احراز عسر وحرج زوجه با توجه به اعتیاد زوج به هروئین ومحکومیت های نامبرده
رای شعبه 33 دیوان عالی کشور
خلاصه جریان پرونده :
بر اثر بروز اختلاف فی مابین زوجین خانم الف به طرفیت ب دادخواستی
به خواسته طلاق تقدیم دادگاه نموده خواهان به دادنامه های دادگاه
انقلاب در رابطه با اعتیاد خوانده به مواد مخدر استناد نمود وبا
توجه به سوءرفتار بیان داشت مرا در عسر وحرج قرار داده وقدرت
تامین مخارج زندگی را ندارم و در جلسه دادگاه زوجه بیان داشت
طلاق می خواهم و مهریه خود را نمی بخشم از شهرم یک پسر دارم که سه
سال سن دارد زوج بیان داشت من زنم را طلاق نمی دهم و در تاریخ
29/8/68 دادخواستی تقدیم دادگاه نمود مبنی بر اینکه مدت ده سال
است که معتاد به مواد مخدر قرص مشروبات الکلی هستم در صورتی
که در این دادخواست اعلام نمده در حال حاضر معتاد هستم کدامیک
از این دو مطلبی صحیح می باشد و بنده جهت اثبات این که معتاد
نیستم حاضرم به وسیله پزشک مورد معاینه قرار گیرم و به موجب
دادنامه مدنی خاص او می بایست از من تمکین می کرده بعد من نفقه او
را بدهم در تاریخ 2/12/67 تقاضای طلاق نمود به موجب حکم شماره
16145/8/68 دادخواست مشارالیها رد گردید و تقاضای تجدیدنظر
نمود در دیوان عالی کشور هم رد شد همسرم دادخواست نوشت که من
قدرت تامین مخارج را ندارم در صورتی که من طبق مدارکی که تقدیم
می کنم حاضر به فراهم کردن وسایل معاش زنم شدم بازهم اوتمکین
نکرد در مورد ترک انفقا هم شکایت متعددی کرد که مردود اعلام شد
من در حال حاضر کارمند دانشگاه هستم دادگاه از دادسرای انقلاب در
مورد وضعیت خوانده سئوال نمود در پاخس دادسرا طبق نامه مندرج در
صفحه 48 بیان داشت طبق حکم شماره 67118/ح مورخ 9/7/67 به جرم
اعتیاد به مواد مخدر و ولگردی به سه ماه حبس تعلیقی ظرف دوسال
محکوم گردید و مجددا" طبق حکم شماره 6912/ح مورخ 9/7/67 به جرم
اعتیاد به موادمخدر و ولگردی به سه ماه حبس تعلیقی ظرف دوسال
محکوم گردید و مجددا" طبق حکم شماره 6912/ح مورخ 18/1/69 به جرم
اعتیاد به هروئین به دو ماه حبس تعزیری و پرداخت پنجاه هزار
ریال جریمه نقدی محکوم گردید در مورخ 2/3/70 توسط نیروهای به لحاظ
اعتیاد به مواد مخدر به دادسرا معرفی پس از احرازاعتیادنامبرده
جهت ترک اعتیاد از مورخ 2/3/70 به مدت دو ماه به اردوگاه بازپروری
اعزام گردید ک هدر مورخ 21/5/70 ترخیص گردید خوانده در جلسه
دادگاه بیان داشت اشتغال من در موسسه دولتی یکی از دلائل بارز
عدم اعتیاد من است دادگاه عسر و حرج زوجه را محرز دانسته لذا
حسب ماده 1130 قانون مدنی و با اجازه حاصله از بند یک ماده 3لایحه
قانونی تشکیل دادگاه مدنی خاص حکم به اجبار زوج مبنی بر مطلقه
نمودن زوجه صادر می نماید خوانده تقاضای تجدیدنظر نمودو بیان
داشت طبق حکم شماره 569 دیوانعالی کشور صریحا" عدم اعتیاد بنده
را به سبب فقدان هرگونه مدارک و سندی تایید نموده و در ورد عسر
و حرج قابل ذکر است من در دانشگاه شاغل هستم هر ماه با وجود
مطالبه مهریه زوجه و نفقه فرزند ماهانه حدود000/40 رایل نقدا"
پرداخت می نمایم دادگاه به صحت دادنامه اظهارنظر نموده و دستور
ارسال پرونده را به دیوان عالی کشور صادر نمود پرونده درشبعه 33
دیوان عالی کشور مطرح و نتیجه آن اعلان می گردد0
هیئت شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید پس ازقرائت گزارش آقای 000
عضو ممیز واوراق پروندهمبنی بر دادنامه شماره 214فرجامخواسته
مشاوره نموده چنین رای می دهد: با توجه به محتویات پرونده کلاسه
70/404 مدنی خاص وامعان نظر در آن درخواست تجدیدنظر باهیچیک از
موارد مذکور در ماده 6 قانون تجدیدنظر مصوب سال 67 تطبیق نمی کند
با رد درخواست تجدیدنظرحکم شماره فوق الذکر دادگاه مدنی خاص سمنان
ابرام می گردد0
مرجع :
کتاب قانون مدنی درآئینه آراء دیوان عالی کشور حقوق خانواده
تالیف یداله بازگیر ، جلددوم ،انتشارات فردوسی ،چاپ گیتی / 78
چاپ اول
166
نوع : آراء و نظریات
شماره انتشار : 1832
تاریخ تصویب : 1371/02/20
تاریخ ابلاغ :
دستگاه اجرایی :
موضوع :
منبع : وب سایت قوانین دات آی آر (معاونت آموزش دادگستری استان تهران)
با توجه به قطع نخاع شدن زوج وناتوانی از انجام جنسی واینکه زوجه جوان است و نیاز مبرم داشته و خوف عصیان در وی وجود دارد عسروحرجی بودن زندگی وی احراز و حکم بطلاق صادر می شود صرف ناتوانی در بارور کردن به علت ناتوانی جنسی به طور نسبی موجب عسر وحرج و مجوز طلاق برای زوجه بدون جلب رضایت زوج نمیشود
