×

در صورتی که محجور ولی یا وصی داشته باشد دادستان و دادگاه حق دخالت در اداره امور او را ندارند

در صورتی که محجور ولی یا وصی داشته باشد دادستان و دادگاه حق دخالت در اداره امور او را ندارند

در-صورتی-که-محجور-ولی-یا-وصی-داشته-باشد-دادستان-و-دادگاه-حق-دخالت-در-اداره-امور-او-را-ندارند
شماره دادنامه : 1430/30- تاریخ رسیدگی :/11/72- مرجع رسیدگی شعبه 30 دیوان عالی کشور
خلاصه جریان پرونده :
خانم «ص» در تاریخ 14/2/71 دادخواستی به خواسته صدورحکم خله ید و جبران خسارت یک باب منزل متعلق به صغیر و استردادده شاخه آهن به طرفیت آقای «ر» تقدیم دادگاه حقوقی 2 شهرستان بم نموده توضیح داده است که شوهرم «الف» در رابطه با مواد مخدر در سال 69 اعدام شد و شبی که او را به قصد اعدام احضار نمودهند از وی وصیتنامهای خواستهاند و معدوم نامبرده وصیت کرده که یک باب منزل مسکونی که از پدرم زمین آن را خریداری کردهام سپس با هزینه خودم ساختهام و مورد استفاده خود و همسرم و فرزندم میباشد از هم اکنون به موجب این وصیتنامه متعلق به تنها فرزندم «ب» میباشد و امضاء «الف» ذیل وصیتنامه صدق عرایضم را ثابت میکند ولی متأسفانه جد پدری صغیر من بدون رعایت مفاد وصیتنامه خودسرانه اقدام به فروش حانه صغیرم کرده و از دادگاه تقاضای خلع ید و جبران خسارت را نموده است . دادگاه در تاریخ 21/6/71 پرونده را با حضور طرفیم دعوی رسیدگی نمود . خواهان اظهار داشت تقاضای خلع ید از یک باب منزل مسکونی متعلق به صغیرم حسب وصیتنامه دارم . خوانده اظهار داشت منزلی که مورد ادعای خواهان میباشد متعلق به خودم است و مدت محدودی در اختیار فرزندم گذاشتهام چنانچه نامبرده وصیتی کرده باشد دلیل بر مالکیت او نیست ، تقاضای رد دعوی خواهان را دارم . خواهان اظهار کرد همان منزل توسط شوهرم از خوانده خریداری شد .
مدت یکسال در تصرف بوده و بعد از فوت شوهرم چون زنی بیسرپرست بودم مجبور شدم از خانه نقل مکان کنم . وصیتنامه دلیل مالکیت بر منزل مزبور است و اهالی از مسئله خرید منزل شوهرم اطلاع دارند . تقاضای تحقیق محلی با ملاحظه وصیتنامه را دارم . دادگاه قرار تحقیق محلی را صادر مینماید و دستور میدهد خواهان شهود خود را به دادگاه حاضر نماید خوانده لایحهای به دادگاه نوشته است و مدارکی در ده برگ تقدیم دادگاه نموده و نامه مورخه 4/9/68 که مرحوم الف برای زوجهاش خانم «ص» نوشته است که چون کرایه خانه نداشتم بدهم برو خانه بابای خودت خرجت را میدهند و خوانده ضمن لایحه دیگری پس از نوشتن مطالبی متذکر شده است با فرض صت وصیتنامه فرع برر مالکیت است و هیچ ارتباطی به خانه پلاک شماره 4262 ملکی اینجانب ندارد و خواهان اول باید مالکیت خود را ثابت کند و سپس به وصیتنامه استناد نماید . عدهای شهود در دادگاه حاضر شدند و مطالب ایراد کردند دادگاه اقدام به صدور رأی مینماید و با توجه به اینکه خوانده جد پدری صغیر میباشد و دادگاه به استناد مواد 198 و 202 و 207 قانون آئین دادرسی مدنی قرار رد دعوی را صادر مینماید پس از ابلاغ دادنامه خانم «ص» از رأی صادره تقاضای تجدیدنظر مینماید و مینویسد چون حقی از صغیر تضییع گردیده به حکم صادره اعتراض و تقاضای فسخ حکم را دارم . تجدیدنظر خواه لایحه اعتراضیهای در رابطه با اظهارات خود در دادگاه نوشته است . پس از انجام تبادل لایحه اعتراض به نظر ریاست دادگاه میرسد اعتراض را وارد ندانسته پرونده به دیوان عالب کشور ارسال میگردد و به این شعبه ارجاع میشود .
هیئت شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید پس از قرائت گزارش آقای … عضو ممیز واوراق پرونده مشاوره نموده چنین رأی میدهند :
تجدیدنظر خواه اعتراضی که با موردی از موارد قانونی انطباق نماید به عمل نیاورده و با توجه به مندرجات پرونده و ادله ابزاری اشکالی نیز از این حیث بر دادنامه تجدید نظر خواسته وارد نیست لذا آن را ابرام مینماید .
مرجع:
کتاب موازین حقوقی در امور حسبی (1) ، به اهتمام یدالله بازگیر ، چاپ اول 1380 ، ناشر دانش نگار

نوع : آراء و نظریات

شماره انتشار : 1430

تاریخ تصویب : 1372/11/27

تاریخ ابلاغ :

دستگاه اجرایی :

موضوع :

منبع : وب سایت قوانین دات آی آر (معاونت آموزش دادگستری استان تهران)

    

قانون های مرتبط

مشترک شدن در خبرنامه!

برای دریافت آخرین به روز رسانی ها و اطلاعات ، مشترک شوید.