×

مصوبه هفتصد و سی و پنجمین جلسه شورای عالی آموزش وپرورش

مصوبه هفتصد و سی و پنجمین جلسه شورای عالی آموزش وپرورش

مصوبه-هفتصد-و-سی-و-پنجمین-جلسه-شورای-عالی-آموزش-وپرورش مصوبه هفتصد و سی و پنجمین جلسه شورای عالی آموزش وپرورش مورخ 27/4/1385 شماره8/4950/120

بسم الله الرحمن الرحیم

مقدمه:
کودکی، آغازحرکت وتلاش برای زیستن است؛ مرحله‌ای که باید آن را به خودی خود، به رسمیت شناخت؛ زیرا کودک، انسانی است مستقل با احساسات و خصوصیات خوب انسانی.
با این همه، کودکی، مقدمة نوجوانی، جوانی و بزرگسالی است و اساس زندگی بزرگسالی، به کیفیت این دوره بستگی دارد. این کیفیت نیز به چگونگی تعلیم و تربیت در این دوران وابستگی کامل دارد. در این دوره است که شخصیت، منش و رفتار کودک (به ویژه رفتارهای اجتماعی) و رشد جسمانی، عقلانی و فرهنگی وی بر اثر ارتباط او با سایرین شکل می‌گیرد. بی دلیل نیست که پیشوایان دینی بیش و پیش از هرچیز، به دورة کودکی توجه داشته و راهنماییهای لازم را در این باره ارائه کرده‌اند.
امروزه، درس دینی جزء جدایی‌ناپذیر برنامة درسی مدارس ما به شمار می‌رود. اهمیت این ماده درسی حتی پیش از انقلاب اسلامی نیز به خوبی احساس می‌شده و کسانی بوده‌اند که با تلاشهای آنان، نهاد آموزش و پرورش رسمی آن زمان کشور، به گنجانیدن مادة درسی با عنوان « دینی»، مجاب می‌شده است. در این میان، یاد و خاطرة بزرگانی چون استاد شهید مطهری، مرحوم شهید دکتر بهشتی و مرحوم شهید دکتر باهنر همواره برای دست‌اندرکاران نظام آموزشی کشور و دانش‌آموزان و معلمان، زنده و جاوید است. شایان ذکر است که آموزش دین به معنای جامع آن، در درس دینی خلاصه نمی‌شود و باید مبانی دینی محور اصلی و غالب نظام آموزشی و برنامه درسی نیز باشد .
در سالهای اخیر، توجه به نیازهای نو در عرصة آموزش دین، رویکردهای جدید در امر آموزش، توجه بیش از پیش به جنبه‌های نگرشی آموزه‌های دینی، لزوم بهره‌گیری از روشهای نوین در تعلیم و تربیت دینی و به کارگیری تربیت دینی به منظور شکل‌گیری رفتارهای دینی و تقویت احساس دینی از طریق شناخت دین و تفکر در آن و ... ـ که همه برخاسته و برگرفته از نظرها و پیشنهادهای آموزگاران مجرب، صاحب نظران و کارشناسان امر تعلیم و تربیت است ـ متخصصان تعلیم و تربیت دینی را برآن داشته است تا با برنامه‌ریزی دقیق و مطالعة جامع الاطراف در این خصوص، دست به کار تهیة برنامه‌ای نوین برای تعلیم و تربیت دینی شوند.
1 ـ ضرورت و اهمیت (فلسفة وجودی تعلیم و تربیت دینی)
« ان هـذا القران یهدی للتی هی اقوم و یبشر المؤمنین الذین یعملون الصالحات ان لهـم اجـراً کـبیراً»(1)
مهم‌ترین رسالت نظام اسلامی برنامه‌ریزی برای پرورش انسانهایی مؤمن، اندیشه ورز، خلاق، متعهد و عامل به تعالیم اسلامی است. انجام این رسالت هم بالندگی، دوام و استکمال نظام اسلامی را در پی دارد و هم فرصتی فراهم می‌کند تا آحاد جامعه وظایفی را که خداوند برای آنها معین فرموده انجام دهند و به سوی فلاح و رستگاری گام بردارند. روشن است که این مسئولیت مهم زمانی مؤثر واقع می‌شود که نظام اسلامی به رسالتهای دیگر خود نیز به طور نسبی عمل نماید و عوامل آسیب‌زای اجتماعی و تربیتی را به حداقل برساند. زیرا اهداف و مسئولیتها هر چه عمیق‌تر و عظیم‌تر شوند، علاوه بر برنامه‌ریزی گسترده، نیازمند دایره‌ای وسیع و شبکه‌ای پیچیده از عوامل و اسباب خواهندبود.
جمهوری اسلامی ایران بر مبنای این اعتقاد که دین اسلام طرحی برای « حیات طیبه» در دنیا و فلاح و رستگاری در آخرت است، ساختار ویژه‌ای را برای اداره جامعه در پیش گرفته است و تربیت دینی را به عنوان مبنایی‌ترین مسئولیت می‌پذیرد و همة برنامه‌های فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی را در همین جهت سامان می‌دهد. این هدف متعالی ریشه در مسئولیتی دارد که پیامبر اسلام ، صلی الله علیه و آله، برای آن مبعوث شده و به جامعة توحیدی و نظام دینی هویت می‌بخشد.
« لقد من الله علی المؤمنین اذ بعث فیهم رسولاً من انفسهم یتلوا علیهم آیاته و یزکیهم و یعلمهم الکتاب و الحکمه و ان کانوا من قبل لفی ضلال مبین(2)»
تعهد نظام اسلامی نسبت به تعلیم و تربیت آحاد جامعه به معنی تعیین نوع خاصی از تصدی‌گری و کیفیت انجام این مسئولیت نیست؛ بلکه نوع تصدی‌گری متناسب با شرایط زمانی و مکانی تنظیم می‌گردد؛ همان طور که تعهد نظام اسلامی نسبت به تأمین معیشت مردم به معنای نوع خاصی از تصدی‌گری نیست. به طور مثال، محیط مدرسه، بعد از خانواده، مهم‌ترین محیط تربیتی است و نظام اسلامی مسئولیت دارد سهم خود را در ساختن این محیط انجام دهد و دولتی و یا خصوصی بودن مدرسه، موجب سلب مسئولیت نمی‌گردد، بلکه صرفاً نوع مسئولیت و میزان تصدی‌گری را متفاوت می‌کند.
در نظام اسلامی، نهادهایی که نسبتی با تعلیم و تربیت دارند، به میزان دایرة عمل و تأثیر خود مسئولیت بیشتری بر عهده دارند.
بعد از خانواده، نهادهای تعلیمی و تربیتی مانند حوزه‌های علمیه، آموزش و پرورش، صدا و سیما و کلیة بخشهای فرهنگی، مسئول و موظف در این امر می‌باشند. در این میان آموزش و پرورش وظیفه‌ای ویژه دارد و باید مبنای مجموعة برنامه‌های درسی و فعالیتهای تربیتی و فرهنگی قرار گیرد. علاوه بر این که رویکرد عام آموزشی در آموزش و پرورش باید رویکرد تربیت دینی باشد، درس تعلیم و تربیت دینی وظیفه دارد که آموزه‌های دینی را به دانش‌آموزان آموزش دهد و آنان را به بصیرت کافی در این باره برساند.
2ـ رویکرد برنامه
بر مبنای انسان شناسی اسلامی، انسان با ویژگیهای منحصر به فردی آفریده شده که او را از سـایر مخلـوقات متمایز می‌کند. قرآن کریم با تعابیری چون « و لقد کرمنا بنی آدم...(3) »، « ثم انشاناه خلقاً اخر(4)» و « نفخت فیه من روحی(5)» از این تمایز ذاتی یاد می‌کند. این خلقت خاص که با تعبیر « فطرت» نیز از آن یاد می‌شود(6)، در استعدادها، گرایشها، تواناییها و مقاصد خاص تجلی می‌یابد. انسانها با گرایش به سوی خیر، زیبایی و کمال که سرچشمة همة آنها خداست، به دنیا می‌آیند و با برخورداری از قدرت اندیشه و انتخاب مـی‌تـوانند مظهر و تجلی‌گاه خیر و زیبایی و کمال شوند و بر مقام جانشینی خدا تکیه زنند(7). دین که راه سعادت و کمال انسان است، بر این فطرت بنا شده و در نسبت با آن نازل گردیده است.
« فاقم وجهک للدین حنیفا فطره الله التی فطرالناس علیها لا تبدیل لخلق الله ذلک الدین القیم و لکن اکثر الناس لایعلمون(8)»((پس روی خویش را به سوی دین یکتا پرستی فرادار، در حالی که از همة کیشها روی برتافته و حق گرا باشی، به همان فطرتی که خدا مردم را برآن آفریده است. آفرینش خدا را دگرگونی نیست، این است دین راست و استوار ولی بیشتر مردم نمی‌دانند.))
بنا بر معارف دینی، هر انسانی با فطرتی پاک به دنیا می‌آید(9) و تنها طریقی که می‌تواند انسان را به فلاح و رستگاری برساند و استعدادهای واقعی‌اش را شکوفا سازد، طریق سازگار با فطرت و منطبق بر آن است. همچنین مطابق با معارف دینی، مهم‌ترین ویژگی فطری انسان، گرایش به توحید، عبودیت خدای یگانه و معرفت الله(10) است.
فطرت انسان فطرت توحیدی است بدین معنا که هم خود را وابسته به خالقی می‌یابد که منبع و سرچشمة همة خیرها و کمالات است و هم گرایشی به او ـ که گرایش به سوی همان خوبیها و زیباییهاست ـ در ضمیر خویش احساس می‌کند. دین اسلام که دین فطری است آمده تا این فطرت توحیدی را در همة ابعاد شکوفا کند و شخصیتی توحیدی از انسان بسازد. به علاوه رسیدن به بینش توحیدی در باب جهان و انسان زیربنا و محور برنامة هدایتی اسلام است که همة اجزا و مؤلفه‌های این برنامه را شکل و جهت می‌دهد: « صبغه الله و من احسن من الله صبغه(11)». استاد مطهری می‌نویسد: (( در حدیث است « الدین الحنیف و الفطره و صبغه الله و التعریف، فی المیثاق(12)»؛ دین حنیف یا دین فطری و یا صبـغه الله است که خدا در میـثاق ـ یعنی در پیمانی که با روح بشر بسته است ـ بشر را با آن آشنا کرده است(13).))
محور قرار گرفتن فطرت در باب تعلیم و تربیت، محل افتراق بنیادین تعلیم و تربیت اسلامی از سایر مکاتب تعلیم و تربیتی، بخصوص تعلیم و تربیت « سکولار» است. تعلیم و تربیت در رهیافت و تقرب فطرت‌گرای خود، تعلیم و تربیتی خنثی و بدون جهت نیست؛ بلکه دارای یک جهت گیری بنیادی، یعنی شکوفایی فطرت توحیدی است. از آنجا که خردورزی و اختیار از ویژگیهای فطری انسان و وجه تمایز او با حیوانهاست، هدایت وی در بستری اختیاری صورت می‌پذیرد و به تمام شرایط و لوازم هدایت اختیاری ملتزم است: « انا هدیناه السبیل اما شاکراً و اما کفوراً(14)» و از آنجا که این هدایت، اختیاری است، تعقل مهم‌ترین ساز و کار در تعلیم و تربیت اسلامی است.
بنابراین تعلیم و تربیت دینی زمینه‌ساز و تسهیل کنندة مسیر شکوفایی استعدادها وگرایش به خیر، زیبایی و کمال است. این برنامه با رویکرد به فطرت انسان برنامة خود را سامان می‌دهد و در اصول، اهداف و روشهای تعلیمی و تربیتی، ردپای آن را دنبال می‌کند و به موارد زیرـ که اصلی‌ترین ویژگی‌های فطری انسان‌اند ـ توجه ویژه دارد:
1ـ حقیقت جویی و خردورزی
انسان به کشف واقعیت‌ها آن چنان که هستند تمایل دارد . این تمایل در میان تمامی انسان‌ها از کودک خردسال تا پیرمرد و پیرزن مشترک است. هر انسانی دوست دارد واقعیت جهان هستی را دریافت کند و حقیقت آن را بفهمد و بداند . البته قابل توجه است که این تمایل میان افراد مختلف با توجه به تربیت و پرورش از قوت و ضعف برخوردار است. داستان ابوریحان بیرونی و پرسش او به هنگام مرگ که دوست دارد دانا از دنیا برود مؤید همین نکته است.
از آنجاکه فـطرت و استـعدادهای فطری با بهـره‌مندی از تعقـل و اتـخاذ تصمیمهای درست شکوفا می‌شوند، نقش خرد و خردورزی در مسیر تعلیم و تربیت دینی بسیار مهم و بنیادی تلقی می‌گردد. در آموزه‌های دینی ما بر دینداری خردمندانه تاکید شده است. در تعلیم و تربیت دینی، انباشتن ذهن دانش‌آموزان از دانستنیها، اطلاعات و مفاهیم دینی بدون آنکه تمایلی برای عمل به آنها وجود داشته باشد و نیزتأکید بر اعمال و مهارتهای فاقد پشتوانة آگاهی و نگرش، به کلی مردود است. مفاهیم و موضوعات باید به نحوی ادراک شـوند که قابـلیت کاربرد و انتـقال به زنـدگی روزمرة یادگیـرنده را داشته باشند. به علاوه،
