×

ایراد صدمه عمدی منتهی به قتل ، به سر مجنی علیه ، بلحاظ حساسیت موضع ، مصداق قتل عمدی است

ایراد صدمه عمدی منتهی به قتل ، به سر مجنی علیه ، بلحاظ حساسیت موضع ، مصداق قتل عمدی است

ایراد-صدمه-عمدی-منتهی-به-قتل-،-به-سر-مجنی-علیه-،-بلحاظ-حساسیت-موضع-،-مصداق-قتل-عمدی-است
رای شماره : 13 - 17/7/1375

رای هیات عمومی شعب کیفری دیوانعالی کشور(اصراری )
با توجه به اینکه متهم در کلیه مراحل رسیدگی تصریحاوتلویحا" به وارد کردن ضربه اقرار نموده و عده ای نیز شهادت داده اند که مصدوم ضارب خود را همین شخص معرفی کرده و علت مرگ ضربه مستقیم به سر و خونریزی مغزی است و با تطبیق جرم ارتکابی با بند((ب )) ماده 206 قانون مجازات اسلامی نداشتن قصد قتل بر فرض صحت بلحاظ موضع اصابت ضربه (سر) که از نقاط حساس و حیاتی بدن می باشد در ماهیت مووضع تاثیری ندارد و چون اعتراض موثری که نقض حکم تجدید نظرخواسته را ایجاب نماید بعمل نیامده و ترتیبات رسیدگی هم ایرادی ندارد0 بنابراین دادنامه شماره 27926/9/73 شعبه بیست و چهارم دادگاه کیفری یک شیراز مبنی بر قصاص نفس محمد000 باستناد بند((ج )) ماده 24 قانون تشکیل دادگاههای عمومی و انقلاب به اکثریت آراء ابرام می شود0
هیات عمومی دیوانعالی کشور(شعب کیفری )

* سابقه *

رای اصراری کیفری 137513 (جلسه دوم )
ایراد صدمه ع مدی منتهی به قتل ، به سر مجنی علیه ، بلحاظ حساسیت
موضع ، مصداق قتل عمدی است

