×

در استانهای مازندران و گیلان حق تصرفات یا دستارام یا کارافه در مقابل مالکین عرصه به رسمیت شناخته شده و قابل نقل و انتقال است

در استانهای مازندران و گیلان حق تصرفات یا دستارام یا کارافه در مقابل مالکین عرصه به رسمیت شناخته شده و قابل نقل و انتقال است

در-استانهای-مازندران-و-گیلان-حق-تصرفات-یا-دستارام-یا-کارافه-در-مقابل-مالکین-عرصه-به-رسمیت-شناخته-شده-و-قابل-نقل-و-انتقال-است

وکیل


کلاسه پرونده : 2518/5417
شماره رای : 71/236/18
تاریخ رسیدگی : 31/5/1371
تجدیدنظرخواه : خانم (الف ) با وکالت آقای 000
تجدیدنظرخواندگان : آقایان و بانوان (ب ) و (پ ) و (ت ) و (ث )
تجدیدنظرخواسته : رای شماره 1650/1/66 صادره از شعبه 0000 دادگاه 000 دادگاه حقوقی یک 000
مرجع رسیدگی : شبعه 18 دیوان عالی کشور
هیئت شعبه : آقایان 000
خلاصه جریان پرونده : 01 در تاریخ 29/2/1363 آقای 000 به وکالت ازخانم (الف ) دادخواستی به طرفیت تجدیدنظر خواندگان به خواسته افراز و تحویل سهم مفروزه (سهم الارث ) تسلیم دادگاه صلح 000 نموده و توضیح داده است که مرحوم (د) مورث موکله در حدود سی سال قبل در شهر 0000 دار فانی را وداع گفته و وراث نامبرده عبارتند از یک پسر (ب ) و چهار دختر که یکی از آنها به نام (س ) بعدا فوت نموده وراث منحصر او آقای (ث ) می باشد (یک همسر که در متن دادخواست ذکر نشده ولی جزو خواندگان است ) و به هر حال وراث کلا منحصر به خواهان و خواندگان می باشند0 از نامبرده اموالی حین الفوت باقی مانده که به شرح زیر است :
01 محوطه مسکونی به انضمام ساختمان در 000 حدود 7 جریب 02 مغازه در مسیر خیابان 000 در حدود 22 درب 0 03 باغ مرکبات در قریه 000 حدود هزار مترمربع و نیز یک قطعه محوطه در 000 که از ناحیه خوانده ردیف 2 000 فروخته شده است و در تقسیم در سهم فروشنده قرار خواهد گرفت 0 با عنایت به دادخواست تقدیمی وتحقیق و معاینه محلی با جلب نظر کارشناس صدور حکم طبق دادخواست تقدیمی را مستدعی است 0 دادگاه مرجوع الیه با تعیین وقت طرفین برای رسیدگی دعوت کرده و آقای 000 به وکالت از آقای (ب ) دخالت نموده و به شرح لایحه وارده به شماره 87355/7/63 ضمن تکذیب از دعوی کلیه متصرفات موکل خود را متعلق به خود او دانسته و نسبت به ارزیابی خواسته اعتراض و آن را مالی دانسته است 0 در تاریخ 10/11/63 جلسه دادگاه با حضور وکیل خواهان و سه نفر از خواندگان بانوان (پ ) و (ت ) و (ش ) تشکیل شده (ش ) اظهار نموده اموال پدر موروثی به صورت تمشک زار بوده و پسرم (ب ) آن را آباد کرده و م مغازه ها را پس از پدرش (ب ) درست کرده و زمین زیر مغازه ها متعلق به املاک بود و ساختمان داخل 000 روستایی و خراب بود آن را درست کرده است 0 وکیل خواهان خواسته را مبلغ پانصد و ده هزار ریال ارزیابی کرده است سپس دادگاه به موجب قرار شماره 10558/11/63 قرار عدم صلاحیت خود را به اعتبار صلاحیت دادگاه عمومی 000 صادر و پرونده را به مرجع مزبور ارسال داشته است و پرونده در شعبه اول دادگاه عمومی 000 تحت رسیدگی قرار گرفته و با تعیین وقت طرفین برای رسیدگی دعوت شده اند0