چنین دانشی باید موجبات ایجاد و تقویت احساس مثبت و خوشایند نسبت به مفاهیم دینی و گرایش به انجام اعمال دینی را فراهم آورد. بدین ترتیب، در تعلیم و تربیت دینی، اهداف شناختی نیز اهمیت ویژة خود را حفظ می‌کنند ولی نه به این صورت که تنها اطلاعاتی پراکنده و بدون ارتباط باسایر مفاهیم موجود در بافت ذهنی یادگیرنده باشند.
2ـ گرایش به خیر و فضیلت
در انسان دو گرایش عمده وجود دارد: اولی، خیر حسی و یا منفعت جویی است و دیگری خیر عقلی و یا فضیلت. گرایش به رفع حوائج مادی و به دست آوردن آن چه برای بقا و حیات انسان ضرورت دارد از مصادیق خیر حسی است. گرایش به فضیلت و خیر را می‌توان از مقوله‌ی خیر اخلاقی و اخلاقیات بر شمرد که در آن انسان به دنبال منفعت مادی نیست. که خود بر دو قسم است: « خیر اخلاقی فردی» مانند گرایش به نظم فردی و تسلط بر نفس خویش و « خیر اخلاقی اجتماعی» مانند شجاعت، سخاوت، تعاون و ایثار. در اسلام بر این گرایش تاکید و تشویق فراوان شده است که از این قبیل است گرایش به ایثار « و یوثرون علی انفسهم و لو کان بهم خصاصه » (15) اینکه انسان در عین احتیاج خود، دیگری را بر خود مقدم بدارد.
3ـ زیبایی گرایی
در انسان گرایشی به جمال و زیبایی، چه به معنی زیبایی دوستی و چه به معنی زیبا آفرینی که نامش هنر است به معنی مطلق وجود دارد و انسانی نیست که از این حس فارغ و خالی باشد. انسان همواره در محیط خود می‌کوشد به بهترین صورتی خود را بیاراید، محیط پیـرامون زندگی خود را زیباتر کند و از دیدن مناظر زیبا و شنیدن صدای خوش لذت ببرد. یکی از عوامل ماندگاری و جهانی شدن قرآن، عامل زیبایی یعنی فصاحت و بلاغت فوق‌العاده آن است. در قرآن می‌خوانیم که خداوند آسمان دنیا را با ستارگان زینت داد و آراست(16) . و در جایی دیگر می‌فرماید: « چه کسی زینت‌های الهی که خداوند برای بندگانش قرار داده حرام کرده است(17) و حتی خداوند متعال امر به همراه داشتن زینت در مساجد می‌نماید. (18)
زیبایی‌گرایی، از مهم‌ترین ویژگیهای فطری انسان است که مورد توجه معارف دینی قرار گرفته است و عبارت مشهور « ان الله جمیل و یحب الجمال» گویای این حقیقت است. جهان خلقت (کتاب تکوین) و قرآن کریم (کتاب تشریع) تجلی زیبایی خداوند است. با تو جه به علاقة فطری انسان به زیبایی، بهره‌مندی از آن در مراحل مختلف برنامه، بستر مناسبی برای تحقق اهداف فراهم می‌سازد.
4ـ گرایش به خلاقیت و ابداع
در هر انسانی تمایل برای خلق و آفرینش وجود دارد که می‌خواهد آن چه را نبوده بیافریند، خلاقیت نیز همین گونه است. انسان از کودک خردسال تا بزرگسالان به هنگام ابداع و ایجاد مشی جدید در خود احساس سرور و شادی کرده وشخصیت متعالی‌تری می‌یابد. این گرایش نیز با تربیت و پرورش رشد و تعالی می‌یابد . خداوند متعال جهان را بدیع آفریده است(19). و هر روز را نو به نو می آفریند(20) و هیچ دو روزی را در جهان یکسان قرار نداده است. گرایش به خلاقیت و ابداع از دیدگاه انسان در تمامی ساحت‌های وجود انسان از اخلاق فردی و اجتماعی تا کار و تلاش روزانه جاری است بدان حد که از نظر اسلام، فردی که دو روز از عمرش یکسان باشد مورد مذمت قرار گرفته است.
5 ـ گرایش به عشق و پرستش
انسان حقیقتاً برترین آفریده الهی است و از نشانه‌های این برتری گرایش‌های اختصاصی و عالی انسان در مقایسه با سایر موجودات است، مانند گرایش به عشق و پرستش. در این جا باید میان عشق و شهوت تفاوت قائل شد، زیرا شهوت یعنی چیزی را برای خود خواستن اما عشق یعنی چیزی را برای دیگری خواستن درعشق، وصال و تصاحب برای خود انسان مطرح نیست چیزی شبیه خیراخلاقی؛ در بحث عشق فنای عاشق در معشوق مطرح است یعنی از خود گذشتگی و نه خود محوری و خودخواهی. مساله‌ی پرستش یعنی عشق، انسان را به مرحله‌ای می‌رساند که می‌خواهد از معشوق، خدایی بسازد و از خود، بنده؛ او را هستی مطلق بداند و خود را در مقابل او نیست و نیستی حساب کند. چنین گرایشی در تمامی انسان‌ها وجود داشته و دارد و حتی بت‌پرستی هم راه به خطا رفته‌ی همین گرایش ناب است. (21)
3 ـ اصول حاکم بر برنامة درسی
1ـ محور قرار گرفتن قرآن کریم و سنت و سیره معصومین صلوات الله علیهم
این اصل که برگرفته از مبانی تعلیم و تربیت دینی است، بر همه مراحل برنامه، بخصوص موارد زیر حاکم است:
اول: تعیین الویت‌های آموزشی
دوم: اهداف کلی پایه‌های تحصیلی
سوم: روش‌های تعلیمی و تربیتی
چهارم: تدوین محتوا و رسانه‌های آموزشی
2ـ توجه به رویکردهای جدید در تعلیم و تربیت با هدف روزآمد شدن برنامه
شیوه‌های نو در تعلیم و تربیت، بر افزایش مشارکت دانش آموز در امر یادگیری و ایجاد فرصتهای مناسب برای حضـور فـعال او در هـمة صحنه‌های یادگیری تأکید دارد. برنامه‌ای که بر روشهای فعال و مشارکتی در آموزش تأکید داشته باشد، لزوماً به دنبال ایجاد فرصت برای مشارکت کودکان در امر یادگیری است. اینکه دانش آموز خود جست وجو کند، خود بیابد و یافته‌هایش را خود به کار گیرد، هدف روش فعال یادگیری به شمار می‌رود. در این شیوه، معلم در واقع راهنما و راهبر است و این بچه‌ها هستند که با راهنمایی او، مفاهیم جدید را دریافت می‌کنند. برنامه درسی باید تا آنجا که امکان دارد، مطابق این شیوه تهیه شود. بدین ترتیب، فعالیتهای گروهی و آموختن دانش‌آموزان از یکدیگر، فراهم کردن امکان بروز خلاقیت و ابتکار برای دانش‌آموزان، ایجاد زمینة برقراری پیوند بین آموخته‌های خود در دروس مختلف (اهداف فرعی یا کارکرد ثانویه) نیز از دیگر نکات مورد توجه در این برنامه‌اند. (در اهداف، کارکرد ثانویه دیده شده است)
3ـ توجه به تواناییها و محدودیتهای رشد شناختی دانش‌آموزان دورة ابتدایی
با توجه به ویژگیهای رشد ذهنی دانش‌آموزان در دورة ابتدایی، در برنامة جدید، علاوه بر بهـره‌گیری از محسوسات و نـمونه‌های عینی بر تربیت استعدادهای کودک برای شناختن اوضاع جهان خارج و مرتبط ساختن مطالب درسی با مظاهر زندگی و اشیای موجود در محیط خاص کودک تأکید شده است. همچنین ، ضمن توجه به اهمیت بهره‌گیری از حافظة کودکان به نحو مطلوب، ادراک مفاهیم و فراگیری طرز استفاده از آنها (در قالب اهداف) و برقراری پیوند بین آموزش و زندگی روزمرة بچه‌ها مورد تأکید قرار گرفته‌اند.
برای بیان مفاهیم موجود در برنامه، در حد امکان، بر استفاده معقول از استعداد خیال‌پردازی کودکان و همچنین، به رسمیت شناخته شدن عناصر فانتزی ذهن کودکان در مواقع مقتضی توسط معلمان، سفارش شده است. (روش‌های تدریس) البته به گونه‌ای که آرام آرام بتوانند به تفکر و تعقل بپردازند و صرفاً به عالم گسترده و زیبای تخیل دلخوش نشوند. لذا برای تحقق جنبه‌های فوق نیز، تا حد ممکن از مفاهیم ساده و ملموس استفاده شده است. مفاهیمی که بچه‌ها خود بتوانند با آنها ارتباط برقرار کرده، درکشان کنند و نسبت به آنها احساس خوشایند و دلپذیری داشته باشند.
شایان ذکر است که تاکید بر آموزش محسوس و ملموس صرفاً شیوه و روشی است برای تقویت ایمان به غیب، چرا که بذر ایمان به غیب نیز در همین دوره در وجود کودک افـشانده می‌شود و البتـه همین اقدام نیز با توجه به لحاظ توانایی‌های ذهنی کودک انجام می‌شود.
4ـ توجه به جنبه‌های عاطفی، نگرشی برای عمل کردن باورها
تأکـید بر جنـبه‌های نـگرشی و عاطـفی تعـالیم دینی، به منـظور فـراهم ساختن مقدمات عمل به باورها، یکی از ویژگیهای مهم برنامة تعلیم و تربیت دینی است. آنچه بیش از هر چیز دیگری در تعلیم و تربـیت دینی مورد نظر است، ایجاد نگرشهای صحیح و یا تغییر برخی نگرشهای نادرست است و این که دانش آموز براساس آموخته‌های خود بتواند به یک موضع و نظرگاه معین و ضرورتاً صحیح برسد و امکان انتخاب و تصمیم‌گیری را بیابد و در نهایت از این رهگذر به ایمان و اعتقاد برسد. این ایمان و اعتقاد، مقدمة عمل آگاهانه و انتخاب شده است، بنابراین در برنامة جدید، انباشتن ذهن کودکان از مفاهیم و تأکید صِرف بر مهارتهایی که تنها به درد امتحان می‌خورد و آنها را به هنگام ارزشیابی به ظاهر موفق جلوه می‌دهد، مد نظر نبوده، در عوض، ادراک مفاهیم دینی به عنوان مقدمه‌ای برای رشد عاطفی و تغییر نگرشهای دانش‌آموزان نسبت به آنها و انس با این مفاهیم مورد توجه قرار گرفته است. همچنین به « عمل صحیح» به عنوان حاصل تبعی « نگرشهای صحیح» تأکید شده است. (22)
5 ـ اصالـت قائل شدن به کیفیت فرایـند یاددهی ـ یادگیری و استفاده از روش آموزش فعال
تربیت دینی به دنبال آن است که تسهیلات و شرایط مساعدی برای رشد تفکر دینی دانش‌آموزان فراهم کند. به این ترتیب، آشنایی با معارف دینی، هدفی میانی و زیستن دینی انسان، هدف اصلی خواهد بود. از آنجا که مسایل زندگی انسان نامحدودند و هیچ گاه نمی‌توان همة آنها را آموزش داد، لازم است دانش آموختگان، فرایند یادگیری را به خوبی آموخته باشند تا در مواجهه با هر مسئله تازه‌ای، راه حل مناسب آن را پیدا کنند و جریان یادگیری را تداوم بخشند. همچنین، باید توجه داشت که فرایند و مسیر بر کیفیت نتیجه هم اثر می‌گذارد. احساس و نگرش فرد در مورد موضوع یادگیری نیز تا حد زیادی تحت تأثیر چگونگی طی مسیر یادگیری است؛ بنابراین، باید به افراد کمک کرد تا نسبت به فرایند یادگیری و آموخته‌هایشان احساس خوب و خوشایندی داشته باشند. بر این اساس، توصیه می‌شود که به فرایند یادگیری بیش از پیش توجه شود؛ چراکه فقط این نتیـجة یادگـیری نـیست که اهـمیت دارد بـلکه آنـچه طی فرایـند آموزش اتفاق می‌افتد، نیز از اهمیت فراوان برخوردار است. ثمره این بحث آن است که اولاً درگیری دانش‌آموزان در جریان یادگیری، موجب عمیقتر و پایدارتر شدن آموخته‌های آنان می‌شود؛ ثانیاً معلم را یاری می‌دهد تا برای ارزشیابی پیشرفت یادگیری آنان، هم به فرایند و هم به محصول توجه کند و به نتایج بهتری دست یابد؛ ثالثاً اینکه به واسطة فعالیت بیشتر در امر یادگیری، در دانش‌آموزان احساس خوب و خوشایندی ایجاد می‌کند که به ویژه برای درس دینی، فوق‌العاده حائز اهمیت است.
