×

آئین نامه لایحه قانونی استقلال کانون وکلای دادگستری

آئین نامه لایحه قانونی استقلال کانون وکلای دادگستری

آئین-نامه-لایحه-قانونی-استقلال-کانون-وکلای-دادگستری

وکیل


بخش اول ـ انتخاب هیأت مدیره
ماده 1 - هیئت مدیره دوماه به انقضاء هر دوره از بین وکلایی که حق حضور در هیئت عمومی دارند چهار نفر بعنوان عضو اصلی و دو نفر بعنوان عضو علی البدل به رأی مخفی از خارج هیئت مدیره انتخاب می نماید که به ریاست رئیس کانون هیئت نظارت انتخاب هیئت مدیره بعد را تشکیل داده و به انتخاب آن اقدام نمایند.
تبصره. هریک از اعضاء اصلی حاضر نشوند یا معذور از مداخله شوند عضو علی البدل بجای او دخالت خواهد کرد.
ماده 2 - صورت اسامی و مشخصات وکلایی که بموجب قانون حق انتخاب کردن و انتخاب شدن را دارند در ظرف یک هفته از تاریخ انتخاب هیئت نظارت از طرف کانون به هیئت مزبور داده می شود.
ماده 3 - وقت و محل تشکیل هیئت عمومی برای انتخاب هیئت مدیره باید ازطرف هیئت نظارت تعیین و تا دهم بهمن ماه در یکی از روزنامه های کثیرالانتشار (به تشخیص هیئت نظارت) آگهی شود و فاصله بین انتشار آگهی و روز جلسه نباید کمتر از 20 روز باشد. و یک نسخه از آگهی به وسیله پست سفارشی باید برای کسانی که حق حضور در هیئت عمومی دارند فرستاده شود.
ماده 4 - اگر روز جلسه مصادف با تعطیل شد روز بعد تشکیل می شود و احتیاج به دعوت مجدد نخواهد بود.
ماده 6 - در وقتمقرر جلسه هیئت عمومی باحضور هر عده که حاضر شده باشند تشکیل و بدواً هیئت نظارت صندوق ضبط آراء را برای اطمینان از خالی بودن آن به حاضرین ارائه داده آنرا لاک و مهر می نماید و بعد شروع به گرفتن آراء می کند وهیچگونه اظهار یا اقدام دیگری در جلسه هیئت عمومی جائز نیست و تبلیغ به موافقت یا مخالفت اشخاص بکلی ممنوع است.
ماده 6 - انتخاب جمعی و مخفی است و باید رأی روی اوراقی که به مهر هیئت نظارت رسیده نوشته شد و رأی دهنده پس از ارائه پروانه وکالت رأی خود را در صندوق آراء بیندازد و در صورت اسامی واجدین شرایط انتخاب کردن مقابل اسم خود را امضاء نماید.
ماده 7 - حق رأی کسانی که تا پایان جلسه حاضر نشده و رأی ندهند ساقط است.
ماده 8 - پس از اتمام اخذ آراء اگر وقت کافی باشد شروع به قرائت آن می شود والا هیئت نظارت صندوق را لاک و مهر کرده و روز بعد شروع به استخراج می نماید و بر هر ورقه که قرائت شد مهر قرائت شد زده و ضبط خواهد شد.
ماده 8 - آرایی که دارای نشان یا امضاء باشد باطل است و اسامی مکرر حساب نمی شود و اسامی زائد بر عده که باید انتخاب شوند قرائت نخواهد شد.
ماده 10 - آراء قرائت شده پس از اتمام آن در صندوق ضبط و از طرف هیئت نظارت لاک و مهر شده و تا انقضاء مدت شکایت یا حضور نتیجه شکایت محفوظ خواهد ماند تا در صورت احتیاج مورد رسیدگی واقع شود و بعد ابطال خواهد شد.
ماده 11 - از واجدین شرایط انتخاب شدن کسانی که دارای رأی بیشتر هستند عضو اصلی و کسانی که بعد از اعضاء اصلی بیش از سایرین دارای رأی می باشد عضو علی البدل هستند.
ماده 12 - مدت شکایت از جریان انتخابات تا سه روز بعد از اتمام قرائت آراء می باشد و شکایت از کسانی که حق رأی دادن دارند پذیرفته است.
ماده 13 - مرجع رسیدگی به شکایت هیئت نظارت انتخابات است و مکلف است ظرف سه روز به شکایات رسیدگی و نظر خود را در محل اخذ آراء اعلام نماید.
ماده 14ـ کسی که بر تصمیم هیئت نظارت معترض است می تواند بوسیله دفتر کانون به دادگاه عالی انتظامی قضات شکایت نماید مدت این شکایت سه روز از تاریخ اعلام تصمیم هیئت نظارت است و دادگاه مزبور منتهی در ظرف 10 روز از تاریخ وصول شکایت رسیدگی و رأی خواهد داد و رأی مزبور قطعی است.
ماده 16 - پس از اتمام انتخاب و تعیین نتیجه قطعی رئیس هیئت نظارت اسامی منتخبین را اعلام و آنان را برای تشکیل هیئت مدیره (قبل ازتاریخ هفتم اسفندماه که روز جشن کانون است) دعوت می نماید.
ماده 16 - در صورت ابطال انتخاب تجدید آن بر طبق مقررات بالا خواهد بود در این صورت تا تعیین هیئت مدیره جدید هیأت مدیره سابق انجام وظیفه خواهد نمود.
بخش دوم ـ انتخابات هیئت رئیسه و عاملة کانون و وظایف آن
ماده 17 - جلسه هیئت مدیره برای اتنخاب رئیس به ریاست مسن ترین اعضاء اصلی حاضر هیئت مدیره تشکیل می شود و دو نفر از جوانترین اعضاء موقتاً سمت منشی گری خواهند داشت.
ماده 18. رئیس کانون وکلاء مرکز باید لااقل بیست سال سابقه وکالت درجه اول داشته و سن او کمتر از پنجاه سال نباشد و نواب رئیس باید لااقل دهسال سابقه وکالت درجه اول داشته و سن ایشان کمتر از چهل سال نباشد و در خارج مرکز بدون رعایت دو شرط فوق رئیس و نواب رئیس از بین اعضاء هیئت مدیره انتخابی می شوند.