وکیل خواهان درخواست گواهی نموده تا با مراجعه به اداره بنیاد 000 رامسر فتوکپی مدارک مربوط به مورث موکلش را تهیه و تسلیم نماید و در تاریخ 9/4/1364 دادگاه با حضور وکیل خواهان و آقای 000 وکیل (ب ) و بانو (پ ) خوانده دیگر تشکیل شده و با ملاحظه لوایح بانوان (ش ) به شماره 8332/4/64 و (ت ) شماره 8330/4/64 (بانو (ت ) اعلام کرده در تاریخ 22/2/63 با برادرش آقای (ب ) به توافق رسیده است ) و با استماع اظهارات وکلای حاضر و خوانده که وکیل خواهان با ارائه گواهی حصر وراثت تاریخ فوت مرحوم 000 مورث طرفین پرونده را حدود سال 1328 تعیین کرده و تاریخ 1358 مقید در گواهی حصر وراثت را اشتباه دانسته است و تاریخ فوت بانو (س ) را حدود بیست و نه سال قبل و حدود رقبات را تعیین و معرفی نموده است 0 وکیل آقای (ب ) احد از خواندگان فوت مورث اصحاب دعوی را سال 1367 اعلام کرده است و ضمن تکذیب ادعاهای خواهان اعلام نمود 000 طی شماره 148 به نام 000 ثبت شده و اکنون مالکیت آن متعلق به بنیاد 000 است و برای اثبات اینکه مغازه ها وباغ مرکبات و اعیانی های مسکونی را موکلش ساخته به تحقیق و معاینه محل استناد کرده است و دادگاه قرار تحقیقات و معاینه محلی و جلب نظرکارشناس دوباره رسیدگی به دلایل استنادی خواهان و وکیل خوانده آقای (ب ) و ترسیم و تهیه کروکی و حدود اربعه رقبات و ملاحظه پرونده ثبتی 000 را صادر نموده جهت اجرای قرارهای صادره پرونده را به دادگاه حقوقی 2 مستقل 0000 با اعطای نیابت قضایی ارسال داشته است (در این موقع دادگاههای صلح و عمومی به دادگاههای حقوقی یک و دو تبدیل شده اند) بالاخره در تاریخ 15/8/1365 وسیله دادرس دادگاه حقوقی 2000 قرارهای معاینه و تحقیق محلی اجرا شده و جریان ثبتی نیز توسط آقای مهندس ثبت که حضور داشته و از روی پرونده ثبتی اعلام شده منعکس گردیده و در جلسه اجرای قرار وکلای خواهان واحد از خواندگان و نیز بانوان (پ ) و (ش ) و آقای (ث ) حضور داشته اند سپس دادگاه رامسر وضعیت ثبتی قطعه 185 تفکیکی از پلاکهای 25 و 27 اصلی 000 و 000 و نیز وضعیت ثبتی پلاک 26 اصلی 000 از اداره ثبت اسناد استعلام کرده و پس از وصول پاسخهای اداره ثبت به شماره های 347 و 28/8/65 و 198620/11/65 پرونده را به دادگاه حقوقی یک 000 برگشت داده است و آقای (ه) با تسلیم لایحه ای که به شماره 126050/8/66 ثبت شده با ضمیمه کردن وکالتنامه شماره 67935 خود را به سمت وکیل آقای (ب ) معرفی و به شرح لایحه ای که به شماره 126545/8/66 ثبت شده و در پنج صفحه تنظیم شده دفاعاتی به عمل آورده شود و در تاریخ 12/8/66 جلسه دادگاه با حضور آقای 000 وکیل خواهان و آقای (ب ) احد از خواندگان تشکیل شه سپس بانوان (الف ) و (پ ) نیز در دادگاه حاضر شده اند و صورتجلسه دادگاه حاکی است دادخواستی از طرف آقای (ب ) و بانو (ش ) به خواسته جلب ثالث آقای (ک ) در تاریخ 11/8/1366 واصل و به کلاسه 533166 ثبت شده است (از پرونده های اثری در پرونده 62/1153 اصلی مشاهده نمی شود و تصمیمی هم از طرف دادگاه در خصوص پرونده 66/533 جلب ثالث مشاهده نمی گردد) و دادگاه پس از استماع اظهارات حاضرین و ملاحظه لایحه آقای 000 وکیل آقای (ب ) تصمیم زیر را اتخاذ نموده است :