همچنین فراهم ساختن فرصت مشارکت فعال دانش‌آموزان در جریان آموزش و یادگیری بسیار مهم است؛ چرا که به دانش آموز کمک می‌کند تا حد امکان، خودش جست و جو، فکر و عمل کند و با توجه به تجارب و یافته‌های قبلی و فعلی خود، به نتیجه برسد و معلم هم با راهنماییهای مناسب، او را در این راه یاری رساند. به این ترتیب، به کارگیری روشهای یادگیری از طریق همیاری (شرکت دانش آموز در فعالیتهای آموزشی به عنوان یکی از اعضای گروه) و بهره‌گیری از شیوه‌های فعال تدریس، که از طریق آن، دانش‌آموزان با هدایت معلم و فعالیت ذهنی و عملی خود، به نتیجه می‌رسند، از راهبردهای اساسی فرایند یادگیری در تعلیم و تربیت دینی است.
6 ـ تقویت احساس نیاز به دین
برنامه درسی و آموزش‌های دینی باید به گونه‌ای طراحی شود که اصل احساس نیاز به دیـن را برای دانـش‌آموز زنده کـند؛ به گونه‌ای که دریابد بدون تکیه بر دین و اعتقادات دینی زندگی او دارای خلایی بزرگ و از معنا و جهت تهی است. او دریابد که زندگی با دین گره‌ها را می‌گشاید و از سردرگمی‌ها و بی‌تفاوتی‌ها نجات می‌دهد و به شخصی فعال و هدفمند و مفید در زندگی تبدیل می‌کند .
7 ـ توجه به هنر برای ترسیم چهرة زیبای الگوهای دینی
بچه‌ها زیبایی را دوست دارند. روح آنها با زیبایی پیوندی عمیق دارد و به دنبال چیزهایی هستند که چشم و گوششان را بنوازد و قوة تخیلشان را به پرواز درآورد. بچه‌ها هنر را دوست دارند و از تکلف و زیاده‌گویی بیزارند و هر چه فطرت زیباپرست آنها را نادیده بگیرد، طرد می‌کنند.
توجـه به جنبه‌های زیبایی شناخـتی از ارکان آموزش دینـی است؛ برای اینکـه در درجة اول، فطرت زیباپرست دانش‌آموزان مورد توجه قرار گرفته و پرورش یابد؛ دوم اینکه از دین و آموزه‌های آن، تصویری زیبا در ذهن آنان ترسیم شود و سوم اینکه چهرة زیبایی از الگوهای رفتاری و شخصیت پیشوایان و راهنمایان بزرگ دینی بر پردة جان و اندیشة آنان نقش بندد. پس باید بتوان زیباییهای دین و دین زیبا را در سطحی کودکانه به بچه‌ها آموخت با توجه به اهمیت الگوپذیری در این سن، استفاده از الگوهای صحیح موکداً باید مورد توجه قرارگیرد.
8 ـ توجه به زبان و ادبیات خاص کودکان
ادبیات کودکان آموزه‌های ارزنده‌ای را در اختیار برنامه‌ریزان و مؤلفان کتابهای درسی قرار می‌دهد تا با بهره‌گیری از آنها بتوانند به زبان کودکان بیش از پیش نزدیک شده و کلام خود را با آنان هماهنگ کنند. در برنامة جـدید نیز تا آنجا که به محتوا، اصالت مفاهیم و ساختار آموزشی مواد درسی لطمه وارد نشود، از آموزه‌های مربوط به ادبیات کودکان و محصولات کارشناسان این حیطه بهره گرفته شده است. همچنین باتوجه به ویژگیهای رشد ذهنی کودکان، از محسوسات و نمونه‌های عینی برای پرورش تفکر کودکان استفاده و از طرح بی‌موقع مطالب انتزاعی، خشک و غیرملموس دوری شده است .
9ـ ارتباط آموزش با نیازها و علائق دانش‌آموزان و توجه به او به عنوان منبع اطلاعات برنامه درسی
هدف تعلیم و تربیت دینی، تنها ارائه اطلاعات و معارف دینی به دانش‌آموزان نیست. هدف آن است که دانش‌آموزان از آموخته‌های خود در این زمینه در موقعیتهای مختلف زندگی روزمرة خود استفاده کنند. به همین جهت در این برنامه سعی شده آموزشها با زندگی روزمره دانش‌آموزان کاملاً مرتبط باشند. استفاده از موقعیتها و نمونه‌های موجود در زندگی روزمره دانش‌آموزان، انتخاب مطالب، نمونه‌ها و مثالها از زندگی آنها، فراهم ساختن فرصت تمرین و تعمیم آموخته‌ها به زندگی روزمره و موقعیتهای شبیه‌سازی شده آن و ... از جمله نکاتی است که در این مورد مطمح نظر قرار گرفته‌اند. توجه به علایق و رغبتهای مخاطبان، از ویژگیهای ضروری هر آموزش موفقی است. کودکان، جستجو، کشف و ساختن را دوست دارند، از بازی و فعالیتهای نشاط آور لذت می‌برند و ... . در این برنامه ضمن رعایت نکات پیش‌گفته، سعی‌شده این گونه علایق در فعالیت‌های آموزشی و تربیتی مورد توجه قرار گیرد.
همچنین از آنجا که استعدادها و گرایشهای فطری به صورت بالقوه در نهاد کودک حضـور دارد و باید با عمل ارادی و آگاهانة او به فعالیت برسد، تربیت دینی با التفات به ماهیت رشد کودک و اعتقاد به خوبی ذاتی انسانها در برنامه‌ریزی درسی، شخصیت، نیازها و تعلقات شاگردان را همواره مدنظر قرار می‌دهد. بدین ترتیب، به کودکان نه به عنوان بزرگسالان کوچک اندام بلکه به عنوان موجوداتی که مراحل مختلف رشد را طی می‌کنند، نگریسته می‌شود. از طرفی، هیچ دو کودکی شبیه به هم نیستند. کودکان از نظر آگاهی، ویژگیهای شخصی، قابلیتها و تواناییها، علایق و امیالی که کسب کرده‌اند، با هم فرق دارند. لذا توجه به نیازها و مقتضیات خاص این سن مستلزم برنامه‌ریزی درسی خاصی است که باید مورد توجه واقع شود.
10ـ حضور اندیشه‌های حضرت امام خمینی (قدس سره) در کالبد محتوای آموزش
اندیشه‌های امام خمینی که معمار بزرگ نظام اسلامی در عصر حاضر هستند، باید در همه مراحل آموزش و برنامه درسی حضور داشته باشد. استفاده از پیام‌ها، سخنرانی‌ها و کتاب‌های ایشان و آوردن مصادیق و نمونه‌ها و شواهد از آن‌ها و نیز ارجاع دانش آموز به این آثار در برنامه‌های تحقیقی خود، سبب توجه دانش‌آموزان به اندیشه‌های آن بزرگوار است .
11ـ بهره‌مندی از دستاوردهای عالمان دین
در تدوین و تبیین آموزه‌های دینی، باید از منبع غنی علوم و فرهنگ اسلامی که فرزانگان علم و تقوا در طول چند قرن تمدن اسلامی با مجاهدت خود فراهم ساخته اند، استفاده شود و دستاوردهای علمی که دانشمندان اسلامی معاصر در جهت ارائه اسلام ناب در جهان امروز عرضه کرده‌اند، بخصوص آثار فرهنگی حضرت امام خمینی، علامه طباطبایی و شهید مطهری ـ رحمه الله علیهم ـ و رهنمودهای رهبر معظم انقلاب اسلامی فرا راه حرکت‌های آموزشی قرار گیرد.
12ـ توجه به اهداف ویژه‌ی دختران و پسران
برنامه باید با توجه به تفاوتهای موجود دراحکام دختران و پسران طراحی و برای هرگروه به تنهایی آموزش داده شود. هم چنین در اموری مانند سن بلوغ، معاشرت، پوشش و حجاب، نظام خانواده، نقش مرد و زن در خانه و جامعه، باید به نوع مخاطب و نحوه‌ی پیام‌رسانی به او توجه گردد. هم چنین جنبه‌های روان شناختی زن ومرد در مجموعه آموزش‌ها باید مد نظر قرار گیرد.
13ـ سمت گیری آموزش در جهت وحدت اسلامی
برنامه باید در جهت تقویت وحدت اسلامی و نزدیکی پیروان مذاهب مختلف اسلامی طراحی شود تا مودت و رحمت میان آنان را استحکام بخشد؛ به همین دلیل باید از تعارضات و کشمکش‌های بی‌مورد فکری اجتناب نمود و محور آموزش را بر تعلیمات قرآن کریم و سنت پیامبر اکرم (ص) و اهل بیت بزرگوار ایشان قرار داد .
14ـ آموزش اقلیت‌های دینی (مسیحی ، یهودی و زرتشتی )
چون همه ادیان الهی در اصول دین و جوهره و حقیقت دین که خداگرایی و معنویت‌گرایی و عمل برای سعادت در آخرت است، وحدت نظر دارند، چارچوب کلی برنامه درسی آنان از همین برنامه اخذ می‌شود. اما محتوای آموزشی آنان با توجه به تعلیمات خاص آن ادیان و با استفاده از منابع مورد تایید در آن ادیان، فراهم می‌آید. این آموزش باید هماهنگ با قوانین جمهوری اسلامی ایران باشد.
4ـ اهداف کلی درس تعلیم و تربیت دینی در دورة ابتدایی
اهداف کلی این درس در سه حیطه شناختی، عاطفی و کنشی (رفتار و عمل ) به شرح ذیل است:
حیطة شناختی
1ـ آشنایی با مهربانی، بخشندگی، دانایی، توانایی و یگانگی خداوند؛
2ـ آشنایی با معنا و مفهوم سادة پیامبری و امامت؛
3ـ آشنایی با معنا و مفهوم سادة معاد و جهان آخرت؛
4ـ آشنایی با خود شناسی در محدودة موضوعات دورة ابتدایی؛
5 ـ آشنایی با اهم امور اخلاقی و آداب اسلامی موردنیاز در زندگی کودک و نوجوان؛
6 ـ آگاهی از برخی از مهمترین مراسم اجتماعی دین اسلام و انقلاب اسلامی؛
7 ـ دانستن برخی اطلاعات اولیه و سادة قرآنی؛
8 ـ دانستن احکام شرعی و مورد نیاز کودک و نوجوان.
حیطة عاطفی
1ـ محبت و علاقه مندی نسبت به خداوند؛
2ـ محبت و احترام نسبت به پیامبران، معصومین علیهم السلام و اولیای دین؛
3ـ گرایش نسبت به انجام کارهای نیک و دوری از بدیها؛
4ـ علاقه مندی و تمایل بیشتر به شناخت خود؛
5 ـ تمایل به انجام آداب اسلامی و دستورات اخلاقی اسلام؛
6 ـ گرایش و علاقه‌مندی به مشارکت در مراسم دینی و مراسم مربوط به انقلاب اسلامی؛
7 ـ علاقه‌مندی نسبت به تلاوت و فهم قرآن کریم؛
8 ـ تمایل به عمل به احکام شرعی.
حیطة کنشی (رفتار و عمل )
1ـ ارتباط با خدا از طریق دعا و نماز؛
2ـ تلاش برای الگو گرفتن از سیرة پیامبران و ائمة معصومین صلوات الله علیهم؛
3ـ تلاش برای شناخت بیشتر خود ؛
4ـ تلاش برای انجام کارهای نیک، آداب دینی و دستورات اخلاقی و دوری از بدیها ؛
5 ـ همکاری و مشارکت در برپایی مراسم دینی و انقلاب اسلامی؛
6 ـ تلاش برای قرائت و فهم قرآن؛
7 ـ تلاش برای عمل به احکام شرع.
5 ـ اهداف پایه‌های تحصیلی
اهداف تعلیم و تربیت دینی در پایه اول
از آن جایی که در پایة اول ابتدایی درس خاص دینی نداریم لذا اهداف ذکر شده به صورت تلفیقی در دیگر دروس مانند فارسی و قرآن پیگیری می‌شود.
حیطه‌ی شناختی
1ـ آشنایی با طبیعت و زیباییها و فواید آن، به عنوان آفریده‌ها و نعمتهای الهی؛
2ـ آشنایی با اسامی چهارده معصوم (ع)، به عنوان دوستان خوب خدا و کسانی که بچه‌ها را دوست دارند؛
3ـ آشـنایی با بـرخی آداب اسلامـی: احتـرام به قرآن، احتـرام به معلم و کتاب، مطالعه کردن و مسواک زدن؛
4ـ آشنایی با اهمیت و شیوه‌های رعایت نوبت، محافظت از وسایل خود و وسایل عمومی، تشکر دربرابر محبتها و نیکیهای دیگران و اجازه گرفتن برای استفاده از وسایل دیگران؛
5 ـ آشنایی با شکرگزاری از خداوند به خاطر نعمت باسوادشدن. (با توجه به برگزاری جشن شکرانة آموزش الفبا).
حیطه‌ی عاطفی
1ـ احساس علاقة بیشتر به خداوند، به عنوان خالق و بخشندة نعمتها؛
2 ـ احساس علاقة بیشتر به زندگی و اخلاق و رفتار معصومین (ع)؛
3ـ علاقه بیشتر به آداب اسلامی احترام به قرآن، معلم، کتاب و توجه بیشتر به مطالعه کردن و مسواک زدن ؛
4ـ تمایل به رعایت نوبت، محافظت از وسایل خود و وسایل عمومی، تشکر دربرابر محبتها و نیکیهای دیگران و اجازه گرفتن برای استفاده از وسایل دیگران؛
5 ـ تمایل به شکرگزاری از خداوند به خاطر نعمت باسوادشدن.
حیطه‌ی روانی ـ حرکتی
1ـ تلاش برای رعایت آداب اسلامی احترام به قرآن، احترام به معلم و کتاب و تلاش برای مطالعه کردن و انجام عمل مسواک زدن؛
2ـ تلاش برای رعایت نوبت دیگران، محافظت از وسایل خود و وسایل عمومی، تشکر دربرابر محبتها و نیکیهای دیگران و اجازه گرفتن برای استفاده از وسایل دیگران؛
3ـ تلاش برای استفاده صحیح از نعمت‌های خداوند.

