×

رأی شماره 967 هیأت عمومی دیوان عدالت اداری درخصوص عدم جواز قطع مستمری افراد ازکارافتاده غیر ناشی از کار

رأی شماره 967 هیأت عمومی دیوان عدالت اداری درخصوص عدم جواز قطع مستمری افراد ازکارافتاده غیر ناشی از کار

رأی-شماره-967-هیأت-عمومی-دیوان-عدالت-اداری-درخصوص-عدم-جواز-قطع-مستمری-افراد-ازکارافتاده-غیر-ناشی-از-کار

وکیل

رأی شماره 967 هیأت عمومی دیوان عدالت اداری درخصوص عدم جواز قطع مستمری افراد ازکارافتاده غیر ناشی از کار شماره هـ/84/738



تاریخ: 11/9/1386
شماره دادنامه: 967
کلاسه پرونده: 84/738
مرجع رسیدگی: هیأت عمومی دیوان عدالت اداری.
شاکی: آقای علیرضا رهبر.
موضوع شکایت و خواسته: اعلام تعارض آراء صادره از شعبه 4 و 6 تجدیدنظر دیوان عدالت اداری.
مقدمه: الف ـ1ـ شعبه ششم در رسیدگی به پرونده کلاسه 78/2333 موضوع شکایت آقای علیرضا رهبر به طرفیت، سازمان تامین اجتماعی استان فارس به خواسته برقراری مستمری به شرح دادنامه شماره 2460 مورخ 9/12/1379 چنین رأی صادر نموده است، با توجه به اینکه اقدامات قانونی سازمان تامین اجتماعی باید پس از وصول مدارک و مستندات از اداره کار و تایید کسر حق بیمه توسط کارفرما و واریز آن به حساب سازمان تأمین اجتماعی انجام پذیرد و حسب لایحه سازمان و محتویات پرونده استنادی شاکی از تاریخ 1/1/1371 با سازمان قطع رابطه داشته و پس از صدور رأی کمیسیون پزشکی مبنی بر ازکارافتادگی کلی غرامت دستمزد خود را یکجا دریافت نموده و در نهایت از ناحیه سازمان مشتکی‎عنه تخلفی صورت نگرفته، علیهذا حکم بر بطلان شکایت شاکی صادر و اعلام می‎گردد. الف ـ2ـ شعبه چهارم تجدیدنظر در رسیدگی به پرونده کلاسه 80/264 موضوع تقاضای تجدیدنظر آقای علیرضا رهبر نسبت به دادنامه شماره 2460 مورخ 9/12/1379 شعبه ششم به شرح دادنامه شماره 1445 مورخ 12/9/1381 با رد اعتراض تجدیدنظر خواه، دادنامه بدوی را عیناً تایید نموده است. ب ـ1ـ شعبه دوازدهم در رسیدگی به پرونده کلاسه 77/1395 و 77/1814 موضوع شکایت آقای غلامعلی رستگار به طرفیت سازمان تأمین اجتماعی به خواسته، برقراری مستمری به شرح دادنامه شماره 1144 و 1149 مورخ 13/7/1379 چنین رأی صادر نموده است، شاکی می‎نویسد که بعد از چندین سال کارگری و 4 سال به صورت کارگر بیمه‎ای از 1/1/1371 به علت سن زیاد از کارافتاده و اخراج شده و با وجود نظر اداره کار بر اعاده به کار او از ادامه کارش جلوگیری شده و ناچار به تأمین اجتماعی مراجعه کرده و شورای پزشکی آباده او را از کارافتاده تشخیص داده و تا 4 سال مستمری‌بگیر بوده که از خرداد 1375 قطع شده و پس از تعهد نیروی هوائی در پرداخت کسری وجوه بیمه تا ده سال تأمین اجتماعی از اجرای خواسته مذکور استنکاف کرده و مدیرکل تامین اجتماعی استان فارس پاسخ داده که شاکی از 28/6/1364 لغایت اسفند 1370 به صورت روزمزد در پایگاه هوایی دهبید مشغول به کار بوده و سپس اخراج و ارتباط او قطع شده و طبق رأی اداره کار به اعاده کار و خودداری کارفرما از اشتغال او به علت کهولت سن ناچاراً به استناد چند گواهی پزشکی که مسئولیت قانونی ندارد و بدون رعایت ماده 70 قانون تأمین اجتماعی به کمیسیون پزشکی اعزام و ازکارافتاده تشخیص می‎شود و غرامت ایام بیکاری از 1/1/1371 تا 23/12/1371 دریافت می‎کند که فاقد ارزش قانونی است. مدارک پیوست حاکی است که شاکی در فروردین سال 1371 از کار اخراج شده و به هیأت تشخیص اداره کار استان فارس شکایت نموده و کارفرما با وجود رأی هیأت مذکور به اعاده بکار از اشتغال او خودداری کرده و شاکی پس از اعلام بیماری گواهی لازم را ارائه داده که حسب نامه مورخ 12/8/1375 مدیرکل کار و امور اجتماعی استان فارس بیماری شاکی و عدم اشتغال او به کار و عدم دریافت دستمزد مورد تایید مدیرکل اداره کار استان فارس قرار گرفته و شعبه تامین اجتماعی با احراز شرایط قانونی اقدام به برقراری مستمری کرده و همان طور که تامین اجتماعی آباده متذکرشده اقدام آن شعبه در پرداخت مستمری به شاکی بر اساس نظر پزشک معالج در عدم توانائی انجام کار شاکی بوده و سهو و اشتباهی صورت نگرفته و بیماری منجر به از کارافتادگی شاکی مورد تایید پزشک معالج و پزشک متخصص نیز قرار گرفته و لذا پرداخت مستمری به طور قانونی انجام گرفته و به صورت حق مکتسبه قانونی شاکی پذیرفته شده و با توجه به عدم اشتغال شاکی به کار و عدم دریافت دستمزد از طرف او قطع مستمری مذکور قانونی نبوده و خواسته شاکی به ادامه پرداخت مستمری مذکور وارد به نظر می‎رسد. ب ـ2ـ شعبه ششم تجدیدنظر در رسیدگی به پرونده کلاسه 79/1126 موضوع تقاضای تجدیدنظر سازمان تامین اجتماعی نسبت به دادنامه شماره 1144 و 1149 مورخ 13/7/1379 شعبه دوازدهم به شرح دادنامه شماره 1014 مورخ 25/8/1381 قطع مستمری از کارافتادگی شاکی را فاقد محمل قانونی دانسته و نتیجتاً با اعلام عدم ورود تجدیدنظر خواهی دادنامه بدوی را عیناً تایید و استوار نموده است. هیأت عمومی دیوان عدالت اداری در تاریخ فوق با حضور رؤسا و مستشاران و دادرسان علی‎البدل شعب دیوان تشکیل و پس از بحث و بـررسی و انجام مشاوره با اکثریت آراء بـه شرح آتی مبادرت بـه صدور رأی می‎نماید.

