×

متهم درمتن نوشته شخص معینی را مورد خطاب خود قرار نداده و مطالبی را به صورت کلی بیان داشته و لذا جرم نشر اکاذیب و اهانت در روزنامه محقق نیست

متهم درمتن نوشته شخص معینی را مورد خطاب خود قرار نداده و مطالبی را به صورت کلی بیان داشته و لذا جرم نشر اکاذیب و اهانت در روزنامه محقق نیست

متهم-درمتن-نوشته-شخص-معینی-را-مورد-خطاب-خود-قرار-نداده-و-مطالبی-را-به-صورت-کلی-بیان-داشته-و-لذا-جرم-نشر-اکاذیب-و-اهانت-در-روزنامه-محقق-نیست
نشر اکاذیب و اهانت در روزنامه
98 - 12/12/1374

بسمه تعالی
ریاست محترم دادسرای دیوانعالی کشور
محترما" پیرو مرجوعه مورخ 12/12/74 در رابطه باتقاضای اعمال ماده 31 قانون تشکیل دادگاههای عمومی وانقلاب در این پرونده معروض می دارد که با درگذشت شادروان ع 0د0 و درج ونشر متن زیر در شماره 31000/1/74 روزنامه کیهان توسط آقای ح 0ح 0 بدین شرح : خالوعطا ناباورانه فاجعه نبودنت را پذیرا گشتم و آنچه بار اندوهمان را افزون کرد، کردار نابخردانه بی دادگرانه ناکسانی بودکه در بودنت مظلومیت را باور نداشتند و حتی بر اندک مانده ات ترحمی نداشته و اشکی نریختند ولی در نبودنت در صدر مجلس سوگ با رخساری زرد شرمسار از کردارشان و با زبانی مملو از تزویر و ریا داد دلسوزی سر می دادند داغ ننگ همچون مرگی با تارکشان ابدی ، روانت شاد، یادت ماندگار بادا ...
متعاقب انتشار مطالب فوق آقای ص 0م 0 به شرحی خطاب به مدیر مسئول روزنامه کیهان تهیه نموده و با اعلام اینکه مطالب مذکور که معلوم نیست آگهی می باشد یا بیانیه یا اطلاعیه یا سوگنامه یا فحشنامه بر علیه طایفه ای تهیه شده و باعث تفرقه گردیده و این برخلاف بندج از ماده 2 قانون مطبوعات است ونماینده کیهان در سقز که اسباب انتشار مطلب را فراهم کرده در مجلس سوگ شرکت داشته و صدرنشینان مجلس را می شناخته و هدف از نشر چنان مطلبی را می دانسته و نمی بایست انتشار آن را تسهیل می کرد. خواستار چاپ جوابیه شده اما روزنامه مذکور ظاهرا" به این علت که جوابیه شرطهای مذکوردر قسمت اخیر ماده 23 قانون یاد شده را فاقد بوده از انتشار جوابیه امتناع کرده سپس آقای ص 0م 0 به استناد مواد 30و31 قانون مطبوعات شکایت کرده و خواستار چاپ جوابیه و تعقیب آقایان ح 0ح 0 قانون مطبوعات شکایت کرده و خواستار چاپ جوابیه و تعقیب آقایان ح 0ح 0 نویسنده متن و ع 0ص 0 خبرنگار و نماینده کیهان در سقز شده است و توضیح داده است که جزء صدرنشینان و عزاداران مجلس بوده است 0
