یک دستگاه آپارتمان به مشخصات معینه ازپلاک 2622الی 2919/67موضوع ثبت 79875دفتر1/355رابه مبلغ چهارصدو بیست میلیون ریال به بیع به آقای ...برگزارمی نمایدویک صدمیلیون ریال بعنوان قسمتی ازثمن موردمعامله دریافت وبابت تتمه آن سه فقره چک به شماره های 785113-15/11/73و785192-15/10/73و785191-27/1/73 دریافت ومقررمی شوددر27/11/73 باحضوردردفترشماره 104اسنادرسمی تهران تنظیم سندرسمی راتدارک نمایندطرفین به موجب قسمت اخیرازبند ششم قراردادودرقسمتی که به توضیحات مربوط به قرارداداختصاص داده شده توافق می نماینددرصورت عدم وصول هریک ازچکهای دریافتی قراردادکان لم یکن بوده وفروشنده مجازخواهدبودموردمعامله رابه شخص دیگری انتقال دهد.
2-آقای ....درتاریخ 16/12/73دادخواستی بطرفیت آقای ...تقدیم که به کلاسه 73/1243درشعبه 51 دادگاه عمومی تهران مطرح ومطابق آن الزام وی را به تنظیم سندانتقال پلاک موضوع قراردادتنظیمی ونیزتخلیه وتحویل آنرا تقاضامی کندونیزدستوموقت مبنی برمنع انتقال آنرامطالبه می کندکه در 30/1/74بموجب دستورشماره 100ملک منظورتارسیدگی نهایی به قیدتوقیف درمی آیدخوانده دفاعابه استنادبه شرط عدم وصول چکهای بیعانه ،مدعی میشودکه که مطابق این شرط حق داشته است باخودداری ازدریافت هریک از چکهامعامله رابه هم بزندوبه منظوراعمال این حق طی تلگرام شماره 37 23/11/73مراتب انصراف خودراازانجام معامله اعلام نموده است علاوه بر اینکه خواهان مبلغ پنجاه میلیون ریال بابت قسمتی ازثمن وصول شده رابه موجب چک بانکی شماره 225679وبرگ رسیدبانکی 8/11/73مستردنموده است آقای ...وکیل خواهان جوابااعلام می نمایدبموجب بند7مبایعه نامه حق فسخ طرفین کلااسقاط گردیده وشرط کان لم یکن بودن قرارداد،درصورت عدم وصول هریک ازچکهابوده است که خوانده آقای ...اصرارداشته انددرموردچکهائی که خریداربه اوداده است تعیین تکلیف شودتادرصورتی که یکی ازآنهابلامحل درآیدمشارالیه بتواندقراردادرابه این اعتبارفسخ کندوفی الواقع این قید برای تعیین پرداخت وجه چکهابوده است .
3-آقای ...درتاریخ 18/2/74متقابلادرمقام تقدیم دادخواست برمی آید وازهمان دادگاه تقاضای ابطال قراردادمورخ 27/9/73ورد،دعوی اصلی را می نمایدوعلاوه برمدافعات سابق الذکرتکرارااشعارمی داردکه چون یکی از چکهابه شماره 785193راوصول نکرده درنتیجه شرط مندرج دربخش توضیحات قراردادکه بموجب آن تراضی شده است درصورت وصول قراردادکان لم یکن باشد محقق گردیده وبااستفاده ازاین حق قراردادرافسخ کرده ومجالی برای نفوذو اعتبارآن باقی نمانده است که سرانجام پس ازتوام شدن پرونده هاو رسیدگیهای مقتضی شعبه 51،دادگاه عمومی تهران بشرح دادنامه های 502 و503 19/4/74دردعوی اصلی به استدلال اینکه شرط عدم وصول هریک ازچکهابه حکم معنای عرفی ظهوردرتوافق طرفین درتحکیم معامله داردوبنابراین مقرر گردیده است که درصورت نداشتن موجودی دربانک موثردرفسخ معامله باشدوبا توجه به اینکه خریدارموجودی لازم رادربانک محال علیه داشته است بااحراز وقوع بیع حکم به محکومیت خوانده دعوی اصلی (....)به تنظیم سندانتقال پلاک منظوروتحویل آن به خواهان صادرودعوی خواهان تقابل رامحکوم به رداعلام نموده است ومتعاقب تجدیدنظرخواهی محکوم علیه پرونده دراین شعبه مطرح گردیده است .