ماده 18 - انتخاب هیئت رئیسه کانون از بین اعضاء اصلی بطور فردی و مخفی و به اکثریت نسبی بعمل می آید مگر در موردی که اکثریت مخصوصی در این آئیننامه بر آن مقرر شده باشد و در آن مورد هم اگر در دفعه اول اکثریت مخصوصی حاصل نشد در دفعه دوم اکثریت نسبی معتبر خواهد بود.
تبصره. رئیس کانون باید در تهران لااقل دارای هشت رأی و در سایر کانونها دارای چهار رأی باشد.
ماده 20 - رئیس کانون وکلاء نماینده قانونی کانون درکلیه مراجع رسمی است و اعمال اداری و حقوقی کانون را انجام می دهد و ریاست هیئت مدیره بعهده او است و مرجع رسیدگی بشکایات و اختلافات وکلاء و کارآموزان و کارگشایان ازیکدیگر در امور مربوط به شغل شان می باشد و همچنین ناظر اعمال و رفتار کلیه وکلاء و کارآموزان و کارگشایان بوده و می تواند خبط و خطا و انحرافات شغلی آنانرا کتباً تذکر دهد و تعقیب انتظامی وکیل متخلف را از دادسرای انتظامی بخواهد اجرای تصمیمات هیئت مدیره کانون نیز بعهده او خواهد بود.
ماده 21 - رئیس کانون نسبت به کلیه کارمندان اداری و دفتر کانون سمت ریاست مستقیم دارد.
ماده 22 - رئیس کانون وکلاء مرکز از حیث شئون تشریفات رسمی در ردیف دادستان کل کشور است و رؤسای سایر کانونها در ردیف دادستان استان هستند.
ماده 23 - دعوت هیئت مدیره و هیئت عمومی وکلاء بعهده رئیس کانون است.
ماده 24 - انتخاب رئیس و نواب رئیس و سایر اعضاء هیئت رئیسه هرچند نوبت جائز است.
ماده 26 - اداره جلسات هیئت رئیسه ضمن آئیننامه داخلی کانون تعیین خواهد شد.
ماده 26 - انتخاب بازرسان و منشیان هیئت مدیره پس از انتخاب رئیس و نواب رئیس بعمل خواهد آمد.
ماده 27 - در صورتی که یکی از اعضاء اصلی هیئت مدیره سه ماه متوالی بدون عذر موجه غیبت نماید یکی از اعضاء علی البدل که رأی او بیشتر است به عضویت اصلی قائم مقام او خواهد شد و عضو غایب قائم مقام عضو مزبور خواهد گردید.
بخش سوم ـ پروانه وکالت و کارآموزی
ماده 28 - پروانه وکالت به عده لازم داده می شود و به نسبت هر ده نفر وکیل یک پروانه کارآموزی علاوه بر عده معین داده خواهد شد.
ماده 29 - عده وکیل لازم برای هر محل بوسیله کمیسیون متشکل از رؤسا کل دادگاههای استان مرکز و دادگاههای شهرستان تهران و دادگاههای بخش تهران و سه نماینده از طرف کانون به دعوت رئیس کانون تعیین خواهد شد.
ماده 30 - در صورتی که عده وکیل در محلی زائد بر عده معین از طرف کمیسیون باشد به استناد رأی کمیسیون نمی توان مانع وکالت عده زائد شد و در صورتی که کمتر باشد تا عدة معین پروانه داده می شود.
تبصره. صورت نقاطی که محتاج به وکیل است در دفتر کانون به دیوار نصب می شود که داوطلبان شغل وکالت باتوجه به آن تقاضانامه بدهند.
ماده 31 - در تقاضای پروانه وکالت و کارآموزی باید نکات ذیل تصریح شود:
1ـ نام شخصی و خانوادگی و نام پدر متقاضی.
2ـ محل اقامت متقاضی بطوری که مأمور کانون دادگستری یا پست بتواند بدون زحمت اوراق را در محل مزبور ابلاغ نمایند.
3ـ اشتغالاتی که قبل از تاریخ تقاضا داشته و در حین تقاضا دارد.
4ـ تصریح به اینکه محکومیت جنحه و جنایی ندارد و در صورت داشتن چنین سابقه به چه عنوان و به چه مجازاتی محکوم شده است.
5ـ تصریح به عدم اعتیاد به افیون و سایر مواد مخدره.
6ـ ذکر مجوز قانونی تقاضا.
7ـ تعیین و معرفی محلی که می خواهد در آن اشتغال به وکالت داشته باشد.
8ـ معرفی شخصی که متقاضی می خواهد نزد او کارآموزی نماید.
ماده 32 - تقاضا باید دارای ضمائم ذیل باشد:
1ـ رونوشت گواهی شده شناسنامه.
2ـ چهار قطعه عکس.
3ـ گواهینامه عدم سوءسابقه.
4ـ در صورت داشتن سابقه شغل در وزارتخانه یا اداره دولتی و مملکتی و بلدی یا بنگاههایی که تمام یا قسمتی از سرمایه آنها متعلق به دولت است گواهینامه حسن سابقه خدمت از مراجع مربوطه.
تبصره. کانون می تواند برای تشخیص حسن سابقه خدمت قضات دادگستری خلاصه پرونده کارگزینی آنان را مطالبه نمایند.
5ـ گواهینامه عدم اعتیاد به افیون و سایر مواد مخدره.
6ـ رونوشت مصدق مستند تقاضا از دانشنامه یا سابقه شغل قضایی و مقاماتی که دارا بوده و مدت آن.
7ـ گواهینامه شورای عالی فرهنگ راجع به ارزش دانشنامه که از دانشگاههای خارج صادر شده.
8ـ گواهینامه اداره کل بازنشستگی راجع به عدم اشتغال به مشاغل دولتی و بازنشستگی.
ماده 33 - در صورتی که تقاضای پروانه وکالت یا کارآموزی برای محلی باشد که بقدر احتیاج دارای وکیل است عدم قبول آن از طرف دفتر به متقاضی اخطار می شود و در صورتی که برای محلی باشد که محتاج وکیل است و تقاضانامه یا ضمائم آن ناقص باشد بلااثر می ماند تا از طرف متقاضی تکمیل شود در این صورت تاریخ تکمیل، تاریخ تقاضا محسوب است.
