×

طلاق خلعی برای رفع مشکل همسرانی است که از شوهر خود تنفرحاصل نموده اند

طلاق خلعی برای رفع مشکل همسرانی است که از شوهر خود تنفرحاصل نموده اند

طلاق-خلعی-برای-رفع-مشکل-همسرانی-است-که-از-شوهر-خود-تنفرحاصل-نموده-اند

وکیل


پرونده کلاسه : 72/644/22

رای شعبه 22 دیوان عالی کشور
(( رای : صرف نظر از مفاد و محتوای اظهارات طرفین در پرونده امر وقطع نظر از نحوه عملکرد و در قبال این اظهارات و ادعاها و نتایجی که ممکن بوده از آنها بدست آید اساسا" وضع مقررات طلاق خلعی در شریعت مقدسه اشعار بر این دارد که مشکل همسرانی که به هر دلیل و عنوانی از شوهر خود تنفر حاصل کرده اند و احیانا" هم به هیچ وجه من الوجوه حاضر به صلح و سازش و زندگی با آنهانیستند حل گردد و بر زوج نیز فرض است که در رفع این مشکل به نحوشرعی اقدام و طلاق خلعی را با قبول بذل حقوقات زوجه جاری سازد0 و به همین ترتیب نیز بر دادگاه تکلیف است که عمل نماید و حال آنکه در دعوی مطروحه به این موضوع توجهی نشده و علی رغم گذشت مدتی نسبتا" طولانی و اصرار زوجه بر مراتب تنفر خویش اقدامی دررفع این مشکل به عمل نیامده و از طرفی دیگر طبق مقررات قانون اصلاح مقررات مربوط به طلاق ارجاع به داوری در مانحن فیه نیز الزامی بوده که به این امر نیز بذل عنایت نشده به این جهت دادنامه صادره واجد نقص رد رسیدگی وایراد قضایی است که بانقض آن رسیدگی مجدد پرونده بشرح فوق به دادگاه صادرکننده حکم محول می شود0)) (72/644/22 )

مرجع : کتاب علل نقض آراءمحاکم درموضوعات احوال شخصیه ومدنی دردیوان عالی کشور
تالیف : یداله بازگیر،ازانتشارات ققنوس ،چاپ اول ، 1376
* سابقه *