(نظر به ابراز فتوکپی اسناد عادی از سوی وکلای خواهان و یکی از خواندگان و درخواست وکیل آقای (ب ) دایر به ملاحظه اصول اسناد عادی ابرازی وکیل خواهان و تکذیب بانو (پ ) و بانو (الف ) نسبت به سند ابرازی وکیل آقای (ب ) و تقاضای هر دو وکیل دایر به دریافت گواهی مقرر می دارد دفتر وقت نظارت تعیین و به آقای (ه) وکیل آقای (ب ) گواهی اعطاء شود تا رونوشت وکالتنامه شماره 2138771/1/1340 000 را تهیه و اصل سند عادی مورخ 14/4/1340 مربوط به چهار صد مترمربع را ظرف ده روز پس از تاریخ ابلاغ به دفتر دادگاه تسلیم نماید و به آقای 000 وکیل خواهان گواهی داده شود تا اصول سند عادی 1/8/1355 و تعهد گواهی امضاء شده 16971/8/1355 را از واحد املاک و مستغلات بنیاد 000 را تهیه و ظرف ده روز از تاریخ ابلاغ به دادگاه تسلیم نماید0) آقای (ه) با اخذ گواهی با شرح لایحه وارده به شماره 17096/9/66 فتوکپی وکالتنامه شماره 38771 دفترخانه 26 000 و اصل مستند مورخ 1/4/1340 مربوط به چهارصد متر مربع زمین را وسیله موکل خود به دادگاه ارسال داشته است و 000 به شرح لایحه وارده به شماره 47224/9/66 ضمن تقدیم فتوکپی تعهدنامه مورخ 1/8/1355 و نامه های (ب ) به عنوان اداره حسابداری اختصاص بنیاد 000 سابق نوشته و در آن نوشته است مقدار 16500 مترمربع از زمین 000 که به نام او صورت برداری شده مبنی بر اشتباه بوده و متعلق به سه نفر خواهران به نامهای (ت ) و (پ ) و (الف ) بوده و متصرف اصلی آنان می باشد که هر یک به مساحت پنجهزار و پانصد مترمربع به طور مساوی و مشاعا متعلق به آنان است را تقدیم نموده اضافه کرده است اصل آنها در اداره ثبت 000 موجود است و سپس مجددا به شرح لایحه ای که به شماره 78287/9/66 ثبت شده اعلام کرده با مراجعه به اداره ثبت ... و سر دفتر اسناد رسمی 000 مراجع مزبور اعلام کرده اند اصل اسناد در ید صاحبان آنها است و دادگاه در تاریخ 17/9/1366 در وقت فوق العاده تشکیل جلسه داده و با ملاحظه لوایح واصله برای رسیدگی به صحت و اصالت مستند مورخ 14/4/1340 ابرازی آقای (ب ) که مورد تکذیب بانوان (الف ) و (پ ) قرار گرفته و ابراز کننده به استفاده از آن باقی است قرار رسیدگی به صحت و اصالت از طریق استکتاب از بانو (الف ) و تحقیق از آقای (ک ) شوهر خانم (پ ) صادر نموده است و طرفین را برای رسیدگی و انگشت نگاری از بانو 000 و تحقیق از آقای (ک ) دعوت نمود و در تاریخ 23/12/1366 جلسه دادگاه با حضور خواهان اصلی و وکیلش و آقای (ب ) و وکیلش و بانو (ش ) تشکیل شده و با ملاحظه لایحه خانم (پ ) (تلگرافی ) وارده به شماره 2210407/12/66 وخانم 000 به وارده 22672/12/66 و توضیحات وکلای حاضر و (ش ) و بانو (الف ) را به دایره انگشت نگاری 000 معرفی کرده و تشخیص هویت 000 برگ و انگشت نگاری از (الف ) تهیه و ارسال داشته است 0 دادگاه با ارسال اوراق انگشت نگاری از بانو (الف ) تهیه وارسال داشته است 0 دادگاه با ارسال اوراق انگشت نگاری از بانو (الف ) و مستند عادی مورخ 14/4/1340 منتسب به بانوان (الف ) و (پ ) به اداره تشخیص هویت و پلیس بین الملللی نتیجه رسیدگی و مطابقت یا عدم مطابقت اثر انگشت ذیل مستند به بانو (الف ) را خواستار شده است 0