ماده 34 - تقاضانامه پروانه وکالت و کارآموزی در صورتی که نقصی نداشته باشد و در صورتی که دارای نقص باشد پس از رفع نقص از طرف دفتر کانون به نظر رئیس کانون می رسد و رئیس کانون رسیدگی به هر یک از تقاضاها را به یکی از اعضاء کانون و یا کارمندان اداری کانون یا کارآموزان رجوع می نماید که در ظرف یک هفته رسیدگی کرده و گزارش خود را به رئیس کانون تسلیم نماید گزارش مزبور در هیئت مدیره طرح می شود و در صورت قبول تقاضای وکالت پروانه صادر خواهد شد.
و اگر دادن پروانه کارآموزی به متقاضی تصویب شد به کمیسیون کارآموزی رجوع می شود و در صورت رد تقاضای پروانه وکالت یا کارآموزی متقاضی می تواند در ظرف ده روز از تاریخ ابلاغ تصمیم هیئت مدیره به دادگاه عالی انتظامی قضات شکایت نماید و دادگاه مزبور رسیدگی کرده در صورت عدم ورود شکایت تصمیم کانون را استوار و در صورت ورود شکایت حکم می دهد پروانه مورد نظر دادگاه به متقاضی داده شود و حکم داگاه عالی انتظامی قطعی و اجرای آن به عهده ریاست کانون است و متخلف از آن مستوجب تعقیب انتظامی است.
ماده 35 - کمیسیون کارآموزی از پنج نفر وکلایی که واجد شرایط عضویت هیئت مدیره باشند از بین اعضاء هیئت مدیره یا از خارج اعضاء هیئت یا بطور مختلط از طرف هیئت مدیره تعیین می شود.
ماده 36 - کارآموز موظف است در دوره کارآموزی تکالیف ذیل را تحت نظر کانون انجام دهد:
1ـ کارهای معاضدت قضایی که از طرف شعبه معاضدت قضایی یا ریاست کانون رجوع می شود.
2ـ حضور در سخنرانیها.
3ـ حضور در جلسات دادرسی مدنی و کیفری لااقل ماهی چهار مرتبه.
4ـ تهیه گزارش چند پرونده که به او رجوع می شود.
5ـ کار کردن در کانون اعم از دادسرا یا دادگاه یا شعبه معاضدت یا راهمایی یا سایر کارهای اداری دفتری.
6ـ کار کردن نزدیکی از وکلاء با سابقه دادگستری.
ماده 37 - هر کارآموز دارای کارنامه مخصوص خواهد بود که از طرف کانون به او داده می شود در این کارنامه باید حضور در جلسات دادگاهها و حسن اخلاق در دوره کارآموزی به گواهی وکیل سرپرست و کارهای معاضدت قضائی بگواهی شعبه معاضدت قضایی یا ریاست کانون و تمرینات و سخنرانیها بگواهی رئیس شعبه سخنرانیهای کانون و کارهایی که در کانون انجام می دهند به گواهی مدیر داخلی کانون برسد.
ماده 38 - انجام تکالیف کارآموزی افتخاری و مجانی است ولی از کارهایی که کارآموز، خود قبول می نماید و تحت نظر وکیل سرپرست انجام می دهد می تواند حق الزحمه از صاحب کار دریافت نماید.
ماده 39 - پس از حاضر شدن پروانه وکالت و قبل از تسلیم به متقاضی مشارالیه باید در حضور ریاست کانون و لااقل دونفر از اعضاء هیئت مدیره بشرح ذیل قسم یاد کرده و صورت مجلس قسم و قسم نامه را امضاء نماید:
«در این موقع که می خواهم به شغل شریف وکالت نائل شوم به خداوند قادر متعال قسم یاد می کنم که همیشه قوانین و نظامات را محترم شمرده و جز عدالت و احقاق حق منظوری نداشته و برخلاف شرافت قضاوت و وکالت اقدام و اظهاری ننمایم و نسبت به اشخاص و مقامات قضایی و اداری و همکاران و اصحاب دعوی و سایر اشخاص رعایت احترام را نموده و از اعمال نظریات سیاسی و خصوصی و کینه توزی و انتقام جوئی احتراز نموده و در امور شخصی و کارهایی از طرف اشخاص انجام می دهم راستی و درستی را رویه خود قرار داده و مدافع از حق باشم و شرافت من وثیقه این قسم است که یاد کرده و ذیل قسم نامه را امضاء می نمایم.»
تبصره. در صورتی که وکیل در خارج از محل کانون باشد در حضور رئیس عالی ترین دادگاه محل اقامت خود و دو نفر از وکلاء آن محل به دعوت رئیس دادگاه باید قسم یاد نماید و اگر در محل وکیل نباشد درحضور رئیس دادگاه قسم یاد خواهد کرد.
ماده 40 - کارآموزانی که در محل سکونت آنان جلسات سخنرانی و کانون نیست یا کانون بوجود ایشان احتیاج ندارد از سخنرانی و کار کردن در آن مراجع معافند.
ماده 41 - پس از انجام تکالیف مقرره در دوره کارآموزی کارآموز می تواند از کانون درخواست اعلام طی دوره کارآموزی را بنماید و رئیس کانون رسیدگی به تقاضای مزبور را به شعبه کارآموزی ارجاع و شعبه مزبور مدارک کارآموزی را مورد مداقه قرار داده و اختیار کتی و شفاهی از او بعمل آورده گزارش آن را به رئیس کانون خواهد داد تا در هیئت مدیره مطرح و تصمیم مقتضی نسبت به آن اتخاذ شود.
ماده 42 - در صورتی که تقاضای اعلام طی دوره کارآموزی مورد موافقت هیئت مدیره واقع نشد باید تجدید شود و در هر دفعه به ترتیبی که در نوبت اول مقرر است عمل خواهد شد.
ماده 43 - کارآموزان و همچنین وکلاء دادگستری نمی توانند به شغل دیگری که منافی با حیثیت و شئون وکالت است اشتغال ورزند.