4- تجدیدنظرخواهی آقای ...باوکالت ...وبطرفیت آقای ...باوکالت آقای ...بشرح آنچه که قبلانیزاظهارشده عمدتااین است که چون فروشنده درصدد بوده است ازمحل فروش آپارتمان موردمعامله جای کوچکتری برای خودتهیه نمایددرتعقیب مذاکراتی که با...،دراین خصوص بعمل آمده باموافقت طرف قرارداددرستون ملاحظات قراردادقیدمی شودکه درصورت عدم وصول هریک از چکهافرشنده مجازباشدتامعامله رابهم بزندوچون آژانس مزبوربه تعهدخود عمل نکرده است موکل طی تلگراف 23/11/72 تجدیدنظرخوانده رابرای دریافت پنجاه میلیون ریال ازبیعانه که وصول شده بودواصل یکی ازچکهاکه به وصول آن اقدام نشده بوددعوت وسرانجام نیزدر18/7312مبلغ دریافتی رابه حساب تجدیدنظرخوانده تحت شماره 375بانک صادرات شعبه خواجوی واریزو مراتب رابه اواعلام نموده است واونیزبادریافت وجه چک قراردادراعملا اقاله نموده ودرتوجیه حق خودنسبت به شرط مزبوربه گواهی اشخاصی که در جریان مذاکره باآژانس موصوف بوده انداستنادکه بدنبال صدورقراراستماع گواهی ازآنان نیزدرآن خصوص استعلام گردیده است وکیل تجدیدنظرخوانده در مقام دفاع اظهارداشته است مطابق بند7 قراردادکه به موجب آن حق فسخ از طرفین ساقط شده منفسخ بودن قراردادبه شرط عدم وصول هریک ازچکهاقابل توجیه نبوده وباآن متعارض است علاوه براینکه مذاکرات تجدیدنظرخواه با آژانس ...،درموردتهیه آپارتمان متناسب به اوارتباطی نداردواسترداد قسمتی ازبیعانه هم موثردرفسخ نبوده وباتمسک به گواهی کارکنان آن بنگاه که درجریان معامله بوده اندووکیل تجدیدنظرخواه باجرح آنان ازحیث اینکه با تقدیم دادخواست بطرفیت آنان درشعبه 207دادگاه نفع شخصی دراین پرونده دارندتقاضای تاییددادنامه های صادره ازدادگاه بدوی رانموده است که اکنون دادگاه باملاحظه پرونده های منضم ولوایح مشروح ومفصل طرفین و اظهارات آنان درجلسات این دادگاه اولاایرادوکیل تجدیدنظرخواه به سمت آقای ...ازحیث اینکه بدون تصریح ولایت خودبه فرزندانش درمقام طرح دعوی برآمده است باتوجه به نحوه تنظیم دادخواست ولوایح تقدیمی که مفاداحاکی ازاین است که مشارالیه ازطرف مولی علیهماوبدون ذکرنمایندگی قانونی طرف دعوی بوده ودراین مرحله نیزبه وکالت ازنامبرده به عنوان اصیل وولی مداخله نموده است غیرموثرمی داندوردآن رااعلام می نماید.ثانیادرماهیت دعوی نظربه اینکه حق فسخ مستلزم موجب قراردادی ویاقانونی است ودر قراردادمورخ 27/9/73طرفین به شرح بندهفتم آن که مبین آخرین اراده آنان در تتمیم وتکمیل قرارداداست کلیه خیارات رااسقاط نموده اندوآنچه راکه دربخش توضیحات مذکورافتاده است وطرفین بموجب آن موافقت نموده انددر صورتی که یکی ازچکهائی که بابت ثمن معامله دراختیارفروشنده قرارگرفته است به حیطه وصول درنیایددراین صورت قراردادمنفسخ وکان لم یکان باشد دربیان توضیح چگونگی پرداخت ثمن معامله بوده وباتوجه به اینکه چکهادرید واختیارتجدیدنظرخواه بوده این قیدبه منظورایجاداطمینان اوبه پرداخت وجه چکهاوتعیین تکلیف اودرصورت عدم پرداخت بوده است درغیراینصورت اگربپذیریم که این حق به نفع فروشنده جعل شده تادرصورت عدم امکان دسترسی به آپارتمان مناسب بتواندآن قراردادرابهم بزنداولاضرورت داشت در قراردادمنظوردراین خصوص تعرض می گردیدثانیالازم می آمدضمن اسقاط تمام خیارات دربندهفتم قراردادحق فسخ درصورت عدم وصول یکی ازچکها تخصیص پیدامی کردوازشمول وکلیت بندمزبورخارج می گردیدلذابه قاعده واردموردادعای حق فسخ به اتکاآنچه درتوضیحات مربوط به قراردادآمده با توجه به عبارت اخیرالذکرآن بیوجه است سوای اینکه این ترتیب که فروشنده درهمه حال بتواندباامتناع ازمراجعه به بانک عقدرابهم بزندموجب تزلزل عقدبوده وبااصل لزوم قراردادمغایراست ودرموردشهودی که تجدیدنظرخواه به آن استنادنموده است قطع نظرازاینکه شهادت آنان مفیدقطع ویقین نیست وجهامن الوجوه بیش ازاین دلالتی نداردکه موسسه ....