اداره مذکور طی نامه وارده به شماره 5111/5/67 اعلام کرده اثرانگشت نگاری منتسب به (الف ) دارای تشابهاتی می باشد ولی به علت محو بودن اثر انگشت مستند نظریه قطعی نمی توان ابراز نمود و نظریه مذکور به طرفین ابلاغ شده و بالاخره در تاریخ 21/1/1368 جلسه دادگاه با حضور وکلای خواهان واحد از خواندگان و نیز حضور خانم (پ ) تشکیل شده و پس از استماع اظهارات آنان به علت عدم حضور آقای (ک ) وقت نظارت تعیین و به خانم 000 اخطار نموده اند که همسرش را ظرف یک ماده به دادگاه معرفی کند0 در تاریخ 28/2/68 ضمن لایحه وارده به شماره 1457 آقای (ه ) از وکالت موکل خود استعفا کرده است و در تاریخ 20/3/68 آقای (ک ) همسر خانم (پ ) در دادگاه حاضر شده و از مشارالیه تحقیقات لازم به عمل آمده و دادگاه با توجه به اعلام استعفای آقای (ه ) مقرر داشته است با تعبیر وقت طرفین را برای رسیدگی و قرائت اظهارات آقای (ک ) دعوت نماید و در تا ریخ 3/8/1368 جلسه دادگاه با حضور وکیل خواهان و آقای (ب ) و (پ ) خواندگان تشکیل شده وآقای (ب ) لایحه ای داده که به شماره 3432/8/68 ثبت شده است و دادگاه پس از استماع اظهارات آنان وسپس با دعوت بانو (ش ) و اخذ توضیح از او به شرح صورتمجلس مورخ 1/11/1368 استعلاماتی از واحد املاک و مستغلات بنیاد 000 درباره قطعه 185 تفکیکی از 25 و 27 اصلی قریتین 000 و 000 از جمله قطعات تفکیکی شماره 181051/4/56 که به درخواست بنیاد وبرابر صورتمجلس تفکیکی شماره 101105/18/4/63 به دو قطعه تقسیم شده به عمل آورده و پس از وصول پاسخ به شرح نامه شماره 971/61201/12/68 دادگاه در تاریخ 16/1/1369 در وقت فوق العاده تشکیل جلسه داده و ختم رسیدگی را اعلام و رای شماره 50 تجدیدنظرخواسته را به شرح زیر صادر نموده است (خواسته دعوی خواهان بانو 000 با وکالت آقای 000 به طرفیت بانوان (پ ) و (ت ) و (ب ) فرزندان مرحوم 000 و بانو (ش ) عیال شادروان 000 و (ث ) فرزند منحصر مرحومه (س ) فرزند مرحوم 000 مطالبه سهم الارث پدری افراز و تحویل سهم مفروزه متروکات مورث شامل 01محوطه مسکونی مرکباتی به انضمام ساختمان در 000 حدود هفت جریب 02مغازه در مسیر خیابان 000 در حدود 22 درب 03 باغ مرکبات در قریه در حدود هشت هزار مترمربع و نیز یک قطعه محوطه در 000 که از ناحیه خوانده ردیف 3 فروخته شده به شرح دادخواست تقدیمی و توضیحات در پرونده می باشد0 با عنایت به جامع اوراق پرونده و بررسیهای انجام شده حاکی از این است که مرحوم 000 مورث اصحاب دعوی در سال 1327 فوت نموده است و به حکایت گواهی انحصار وراثت شماره 3581/11/63 دادگاه حقوقی 2 مستقل 000 صحابه دعوی بجز آقای (ث ) و از جمله وارث انحصاری حین الفوت شادروان 000 می باشند و آقای (ث ) نیز وارث منحسر به فرد مرحومه 000 فرزند مرحوم 000 می باشد که مرحومه موصوف بعد از فوت پدرش دارفانی را وداع گفته است و مستدعیات خواهان به اعتبار مالکیت مورث خویش که به شرح یاد شده می باشد و مضافا مدعی گرددیه که متروکات کلا در اختیار تنها برادرش آقای (ب ) قرار دارد و یک قطعه محوطه نیز در 000 توسط خوانده موصوف فروخته شده است ولی در قبال دعوی مطروحه آقای (ب ) وکیل وی مدافعتا اعلام نموده اند که بعد از فوت مورث تمامی اموال و ماترک پدری بین تمامی وراث مرحوم و تنها فرزند بانو 000 تقسیم گردیده و نیز عمل به تقسیم