اگررابطه علیت مستقیم بین ایرادجرح و فوت احرازنشود، موجب برائت متهم است
رای اصراری هیات عمومی دیوان عالی کشور
رای :اعتراضات ماهوی جناب آقای دادستان کل برحکم فرجامخواسته بنظرغیرواردومقرون به ادله مستندنمی باشدوچون ازحیث رعایت اصول و قواعددادرسی نیزاشکال موجب نقض مشهودنیست لذاحکم فرجامخواسته ابرام می گردد.
* سابقه *
رابطه بین ایرادجرح وفوت
شخصی به اتهام ایرادجرح نسبت به دیگری دراسفند1336که در15/1/37 شخص مزبورفوت نموده موردتعقیب واقع شده وبازپرس اصفهان پس ازانجام یک سلسله تحقیقات لازمه قراربزهکاری متهم رادرقسمت ایرادجرح باچاقوو قرارمنع تعقیب وی رادرموردایرادجرح منتهی به فوت مجنی علیه صادر می نماید.
دادیاردادسرای شهرستان فوت مجنی علیه رادراثرایرادجرح به وی دانسته ودرنتیجه حصول اختلاف قضیه دردادگاه استان دهم طرح ودادرسان دادگاه باگسیختن عقیده بازپرس اختلاف راحل کرده انددادیاردادسرای شهرستان اصفهان به استنادقسمت اخیرماده 171قانون مجازات عمومی ناظر به ماده 170همان قانون درخواست تعیین کیفراوراازدادگاه جنائی استان دهم می نماید.
مادرمجنی علیه نیزدادخواست ضرروزیان (مادی ومعنوی )به مبلغ سی هزارریال بطرفیت متهم به دادگاه جنائی تسلیم می نماید.
دادگاه مذکوردستورتکمیل پرونده رابه بازپرس داده وپس ازرفع نقص ورسیدگی اکثریت دادرسان متهم راازبزه انتسابی تبرئه می نمایندونسبت به ضرروزیان مادی ومعنوی اظهارعقیده شده بااعلام برائت متهم سالبه به انتفاء موضوع است .
دادیاردادسرای استان دهم نسبت به برائت متهم فرجامخواسته وشعبه 11دیوان عالی کشوردادنامه فرجامخواسته رانقض نموده است .
اکثریت دادرسان دادگاه جنائی استان دهم دررسیدگی ثانوی متهم را تبرئه کرده ونسبت به دعوی مدعی خصوصی اظهارنظرنموده اندکه چون متهم برائت حاصل نموده دیگرمجالی برای طرح دعوی درمحکمه جنائی نیست .
دادیاراستان دهم مجدداازرای فرجامخواسته ودادستان کل بادرخواست مزبورموافقت نموده است .پرونده درهیئت عمومی دیوان عالی کشورطرح گردیده ودادستان کل اعتراضات ماهوی دادسرای دیوان کشوررابشرح ذیل بیان نموده است .