ماده 44 - چنانچه کارآموز تکالیف مقرره را انجام داده و از عهده اختیار برآید پروانه وکالت درجه یک به او داده خواهد شد.
ماده 45 - کانون می تواند برحسب ضرورت و احتیاج از داوطلبان کارگشایی طبق آئیننامه امتحان نموده و پروانه کارگشایی برای حوزه معینی به آنان بدهد.
ترتیب تقاضای کارگشایی همان است که برای پروانه وکالتمقرر گردیده بجز مدرک علمی که لازم نیست ولی باید در محل مورد تقاضا وکیل به قدر کافی وجود نداشته باشد و ترتیب دادن پروانه نیز مطابق ترتیب پروانه وکالت است.
ماده 46 - مادام که کارآموز دوره کارآموزی را طی نکرده و پروانه وکالت مستقل به وی داده نشده نام او در فهرست اسامی وکلاء درج نخواهد شد.
بخش چهارم ـ ترفیعات
ماده 47 - با احراز شرایط ذیل وکیل می تواند به درجه بالاتر وکالت نائل گردد:
1ـ اشتغال به وکالت لااقل دو سال در درجه سوم و سه سال در درجه دوم.
2ـ حسن انجام وظیفه در دادگاههای مربوطه و حسن انجام معاضدتهایی که به او رجوع شده.
3ـ ترقی علمی و عملی که از طریق اختیار باید احراز شود.
4ـ رعایت نظامات مربوطه به امر وکالت طبق آئیننامه ها.
تبصره. مدت ترفیع نسبت به کسانی که به تنزیل درجه محکوم شده اند از تاریخ حکم قطعی خواهد بود.
ماده 48 - تقاضای ترفیع باید بعد از انقضاء مواعد مقرر در ماده قبل به دفتر کانونداده شود و گواهینامه حسن انجام وظیفه در دادگاهها از رؤساء دادگاهها و حسن انجام کارهای معاضدت قضایی یا عدم رجوع آن از شعبه معاضدت قضایی و گواهی رعایت آئیننامه ها از دادسرای انتظامی وکلاء باید ضمیمه تقاضا باشد.
ماده 49 - تقاضاهایی که با رعایت شرایط مقرر در ماده 47 و 48 تا آخر فروردین هر سال شده باشد از طرف دفتر به نظر رئیس کانون می رسدو برای رسیدگی به کمیسیون ترفیع رجوع خواهد شد و تقاضاهایی که بدون رعایت شرایط مزبور باشد بلااثر می ماند.
ماده 50 - کمیسیون در اردیبهشت ماه هر سال از متقاضیان ترفیع که دارای دانشنامه لیسانس یا بالاتر هستند اختیار عملی و از غیر ایشان اختیار علمی و عملی بعمل آورده و باتوجه به سایر شرایط نظر خود را بر قبول یا رد تقاضای ترفیع اظهار می دارد.
ماده 51 - رد تقاضای ترفیع در ظرف ده روز پس از ابلاغ قابل تجدیدنظر در هیئت مدیره است و تصمیم هیئت مزبور قطعی است.
ماده 52 - کمیسیون ترفیع به ترتیب مقرر در ماده 35 این آئیننامه تشکیل می شود.
بخش پنجم ـ دادسرا و دادگاه انتظامی
ماده 53 - دادستان دادگاه انتظامی باید در مرکز لااقل دارای چهل سال سن و پانزده سال سابقه وکالت و معاون او دارای سی وپنج سال سن و ده سال سابقه وکالت و سایر معاونین دارای سی سالن سن و پنج سال سابقه وکالت باشند و در خارج مرکز داداستان لااقل باید دارای سی وپنج سال سن و پنج سال سابقه وکالت و معاونین دارای سی سال سن و سه سال سابقه وکالت بوده و هیچیک محکومیت انتظامی از درجه سه به بالا و سوء شهرت نداشته باشند و از بین معاونین خارج مرکز کسی که سابقه وکالتش بیشتر است سمت معاونت اول خواهد داشت.
ماده 54 - دادرسان دادگاه انتظامی باید دارای شرایط عضویت هیئت مدیره بوده و محکومیت انتظامی از درجه 3 به بالا نداشته باشند.
ماده 55 - دادگاه انتظامی در مرکز ممکن است دارای شعب متعدد باشد در این صورت پرونده ها برای رسیدگی از طرف رئیس کانون به هریک از دادگاهها رجوع می شود.
ماده 56 - انتخاب دادستان و معاونین و دادرسان از طرف هیئت مدیره به رأی مخفی و به اکثریت دوثلث اعضا حاضر در جلسه بعمل می آید.