هم شده است و هر یک در سهم الارث خویش مداخله داشته و مستقر می باشند0 آقای وکیل خواهان دفاعا اظهار داشته که تقسیم نامه استنادی آقای (ب ) به تصدیق همگی وارث مرحوم 000 نرسیده است ولی از جهات قانونی دیگر معترض تقسیم نامه یاد شده نگردیده است و با نتیجه گیری از این تقسیم نامه اعلام داشته که از مورث موکله وی ترکه ای به جای مانده که بین وراث تقسیم شده است متقابلا آقای (ب ) با ارائه و ابراز مستندات دیگر مدعی شد که بعد از تقسیم متروکات پدر و عمل به تقسیم هم گردیده است اینک با عنایت به مندرجات پرونده و کلیه اقدامات قضایی انجام شد دادگاه به منظور کشف حقیقت و احراز واقع و جهت بررسی ما ترک پدری طرفین دعوی به موجب تصمیم متخذه مورخ 8/4/64 و از باب رسیدگی به ادله استنادی خواهان و وکیل خوانده و ردیف سوم قرار معاینه و تحقیق محلی با جلب نظر مهندس و نماینده ثبت محل را توما صادر که پس از انجام قرارهای صادره در معاینه محل انجام شده اعلام گردیده دو قطعه از املاک مورد ادعا در 000 و 000 واقع می باشد که قریتین مذکور از طرف بنیاد 000 سابق (بنیاد مستضعفان فعلی ) تفکیک و پلاک گذاری شده که قطعه تحت قطعه 185 تفکیکی از 25 و 27 اصلی به نام بیناد000 سابق آماربرداری گردیده است که مالکیت آن به نام بنیاد یاد شده می باشد و آقای (ب ) یک قطعه از آن را به 000 واگذار نموده که نامبرده سند مالکیت آن را دریافت نموده و باقیمانده آن در محل وجود دارد0
در مورد رقبه جلوی منزل مسکونی و کنار خیابان که اشخاص قبلا در آنجا حکم داشتند که بعدا به نفع بنیاد سند دریافت می دارند و جزء باقیمانده قریه 000 می باشد و مستفاد از پاسخ استعلام واصله از اداره ثبت به شماره 286347/8/65 چنین است که مالکیت ششدانگ قریه 000 ضمن سایر قراء و مراتع تواما دریک محدوده ذیل شماره 194271 دفتر املاک به نام شاه معدود صادر و تسلیم شده و مشمول قانون املاک واگذار نیز شده است و مفاد پاسخ استعلام دیگر واصله از اداره ثبت 000 به شماره 19864/11/65 حاکی ازاین است که قطعه 185 تفکیکی از 25 و27 اصلی قریتین 000 و 000 به موجب درخواست بنیاد به دو قطعه تفکیک قطعه اول ششدانگ به مساحت 5/149مترمربع تحت پلاک 983 فرعی از اصلی مذکور مورد انتقال قرار گرفته و قطعه دوم باقیمانده ششدانگ به مساحت 5/7119 مترمربع کماکان در مالکیت بنیاد قرار دارد و پاسخ استعلام واصله از بنیاد مستضعفان و جانبازان 000 و000 به شماره 612021214/12/68 در مورد قطعه 185 تفکیکی از 25 و 27 اصلی حاکی است 7390 مترمربع آن به نام آقای (ب ) در آمار این بنیاد ثبت و مسبوق به سابقه است و به موجب واگذار نامه موجود در پرونده نامبرده مقدار 1150 مترمربع به (ت ) و 800 متر به دخترش (ن ) و مساحت 160 مترمربع (گ ) منتقل که به موجب صورتمجلس تفکیک قطعه فوق به دو قطعه تفکیک و قطعه اول 50/149 به رضا قربانپور منتقل و قطعه دوم به مساحت 5/7119 مترمربع که در پرونده آثاری از انتقال موجود نمی باشد و در خصوص تصرفی آقای (ب ) از قریه 000 برابر آمار موجود قطعه 90 به مساحت 220 مترمربع به نام (ب ) مسبوق سابقه است و برابر مدارک و اظهار کتبی نامبرده مساحت 3800مترمربع از باقیمانده 000 را در تصرف دارد که