جداول اهداف پایه‌های دوم، سوم، چهارم و پنجم دورة ابتدایی
الف) حیطة شناختی
جداول اهداف پایه‌های دوم، سوم، چهارم و پنجم دورة ابتدایی
ب ـ حیطة عاطفی
جداول اهداف پایه‌های دوم، سوم، چهارم و پنجم دورة ابتدایی
ج ـ حیطه کنشی (رفتار و عمل )

6 ـ نسبت اهداف دوره ابتدایی (مصوب جلسه 674 شورای عالی آموزش و پرورش مورخ 29/2/1379) با درس تعلیم و تربیت اسلامی

جداول

این اهداف معرف کارکردها یا مأموریت ثانوی درس تعلیم و تربیت اسلامی دورة ابتدایی در جهت کمک به تحقق اهدافی است که مسئولیت آن در درجه نخست بر عهده این ماده درسی نمی‌باشد . این اهداف که تقریباً در تمامی پایه‌ها پیگیری می‌شود به شرح ذیل است:

جدول

در برنامة تعلیم وتربیت اسلامی دورة ابتدایی، بر پایة سؤالات اساسی انسان، ده مفهوم اصلی انتخاب و اهداف هر پایه در این بخش‌ها تنظیم شده است. این موضوعات عبارتند از:

جدول

9ـ جدول وسعت و توالی مفاهیم جزئی براساس مفاهیم اساسی هر پایه

جداول

10ـ روش‌ها و منابع یاددهی ـ یادگیری
الف ) اصول کلی روش تدریس دینی
آمـوزش دینی مانند سایر آموزشها نیازمند روشهای مؤثر و جذابی است که نیل به اهداف دینی آموزش را با سرعت و عمق بیشتر میسر سازد. در این بخش به مهم ترین اصولی که در روش تدریس دینی باید به آنها توجه داشت، اشاره شده است:
1ـ تعلیم و تربیت دینی نیز باید مانند سایر آموزشها متناسب با ظرفیتهای روانی و جسمانی دانش‌آموزان باشد. در این خصوص توجه به یافته‌های پژوهشی مربوط به مراحل رشد تفکر دینی ضروری می‌نماید. بر پایة این تحقیقات وجود سه مرحلة تفکر شهودی، عملیات عینی و عملیات صوری نظریة پیاژه در درک مفاهیم دینی نیز تأکید می‌گردد ولی باید به دو تفاوت موجود در این زمینه توجه داشت. نخست این که مرحلة عملیات عینی در درک مفاهیم دینی مدت زمان بیشتری به طول می‌انجامد و تا حدود سن سیزده تا چهارده سالگی ادامه می‌یابد. این مهم نشان می‌دهد که نباید درس دینی را با سایر دروس مقایسه کرد. نوع و میزان تجربه های دینی کودکان و اتخاذ شیوه‌های آموزشی در تعیین مدت این مرحله تأثیر بسیاری دارد.
دوم اینکه، میان این سه مرحله، مراحل واسطه‌ای نیز وجود دارند که با مراحل اصلی تداخل داشته و درک مفاهیم مذهبی را به یک سیر تدریجی پنج مرحله‌ای مبدل می‌سازند. (23)
2ـ توجه به برداشتهای کودکان از مفاهیم دینی نیز نقش بسزایی در تعیین روشهای مناسب آموزشی دارد؛ زیرا اگر بخواهیم آموزش دینی مناسبی را برنامه‌ریزی کنیم، ناچاریم در دنیای کودکانة دانش آموز گام گذارده و از دید او به دین و معارف آن بنگریم. تصورات کودک از مفاهیم دینی چنان خام و محدود است که معلم بدون شناخت آنها در آموزش خود موفق نخواهد بود. در این زمینه، یافته‌های تحقیقات انجام شده می‌توانند ملاک خوبی برای عمل باشند.
3ـ به طور کلی می‌توان آموزش دینی کودکان را به دو دوره تقسیم کرد:
ـ خردسالان 5 تا 9 سال: این دوره که شامل پایه‌های پیش دبستان، اول، دوم و سوم دبستان می باشد، از آنجا که توانایی درک و عقل خردسالان بسیار محدود است و احساس و خیال ابزار آنها در تحقیق و بررسی پدیده‌های عالم است، آموزش دینی خردسالان باید توأم با بازی و شوخی و سرگرمی و داستان‌گویی باشد و از داستان، نقاشی، نمایشنامه و کارهای هنری در این آموزش بهره‌گیری شود. به ویژه اینکه هدف عمدة آموزش دینی در این سنین جذب کودک به دروس دینی و سپس آموزش است.
ـ کودکان 9 تا 13 سال: در این دوره که شامل پایه‌های چهارم و پنجم می‌شود، تفکر کودکان در مرحلة عملیات عینی قرار دارد و درک آنها از مفاهیم مذهبی به واسطة طبیعت عینی تفکرشان محدود است. از این رو، نمی‌توان مستقیماً مفاهیم انتزاعی و استدلالهای عقلی را برای آنها مطرح کرد. بلکه معارف دینی همچنان باید به صورتی ساده و با تکیه بر تجربیات و احساس های شخصی آنها تعلیم داده شود؛ اما تغییر تدریجی تفکر آنها از عینی به انتزاعی و بالا رفتن تجربیاتشان در زندگی این امکان را به وجود می آورد که معلومات در سطح بالاتری برای آنان ارائه شود و اطلاعات دینی بیشتری در اختیارشان قرار گیرد. در این مرحله نیز استفاده از داستان، شعر، سرود، نمایشنامه و کارهای عملی و هنری مختلف یکی از ضرورتهای آموزش به شمار می‌آید. نکته دیگری که در این مقطع سنی قابل توجه است، بروز اولیه تفاوت‌های جنسی دختر و پسر است. این تفاوت‌ها نه فقط در جسم، بلکه در نحوه رشد شخصیتی و فکری نیز نمود دارد و در مجموع دختران زودتر از پسران به بلوغ فکری می‌رسند که این امر نیز در آموزش‌ها باید مدنظر قرار گیرد.
4ـ معلم در آموزش دینی باید از شیوه‌های متنوع شناخته شده بهره ببرد و متناسب با شرایط کلاس، جنسیت مخاطبان، آموزش را با شیوه‌های جدید نیز همراه سازد. از جمله شیوه‌های مطلوب می‌توان به پرسش و پاسخ، نمایش، داستان‌گویی، گردش علمی،روش همیاری، روش نمایشی و روش خلق موقعیت برای داوری اشاره نمود که هر کدام در جای خود قابل استفاده است.
5 ـ از آنجا که درک کودکان از مسائل اخلاقی محدود است و اندیشه و برداشت بزرگسالان را از دستورات و احکام اخلاقی ندارند، روشهای تفهیم مسائل اخلاقی به کودکان باید متفاوت از بزرگسالان باشد. در این زمینه‌ها استفاده از روشهای غیرمستقیم بسیار مفیدتر از روشهای مستقیم است. همچنین الگو قرار گرفتن معلم، از راههای مؤثر در این زمینه است. تنظیم روال تدریس در سیر از مصادیق جزئی به نتیجه‌گیریهای کلی، تأکید بر حل مسئله و استفاده از روشهای فعال از جمله نکات مهم در این روشها به شمار می‌آیند.
6 ـ در اتخاذ شیوه‌های مناسب تدریس احکام عملی دین باید به تفاوتهای دختران و پسران توجه داشت. از آنجا که عمل به این احکام برای دختران پایان 9 سالگی است وازآن به بعد به عنوان یک فریضه محسوب می‌شود، ضروری است تا آموزش این بخش از معارف دینی برای دختران با جدیت بیشتری صورت پذیرد و معلمان از ابتدای ورود دختران به مدرسه، زمینه‌های ذهنی لازم را در آنها به وجود آورند و تمرینهای عملی مرتب و منظم با نظارت معلم را در دستور کار خود قرار دهند. این شیوه‌ها برای پسران تا حدودی متفاوت خواهد بود. علاوه بر محدود شدن محتوای آموزش به ضروریاتی همچون وضو، نماز و روزه، شیوه‌ها نیز از سیر تدریجی ملایم‌تری برخوردار خواهند بود تا در طول پنج سال و به تدریج این آشنایی و عادت به انجام اعمال شرعی در پسران به وجود آید.
ب ) ویژگیهای فعالیتهای یاددهی ـ یادگیری مناسب برای درس دینی
فعالیتهای یاددهی ـ یادگیری در درس دینی برای دانش‌آموزان ابتدایی باید به گونه‌ای انتخاب شوند که واجد ویژگیهای ذیل باشند:
یادگیرنده در هنگام آموزش از جهت ذهنی و عملی فعال باشد . انتقال اطلاعات از معلم به دانش‌آموز به شکلی که یادگیرنده، شنونده‌ای منفعل باشد، تنها می‌تواند به حفظ طوطی‌وار مطالب کمک کند. چنین دانسته‌هایی فقط در شرایطی کاملاً شبیه موقعیت به یادسپاری آنها، قابل یادآوری و بازخوانی هستند و در موقعیتهای تازه و حتی اندکی متفاوت هم تأثیر و خاصیتی ندارند. این اطلاعات، به سهولت در معرض فراموشی هستند و به همین دلایل، فاقد ارزش یادگیری واقعی می‌باشند. درحالی که اگر دانش‌آموزان طی فعالیتهایی ارزشمند، با موضوع یادگیری عملاً و یا به صورت ذهنی درگیر شده و خود به نتیجه برسند، هم یادگیری پایدارتری حاصل می‌شود و هم در موقعیتهای تازه، قادرند از تجربة یادگیری قبلی خود استفاده کرده برای مواجهه و کسب تجربة جدید، از آنها بهره‌برداری کنند.
از معلومات و تجارب قبلی دانش‌آموزان (چه آموخته‌های مدرسه ای و چه تجارب زندگی فردی و اجتماعی) استفاده کنند. یادگیری واقعی وقتی رخ می‌دهد که آموخته‌های جدید در بافت ذهنی و معلومات موجود فرد بدرستی جایگزین شده و با آنها یکپارچه گردند. این امر درصورتی امکان پذیر است که از معلومات و تجارب قبلی دانش‌آموز در انجام فعالیت یادگیری جدید استفاده شود و با هدایتی مناسب، بین آنها با تجربة تازه پیوند برقرار گردد. قابل ذکر است که معلومات قبلی، تنها شامل دانسته‌های فرد از دروس و یا پایه‌های تحصیلی گذشتة وی نمی‌شود و می‌تواند شامل تمام تجربیات و دانسته‌های بیرون از مدرسة وی نیز باشد.
فعالیتها حتی‌الامکان آن قدر متنوع باشند که دانش‌آموزانی با نیازها و تواناییها و سبکهای مختلف یادگیری، بتوانند از آنها بهره گرفته و احساس رضایت و موفقیت کنند. به عنوان توضیح باید اشاره شود که افراد برای یادگیری، سبکهای متفاوتی دارند. برخی از راه مطالعه، زودتر به نتیجه می‌رسند؛ برخی حتماً باید خود عمل و تجربه کنند؛ برخی ابتدا کلیت را می‌بینند و بعد جزئیات را و برخی، برعکس. تنوع فعالیتها این امکان را برای اکثریت دانش‌آموزان فراهم می‌کند که کم یا بیش، یادگرفته و به نتیجة مورد انتظار کلاس و معلم برسند.
تناسب فعالیتهای گروهی و انفرادی رعایت شود تا هم نیاز دانش‌آموزان را به تشخص طلبی و ابراز وجود ارضا کنند، هم نیاز آنها را به عضویت در گروه و انجام بخشی از یک مجموعه فعالیت و هم نیاز آنها را به همفکری با دیگران برای رسیدن به نتیجه برآورده سازند و هم به موقع خود، مجال تفکر و استنباط شخصی را برای آنها فراهم کنند. همچنین بی‌توجهی به مقتضیات خاص آموزش موضوعات مختلف و شیفتگی افراطی نسبت به کار گروهی و فواید و ثمرات آن می‌تواند موجب شود فراموش کنیم یادگیری برخی از مفاهیم و موضوعات (بویژه در درس دینی)، نیازمند جستجو و تأمل شخصی و نتیجه‌گیری انفرادی بوده، از طریق فعالیت گروهی، کمتر محقق می‌شود.
تناسب فعالیتهای ساده و دشوار به گونه‌ای رعایت شود که هم نیاز دانش‌آموزان به انجام کارهای سخت و پرزحمت ارضا شود و هم اعتماد بنفس آنها از بین نرود. انجام کارهای بسیار ساده که مستلزم تلاشی کمتر از توان دانش‌آموزان هستند، برای ایشان لذت چندانی نداشته و به سهولت انگیزه‌های آنها را در معرض کمرنگ شدن قرار می‌دهد. فعالیتهای دشوار و فوق توان دانش‌آموزان نیز آنها را نسبت به تواناییهایشان بی‌اعتماد ساخته، انگیزه‌های آنها را برای فعالیتهای بعدی به مخاطره می‌اندازد.
