×

شاکی خصوصی از حکم برائت متهم نمیتواند تقاضای تجدیدنظر موضوع ماده 31 قانون تشکیل دادگاههای عمومی وانقلاب را بنماید

شاکی خصوصی از حکم برائت متهم نمیتواند تقاضای تجدیدنظر موضوع ماده 31 قانون تشکیل دادگاههای عمومی وانقلاب را بنماید

شاکی-خصوصی-از-حکم-برائت-متهم-نمیتواند-تقاضای-تجدیدنظر-موضوع-ماده-31-قانون-تشکیل-دادگاههای-عمومی-وانقلاب-را-بنماید

وکیل


کلاهبرداری و فروش مال غیر
11/9/1374

بسمه تعالی
معاون اول محترم دادستان کل کشور

با سلام معروض میدارد، پیرو نظریه مورخ 11/9/74، با وصول پرونده محاکماتی ومطالعه اوراق آن و ضمن تنظیم گزارش اجمالی از جریان پرونده محاکماتی بشرح آتی اظهارنظر می نماید0
گردش جریان پرونده براساس محتویات پرونده و حسب شکایت مورخ 3/11/1373 آقای ا0ج 0 اعلام داشته که براساس مرافعات حاصله بین اینجانب و متهم آقای ح 0خ 0 نامبدره در قبال دریافت ملک جزءپلاک ثبتی 733 تهران واقع در000 مورد ثبت سند مالکیت شماره 000دفتر278 حوزه ثبت مرکزی تهران طبق سند رسمی شماره 1233233/9/1336تنظیمی در دفترخانه شماره 66تهران به عنوان عوض (ثمن معامله ) پلاک ثبتی شماره 1292 فرعی از22 اصلی واقع در000کرج به موجب وکالتنامه رسمی شماره 1233032/6/1336 ومبایعه نامه عادی 12/9/41 مساحت سه هزار مترمربع به وی انتقال داه ا ست و بر اثر استعلام ثبتی به شماره 13250/3/48 در دفترخانه شماره 19کرج اداره ثبت کرج طی پاسخ شماره 1121792/5/52 اعلام داشته پلاکمورد معامله به شماره 1292 فرعی از22 اصلی به نام شخص دیگری صادر و ح 0خ 0 مالکیتی در پلاک مذکور ندارد و بر ا ثر تحقیق شاکی مشخص شده که قیم ح 0خ قبلا" به موجب صلحنامه رسمی شماره 223076/12/1332 کلیهاموال اعم ازمنقول وغیر منقول خود را به منظور فرار از دین به همسر خود بانو ش 0ا0منتقل کرده ا ست در نتیجه به ادعای اینکه چون متهم در تاریخ انجام عقد معاوضه طی دو سند رسمی مذکور تنظیمی در دفترخانه 66تهران مالکیتی در مورد معامله نداشته وبه موجب صلحنامه رسمی شماره 223076/12/1332 کلیه مایملک خود را به همسر خود خانم ش 0ا0 به منظور فراراز دین انتقال داده بود لذا به عنوان کلاهبردرای از متهم اعلام شکایت کرده است و تقاضای تعقیب وی را نموده است که پس از انجام تحقیق مقدماتی به نحو بسیار مختصر و بدون توجه به مدافعات و رسیدگی به دلایل شاکی ، و صرفا" بر اساس پاسخ استعلام ناقص اداره ثبت کرج به شرح مفاد نامه به شماره 987197/12/73 دائر به اینکه پلاک مورد دعوی به مساحت 297 مترمربع به شماره 1292 فرعی از22 اصلی دردفتر املاک به نام متهم ح 0خ 0 ثبت گردیده ولی سند مالکیت به نام وی صادر نشده است 0 شعبه 8 دادگاه عمومی کرج با تحقیقات بسیار ناقص از شاکی و بدون حضور متهم برابر دادنامه شماره 7305/3/74با استناد به پاسخ ناقص استعلام ثبتی و بدون رسیدگی بیشتر و با استنباط نا صحیح از مفاد پاسخ استعلام ثبتی متهم را که اتهام و سوءنیت او محرز بوده و دلائل کافی علم آور علیه موجود بوده که ازاتهام تبرئه می نماید که بر اثر اعتراض شاکی شعبه 13 دادگاه تجدیدنظراستان تهران نیز بدون تعمق و تامل در موارد اعتراضیه شاکی و دلایل آن برابر دادنامه شماره 558/4/74 رای بر تایید و تنفیذ دادنامه بدوی صادرمی نماید در نتیجه پس از ابلاغ حکم قطعی مذکور به شاکی ، نامبرده به شرح دادنامه شماره 297327/5/74 نسبت به احکام مذکور اعتراض و اعمال مقررات ماده 31 را از محضر دادستان محترم کل کشور درخواست می نماید0 که با توجه به مجموع اوراق پرونده بشرح آتی مبادرت به اظهارنظر می نماید0