ماده 57 - از بین دادرسان اصلی کسی که سابقه وکالت او زیادتر است سمت ریاست دادگاه را دارد و اگر سابقه وکالت معلوم نباشد مسن ترین دادرس اصلی سمت ریاست خواه داشت و در صورت تساوی سن یا سابقه دادرسان به رأی مخفی یا قرعه از بین خود رئیس دادگاه را تعیین می نماید.
ماده 58 - موارد رد و امتناع دادستان و معاونین ایشان و دادرسان همان است که طبق آئین دادرسی مدنی برای دادرسان دادگاههای عمومی مقرر است بعلاوه در موردی که وکیل شاکی یا مشتکی عنه یا شریک یا وکیل یکی از طرفین بوده ولو شرکت بطور کلی باشد باید از رسیدگی امتناع نمایند.
ماده 59 - در صورتی که متصدی تحقیقات ممنوع از رسیدگی باشد رسیدگی به معاون دیگر رجوع می شود و اگر دادستان ممنوع از رسیدگی باشد معاون اول مستقلاً در آن مورد وظیفه دادستان را انجام می دهد و اگر معاون اول هم ممنوع باشد یکی از نواب رئیس وظیفه دادستان را انجام خواهد داد.
ماده 60 - درمورد غیبت یا ممنوع بودن دادرس اصلی دادرس علی البدل در رسیدگی دخالت می نماید و اگر عده کافی برای رسیدگی نباشد از دادرسان شعبه دیگر تکمیل می شود و اگر شعبه دیگر نباشد هیئت مدیره بجای اشخاص غایب و ممنوع از بین اشخاص واجد شرایط اشخاص دیگری را بعنوان عضویت علی البدل تعیین می نماید که در رسیدگی دخالت نمایند.
ماده 61 - شکایت ازتخلفات و اخلاف و رفتار وکلاء ممکن است کتبی باشد یا شفاهی ـ شکایت کتبی در دفتر کانون ثبت و رسید داده می شود و نزد دادستان فرستاده خواهد شد و شکایت شفاهی در صورت مجلس درج و به امضاء شاکی می رسد.
دادستان شخصاً یا یوسیله یکی از معاونین نسبت به شکایات رسیدگی و اظهار عقیده می نماید.
ماده 62 - از هر طریق اطلاعی راجع به تخلف یا سوءاخلاق و رفتار وکیل به رئیس کانون برسد و آن را قابل توجه تشخیص دهد به دادسرا رجوع می نماید و دادسرا باید به موضوع رسیدگی کرده اظهار عقیده نماید.
ماده 63 - در صورتی که دادستان حضور مشتکی عنه را برای اداء توضیحات و کشف حقیقت لازم بداند و او را احضار نماید و بدون عذر موجه حاضر نشود ممکن است عدم حضور قرینه صدق نسبتی که به او داده شده تلقی شود.
تبصره - عذر موجه همان است که در قانون وکالت و آئین دادرسی مقرر است و باید کتباً به ضمیمه دلیل آن در موقع معین برای رسیدگی به متصدی تحقیقات داده شود.
ماده 64 - دادستان پس از رسیدگی در صورتی که عقیده بر تعقیب داشته باشد ادعانامه صادر و به دادگاه می فرستدو در صورتی که عقیده بر منع تعقیب داشته باشد قرار منع تعقیب صادر خواهد کرد.
در صورتی که بین دادستان و معاون او که متصدی تحقیقات بوده در تعقیب و تطبیق موضوع با ماده آئیننامه اختلاف حاصل شود نظر دادستان متبع است.
ماده 65 - قرار منع تعقیب ازطرف شاکی و رئیس کانون درظرف ده روز پس از ابلاغ قابل تجدیدنظر در دادگاه انتظامی وکلا است و در صورتی که دادگاه قرار منع تعقیب را صحیح دانست آنرا استوار می نماید و در صورتی که موضوع را قابل تعقیب تشخیص داد رسیدگی کرده حکم می دهد.
ماده 66. پس از رسیدن ادعانامه یا تقاضای رسیدگی از طرف اشخاصی که حق تقاضا دارند و آماده بون موضوع برای رسیدگی رونوشت ادعانامه یا تقاضا بوسیله مأمور کانون یا پست سفارشی دو قبضه به شخص مورد تعقیب ابلاغ می شود که در مرکز و اطراف آن تا شعاع شصت کیلومتر در ظرف ده روز پس از ابلاغ و در خارج مرکز که فاصله آن بیش از شصت کیلومتر تا مرکز باشد در ظرف یک ماه هرگونه جوابی دارد، بدهد.