بین زندگی و مسایل روزمرة دانش‌آموزان و نکات و موضوعات آموزشی ارتباط برقرار شود. مفاهیم و موضوعات دینی آموزش داده می‌شوند تا در زندگی واقعی یادگیرندگان به کار آیند. این امر در صورتی امکان پذیر است که یادگیری در شرایطی شبیه به زندگی روزمره، با نمونه‌ها و مثالهایی از زندگی واقعی، با تمرینهایی در زندگی واقعی و نتیجه‌گیری از آن انجام شود. فعالیتها باید به نحوی تنظیم شوند که این ارتباط و پیوستگی، به روشنی برای یادگیرندگان ایجاد شود و آموخته‌های دینی درنظر ایشان، اطلاعاتی ضروری برای موفقیت در زندگی روزمره‌شان قلمداد گردند. فراهم ساختن فرصتهایی برای فعالیتهای خارج از کلاس و حتی مدرسه برای برقراری پیوند هر چه بیشتر بین آموخته‌ها و زندگی واقعی نیز می‌تواند از توصیه های مؤثر این بخش باشد.
فعالیتها باید به گونه‌ای انتخاب شوند که امکان تجزیه و تحلیل موقعیتها و قضاوت در مورد مسایل و رفتارهای مختلف خود و دیگران را برای یادگیرندگان فراهم ساخته، از این طریق به تعمیق آموخته‌ها و افزایش احتمال به کار بردن آنها کمک نمایند.
فعالیتها متناسب با تواناییها و علایق دانش‌آموزان در زمینه های مختلف باشند تا هم یادگیری را برای آنها آسان تر نمایند و هم انگیزه و علاقة بیشتری برای یادگیری ایجاد کنند. تواناییهای یادگیرندگان در زمینه های مختلف هنری و ادبی، می‌تواند نمونة مناسبی در این مورد باشد.
فضای یاددهی ـ یادگیری منحصر به کلاس مدرسه نشود، بلکه از انواع فضاهای دینی مانند مساجد و حسینیه‌ها برای این فرایند می‌توان استفاده کرد.
ج ) منابع یاد دهی ـ یادگیری
یکی از نکاتی که لازم است در تمام فعالیت‌ها به آن توجه شود این است که در ابتدا حتی‌الامکان از کتاب درسی، کتاب کار و کتاب معلم در جای خود استفاده شده و از تصاویر و سوالات مطرح شده در جهت فهم بهتر و شیرین جلوه دادن مطالب بهره کافی برده شود. در کنار این‌ها می‌توان از رسانه‌های تصویری، لوحه‌های آموزشی، نرم افزارهای موجود، فیلم‌های خاص، روزنامه‌ها و جراید، بعضی از برنامه‌های تلویزیون و تصاویر گوناگونی که به صلاحدید معلم برای تعمیق آموخته‌ها یا آسان کردن آن کمک می‌کند بهره‌برداری شود تا صرفا منابع یادگیری به کتاب‌های درسی محدود نشده و هر آن چیزی که بتواند مسیر یادگیری را سهل و آسان کند بهره‌برداری شود تا دانش آموز احساس کند تمامی وسایل و امکاناتی که در محیط اطراف او وجود دارد می‌تواند منابع یادگیری بوده و در او دید وسیع‌تری از یادگیری مفاهیم موردنظر ایجاد نماید .
11ـ ارزشیابی (مبانی، روشها و ابزارها)
چندنکتة قابل توجه به عنوان مقدمه:
ارزشیابی، به عنوان مهم ترین بخش فرایند یادگیری، باید با هدف رشد دانش‌آموزان انجام شود. ارزشیابی باید منبعی غنی از اطلاعات را هم برای معلم و هم برای شاگرد(24) فراهم کند. این نوع اطلاعات به دانش‌آموزان در انتخاب راه و روشهای اصلاحی و به معلمان در تعیین روشهای تدریس بهینه کمک می‌کنند.
ـ در تعلیم و تربیت دینی، هر یک از حیطه های سه گانة یادگیری، اهمیت و ویژگیهای خاص خود را دارند. اعمال دینی، هنگامی ارزشمندند که براساس ایمان و تمایلی درونی و قلبی باشند و اساس چنین ایمانی را نیز معرفت و شناخت حقیقی تشکیل می‌دهد.
به خاطر سپردن مجموعه ای از اطلاعات و متراکم ساختن محفوظات، رغبتی برای به عمل درآوردن دانستنیها در فرد ایجاد نخواهد کرد و انجام اعمال و آداب دینی هم بدون آنکه باور و ایمانی همراه آن باشد، ارزش چندانی ندارد. همچنانکه احساسات دینی، آن‌گاه مطلوب و ارزشمندند که پشتوانه ای از علم و معرفت داشته باشند و در این صورت است که می توان انتظار داشت انجام اعمال دینی، استمرار داشته و فرد، در موقعیتهای مختلف، به انجام وظایف و تکالیف دینی خود پایبند باشد. به این ترتیب، در تعلیم و تربیت دینی، می‌خواهیم دانش‌آموزان، مفاهیم و مطالب دینی را درک کنند، به کسب معرفت بیشتر و نیز عمل به دانسته‌ها علاقه‌مند شوند و اعمال و وظایف دینی را با آگاهی و انگیزه‌ای واقعی، به صورتی مستمر و مداوم، انجام دهند.
ـ باید از یک سوء برداشت پرهیز شود و آن اینکه توجه به قلمروهای نگرشی و مهارتی دانش‌آموزان بدین معنا نیست که به میزان دین‌داری آنان نمره بدهیم و مثلاً به کسی که در نماز جماعت شرکت می‌کند یا راست می‌گوید یا غیبت دیگران را نمی‌کند، نمرة کامل بدهیم. این امور اساساً قابل نمره دادن نیستند.
آنچه در یک فرایند آموزشی می‌تواند مورد ارزشیابی قرار گیرد، صرفاً یادگیری افراد است. دانش، نگرش و تواناییهایی که طی فرایند یاددهی ـ یادگیری به دست آورده اند و اگر همه جانبه و اثربخش باشند، می‌توانند موجبات تقویت ایمان و عمل صالح آنان را فراهم آورند.
ـ نبایـد با آزمونـها و امتـحانات مشـکل و دلـهره‌آور، در دانـش‌آموزان، احساس ناخوشایندی نسبت به درس دینی ایجاد شود و یا تعدادی از آنها موفقیت در این زمینه را برای خود، امری دشوار و یا ناممکن تلقی کنند. اگر کودک، درمورد انجام تکلیفی، خود را ناموفق و شکست خورده تلقی کند، نسبت به آن کار، احساس بدی پیدا کرده و چنین احساسی، حتی او را از یادگیریهای بعدی باز می دارد؛ زیرا هم تمرکز حواس روی جزئیات مطلب یادگرفتنی را از او می‌گیرد و هم موجب فرار او از موقعیتهای مشابه (تجاربی که کودک به آن بسیار نیازمند است) می‌شود. اهمیت ممانعت از ایجاد چنین احساسی، بویژه درمورد موضوعاتی که صرفاً یک مادة درسی تلقی نمی‌شود (بلکه تمام زندگی امروز و آیندة دانش‌آموزان را تحت الشعاع قرار می‌دهد)، به مراتب بیشتر است. به همین خاطر، هیچ دانش آموزی نباید در درس دینی، احساس شکست و ناتوانی پیدا کند.
ـ مقایسه میان دانش‌آموزان با یکدیگر، ابتدایی، اضطراب آفرین و گاهی ناامیدکننده است؛ به همین دلیل، وضعیت هر کودک را، نخست باید به نسبت خودش و پیشرفتی که حاصل کرده، سنجید و برآورد کرد. به عبارت بهتر، آنچه مهم است، رقابت هر دانش آموز با خود اوست، نه با دانش‌آموزان دیگر. توانایی و سرعت یادگیری دانش‌آموزان، بسیار متفاوت است و کافی است. معلم، هر دانش آموز را از این نظر، بخوبی شناخته و به او کمک نماید تا از توان خود استفاده کند.
ـ از آنجا که ارزشیابی، بخش جدایی‌ناپذیر تدریس و یادگیری است، باید در شرایط واقعی آموزش، حین انجام فعالیتهای آموزشی صورت گیرد و شرایط و موقعیت مصنوعی امتحان، نمـی‌تواند مجال مناسبی برای بروز رفتارهای واقعی دانش‌آموزان باشد ضمن آنکه چنین شرایطی می‌تواند تشویش و نگرانی زیادی در بچه‌ها از بابت عملکردی که خواهند داشت و قضاوتی که در موردشان خواهد شد، به وجود آورد. در اینجا تمام فعالیتها و پیشرفتهای دانش‌آموزان و روندی که آنها طی می‌کنند تا به نتیجه برسند، دارای اهمیت هستند. بنابراین، ارزشیابی، به صورت مستمر انجام می‌شود و دیگر نیازی به اتکا بر آزمونهای پایان سال تحصیلی و ایجاد شرایطی خاص برای امتحان وجود ندارد و اضطراب و نگرانی هم از این بابت در دانش‌آموزان به وجود نخواهد آمد.
شیوه ها و ابزارهای ارزشیابی موردنظر برنامه:
ارزشیابی پیشرفت تحصیلی، به عنوان مهم‌ترین بخش فرایند یادگیری، همراه با تحول در برنامة درسی تعلیم وتربیت دینی دورة ابتدایی، بازنگری و اصلاح شده است. به همین جهت، شیوة ارزشیابی این درس که با هدف رشد دانش‌آموزان انجام می‌شود، به صورت ذیل، تنظیم و اعلام می‌گردد:
شیوة ارزشیابی:
1ـ ارزشیابی به صورت تکوینی و مستمر صورت می‌گیرد.
2ـ ارزشیابی تکوینی پیشرفت تحصیلی دانش‌آموزان در این درس از طریق مشاهدة رفتارهای حاکی از یادگیری انجام می‌شود.
3ـ رفتارهای حاکی از یادگیری یعنی رفتارهایی که « نشان‌دهندة تحقق اهداف و انتظارات یادگیری هر درس می‌باشند.» به عبارت دیگر، اهداف و انتظارات هر درس مشخص می‌کنند که چه رفتارهایی را باید ملاحظه کنیم تا براساس آن دربارة تحقق یا عدم تحقق اهداف یادگیری، قضاوت نماییم.
4ـ مشاهدة رفتارهای حاکی از یادگیری، در تمام طول تدریس، به هنگام انجام فعالیت‌های یادگیری و نیز پس از انجام آنها (مشاهدة محصول فعالیت) صورت می‌گیرد. کلیة فعالیت‌های یادگیری که توسط معلم طراحی و توسط دانش‌آموز انجام می‌شوند، موقعیت مناسبی برای مشاهده و قضاوت درمورد نتایج آن هستند.
5 ـ آنچه در این ارزشیابی مورد نظر است، میزان تحقق اهداف یادگیری هر درس است. بنابراین هرگونه مشاهده و قضاوت براساس فعالیت‌های غیر ضروری جایز نیست (اعم از نمره دادن به رنگ‌آمیزی تصاویر کتاب کار تا به خاطرسپردن و به یادآوردن جز به جزء اطلاعات مندرج در درس‌ها و یا عمل به وظایف و تکالیف شرعی و اخلاقی در خانه و مدرسه، در جایی که از اهداف درس نباشند).
6 ـ ارزشیابی این درس، کیفیت نگر است؛ یعنی تغییرات کیفی درک و فهم و نیز نگرش‌های دانش‌آموزان، مشاهده و ثبت می‌شوند. البته نتایج این مشاهدات، فعلاً به صورت کمی در کارنامه منعکس می‌شود.
7 ـ این ارزشیابی زمان و موقعیت خاصی برای برگزاری امتحان، چه به صورت کتبی و چه به صورت شفاهی ندارد. بدین ترتیب برای ارزشیابی پیشرفت تحصیلی در هدیه های آسمان، از فعالیتی به نام « امتحان» استفاده نمی‌شود.
8 ـ با توجه به این که ارزشیابی این درس منحصر به ارزشیابی تکوینی است، لذا این درس، در پایان هر نیم سال و یا سال تحصیلی، امتحان شفاهی و امتحان کتبی و امتحان نهایی ندارد.
12ـ صلاحیت‌های حرفه‌ای معلمان
الف) صلاحیتهای عمومی