"نظربه اظهارات مجنی علیه که گفته است مبلغ سی تومان به متهم دادم تا ازشهربرای من کت وکلاه بخردوبعدکه برگشت مطالبه کردم اظهارداشت نخریده ام ومن چون پولی راکه داده بودم مطالبه کردم مهلت خواست وپس از انقضاءمدت مجدداپول خودراخواستم وچون منکرشدبین مانزاع درگرفت ومتهم چاقوی ضامن داردرآوردوبه سرمن زدکه خون جاری شدومن فرارکردم واومرادنبال کردوگفت امروزترامی کشم واززندان هم نمی ترسم تاآنکه اشخاص جلوی اورا گرفتندومن درکوچه افتادم ووقتی چشم خودم رابازکردم معلوم شدمرابه خانه خودآورده اندونظربه اظهارات متهم که اعتراف به نزاع وچاقوکشی داردونظر به شهادت ...نزدمستنطق که گفته است دیدم متهم دنبال مجنی علیه کرده بودو می گفت پدرسوخته به ایست تاخلاصت کنم وازسرمجنی علیه خون می آمدونظربه شهادت دیگری ازگواهان که گفته است دردکان بقالی ایستاده بودم ودیدم مجنی علیه غرق خون است که زیربغل اوراگرفتم واورادلداری دادم وگفت متهم مرامجروح کرده است واورابه خانه اش رسانیدم ونظربه اظهارات مطلعین دیگرودهدارمحل ورئیس پاسگاه ژاندارمری ودیران وشخصی که گفته است دیدم مجنی علیه درکوچه بیهوش افتاده بودونظربه گواهی پزشک دائربه ورودضربه مسلم است که متهم باچاقوشدیداسرمجنی علیه رامجروح نموده وشدت جرح و خونریزی به حدی بوده که نامبرده مردقوی هیکل باسلامت مزاج باحال بیهوشی در کوچه برزمین افتاده که دیگران اورابخانه برده اندوچون واقعه در26/12/36 رخ داده اودرتاریخ 15/1/37فوت نموده وپزشک اظهارنموده است که اگر مجروح نمی مردتادوهفته دیگرجرح وارده به اوالتیام پیدامی کردکه فرضاجرح وارده به وسیله چاقوئی بودبازهم بعلت اینکه مدت معالجه زائدبربیست روز بودرضایت مجنی علیه درژاندارمری بی اثربودوچون به حکایت پرونده تاقبل ازروزواقعه متوفی مردی سالم وقوی بوده وبعدازمدت کمی ازواقعه بنابه اظهاریکی ازشهودمبتلابه سرماخوردگی شدیدوذات الریه شدمویدابنظریه پزشک که بعدازکالبدشکافی اظهارنموده است که یکی ازریتین متوفی متورم شده است وبراثراین بیماری مسلم است فوت بالنتیجه وبالمال براثرایراد جرح مذکوربوده چنانچه پزشک صراحتانظرداده است که ضعف حاصله درنتیجه ورودضربه وخونریزی به شدت بیماری متوفی کمک کرده است وبنابه مراتب مذکوردربالاعقیده به شکستن دادنامه فرجامخواسته دارم ضمنامتذکرمی شوم که هیئت عمومی دیوان عالی کشوردراین قبیل موارددرحکم شماره 6672- 29/2/1315چنین رای داده است (منتهی شدن ضرب یاجرح عمدی به فوت مجنی علیه که موضوع ماده 171قانون مجازات عمومی است بطوری که درحکم تمیزی شعبه 5 اشعارشده اعم ازاین است که مستقیمامنتج به فوت شودیابه جهتی ازجهات غیر عمدی "ولواینکه آن جهت ازقبیل نادانی یابی احتیاطی وبی مبالاتی مجنی علیه باشد"منشاءمرض گرددکه فوت درنتیجه آن مرض باشدوتخصیص دادن ماده به صورت علیت مستقیم وبلاواسطه خروج ازظاهرماده ومحتاج به مخصص قانونی است که وجودنداردلذاحکم ممیزعنه مخدوش است ).
پس ازاستماع بیانات دادستان کل اکثریت بشرح ذیل رای به ابرام حکم فرجامخواسته داده اند.
مرجع :مجموعه رویه قضائی کیهان جلداول جزائی سال 1342
ازصفحه 045 تاصفحه 048
23
نوع : آراء و نظریات
شماره انتشار : 5163
تاریخ تصویب : 1340/11/22
تاریخ ابلاغ :
دستگاه اجرایی :
موضوع :
منبع : وب سایت قوانین دات آی آر (معاونت آموزش دادگستری استان تهران)
احراز رابطه علیت مستقیم بین ایراد جرح و فوت ، موجب توجه اتهام قتل است بدون کشف آلت قتاله ،نمیتوان موضوع راباذیل ماده 171 تطبیق نمود