رأی هیأت عمومی

اولاً تناقض در مدلول دادنامه قطعی شماره 1445 مورخ 12/9/1381 شعبه چهارم تجدیدنظر با دادنامه شماره 1014 مورخ 25/8/1381 شعبه ششم تجدیدنظر محرز به نظر می‎رسد. ثانیاً مستفاد از محتویات پرونده‎های فوق‎الذکر این است که شاکیان به تشخیص کمیسیون پزشکی ذیصلاح موضوع ماده91 قانون تأمین اجتماعی مصوب1354 و بر اساس جداول و ضوابط و مقررات شورای عالی تامین اجتماعی ازکارافتاده کلی غیرناشی از کار شناخته شده‎اند و به لحاظ احراز شرایط مقرر در ماده 75 قانون مذکور مستمری ازکارافتادگی غیر ناشی از کار ماهانه درباره آنان برقرار و پرداخت شده است. نظر به اینکه قطع مستمری مزبور بدون تمسک به حکم قانونی معتبر نافی حق مکتسب قانونی افراد و فاقد مجوز قانونی می‎باشد، بنابراین دادنامه قطعی شماره 1014 مورخ 25/8/1381 شعبه ششم تجدیدنظر دیوان مبنی بر تایید دادنامه شماره 1144ـ 1149 مورخ 13/7/1379 شعبه دوازدهم بدوی دیوان مشعر بر عدم جواز قطع مستمری مزبور و استحقاق شاکی به دریافت آن موافق اصول و موازین قانونی است. این رأی به استناد بند 2 ماده 19 و ماده 43 قانون دیوان عدالت اداری برای شعب دیوان و سایر مراجع اداری ذیربط در موارد مشابه لازم الاتباع است.






رئیس هیأت عمومی دیوان عدالت اداری ـ علی رازینی

نوع : آراء و نظریات

شماره انتشار : 18354

تاریخ تصویب : 1386/9/11

تاریخ ابلاغ :

دستگاه اجرایی : سازمان تامین اجتماعی -

موضوع :

منبع : وب سایت قوانین دات آی آر (معاونت آموزش دادگستری استان تهران)

    

قانون های مرتبط

مشترک شدن در خبرنامه!

برای دریافت آخرین به روز رسانی ها و اطلاعات ، مشترک شوید.