منظور از صلاحیتهای عمومی، مجموعة آگاهیها و مهارتهای ذهنی است که معلم را در شناخت و تحلیل مسایل و موضوعات مرتبط با تعلیم و تربیت توانا می‌سازد. این صلاحیتها عبارتند از:
1ـ شناخت انسان
بدین معنا که بداند انسان موجودی خدا جوست، متفکر است، حقیقت طلب است، زیبایی‌طلب است، کرامت ذاتی دارد، دارای اراده و اختیار و عدالت‌خواه است و می‌تواند جانشین خدا در روی زمین باشد.
2ـ آگاهی از چگونگی مراحل رشد کودک از نظر اسلام
اسلام اصل رشد و مرحله‌ای بودن آن را پذیرفته و بر آن صحه می‌گذارد. همان گونه که در روایات مختلف آمده مراحل رشد کودک به سه مرحله تقسیم می‌شود. امام صادق علیه السلام فرمود:
به فرزندت هفت سال آزادی بده تا بازی کند، هفت سال هم او را با اخلاق و آداب نیک تربیت کن. هفت سال هم او را ملازم و همراه خود قرار بده. پس اگر فرد صالحی شد به هدف خود رسیده‌ای؛ و الا او را به حال خود واگذار(25).
آگاهی از نیاز ها و علایق فراگیر یکی از مهم‌ترین مسایل در این زمینه است یعنی بداند مخاطب او در ابعاد مختلف رشد (عقلی، اجتماعی، بدنی، عاطفی و اخلاقی) دارای چه ویژگیهایی است تا فعالیتهای خود را بر اساس آن شکل دهد.
3ـ هدایت و کنترل یادگیری
هدایت ‌یادگیری توسط معلم به معنای آن است که او فعالیتهای شاگرد را به نحوی جهت می‌دهد که از تواناییهای وی به خوبی استفاده شده و زمینة‌ رشد او توسط خویشتن فراهم گردد. بنابراین هدایت، راهنمایی و کنترل معنایی جز این ندارد که به یادگیرنده برای یادگیری ارادی به گونه‌ای یاری رسانده شود که او بتواند با اراده و اختیار خود یادگیری را انتخاب و مسیر آن را طی کند.
تجلی هدایت‌گری معلم در کوششی است که او برای رشد استعداد افراد انجام می‌دهد؛ کوششی برای آن که آنان مستقل فکر کنند و با بصیرت بیشتر و احساس عمیق‌تر به انجام کارها اقدام نمایند. او برای این منظور، محیط تربیتی را فراهم می‌کند که مشوق آگاهی از گذشته و حال و امکانات آینده است.
4ـ توانایی در طراحی درس
معلم کسی است که طرح درس را می‌سازد و به منظور برنامه‌ریزی, پارامترهای سیستم آموزشی را به گونه‌ای اندیشیده دستکاری می‌کند و فرایند تربیتی را هم از نظر موضوعات درسی که باید فرا گرفته شود و هم از چشم‌انداز تجربه‌ زندگی یادگیرنده می‌شناسد. او فعالانه تعیین می‌کند که چه چیزی باید در برنامه‌ درسی کلاسش بگنجد و می‌داند به رغم محدودیت‌ها, مقررات, زبان و محیط‌، چگونه با برنامه برخورد کند.
5 ـ توانایی در غنی سازی محتوای یادگیری
کتاب، ماده‌ اولیه کار معلم است. اما اوست که باید محتوای این کتاب را با تدبیر خود همچون پارچه‌ای برش دهد و آن را متناسب با قامت دانش آموز، به هیئت لباسی مناسب در آورد.
اگر معلم دینی بخواهد علاوه بر ارائه‌ آموزش, به پرورش دینی دانش‌آموزان نیز بپردازد، یعنی علم را تبدیل به ایمان کند و دین‌آموزی را با دین‌باوری و دین‌داری همراه سازد, باید علاوه بر اقناع عقلها, دل‌ها را نیز ارضا کند. مربی واقعی می‌تواند راهی به سوی دل‌ها بگشاید و علم را به ایمان و عقل را به دل پیوند زند. از این رو راز موفقیت معلمان دینی را در رشد و شکوفایی ایمان شاگردان، باید نخست در جذب دانش‌آموزان دانست، به صورتی که بین معلم و شاگرد، رابطه‌ای روحی و معنوی برقرار شده و حتی نگاه‌ها, اشاره‌ها و حالت‌های معلم نیز در آنان تأثیر عمیقی گذارده و در تربیت شخصیت آنان منشأ اثر شود. معلم باید بداند که همه فعالیت‌های او, از لحظه‌ی ورود به کلاس تا زمان خروج, رفتار او در محیط مدرسه و حتی خارج آن, حالت صورت, نگاه‌ها و همه‌ی کلمات او در یادگیری دانش‌آموزان سهم مؤثری دارد.
معلم آگاه، برای ایجاد فضایی که بتواند شاگردان را درآن فضا به صورت اعضای یک جامعه‌ی منسجم برای یادگیری شکل داده و قالب‌ریزی کند, ویژگی‌هایی را از خود بروز می‌دهد که فعـالیت او را به عنوان سرمشق و عاملی تعیین‌کننده در ایجاد روحیه‌ی اجتماعی در دانش‌آموزان, اثر بخش سازد: حالت شاد, رفتار دوستانه, بلوغ عاطفی, صداقت، صمیمیت و توجه دلسوزانه و آمیخته با محبت, توجه به نیازها, احساس و عواطف بچه‌ها و علاقه‌مندی به اجتماعی شدن آن‌ها از این جمله‌اند.
6 ـ توانایی برقراری ارتباط با محیط زندگی و والدین بچه‌ها
معلم آگاه، موضوع هر درس را به معلومات و تجارب قبلی شاگردان پیوند می‌زند و بنای کار خود را بر آن می‌نهد. این معلومات و تجربیات قبلی شاگردان, در برگیرنده فرهنگهایی است که آنها از خانه ها و زادگاهشان آورده اند.
معلم شایسته، با گسترش دادن دامنه محیط یادگیری از مدرسه به خانه شاگردان, روابطی همکارانه با والدین برقرار می‌سازد و این روابط را استمرار می بخشد و از این راه، مشارکت فعالانه والدین را در یادگیری فرزندانشان تشویق می‌کند.
7ـ استفاده از عنصر بازی در حین تدریس
به گفته پیاژه، بازی خمیر مایه کودک است . معلم این دوره باید قابلیت استفاده از انواع بازی ها اعم از بازی‌های حرکتی، کلامی، نوشتاری و .... را داشته و در کار خود از آن‌ها در جای صحیح بهره گیرد تا از این طریق، پیام‌ها و آموزه‌های دینی در جان کودک نشسته و روح و روان او با این مطالب عجین گردد .
8 ـ رابطه‌ معلم و شاگردی
باید بر رابطه‌ معلم و شاگردی بیش از پیش تاکید کرد و امید داشت این رابطه، تحولات مهمی را در پی داشته باشد. شاگردان، عموماً در نتیجه‌ تماس با معلم از نظر فکری متحول می‌شوند. این تحول مهم است زیرا هیچ کس نمی‌تواند بدون تفکر، زندگی خوبی داشته باشد. تعلیم ‌و ‌تربیت باید به گونه‌ای باشد که در آن شاگرد و معلم به رغم تفاوت در نوع و میزان دانش، در شرایط یکسانی از مناسبات انسانی باشند و هر کس در این ارتباط هم یاددهنده و هم یادگیرنده باشد.
چنین ارتباطی، به جای رقابت، بر همکاری که تجارب یادگیری مثبت‌تری را برای دانش‌آموزان در بر دارد، تأکید می‌کند. بهبود رابطة دانش‌آموزان با یکدیگر و نیز رشد دائمی « عزت نفس» در ایشان، از نکات مورد توجه این معلمان است.
9 ـ آگاهی از فن آوری های جدید و دانش و علم روز در حدنیاز
به تناسب رشد علم و دانش و ظهور فناوری‌های جدید در حد نیاز از آنها آگاه شده و در مسیر یاددهی ـ یادگیری از این علوم بهره برداری نماید.
ب) صلاحیتهای تخصصی
1ـ عامل بودن
هدف تعلیم و تربیت دینی، تنها ارائه اطلاعات و معارف دینی به دانش‌آموزان نیست. هدف آن است که دانش‌آموزان از آموخته های خود در این زمینه در موقعیتهای مختلف زندگی روزمره خود استفاده کنند. به همین جهت لازم است آموزشها با زندگی روزمره دانش‌آموزان کاملاً مرتبط باشند. استفاده از موقعیتها و نمونه های موجود در زندگی روزمره دانش‌آموزان، انتخاب مطالب، نمونه ها و مثالها از زندگی آنها، فراهم ساختن فرصت تمرین و تعمیم آموخته ها به زندگی روزمره و موقعیتهای شبیه‌سازی شده آن و ... ازجمله نکاتی است که باید مورد توجه قرار گیرند.
2ـ آشنایی با معارف دینی
آشنایی معلم با معارف دینی و منابع تقویت آن، از ضرورتهای تدریس موفق این درس در تمام مقاطع تحصیلی است. این ضرورت بویژه در دوره حاضر که دانش‌آموزان پرسشهای متعددی در این زمینه‌ها دارند، بیشتر به چشم می خورد. همچنین استفاده از روشهای فعال تدریس و مزایای آن ، مستلزم غنای بیشتر معارف دینی آموزگاران می‌باشد.
3ـ نقش الگویی
در تعلیم و تربیت دینی عوامل گوناگونی دست به دست هم می‌دهند تا بستر مناسبی برای رشد کودک مهیا شود. این عوامل را باید در محیط خانه و در پدر و مادر و مسایل مربوط به وراثت تا خویشان, دوستان, محل زندگی، همکلاسی‌ها, معلمان, کتاب و مواد آموزشی گوناگون جست ‌و جو کرد, اما به یقین پس از پدر و مادر, باید مهم‌ترین عامل را در مدرسه و در شخصیت معلم بجوییم؛ به ویژه در محدوده‌ سنی دوره‌ ابتدایی که الگو‌پذیری دانش آموز از یک‌سو و نقش الگویی معلم از سوی دیگر این عامل را قوت می‌بخـشد. بنابراین، یکی از مهمترین نقش‌های معلم دینی, ایفای نقش تربیتی وی به عنوان یک الگوست(26) و لذا باید خود وی عامل به تعالیمی که ارائه می کند باشد ؛ نه اینکه صرفا به عنوان یک الگو نقش بازی کند.
همچنین معلمان، برای دانش‌آموزان، الگوی عالی ارتباط مؤثر با دیگران، خلاقیت و ابتکار و کار و فعالیت هستند.
4ـ سعة صدر و صبر
معلم دینی می‌داند که دانش‌آموز مانند هر انسانی ممکن است اشتباه و خطا کند، متناسب با سن خود احساسات مختلف دارد ، حالات مختلفی در او بروز می‌کند. گاهی تند می‌رود و گاهی کند، گاه پرخاشگر است و گاه انزوا طلب و گوشه گیر، گاه مطیع است و گاه به تندی اعتراض می‌کند و همه چیز را زیر سوال می‌برد، معلم دینی با مدارا و سعه‌صدر دانش‌آموز خود را از بحران‌ها عبور می‌دهد و سالم به سر منزل مقصود می‌رساند.
5 ـ احترام به بنیاد اساسی شخصیت
معلم, باید محیطی را به وجود ‌آورد که در آن, « بنیاد اساسی شخصیت» مورد احترام قرار گیرد. به عبارت دیگر نتایج اعتقادات را باید بدون محکوم کردن اشخاص بررسی کند و فرد خاصی را که عقیده‌ای خاص دارد, مورد حمله قرار ‌ندهد. در چنین محیطی, شاگرد می‌تواند توافق یک عقیده را با عقاید دیگر بررسی کند و آزادانه به تجدید بنای موقت اعتقادات خود بپردازد. (27)
موضوع:راهنمای برنامه‌ی تعلیم وتربیت اسلامی دوره ابتدایی درهفتصد و سی و پنجمین جلسه شورای عالی آموزش وپرورش مورخ 27/4/1385 به تصویب رسید.