مورد اعتراض خانم 000 است که معلومات مکتسبه از مراتب اشعاری در آن این است که مرحوم 000 مورث اصحاب دعوی مالکیتی در عرصه پلاکهای یاد شده ندارد و نیز به دلالت گواهی قریب به اتفاق گواهانی که از آنان استطلاع به عمل آمده متحدا گواهی داده اند که آقای (ب ) فرزند مورث اصحاب دعوی ضمن بازسازی خانه روستایی به جای ماده نسبت به سایر اعیان موجود از قبیل احداث مغازه ها و غرس اشجار شخصا اقدام نموده است و بالنتیجه مالکیت مورث طرفین در عرصه و عیان مورد ادعای خواهان به ثبوت نرسیده تا بر مبنای آن خواهان بتواند مطالبه سهم الارث خویش را در آن مورد بنماید و اما آنچه آقای 000 وکیل خواهان در تحقیق مورخ 15/8/65 دادگاه حقوقی 2 مستقل 000 به عنوان کارفرما و یا به تعبیری حقوق و دسترنج زارعانه مورث موکلش بیان داشته و بر مبنای آن تقاضای سهم الارث موکله و افراز و تحویل سهم مفروز وی را نموده است همان بوده است که به موجب تقسیم نامه عادی مورخ 16/1/1340 بین ورثه مرحوم 000 و آقای (ث ) تقسیم شده است 0 صحت و اصالت و بقای این تقسیم نامه و عمل به آن بنا به اظهار (ب ) فرزند متوفی و خانم 000 همسر مرحوم 000 و مفاد لایحه ارسالی خانم (ت ) دختر شادروان 000 و مدلول سند معاوضه 23/6/63 بند 2 استنادی (ب ) که سند اخیر مصور از هر گونه تعرض قانونی باقیمانده است و نظر به امضای آقای (ث ) ذیل تقسیم نامه مورد اشاره و مدلول اقرارنامه مورخ 22/10/1355 منتسب به (ث ) مبنی بر دریافت کلیه و تمامی سهم الارث مادری و جده مادری از آقای 000 (دایی خود) که این اقرارنامه هم مصون از تصرفی باقی مانده است و به ملاک اصل صحت و قاعده استصحاب و اینکه تاکنون دلیل محکم ومتقن یا حکمی بر بی اعتباری این تقسیم نامه در پرونده ارائه و اعلام نگردیده است ثابت و محرز است 0
صحت و اصالت مستند مدرک مورخ 14/4/1340 با اثر انگشت خواهان (بانو) (الف ) مشعر بر صلح دویست متر از چهار صد مترمربع سهم الارث پدری خویش به آقای (ب ) که اثر انگشت ذیل این مستند به موقع مورد تکذیب خواهان قرار گرفته به دلیل اینکه اداره تشخیص هویت و پلیس بین المللی تصریحا اعلام نکرده است که اثر انگشت منتسب به بانو (الف ) نمی باشد بلکه حتی اعلام داشته که با اثر انگشت وی در ورقه انگشت نگاری مشابهت دارد و لذا به قرینه همین مشابهت و مویدا به گواهی قابل پذیرش خانم 000 همسر مرحوم موصوف که اظهار داشته در جلسه تنظیم این سند حضور داشته و دخترش (الف ) ذیل این سند انگشت زده است و نظر به سن خانم (ل ) (مادر (الف )) که پیرزنی حدود 80 ساله بوده و آقای (ث ) نوه اش و سایر اصحاب دعوی فرزندانش هستند و در چنین سنی علی الاصول منطقی نیست که تصور شود وی به جانبداری از یکی از فرزندانش مطالب خلاف واقع بیان نماید و سایر مندرجات پرونده ثابت است و تکذیب خانم (الف ) نسبت به این سند مردود است هر چند اصرار بانو (الف ) بر تکذیب مستند 14/4/1340 مدلل نیست ولی همین مطبوعا متضمن این معنی است که مشارالیها اساس تقسیم نامه یاد شده و عمل آن را به نوعی قبول دارد و لذا با احراز صحت تقسیم نامه و عمل به آن اساسا رجوع و عدول و انصراف از آن بدون رضای دیگران به اعتبار لزوم عقد مستندا به ماده 599 قانون