ماده 67 - پس از رسیدن جواب یا انقضاء مهلت وقت رسیدگی به اطلاع دادستان می رسد و در وقت مزبور دادگاه رسیدگی کرده حکم می دهد و اگر توضیحی دادستان لازم بداند یا دادگاه توضیحی از دادستان بخواهد در جلسه رسیدگی استماع می شود و اگر توضیح از شخص مورد تعقیب لازم باشد صریحاً در صورت مجلس ذکر و ضمن اخطار وقت رسیدگی به او اخطار می شود که در موقعمعین حاضر شده شفاهاً توضیح دهد. یا توضیحت خود را کتباً به دادگاه بفرستد چنانچه پاسخ مشتکی عنه در موقع نرسید و شخصاً هم حاضر نشده باشد دادگاه رسیدگی کرده حکم می دهد و حکم مزبور حضوری محسوب است.
ماده 68 - دادگاه باید نسبت به موضوعاتی که به آن رجوع می شود رسیدگی کرده رأی بدهد و در صورت ثبوت تخلف می تواند مجازات شدیدتر از موردتقاضا تعیین نماید و در مورد تقاضای تعلیق باید خارج از نوبت رسیدگی کرده رری بدهد و در موردی که موضوع متضمن جنبه کیفری باشد که تفکیک آن از جنبه انتظامی ممکن نباشد باید رسیدگی را موقوف به فراغ از جنبه کیفری نماید.
ماده 69 - مرجع شکایت انتظامی از دادرسان دادگاه انتظامی و دادستان و معاونین ایشان و رؤساء و اعضاء شعب و کمیسیونها راجع به انجام وظایف شان هیئت مدیره است و در صورت احراز تخلف پرونده نزد دادستان کل فرستاده می شود که به ترتیب مقرر در ماده 21 لایحه استقلال کانون عمل شود.
ماده 70 - وکلاء مکلفند محل سکونت خود را بطور صریح وروشن به کانون اطلاع دهند که مأمور کانون یا دادگستری یا پست بتوانند هرگونه اوراقی را در آن محل به ایشان ابلاغ نمایند و در صورت تغیی محل باید محل جدید را ظرف ده روز به نحوی که ذکر شده کتباً به کانون اطلاع دهند و اوراقی که به محل مزبور فرستاده می شود ابلاغ شده محسوب است.
مگر کسی که اوراق برای او فرستاده شده ثابت نماید که بعد از مهلت مقرر رسیده که در این صورت تاریخ رسیدن به او تاریخ ابلاغ محسوب است یا ثابت نماید اصلاً نرسیده که در این صورت ابلاغ تجدید می شود و اوراقی که بوسیله مأمور فرستاده می شود تاریخ رساندن آن به رؤیت طرف تاریخ ابلاغ شده محسوب است ودر موردی که از گرفتن اوراق از مأمور کانونی یا دادگستری یا پست و رؤیت آنها امتناع شود ابلاغ شده محسوب خواهد شد.
ماده 72 - مراجع رسمی مکلفند به اسرع اوقات اطلاعاتی را که دادگاه یا دادسرا یا هیئت مدیره و شعب کانون می خواهد بدهند مگر درموردی که دادن اطلاع قانوناً ممنوع باشد و دادستانها یا نمایندگان ایشان مکلفند تحقیقاتی را که کانون از شاکی یا مشتکی عنه یا مطلعین تقاضا می نماید انجام داده بفرستند و تخلف از آن مستوجب تعقیب انتظامی است.
ماده 73 - چنانچه نسبتی که به شخص مورد تعقیب داده شده متضمن جنبه کیفری باشد که تفکیک آن از جنبه انتظامی ممکن نیست رسیدگی انتظامی موکول به فراغ از جنبه کیفری در مراجع عمومی خواهد شد.
ماده 74 - در مورد ماده 15 لایحه استقلال کانون و همچنین در مورد تقاضا از طرف رئیس کانون یا هیئت مدیره در صورتی که دادستان مخالف با تعقیب باشد صدور ادعانامه لازم نیست و رسیدگی به دادگاه انتظامی رجوع می شود.
ماده 75 - نسبت به احکام دادگاه انتظامی و کلاه رئیس کانون و دادستان و سایر اشخاص و مقامات مذکور در ماده 15 و 16 لایحه استقلال کانون و نسبت به احکام مجازات از درجه 4 به بالا محکوم علیه درظرف ده روز تاریخ ابلاغ با رعایت مسافت طبق آئین دادرسی مدنی می توانند از دادگاه عالی انتظامی قضات درخواست تجدیدنظر نمایند و دادگاه مزبور رسیدگی کرده در صورت عدم ورود اعتراض حکم را استوار و الاحکمی را که بنظر خود مقتضی می دانند صادر می نمایند.
بخش ششم ـ تخلفات و مجازات آنها
ماده 76 - مجازاتهای انتظامی عبارت است از:
1ـ اخطار کتبی.
2ـ توبیخ با درج در پرونده.
3ـ توبیخ با درج در روزنامه رسمی و مجله کانون.
4ـ تنزل درجه.
5ـ ممنوعیت از سه ماه تا سه سال.
6ـ محرومیت دائم از شغل وکالت.
تبصره. در موردی که برای قبول وکالت یا انتقال یا گرفتن سند مجازات انتظامی تعیین شده وکالت و انتقال مال و سندی که از اشخاص گرفته شده در دادگاهها و سایر مراجع رسمی قابل ترتیب اثر نخواهد بود.
ماده 77 - مجازات تخلف از نظاماتی را که کانون برای وکلاء دادگستری تعیین می نماید درجه 1 و 2 است که از طرف رئیس کانون مستقلاً یا به پیشنهاد دادستان انتظامی تعیین و اجرا می شود و اختیار رئیس کانون مانع صلاحیت دادگاه برای تعیین مجازات درجه 1 و 2 نخواهد بود.
ماده 78 - متخلف از هریک از موارد ذیل به مجازات انتظامی درجه سه محکوم خواهد شد:
1ـ چنانچه بدو یا چند محکمه دعوت شود و جمع ین اوقات مزبور ممکن نباشد باید حضور در دیوان کیفر و دیوان جنایی را مقدم بداردو در سایر محاکم در محکمه که وقت آن زودتر ابلاغ شده حاضر گردد.
2ـ کارهای معاضدت قضایی را که از طرف کانون و دفاع از متهمین را که از طرف داگاهاه در حدود قانون و نظامات بهایشان ارجاع می شود بخوبی و با علاقه مندی انجام دهد.
3ـ کلیه اوراق فرستاده از کانون را اعم از نامه یا اخطار یا رونوشت ادعانامه یا حکم که بوسیله مأمور یا پست فرستاده می شود بمحض ارائه قبول و رؤیت کرده رسید بده.
ماده 79 - متخلف از هریک از مقررات ذیل به مجازات انتظامی درجه 3 یا 4 محکوم خواهد شد:
1ـ از تجاهر به استعمال مسکر و افیون و سایر مواد مخدره و مراوده در اماکن فساد اجتناب نماید.
2ـ در مقابل وجه یا مال دیگری که از موکل دریافت می نماید رسید بدهد.
3ـ درصورتی که بعد از انقضاء مدت تمبر پروانه بدون تجدید تمبر و ثبت پروانه وکالت نماید.
4ـ در صورتی که بدون عذر موجه در دادگاه حاضر نشود و به واسطه عدم حضور او کار دادگاه به تأخیر افتد.
ماده 80 - در مواد ذیل متخلف به مجازات انتظامی درجه 4 محکوم می شود
1ـ در صورتی که بکار دیگری اشتغال پیدا کند که منافی با شئون وکالت است و با تذکر این نکته از طرف کانون به شغل مزبور ادامه ده یا مرتکب اعمال و رفتاری شود که منافی شئون وکالت است.
2ـ در صورتی که بوسیله اوراق چاپی یا تابلو یا مسائل دیگر درجه خود را بالاتر از پروانه که دارد معرفی نماید.
3ـ در صورتی که بوسیله فریبنده تحصیل وکالت نماید.
4ـ در صورتی که زائد بر حق الوکاله که بتراضی با موکل قرار داده و در موردی که قرارداد دربین نباید زائد برتعرفه وزارتی یا زائد بر هزینه های قانونی وجه یا مال دیگر یا سندی بنام خود یا دیگری بگیرد.
5ـ در صورتی که استعفا خود را از وکالت به موکل ودادگاه اطلاع ندهد یا وقتی اطلاع دهد که موکل مجال کافی برای تعیین وکیل دیگر و معرفی به دادگاه نداشته باشد.
6ـ در صورتی که پس از ابلاغ حکم یا قرار یا اخطاری که مستلزم دادن خرج یا اقدامی موکل است به اسرع اوقات به موکل یا متصدی امور او اطلاع ندهد و موج تضییع حقی از موکل شود.
7ـ در صورتی که نسبت به موضوعی که قبلاً به مناسبت سمت قضایی یا داوری اظهار عقیده کتبی کرده قبول وکالت نماید.
8ـ در صورتی که در یکی از وزارتخانه ها یا ادارات دولتی یا مملکتی یا شهرداری یا بنگاههایی که تمام یا قسمتی از سرمایه آنها متعلق به دولت است سمت وکالت یا مشاور حقوقی داشته و علیه آنها قبول وکالت نماید.
9ـ در صورتی که برای تطویل دادرسی بوسیله خدعه آمیز از قبیل رد دادرس یا داور یا استعفاء از وکالت و قبول مجدد وکالت متوسل شود.