دبیر شورا بهرام محمّدیان
رییس جلسه محمود فرشیدی

راهنمای برنامه‌ی تعلیم و تربیت اسلامی دوره ابتدایی مورد تأیید است.

رییس جمهور و رییس شورای عالی آموزش و پرورش ـ محمود احمدی‌نژاد

---------------------------------------------------------------
1ـ قطعاً این قرآن به آئینی که خود پایدارتر است راه می نماید، و به آن مؤمنانی که کارهای شایسته می‌کنند، مژده می‌دهد که پاداشی بزرگ بر ایشان خواهد بود. (اسراء ـ 9)
2ـ به یقین، خدا بر مؤمنان منت نهاد که پیامبری از خودشان در میان آنان برانگیخت، تا آیات خود را بر ایشان بخواند و پاکشان گرداند و کتاب و حکمت به آنان بیاموزد، قطعاً پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند. (آل عمران، 164)
3ـ و به راستی ما فرزندان آدم را گرامی داشتیم .... اسراء/70
4ـ ..... آن گاه آفرینشی دیگر پدید آوردیم .... مومنون / 14
5 ـ ... و از روح خویش در آن دمیدم .....ص72
6 ـ استاد شهید مطهری از جایگاه فطرت در میان معارف قرآنی و اسلامی با عنوان « ام ‌المعارف» یاد می‌کند.
7 ـ ...من در زمین جانشینی خواهم گماشت ....بقره/ 30 : «....انی جاعل فی الارض خلیفه»
8 ـ پس روی خود را با گرایش تمام به حق ، به سوی این دین کن، با همان سرشتی که خدا مردم را بر آن سرشته است. آفرینش خدای تغییرپذیر نیست. این است همان دین پایدار، ولی بیشتر مردم نمی‌دانند. روم/30
9ـ پیامبر اسلام می‌فرماید: «کل مولود یولد علی الفطره» (صحیح بخاری، کتاب الجنائز، ابواب 80 و 93)
10 ـ از امام باقر (ع) در مورد « حنیف» سؤال شد، فرمودند: هی الفطره التی فطر الناس علیها لا تبدیل لخلق الله، فطرهم الله علی معرفته» توحید صدوق، ص 230، به نقل از استاد شهید مطهری، مجموعه آثار، ج3، ص 462.
11 ـ این است نگارگری الهی ، و کیست خوش نگارتر از خدا ....... بقره/ 138. امام باقر (ع) می‌فرمایند: « عروه الوثقی التوحید و صبغه الاسلام» بحارالانوار، ج3 ، ص 279.
12 ـ بحارالانوار، ج3، باب 11، ص 276، نقل از معانی الاخبار
13ـ مجموعه آثار، ج3، ص 461.
14 ـ ما راه بدو نمودیم ، یا سپاسگزار خواهد بود و یا ناسپاسگزار. انسان/ 3
15 ـ حشر /9
16ـ صافات / 6
17ـ اعراف/ 32
18 ـ اعراف /3
19 ـ بقره /117، انعام/101
20 ـ رحمن /29
21 ـ مجموعه آثار شهید مطهری / جلد 3/ص 487ـ517
22ـ با توجه به تحقیقات انجام شده توسط دکتر ناصر باهنر و دکتر حسین اسکندری و دکتر دادستان
23ـ باهنر، ناصر، « آموزش مفاهیم دینی همگام با روانشناسی رشد» شرکت چاپ و نشر بین‌الملل سازمان تبلیغات، صفحه 68، 1380
24ـ ارزشیابی، بازخوردهای لازم را برای اطلاع یادگیرندگان از وضعیت یادگیری و پیشرفت درسی خود فراهم می‌نماید. بازخورد عملکرد، نقش مهمی در بهبود یادگیری دانش آموزان دارد. دانش آموزان با به کار بردن بازخوردها، یادگیری خود را بهبود می‌بخشند.
25ـ اسلام و تعلیم و تربیت، ابراهیم امینی، انتشارات انجمن اولیاء و مربیان، ص 22
26ـ حضرت علی علیه السلام در خطبه‌ی 170 نهج البلاغه کیفیت تعلیم و تبلیغ دینی پیامبر اسلام را این گونه توصیف می‌کنند:
« طبیب، سیاری است که با طبابت خویش همواره در سیر و گردش است. مرهم‌هایش را آماده کرده, ابزارهایش را سرخ و تافته نموده است. هر جا که لازم باشد. این یا آن را می نهد, جایی نیش است و جایی نوش. در دل‌های نابینا, گوش‌های ناشنوا, زبان‌های گنگ, داروهای خود را در جایگاه غفلت و در محل حیرت و آوارگی می‌نهد و آنان را از غفلت و سرگشتگی نجات می‌بخشد.» بنابراین درد آشنایی, درمان‌شناسی, نیش و نوش را به جا بکار بردن و..... و از همه مهم‌تر بدنبال دردمند گشتن و با کمال خضوع و حرص، غمخواری بیماران کردن از ویژگی های پیامبر اکرم به عنوان مربی بزرگ بشریت است. همچنین سوز و علاقه, اخلاص و بی توقعی, فروتنی و افتادگی, صبوری و بلند نظری، راه و رسم طبابت روحانی بزرگان تربیت دینی است چرا که بدون آن، دردهای روحی و معنوی جامعه برطرف نمی‌شود. معلم آگاه در نقش یک مربی زندگی با احترام به حقوق دانش‌آموزان, مراعات انصاف و مساوات, پرهیز از تبعیض, مراعات اصل آزادی, برخورد محبت‌آمیز و....... الگویی موثر برای رفتار دانش آموزان خود بشمار می‌آید.
27ـ چرا که فرد ممکن است از لحاظ عقلانی برتری عقیده‌ای را بر عقیده دیگر بپذیرد، ولی به لحاظ عاطفی در پذیرفتن آن دچار اشکال شود.

نوع : تصویب نامه

شماره انتشار : 17970

تاریخ تصویب : 13854/4/27

تاریخ ابلاغ :

دستگاه اجرایی : وزارت آموزش و پرورش -

موضوع :

منبع : وب سایت قوانین دات آی آر (معاونت آموزش دادگستری استان تهران)

    

قانون های مرتبط

مشترک شدن در خبرنامه!

برای دریافت آخرین به روز رسانی ها و اطلاعات ، مشترک شوید.