در این پرونده زوجه به طرفین زوج دادخواستی به خواسته صدور حکم طلاق به علت عدم توافق اخلاقی تقدیم دادگاه نموده است وخلاصتا" توضیح داده که (( قریب هفت ماه است با خوانده ازدواج رسمی کرده ام یک ماه بعد از ازدواج نامبرده به علت اخلاق فاسدش برایم چاقو کشیده و حالیهمدت پنج ماه است که نه خرجی داده و نه به ملاقات آمده و مرا به خانه پدرم فرستاده ، حتی یک نامه و یا یک نفررا هم نفرستاده به دنبال من ، چون مرا از خانه بیرون کرده و مورد کتک کاری و فحاشی قرار داده 0 به علاوه این که خوانده مرا پیش سه برادر معتادش نگهداری می کند که سکونت بنده نزد معتادین متقضی نبپده و چندین مرتبه به نامبرده اظهار نموده ام که شما در جای مناسب و دور از معتادین مسکن تهیه کن ووی پاسخ داده که تو باید کلفتی آنها را بکنی 000 لذا خوانده لیاقت همسرداری ندارد0و اخلاق صحیح و سالمی هم ندارد، مسکن متعارفی ندارد و قادر به تامین مخارج بنده نیست 0 تقاضای رسیدگی و صدور حکم طلاق را دارم 0)) دادگاه به موضوع رسیدگی کرده است 0 در جلسه دادرسی خوانده اظهار داشته که (( ایشان یک ماه در منزل من بوده است و منزل را ترک نموده و رفته است ، پس چگونه من ایشان را کتک کاری نموده ام و در خصوص نفقه نیز پرونده کلاسه 000 را داریم که ایشان ازمن تمکین ننموده و حکم به الزام وی به تمکین صادر شده است 0 لذا تمام حرفهای ایشان کذب محض است و ایشان بهانه می گیرد و باتمامی اینها من ایشان را دوست دارم وحاضرم ببرم و راضی به طلاق ایشان نیستم و حتی ایشان می گوید من نزد برادرانم زندگی می کنم حاضرم منزل جداگانه بگیرم 0)) دادگاه خطاب به زوجه سوال نموده (( در صورتی که شوهرت منزل جداگانه بگیرد به منزل ایشان برمی گردیدوبا ایشان زندگی می کنید؟ زوجه پاسخ داده ((خیر، حاضرنیستم ، می خواهم طلاق بگیرم 0اگر می خواستم در این هشت ماه با ایشان زندگی می کردم 0)) زوج نیز اظهار داشته (( بفرستید در محل بررسی شود که آیامن منزل جداگانه دارم یا خیر؟ به علاوه چنانچه گفتند که منزل مناسب نیست حاضرم منزل جداگانه بگیرم وبه علاوه بعد ازصدورحکم تمکین از طریق دادسرای اجرای احکام آمدند، ولی ایشان حاضر نشد که بیاید وحکم اجرانشد0)) خواهان مجددا" اظهار داشته که ((من شاهد دارم ایشان کتک کاری می کند و نفقه نمی دهد0))
دادگاه قرار استماع شهادت شهند را صادر نموده و پرونده مورد استناد خواهان را نیز مطالبه کرده است 0در جلسه دادرسی مورخ 13/12/70 خواهان اظهار داشته (( من حاضرم زندگی کنم و حالا طلاق نمی خواهم فقط بنوسید که شوهرم برای من منزل جداگانه بگیرد به منزل ایشان مراجعت خواهم کردو او را مجبور کنیدکه منزل جداگانه بگیرد، زیرا سه نفراز برادران شوهرم معتاد هستند0به علاوه مادر شوهرم مرا اذیت و آزار می کند و مزاحم زندگی من باشوهرم می شود0))
ضمنا" به گواهی گواهان استماع شده و دادگاه باملاحظه اظهارات اخیر خواهان دستور تعیین وقت دیگر و تحقیق از این که خواهان منزل جداگانه و مستقل ومناسب برای زندگی زوجین داردیاخیر؟ صادر نمود و جلسات دادرسی به علل مذکور در پرونده امر که طی آنها خوانده اظهار داشته (( مستقل از پدر و مادرم یک طبقه همکف داریم من یک دستفروش هستم ))، قرار تحقیق ومعاینه محل صادرمی شود0 جلسه در تاریخ 3/11/71 تشکیل شده است 0 خواهان اظهار داشته که (( من همسرم را به هیچ عنوان دوست ندارم و تمام حقوق خود را بذل می کنم تا ایشان مرا مطلقه نماید000و چنانچه شوهرم منزل مسکونی مناسب و حتی ویلا و کاخ هم بخرد حاضر نیستم برگردم ، زیرامعاشرت با ایشان موجب عسرت برای بنده می باشد0)) خوانده نیز باتکراراظهارات قبلی خود درخواست صدور حکم به رد دعوی ایشان را نموده است 0
سرانجام دادگاه ختم دادرسی را اعلام و طبق دادنامه تجدیدنظر خواسته و بااستدلال این که دعوی خواهان به نظر دادگاه غیرثابت تلقی می شود مبادرت به صدور حکم به رد دعوی مشارالیهامی نماید0
خواهان نسبت به این دادنامه تجدیدنظرخواهی کرده وباذکر جنبه های اخلاقی و اعتقادی اعمال خلاف نامبرده زندگی خود را با چنین فردی غیرممکن اعلام داشته و راه نجات را درخودکشی یاطلاق تشخیص میدهد0
تجدیدنظرخواه نیز لایحه ای ارسال داشته و خلاصتا" پاسخ داده که تجدیدنظرخواه می خواهد مطلقه شود تا به دیگری شوهر کند0 به هیچ وجه حاضر به طلاق او نمی باشد ودرمورد کتک کاری و سوءرفتارمدرکی ندارد0 او زندگانی پر خرج می خواهد وبادسیسه ومغلطه کاری میخواهد طلاق بگیرد0

48

نوع : آراء و نظریات

شماره انتشار : 644

تاریخ تصویب : 1372/00/00

تاریخ ابلاغ :

دستگاه اجرایی :

موضوع :

منبع : وب سایت قوانین دات آی آر (معاونت آموزش دادگستری استان تهران)

    

قانون های مرتبط

مشترک شدن در خبرنامه!

برای دریافت آخرین به روز رسانی ها و اطلاعات ، مشترک شوید.