مدنی فاقد وجاهت قانونی است لذا باتوجه به مراتب یاد شده ترکه ای که تعلق آن به مورث خواهان ثابت باشد ونسبت به آن ورثه تصیمیمی نگرفته باشند وجود خارجی ندارد تا دعوی خواهان که در واقع مطالبه سهم الارث از یکی از خواندگان می باشد به اثبات برسد0 از این دعوی خواهان به استناد ماده 356 قانون آیین دادرسی مدنی محکوم به رد است و با رد دعوی خواهان ادعای خانم (ت ) دایر به اینکه هنگام تقسیم ترکه نیز سهم او منظور شود و او نیز خواهان سهم الارث خودش می باشد بدون تقدیم دادخواست واقامه دعوی قابلیت استماع ندارد0) و پس از ابلاغ رای خانم (الف ) با وکالت آقای 000 تقاضای تجدیدنظرخواهی نموده است که به کلاسه 69/47 فرجام ثبت شده و دادگاه در تاریخ 28/5/1369 با اعلام بقا به نظر خود و رداعتراض دستور ارسال پرونده را به دیوان عالی کشور صادر نموده و دفتر دادگاه نسخه دوم دادخواست و ضمایم را جهت تجدیدنظر خواندگان ارسال داشته و آقای (ه ) با تسلیم لایحه ای در ده صفحه با ضمیمه کردن وکالتنامه شماره 63446 خود را به سمت وکیل 000 معرفی و پاسخ دادخواست را داده است و آقای (ب ) نیز لایحه ای داده که به شماره 68153/11/69 ثبت شده و تقاضای رد دعوی تجدیدنظرخواه را نموده است ولی از دیگران لایحه ای واصل نشده و پرونده به دیوان عالی کشور ارسال شده که به کلاسه بالا ثبت و رسیدگی به این شعبه ارجاع گردیده است 0 دادخواست تجدیدنظرخواهی و لایحه جوابیه هنگام شور قرائت خواهد شد0
هیئت شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید و پس از قرائت گزارش آقای 000 عضو ممیز و بررسی اوراق پرونده نسبت به رای شماره 1650/1/369 تجدیدنظرخواسته مشاوره نموده چنین رای می دهند:
(بسمه تعالی 0 اعتراض بر رای تجدید خواسته مالا وارد به نظر می رسد زیرا اولا در اکثر مناطق ایران به خصوص در استانهای مازندران و گیلان حق تصرفات یا دستارام یا کارانه در مقابل مالکین عرصه به رسمیت شناخته شده وقابل مطالبه و نقل وانتقال است 0 ثانیا تقسیم نامه مورخ 3/2/1363 استنادی به تایید خانم (الف ) نرسیده است 0 ثالثا فروشنامه مورخ 14/4/1340 هم به تایید آقای 000 رسیده از مشارالیه درباره صحت و سقم آن تحقیق نشده است 0 رابعا در خصوص وکالتنامه شماره 2138771/1/1340 نیز آقای (ک ) در جلسه مورخ 2/3/1368 مدعی جعل شده رسیدگی به عمل نیامده است بنابه مراتب رسیدگی را ناقص تشخیص داده مستندا به مواد 3 و 5 قانون تعیین موارد تجدیدنظر احکام دادگاهها ونحوه رسیدگی آنها رای تجدیدنظر خواسته نقض و رسیدگی به دادگاه حقوقی یک 000 ارجاع می شود تا با توجه به موارد بالا رسیدگی و تصمیم مقتضی اتخاذ نمایند0)

مرجع :
کتاب آرای دیوان عالی کشور درامورحقوقی 1
صلاحیت ، داوری ، خسارات ، امورحسبی ، وقف ، معامله فضولی ، تهاتروغصب
تالیف یدالله بازگیر، ازانتشارات ققنوس ، چاپ اول ، سال 1377
100

نوع : آراء و نظریات

شماره انتشار : 236

تاریخ تصویب : 1371/05/31

تاریخ ابلاغ :

دستگاه اجرایی :

موضوع :

منبع : وب سایت قوانین دات آی آر (معاونت آموزش دادگستری استان تهران)

    

قانون های مرتبط

مشترک شدن در خبرنامه!

برای دریافت آخرین به روز رسانی ها و اطلاعات ، مشترک شوید.