شماره رای : 1713/7/1375
شماره پرونده : 137514
شماره جلسه : 137520

علت طرح : اختلاف نظر شعبه یازدهم دیوانعالی کشور با دادگاه کیفری یک شیراز

قتل عمد
موضوع : حساسیت موضع
قصد قتل
قانون مجازات اسلامی : ماده 206 بند ب

در ساعت 9 روز سه شنبه مورخ 17/7/1375 جلسه هیات عمومی شعب کیفری دیوانعالی کشور، بریاست حضرت آیت الله محمدمحمدی گیلانی رئیس دیوانعالی کشور و با حضور جنابان آقایان قضات شعب کیفری دیوانعالی کشور و نماینده جناب آقای دادستان کل کشور تشکیل شد و با تلاوت آیاتی از کلام الله مجید رسمیت یافت 0
ابتدا دادنامه شماره 23758/11/1374 شعبه یازدهم دیوانعالی کشور بتصدی جنبا آقای رحمت الله عروجی و جناب آقای موسی سیف امیر حسینی مستشاران قرائت گردید:
خلاصه جریان پرونده :
بموجب کیفرخواست شماره 21562/12/68دادسرای عمومی لارستان تجدیدنظرخواه باتهام قتل عمدی علی تحت تعقیب قرار گرفته و از دادگاه کیفری یک شیراز تقاضای تعیین مجازاتش شده است 0 شعبه چهاردهم دادگاه کیفری یک شیراز بموضوع رسیدگی ، در تاریخ 20/2/72 پس از ذکر مقدمه چنین اظهارنظر کرده است :
((علیهذا شبهه دفاع وجود دارد و متهم بعنوان دفاع اقدام نموده است مقرر می شود متهم و وکیل وی جهت اخذ آخرین دفاع وتفهیم مطالب دیگر احضار شود0))
در تاریخ 4/7/72 جلسه دادگاه با حضور متهم و وکیل وی تشکیل و از متهم آخرین دفاع اخذ شده وکیل متهم نیز دفاعیات خود را در چند صفحه به استحضار رسانده ، در تاریخ 5/7/72 دادگاه مبادرت به اصدار رای شماره 72522 بشرح زیر نموده است :
رای دادگاه در خصوص اتهام محمد(احمد) دائر بقتل عمدی علی با توجه به ا ینکه متهم در مراحل بازجوئی بحضور در صحنه درگیری و زدن به مقتول اقرار نموده مثلا" در صفحه 80 بیان کرده )) ((که جنگ مغلوبه شد وهرکس برای خودش می زد و منهم بلند شدم و هر کسی که جلوم بود می زدم تا گفته و ممکن است یک بکس هم به علی زده باشم من عندالله قصد زدن او را داشتم ولی قصد کشتن او را نداشتم ودر همان صفحه نیز اظهارداشته ممکن است با مشت که با هم گلاویزبودیم به علی زده باشم و اقرار وی در دادگاه صفحه 142 که کار خود را دفاع بیان کرده باین تعبیر که وظیفه ام بود دفاع کنم و در جواب سئوال که با چه زدی جواب داده چوب کوچکی بود دستم ضمنا" در اظهاراتش بیان کرده قصد دعیو نداشته است و در جلسه دیگر دادگاه صفحه 178و177 نیز اقرار بحضور در صحنه درگیری کرده و کار خود را دفاع از خود بیان کرده ضمنا" آلتی که در دعوی بکار برده اظهار داشته قلم نی بوده است متهم در جلسات بازجوئی و دادگاه اظهار داشته آنها روی خانه ما کشیدند و خانه ما را سنگباران کردند مجبور شدم بیرون بیایم ودفاع کنم و شبهه دفاع ایجاد نموده است
لیکن با کزارش مامورین در صفحه 3 خانواده قاسمی ها آمده اند جلو منزل علی شوهر زلیحا که خود را قبلا" آتش زده دعوی براه انداخته و فاصله خانه قاسمی ها با خانه علی سیصد متر است و آثارخون جلو منزل علی بوده که هنگام بردن مجروح بداخل منزل آثارخون به راهرو داخل منزل کشدیه شه و عده ای نیز همین را گواهی کرده اندعلیهذا قضیه بر عکس است و قاسمی ها بطرف منزل رضائی و بزک آمده اندخصوصا" که زلیخا از فامیل قاسمی ها بوده که برای انتقام ازرضائی هاآمده اند و درگیری براه افتاده است و طبق گواهی پزشکی صفحه 5 علی در اثر ضربه ناحیه چپ سر و ضربه پشت سر خونریزی مغزی ناشی از این دو قسمت منجر بفوت گردیده و آلات بکار رفته آلت سرد بردنده باعث مجروحیت منجر بفوت نامبرده گردیده صفحه 5 بنابراین ادعای متهم که یک جا اظهار داشته با مشت بمقتول زده و یک جا اظهار داشته با چوب کوچکی زده و یک جا اظهار داشته با قلم نی زده مردود است و با توجه به اظهارات عده ای که اظهار داشته اند مقتول قبل از فوت ضارب خود را محمد یعنی متهم معرفی کرده صفحات 54و66و67و69و75و177 پرونده و با توجه به اینکه تقاضای قصاص نموده اند لذا باستناد مادتین 205و206 قانون مجازات اسلامی حکم به اعدام متهم احمد(محمد) بعنون قصاص نفس در رابطه با قتل علی صادر می گردد0
با تجدیدنظرخواهی وکیل محکوم علیه پرونده به دیوان عالی کشور ارسال و جهت رسیدگی به این شعبه ارجاع گردیده هیات شعبه پس از بررسی محتویات پرونده ]بموجب دادنامه شماره 120/2811/3/73[ چنین رای داده است :
قطع نظر از اینکه دادگاه طرق ثبوت قتل را صریحا" ذکر نکرده است با توجه به اینکه حسب محتویات پرونده نزاع دسته جمعی بوده و متهم نیز منکر اتهام انتسابی می باشد و شاهد بیطرفی هم بر توجه اتهام بمشارالیه گواهی نداده است و از طرفی با توجه بصورتجلسه معاینه جسد که بموجب آن ضربات و صدمات متعددی بمقتول واردشده است بنظر می رسد مورد از موارد شبه محصوره باشد لذا بضمن نقض دادنامه تجدیدنظرخواسته رسیدگی مجدد به شعبه دیگر دادگاه کیفری یک شیراز ارجاع می شود0
شعبه بیست و چهارم دادگاه کیفری یک شیراز پس از نقض فرجامی بموضوع رسیدگی با اعلام ختم دادرسی چنین رای داده است :
در خصوص اتهام محمد دایر به قتل عمدی علی موضوع کیفرخواست شماره 21562/12/58 صادره از دادسرای محترم عمومی لارستان باتوجه به محتویات پرونده خصوصا" دلائل و مستندات مندرج در دادنامه شماره 72522 صادره از شعبه چهاردهم دادگاه محترم کیفری یک شیراز واینکه ادعای آقای وکیل متهم مبنی بر دفاع مشروع متهم بشرح مندرج در دادنامه مذکور بنظر این دادگاه نیز وارد بنظر نمی رسد بنابراین وفق بند4 ماده 231 قانون مجازات اسلامی برای این دادگاه نیز محرز است (با توجه بمراتب فوق الذکر علم حاصل شده است ) که نامبدره بزه اعلام شده را مرتکب گردیده بنابراین با انطباق عملش با بندهای ب و ج ماده 206 همان قانون حکم بمحکومیت مشارالیه نفس (قتل وی صادر می گردد0
با تجدیدنظرخواهی وکیل محکوم علیه پرونده به دیوانعالی کشور ارسال و جهت رسیدگی به این شعبه ارجاع گردیده ، لایحه اعتراضیه هنگام شور قرائت خواهدشد0
هیات شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید0 پس از قرائت گزارش آقای موسی سیف امیرحسینی عضو ممیز و اوراق پرونده و نظریه کتبی آقای عبدالحمید باقری دادیار دیوانعالی کشور اجمالا" مبنی بر:
صدور رای قانونی و شایسته در مورد دادنامه شماره 27926/9/73 تجدیدنظرخواسته مشاوره نموده چنین رای می دهد:
نظر به اینکه دادگاه اول (شعبه چهاردهم دادگاه کیفری یک شیراز) احراز جرم انتسابی به متهم را از طریق اقرار یا شهادت ویاقسامه صریحا" ذکر نکرده است و تنها طریق چهارم ثبوت قتل (علم قاضی ) باقی می ماند(هرچند دادگاه صریحا" استناد بعلم ننموده ولی عبارات حکم ظهرو در آن دارد) که مستند اصدار حکم قصاص نفس قرار گرفته است ، دادگاه ثانوی (شعبه بیست و چهارم دادگاه کیفری یک شیراز ) نیز مدعی حصول علم گردیده است صرفنظر از این موضوع که علم از طرق متعارف حاصل شده یا نشده باشد بلحاظ وحدت مبانی استدلال دادگاهها موضوع اصراری است و باستناد ماده 463قانون آئین دادرسی کیفری قابل طرح در هیات عمومی شعب کیفری دیوانعالی کشورمی باشد پرونده جهت طرح در هیات عمومی اصراری شعب کیفری به دیوانعالی کشور ارسال می گردد0
]شعبه یازدهم دیوانعالی کشور )