10ـ در صورتی که درمذاکرات کتبی و شفاهی نسبت به دادنامه یا سایر مقامات رسمی و وکلا و اصحاب دعوی و سایر اشخاص برخلاف احترام اظهاری بنماید.
ماده 81 - متخلف در موارد ذیل به مجازات انتظامی درجه 5 محکوم خواهد شد:
1ـ در صورتی که دعوی را بطور مصانعه یا در ظاهر بنام دیگری و در باطن برای خود انتقال بگیرد.
2ـ در صورتی که بواسطهوکالت از اسرار موکل مطلع شده و آنرا افشاء نماید اعم از اینکه اسرارمزبور مربوط به امر وکالت یا شرافت و حیثیت و اعتبار موکل باشد.
3ـ در صورت تخلف از قسم.
ماده 82 - متخلف از مقررات ذیل به مجازات انتظامی درجه 6 محکوم خواهد بود:
1ـ کسانی که برخلاف قانون خود را واجد شرایط وکالت معرفی کرده و پروانه گرفته باید در ظرف مدت یک ماه از تاریخ اجراء این آئیننامه کتباً به کانون اطلاع داده و پروانه خود را تسلیم نماید و در صورتی که در حین دریافت پروانه واجد شرایط بوده و بعد فاقد یکی از شرایط گردد باید در ظرف ده روز از تاریخ فاقد شدن شرط، کانون را کتباً مطلع نموده و پروانه خود را تسلیم نماید.
2ـ در صورتی که بعد از استعفاء یا عزل از طرف موکل یا انقضاء وکالت به جهت دیگر وکالت طر موکل یا اشخاص ثالث را در آن موضوع علیه موکل سابقه خود یا قائم مقام قانونی او قبول نماید.
3ـ در صورتی که ثابت شود وکیل با طرف موکل خود ساخته که حق موکل را تضییع نماید یا خیانت دیگری نسبت به موکل کرده باشد.
4ـ درصورتی که خلاف عذری که برای حضور به دادگاه یا سایر مراجع یا دادسرا یا دادگاه انتظامی وکلاء اعلام کرده ثابت شود.
ماده 83 - هیچ تخلفی را نمی شود عفو کرد و اگر موجبی برای تخلف باشد دادگاه در مواردی که مجازات دارای حداقل و اکثر است می تواند مجازات حداقل را تعیین نماید و در سایر موارد یک درجه تخفیف بدهد.
ماده 84 - هرکس محکوم به مجازات انتظامی شده و در مدت سه سال از تاریخ قطعی شدن حکم مرتکب تخلفی نظیر تخلف مورد حکم شود به یک یا دو درجه بالاتر مجازات مورد حکم محکوم خواهد شد.
ماده 85 - استرداد شکایت یا استعفاء مشتکی عنه مانع تعقیب و رسیدگی انتظامی نیست لیکن استرداد شکایت موجب تخفیف مجازات است.
ماده 86 - مدت مرور زمان تعقیب انتظامی دو سال از تاریخ وقوع امر مستوجب تعقیب است و در موردی که تعقیب بعمل آمده و دو سال از تاریخ آخرین اقدام انتظامی است.
ماده 87 - در صورتی که نسبت به وکیلی به اتهام ارتکاب جنحه یا جنایت کیفرخواست صادر شود دادستان باید رونوشت آنرا به کانون بفرستد و از طر کانون به دادگاه انتظامی وکلاء رجوع می شود و در صورتی که دادگاه دلائل را قوی و ادامه وکالت وکیل را منافی با شئون وکالت تشخیص دهد حکم تعلیق موقت او را صادر می نماید و حکم مزبور موقتاً قابل اجرا است و مفاد آن به دادگاهها ابلاغ می شود و در مورد محکومیت قطعی وکیل به ارتکاب جنایت مطلقاً درمورد جنحه هایی که به تشخیص دادگاه انتظامی وکلاء ادامه وکالت منافی شئون وکالت است محرومیت وکیل از شغل وکالت در روزنامه رسمی و مجله کانون، آگهی و به دادگاهها ابلاغ می شود.
ماده 88 - کارآموزان مشمول مقررات انتظامی در این آئیننامه خواهند بود.
ماده 89 - تعقیب انتظامی مانع تعقیب مدنی یا کیفری نیست.
وزیر دادگستری


نوع : آیین نامه

شماره انتشار : 3166

تاریخ تصویب : 1334/09/28

تاریخ ابلاغ : 1334/09/28

دستگاه اجرایی :

موضوع :

منبع : وب سایت قوانین دات آی آر (معاونت آموزش دادگستری استان تهران)

    

قانون های مرتبط

مشترک شدن در خبرنامه!

برای دریافت آخرین به روز رسانی ها و اطلاعات ، مشترک شوید.