با توجه به عدم ثبوت جرم زوج در دادگاه و اینکه شهادت شهودماخوذ از اظهارات خانواده زوجه بوده است نه مشاهده عینی رای دادگاه بطلاق نقض می شود
رای شعبه 33 دیوان عالی کشور
خلاصه جریان پرونده :
بر اثر بروز اختلاف فیمابین زوجین آقای 000 به وکالت از الف
به طرفیت ب دادخواستی به خواسته طلاق تقدیم دادگاه نمود و زوج
نیز به طرفیت زوجه دادخواستی به خاسته تمکین تقدیم دادگاه نمود
زوجه بیان داشت زوج تا کنون چندین بار بدون علت وی را مورد ضرب
جرح قرار داده است و یک بار هم بر اثر ایراد ضرب بچه سقط نموده
است و فعلا" هم در خانه پدرش زندگی می نماید و هیچگونه نفقه و
خرجی نپرداخته است زوج در جلسه دادگاه بیان داشت اظهارات همسرم
را تکذیب می کنم پرونده کیفری داشتیم در نتیجه حکم منع پیگرد
برایم صادر شده وکیل زوجه بیان داشت موکله در عسر وحرج به سر
می ،برد ادامه زندگی با این وصف برا یموکله امکان پذیر نیست و
قرار منع پیگرد که زوج ارائه دلیل بر بی گناهی واقعی او نمی باشد
زوج بیان داشت من حاضر به طلاق نیستم و حتی با بذل تمام مهریه
حاضر به طلاق همسرم نمی باشم اخدی از شهود بیان داشتند چند باربا
هم اختلاف کردند من اینهارا با هم آشتی دادم این زوج با کسی رفت
و آمد ندارد و آدم نرمالی نیست و بر اثر کتک به همسرش بچه سقط
نمود و از طرفی خانواده زوج در امور انیها دخالت می نماید وشاهد
دیگر نیز از قول خانواده زوجه گفته که همسرش او را زده و بچه
سقط نموده است وشاهد هسم نیز گفت ما با هم همسایه هستیم بارها
با هم اختلاف پیدا کردند و بر اثر کتک کاری زوج زوجه بچه سقوط
نمود باز ما واسطه شدیم بینشان آشتی دادیم و زوجه را آوردیم به
منزل زوج بعد از مدتی باز اختلاف شد واکنون مدت 13 ماه است زوجه
در منزل پدرش به سر می برد دوباره رفتم شاید زوجه بیاید و زندگی
مشترک را ادامه بدهد ولی وزجه نیامد زوج طی استعلامیه ای بیان
داشت و از عده ای طلب شهادت نمود که شهودی که در دادگاه به ضرر
من هشادت دادندهیچگونه رابطه ای و رفت وآمدی با ما نداشتندوتنها
از گفتار دروغ خانواده زوجه مبادرت به ادای شهادت نمودند زوج
قبلا" در جهاد سازندگی 000 کار می کرد لذا شورای جهاد طی نامه ای به
دادگاه مدنی خصا اعلام داشت آقای ب به علت غیبت غیرموجه اخراج
گردید ضمنا" رفتاری توام با تندخویی داشته است دادگاه زوج رابه
پزشکی معرفی نمود تا در مورد مسئله روان و اعصابش اظهار نظر
نماید پزشک بیان داشت تشخیص جنون جوانی برای ایشان متحمل است
زوجه در جلسه دادگاه تقاضای طلاق نمود ولی زوج مجددا" بیان داشت
راضی به طلاق دادن نمی باشد0
مجددا" در مورخه 12/3/70 پزشکی قانونی گواهی نموده که زوج در
حال حاضر دچار بیماری روانی در حد جنون و اختلال حواس نمی باشد
وکیل زوجه بیان داشت در قبلا صدور حکم طلاق تمام یا قسمتی ازمهریه
خود را با تفویض وکالت دادگاه محترم بذل می نماید زوج نیز اظهار
داشت دادخواست تمکین نمودم اگر مهریه اش را هم ببخشد راضی به
طلاق نیستم دادگاه دعوی زوجه را موجه تشخیص داد به استناد ماده
1130 قانون مدنی حکم بهط لاق زوجه از شوهرش صادر نمود ودر مورد
دعوی زوج مبنی بر تمکین زوجه با توجه به صدور حکم طلاق حکم بررد
دعوی وی صادر می نماید زوج تقاضای تجدیدنظر نموده و بیان داشت
شهادت شهود کافی برای اثبات عسر و حرج نبوده زیرا گواهان از
دعوای خواهان دفاع نموده اند نه ادای شهادت وازطرفی گواهان
گفته اند که بر اثر کتک کاری سقط جنین شد در حالی که در پرونده
کیفری قرار منع پیگرد صارد شده است دادگاه پس از تبادل لوایح به
صحت دادنامه اظهارنظر نمود و دستور ارسال پورند را به دیوان
عالی کشرو صادر نمود پورنده در شعبه 33 دیوان عالی کشر مطرح است
و نتیجه آن اعلام می گردد0
هییت شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید پس ازقرائت گزراش آقای 000
عضو ممیز واوراق پورنده نسبت به دادنامه شماره 4780781/8/70
فرجام خواسته مشاوره نموده چنین رای می دهند0
رای
با امعان نظر در محتویات پرونده کلاسه 84691170 و مدارک
موجود در آن با توجه به عدم ثبوت جرم زوج در دادگاه مربوط وقرار
منع پیگرد از جانب دادگاه وعدم ارائه دلیل موجود بر انطباق مورد
با ماده 1130 قانون مدنی به لحاظ اینکه شهادت شهود ماخوذ از
اظهارات خانواده زوجه بوده است نه مشاهده عینی اعتراض معترض
وارد بوده به استناد ماده 3 قانون تجدینظر حکم به شماره فوق داده
یاد شده نقص می گردد و هب دادگاه همعرض دادگاه صادرکننده حکم
اولی ارحاع داده می شود0
مرجع :
کتاب قانون مدنی درآئینه آراء دیوان عالی کشور حقوق خانواده
تالیف یداله بازگیر ، جلددوم ،انتشارات فردوسی ،چاپ گیتی / 78
چاپ اول
166
نوع : آراء و نظریات
شماره انتشار : 1998
تاریخ تصویب : 1371/04/02
تاریخ ابلاغ :
دستگاه اجرایی :
موضوع :
منبع : وب سایت قوانین دات آی آر (معاونت آموزش دادگستری استان تهران)
با توجه به ولایت پدر بر دختر صغیره خود و وقوع عقد صحیح داشتن دو زن و چند فرزندموجب عسر و حرج نمی شود اضرار هم در قرآن و هم در سنت نبوی ممنوع است