پس از طرح موضوع و قرائت گزراش و بررسی اوراق پرونده رسیدگی به مووضع در تعقیب مذاکرات جلسه قبل (10/7/1375) ادامه یافت 0 سپس عقیده جناب آقای مهدی ادیب رضوی نماینده دادستان محترم کل کشور بشرح زیر استماع گردید:
با توجه به گزارش پاسگاه انتظامی مربوطه که حکایت ازاین دارد بعلت اختلافات خانوادگی و درگیری بین طرفین تعدادی از دو طرف به صورت دسته جمعی با یکدگیر به نزاع پرداخته و در این جریان عده ای از طرفین مجروح و مصدوم می شوند و علی 000 نیز مصدوم شده و بعلت شدت صدمات وارده فوت می نماید و چون درگیری و نزاع دسته جمعی بوده مشخص نشده است چه شخص یا اشخاصی با وارد آوردن ضربه به سرعلی باعث مرگ او شده اند و نظر به اینکه گواهی پزشکی حاکی از این است که آثار و علائم ناشی از ضربه های متعدد در بدن مقتول مشاهده شده و ضربه ناحیه چپ سر و ضربه پشت سر و خونریزی مغزی ناشی ازاین دو قسم منجر بفوت او گردیده است 0 بنابراین استدلال شعبه محترم یازدهم دیوانعالی کشور مبنی بر اینکه مورد از موارد شبهه محصوره است قابل قبول نمی باشد0 زیرا احتمال اینکه ضربات بوسیله افرادی بیش از یکنفر وارد شده باشد وجود دارد بهرحال چون قرائن ودلایل برای انتساب قتل به متهم کافی نیست نتیجتا" معتقد به تاییدرای شعبه یازدهم دیوانعالی کشور می باشم 0
سپس هیات عمومی مشاوره نموده ، اکثریت (16 نفر از28 نفر عده حاضر) بدین شرح رای داده اند:

مرجع :
کتاب مذاکرات وآراء هیات عمومی دیوان عالی کشور سال 1375
دفترمطالعات وتحقیقات دیوان عالی کشور، چاپ اول 1377

128

نوع : آراء و نظریات

شماره انتشار : 13

تاریخ تصویب : 1375/07/17

تاریخ ابلاغ :

دستگاه اجرایی :

موضوع :

منبع : وب سایت قوانین دات آی آر (معاونت آموزش دادگستری استان تهران)

    

قانون های مرتبط

مشترک شدن در خبرنامه!

برای دریافت آخرین به روز رسانی ها و اطلاعات ، مشترک شوید.