،اخلاقاخودرابه تهیه آپارتمان مناسب دیگری موظف کرده است ازآنجاکه مذاکرات تجدیدنظرخواه باآن بنگاه پس ازتحقق عقدوصرفادرروابط آنان موثربوده وبه این اعتبار که طرفینی نبوده بهیچوجه نمی توانست منشاتعهدوالتزامی برای تجدیدنظر خواه باشدوبنظردادگاه تخلف بنگاه ...،درتدارک آپارتمان متناسب منحصرانقض یک تکلیف اخلاقی بوده ونمی توانددستاویزقانونی برای بهم زدن قراردادباشددرموردمدافعات وکیل تجدیدنظرخواه به اینکه قسمتی از بیعانه رامستردنموده است قطع نظرازاینکه قسمتی ازآن بدون رضایت خریدار صورت گرفته واین اقدام پس ازوقوع عقدازمصادیق فسخ عملی نیست چون باوصف اسقاط خیارات چنین حقی اصولابرای اومتصورنبوده دریافت آن بیعانه توسط خریداربه لحاظ امتناع فروشنده به اساس معامله اخلالی نکرده است خصوصا اینکه شهودکه تجدیدنظرخواه معارضادرمقام تعرفه آنان برآمده به اراده جازم طرفین وپایبندی آنان درآن معامله گواهی داده اندوتصدیق شده است که حق فسخ بامراضات حاصله کلاساقط گردیده وتجدیدنظرخواه حق فسخی به جهتی از جهات برای خودمنظورنداشته است ودرخصوص تعرض وکیل تجدیدنظرخواه به جرح واینکه جرح لزومابایدقبل ازادای شهادت موردتوجه دادگاه قرار می گرفت قطع نظرازاینکه بنظرمی رسدتقدیم دادخواست بطرفیت شهود (کارکنان موسسه ...)ومطالبه مبلغ 000/250/4ریال ازآنان برای جلوگیری ازادای شهادت آنان صورت گرفته وتجدیدنظرخواه ازهویت آنان مستحضربوده است لازم می آمدقبل ازجلسه رسیدگی مراتب جرح رااعلام تادادگاه بدواآن ایرادراموردرسیدگی قرارمی دادثانیاباعنایت به اینکه مطابق اصلاحیه 14/8/74قانون مدنی نفع شخصی شاهدوقتی موجب جرح است که شهوددرعین مورد معامله یادرمنفعت آن منتفع بوده ویاحق رددعوی راداشته باشندلذانظربه اینکه کارکنان بنگاه مزبورعیناومنفعتادرپلاک مابه النزاع ذینفع نبوده ودراین پرونده نیزحق رددعوی راندارندبنابراین نفع شخصی که تجدیدنظرخواه آنرامستندجرح قرارداده وگواهی ابرازی ازشعبه 207دادگاه عمومی مبنی بر طرح دعوی علیه آن آژانس رامدرک جرح قلمدادنموده است منتفی بوده واین ایرادموجه نیست بنابراین ازآنجاکه به حکم شرط وتعهدات قراردادی حقی برای فسخ قراردادباقی نبوده وموجب قانونی هم برای انحلال عقدفراهم نیامده است تجدیدنظرخواهی راغیرواردتشخیص وباردآن دادنامه های مورداعتراض راکه برهمین مبناصادرشده وازحیث رعایت اصول وموازین حقوقی وترتیبات دادرسی فاقدهرگونه منقصت است عیناتاییدمی نمایداین رای قطعی است .
رئیس شعبه 3دادگاه تجدیدنظراستان تهران مستشاران دادگاه
نادردیوسالار 1- غلامعلی عابدی 2-هوشنک صالحی لرستانی

مرجع :کتاب نمونه آرامحاکم دادگستری ایران صفحه 63-67
1- دادگاههای تجدیدنظراستان
گردآورنده :عبدالرحمن رسولی انتشارات سمن سال 1375
40

نوع : آراء و نظریات

شماره انتشار : 1363

تاریخ تصویب : 1374/10/20

تاریخ ابلاغ :

دستگاه اجرایی :

موضوع :

منبع : وب سایت قوانین دات آی آر (معاونت آموزش دادگستری استان تهران)

    

قانون های مرتبط

مشترک شدن در خبرنامه!

برای دریافت آخرین به روز رسانی ها و اطلاعات ، مشترک شوید.