نظریه
با مداقه در مجموع اوراق پرونده نظر به اینکه دادگاههای بدوی تجدیدنظر بدون توجه به موضوع شکایت وادعا شاکی و دلائل ابرازی وی و بدون رسیدگی به ادعای وی مبنی بر اینکه متهم به موجب اسناد رسمی تنظیمی در دفترخانه 66 تهران پلاک 1292 فرعی از22اصلی واقع در00 کرج در قبال دریافت پلاک ثبتی 733 واقع در لاله زار حوثه ثبت مرکزی تهران واسناد عادی مبایعه در سال 1336 به وی انتقال داده ولی در تاریخ انتقال مالکیت ثبتی در مورد معامله آن را به موجب صلحنامه شماره 223076/12/1332 به همسرش بانو ش 0ا0 به منظور فرارازانجام تعهدات و دین و به طور مزورانه و متقلبانه انتقال داده است ونظر به اینکه اولا" بین مفاد پاسخ استعلام ثبتی شماره 987197/12/73 و 1121792/5/52 اداره ثبت کرج ازلحاظ اعلام مالکیت متهم ح 0خ 0 در پلاک متنازع فیه تناقض بین و آشکار وجود داشته است ثانیا" مفادو مفهوم پاسخ استعلام اخیر ثبتی نیز نه تنها دلالتی بر رد اتهام متهم ندارد بلکه با بیان جمله ((ولی سند مالکیتی به نام متهم صادر ندشه است )) دلالت کامل بر صحت ادعای شاکی دارد لذا احکام معترض عنهما بنا به جهات مرقوم و به علت نقص در رسیدگی به دلائل شاکی و عدم انطباق با واقع امر ودلائل پرونده خلاف بین موازین تشخیص در نتیجه عقیده به قبول اعتراض معترض واعمال مقررات ماده 31 جهت نقض حکم معترض عنه در شعبه دیوانعالی کشوررا دارم 0
دادیار دیوان عالی کشور

احتراما" با نظر همکار محترم جناب آقای 000موافقم 0
دادیار دیوان عالی کشور

احتراما" در این پرونده آقای ا0ج 0 فرزند غ 0 علیه آقای ح 0خ 0 به اتهام کلاهبرداری (فروش مال غیر) اعلام شکایت نموده و خلاصه شکایت وی به موجب شکوائیه 3/11/73 آن است که مشتکی عنه به تاریخ 12/6/1336 به موجب سند رسمی 32و33 پلاک 1292 فرعی از22 اصلی واقع در قریه کلال را به اینجانب واگذار نموده و در قبال ثمن مورد معامله در هنگام انتقال به بنده در مالکیت مشارالیه نبوده و به موجب صلحنامه رسمی شماره 223076/12/32 به همسر ایشان بنام خانم ش0ا0 صلح و منتقل گردیده بوده است 000 الخ و فتوکپی اسناد مذکور را ضمیمه نموده دادگاه پس ازاستعلام از ثبت و رسیدگی (شعبه 8دادگاه عمومی کرج ) بشرح دادنامه شماره 7375/3/74 با این استدلال که حسب اعلام اداره ثبت اسناد و املاک کرج ملک مورد معامله به نام شخص متهم است مستندا" به اصل برائت واصل 37 قانون اساسی رای بر برائت متهم صادر نموده شاکی از این رای تجدیدنظرخواهی نموده که درشعبه 13 دادگاه تجدیدنظراستان تهران مورد رسیدگی و دادگاه اخیر بشرح دادنامه 558/4/74 ضمن رد تجدیدنظرخواهی این استدلال که تجدیدنظر خواه دلیلی که موجب فسخ دادنامه معترض عنه باشدارائه نداده دادنامه بدوی را عینا" تایید نموده شاکی بشرح وارده شماره 297327/5/74 تقاضای اعمال ماده 31 قانون تشکیل دادگاههای عمومی وانقلاب رانموده که با عنایت محتویات پرونده اینجانب اعتراض معترض راوارد تشخیص داده و معتقد به طرح مورد در دیوانعالی کشور هستم 0

جناب آقای 000 معاون اول محترم دادستان کل کشور

توقیرا" عطف به مرجوعه مورخه 7/11/74 و پیرواقدام مورخ 9/11/74 و وصول پرونده مورد مطالبه نظر به اینکه در مورددرخواست متقاضی بدوا" جناب آقای ک 0 همکار محترم گزارش تنظیم واظهارنظربه اعمال ماده 31 فرموده اند و جناب آقای م 0 همکار محترم نیزبانظرمشارالیه اعلام موافقت نموده اند و حسب دستور جناب دادستان محترم کل کشور در جلسه مورخ 17/11/74 اظهارنظر سوم ضرورت ندارد لذا پرونده بدون اظهارنظر جهت صدور دستور مقتضی واتخاذ تصمیم نهایی به نظر مبارک می رسد0
دادیار دیوان عالی کشور

بسمه تعالی
با اعمال ماده 31 موافقت می شود0
مرتضی مقتدائی دادستان کل کشور
رای شعبه 000 دیوانعالی کشور

نظر به اینکه ماده 31 قانون تشکیل دادگاههای عمومی وانقلاب ناظر به محکوم علیه است لاغیر یعنی کسی که جزائا" یا حقوقی حکم محکومیت او صادر شده باشد و از دادنامه 7375/3/74 شعبه هشتم عمومی کرج حکم برائت آقای ح 0خ 0 متهم صادر شده علیهذا تقاضای آقای ا0ج 0 شاکی خصوصی مبنی بر اعمال ماده مذکور صحیح نبوده و قابل رسیدگی در دیوان عالی کشور نمی باشد لذا غیر قابل طرح اعلام می گردد0

مرجع :
کتاب نظریات قضائی دادستانی کل کشوردراجرای مواد 18 و 31 قانون تشکیل دادگاههای عمومی وانقلاب آراء جزائی 1375
جلداول تهیه وتدوین : محمدهاشم صمدی اهری انتشارات گنج دانش

137

نوع : آراء و نظریات

شماره انتشار : 52

تاریخ تصویب : 1374/09/11

تاریخ ابلاغ :

دستگاه اجرایی :

موضوع :

منبع : وب سایت قوانین دات آی آر (معاونت آموزش دادگستری استان تهران)

    

قانون های مرتبط

مشترک شدن در خبرنامه!

برای دریافت آخرین به روز رسانی ها و اطلاعات ، مشترک شوید.