پرونده امر به شماره 74/3/429 در شعبه سوم دادگاه عمومی شهرستان سقز ثبت و در جریان رسیدگی قرار گرفته و دادگاه باجری تشریفات قانونی مربوط رسیدگی بشرح دادنامه شماره 474 مورخ 18/4/74 به این استدلال که آقای ح 0ح 0 در نوشتن مطلب مذکور هدف و منظوری نداشته ومورد خطاب وی فرد یا افراد خاصی نبوده است و اینکه در متن مذکور نامی از کسی برده نشده است و دلیل کافی ا ز ناحیه شاکی که مثبت این موضوع باشد که مفاد متن مذکورمتوجه وی می باشدارائه نگردیده فلذا به لحاظ فقد دلیل کافی بر احراز بزه منتسبه قرار منع پیگرد صادر و اعلام می گردد و در مورد آقای ع 0ص 0 نظر به مفاد اظهارات شاکی در دادگاه در خصوص وی و مدافعات متهم و اینکه مطابق ماده 17 لایحه قانونی مطبوعات مصوب مرداد ماه سال 1358 در اینگونه موارد مسئولیت متوجه مدیر مسئول نشریه است فلذا در این زمینه به لحاظ فقد دلیل کافی بر احراز بزه قرار منع پیگرد صادر و اعلام می گردد با ابلاغ دادنامه اخیرالصدور برح فوق آقای ص 0م 0 نسبت به آن اعتراض و تقاضای رسیدگی مجدد و تجدیدنظرخواهی از دادنامه صادره را کرده است که پرونده امر به شماره 74/2/310 در شعبه دوم دادگاه تجدیدنظر استان کردستان ثبت ومنتهی به صدور دادنامه شماره 635 مورخ 22/7/74 گردیده در صدر دادنامه تجدیدنظر آمده است که مقصود دادگاه محترم بدوی از قرارمنع تعقیب ، صدور حکم بر برائت متهمین بوده است و در هر حال چون به نظر دادگاه تجدیدنظر در اصدار رای بدوی به ادله ابرازی شاکی توجه نشده رای بدوی مخدوش و آن را نقض کرده است و در اصل موضوع چون به حکایت صورت جلسات به تحقیق از شاکی و متهم شاکی دوست صمیمی و پسردائی متوفی ودر مجلس عزا جزء سوگواران بوده و از مجموع اظهارات متهم و قرائن کار به دست می آید که دوستان و بستگان سوگوار متوفی در آگهی کذائی مدنظر بوده اند اتهام آقای ح 0ح 0 دائر به نشر اکاذیب و اهانت محرز است و عملش منطبق است با مواد89 و141 از قانون تعزیرات که به استناد مادتین مذکور با رعایت ماده 46 قانون مجازات اسلامی به تحمل چهل ضربه شلاق محکوم می گردد در موردعمل آقای م 0ص 0 نماینده روزنامه کیهان در سقز، با توجه به اینکه حتی خواننده خالی الذهن ناآشنا با مطبوعات با خواندن آن آگهی متوجه می شود که قصد اهانت و تخفیف اشخاص معینی در بین بوده و نماینده کیهان با سالها کار مطبوعاتی و خبرویت در این امر و شناخت بافت اجتماعی شهر سقز و خصوصا" شناختن آگهی دهنده عزاداران ، بهتر از هرکسی از چنان مقصودی مطلع بوده و با این وصف انتشار آگهی را تسهیل نموده ، عمل معاونت در بزههای هتک حرمت و فحاشی و توهین محسوب و باستناد مواد فوق الذکر و با رعایت ماده 43 قانون مجازات اسلامی به تحمل سی ضربه شلاق محکوم می شود چون با توجه به کبرسن و حیثیت فرهنگی استحقاق تخفیف را دارد به استناد ماده 22قانون اخیر مجازاتش به پرداخت مبلغ سیصد هزار ریال جزای نقدی تبدیل می گردد و در مورد مدیر مسئول کیهان طبق مواد30و31 قانون مطبوعات باتوجه به محل وقوع بزه به صلاحیت رسیدگی دادگاه عمومی تهران قرارعدم صلاحیت صادر می گردد.
که از دادنامه بالا محکوم علیهم با ابلاغ رای به آنان از محضر جناب آقای دادستان محترم کل کشورضمن تقدیم لایحه و ضمائم تقاضای اعمال ماده 31 قانون تشکیل دادگاههای عمومی و انقلاب را کرده اند.

نظریه
به نظر اینجانب استدلال منعکس در دادنامه تجدیدنظر در صدر آن در رابطه با حدود رای برائت صحیح بوده و خالی از اشکال به نظر می رسد ولی در باب نقض دادنامه برائت بدوی در مورد آقای ح 0ح 0 و م0ص 0 دایر به اهانت و هتک حرمت و فحاشی و معاونت در بزه یادشده با توجه به اینکه نویسنده آقای ح 0ح 0 در متن نوشته شخص معینی را مدنظر نداشته و از شخص یا اشخاص بخصوص نام نبرده است و بانوشتن آن متن نسبت به درگذشته ادای احترام کرده و احساسات درونی خود را از فقدان وی بیان داشته و در متن آگهی از کسی نام برده نشده و شاکی دلیل کافی مبنی بر اینکه مطالب مندرج در متن آگهی متوجه ایشان می باشد ارائه نکرده است و صرف اینکه ایشان در صدر مجلس تعزیت نشسته بوده اند و در متن آگهی به صدرنشینان این مجلس اشاره شده بدون آنکه نامی از آنان برده شده باشد و آقای شاکی نگفته اند که به چه علت مطالب متن منتشره را به خود گرفته اند اقدام دادگاه تجدیدنظر با مواد و موازین قانونی مندرج در مواد مربوط به جرائم اهانت و هتک حرمت ، فحاشی به شخص یا اشخاصی منطبق نبوده وایرادو اعتراض آقای م 0ص 0 بر دادنامه صادره از شعبه دوم دادگاه تجدیدنظر استان کردستان وارد است و از این جهت با موافقت این جانب بانظر ایشان به اعمال ماده 31 مورد تقاضا و نقض دادنامه معترض عنه و رسیدگی مجدد مورد عقیده دارم و درمورد آقای ح 0ح 0 نیز هر چند از ایشان تقاضائی به اعمال ماده 31 قانون تشکیل دادگاههای عمومی و انقلاب مشاهده نشده با توجه به مفاد نامه ایشان به رئیس محترم اجرای احکام دادگاه عمومی شهرستان سقز که پشت آن ممهور به مهر اجرای احکام دادگاههای عمومی شهرستان سقز می باشد به نظراینجانب پیروی از مصادیق اجرای بند2 ماده 18قانون تشکیل دادگاههای عمومی و انقلاب مصوب 15/4/1373 می باشد.
دادیار دیوانعالی کشور

با نظریه همکار محترم جناب آقای ... موافقم .
دادیار دیوان عالی کشور

بسمه تعالی
با اعمال ماده 31 موافقت می شود.
مرتضی مقتدائی دادستان کل کشور

رای شعبه ... دیوانعالی کشور
همان طوری که دادیاران محترم دادسرای دیوانعالی کشور اظهار نظر نموده اند آقای ح 0ح 0 در متن نوشته شخص معینی را مورد خطاب خود قرار نداده و از شخص و یا اشخاص بخصوص نام نبرده است و مطالبی به صورت کلی بیان داشته و شاکی نیز دلیل کافی مبنی بر اینکه مطالب مندرج در متن آگهی متوجه ایشان می باشد ارائه نکرده است لذا اعتراض معترضین نسبت به حکم صادره وارد است حکم مزبور با مواد استنادی و مندرجات پرونده انطباق ندارد لذا نقض می گردد و رسیدگی مجدد به شعبه دیگری از دادگاه همعرض (دادگاه تجدیدنظر استان کردستان ) محول می شود.

مرجع :
کتاب نظریات قضائی دادستانی کل کشوردراجرای مواد 18 و 31 قانون تشکیل دادگاههای عمومی وانقلاب آراء جزائی 1375
جلداول تهیه وتدوین : محمدهاشم صمدی اهری انتشارات گنج دانش

140
%

نوع : آراء و نظریات

شماره انتشار : 98

تاریخ تصویب : 1374/12/12

تاریخ ابلاغ :

دستگاه اجرایی :

موضوع :

منبع : وب سایت قوانین دات آی آر (معاونت آموزش دادگستری استان تهران)

    

قانون های مرتبط

مشترک شدن در خبرنامه!

برای دریافت آخرین به روز رسانی ها و اطلاعات ، مشترک شوید.