خواسته دعوی تقسیم و تحویل بوده لکن ضمن دادنامه تحویل مشاعی قید شده است
کلاسه پرونده : 2/7188
شماره دادنامه : 336/25
تاریخ رسیدگی : 3/7/1372
فرجامخواه : (الف )
فرجامخوانده : (ب ) و (پ ) و (ت ) و (ث )
فرجامخواسته : دادنامه شماره 281000/11/71 صادره از دادگاه حقوقی یک 000
مرجع رسیدگی : شعبه 25 دیوان عالی کشور
هیئت شعبه : آقایان 000
خلاصه جریان پرونده : به تاریخ 6/8/68 (ب ) و (پ ) و (ث ) و (ت ) دعوایی به خواسته تقسیم ماترک (د) به طرفیت (الف ) اقامه نموده خواهانها در جلسه 20/12/69 اظهار نموده اند متوفی دارای چهار قطعه زمین می باشد دو قطعه ثبت شده دو قطعه سند عادی دارد0 حقوقی یک 000 به موجب نظریه 22/10/70 نظر به تحویل سهم الارث مشاعی به خواهانها اعلام داشته است به نظر دادگاه اعتراض شده رسیدگی به این شعبه ارجاع گردیده 0
هئیت شعبه به تاریخ 22/6/71 چنین تصمیم اتخاذ کرده است 0
(بر نظریه دادگاه اشکالات ذیل وارد است 0
01 به شرح دادخواست پیوست خواسته دعوی (تقسیم و مطالبه ماترک مرحوم (د) به شرح ماده 686 و اظهارنظر کارشناس رسمی وازرت دادگستری کل مبلغ خواسته یک میلیون تومان می باشد) توصیف شده است دادگاه اولا با توجه به خواسته مذکور دقیقا از خواهانها توضیح نخواسته منظور از مطالبه کل مبلغ خواسته چیست ثانیا ماترک و دارایی متوفی شامل چه چیزهایی است و مشخصات آنها و دلیل تعلق به متوفی چه می باشد 02 با توجه به شق 6 ماده 7 قانون تشکیل دادگاههای حقوقی 1 و2 رسیدگی حقوقی 1 به دعوی مطروحه توجیه نگردیده و در رابطه با ذیل این بند با توجه به مدافعات خوانده نیز اقدام قانونی از جهت اینکه اختلاف بین طرفین راجع به کدام قسمت از ماترک است و ارزیابی آن به عمل نیامده است 03 با فرض اینکه رسیدگی در صلاحیت حقوقی یک باشد با توجه به صورتجلسه 20/12/69 منظور خواهانها از (تقاضای تحریم سهم خود بر طبق گواهی حصر وراثت ) روشن نگردیده و در این مطلب نیز تحریر مذکور در نظریه مشهود نیست 0 04 مدارک مالکیت متوفی نسبت به چهار قطعه زمین به نحوی که در نظریه کارشناس قید است با توجه به پاسخ ثبت 000 ملاحظه و چگونگی امر احراز نگردیده پرونده جهت اقدام قانونی اعاده می شود0) دادگاه ضمن دستور تعیین وقت رسیدگی طرفین را جهت اخذ توضیح دعوت نموده در جلسه دادگاه خوانده اظهار داشته مورث فاقد هر گونه مالکیت بوده است و مدارک (ب ) مجعول است و (ب ) اراضی را بعد از فوت (د) متوفی منتسب نموده و رد دعوی مورد استدعاست 0 خواهانها نتیجه در مقام اخذ توضیح اظهار نموده اند متوفی چهار قطعه زمین و یک باب خانه داشته که در تصرف خوانده است و منظور آن است که سهم خواهانها از برادرم گرفته شده و تحویل شده 0 توضیحا خانه دارای سند عادی است املاک دارای سند محضری می باشد که فتوکپی آنها را جهت ضبط در پرونده تقدیم می نمایم 0 خواهانها دیگر اظهارات (ب ) را تصدیق نموده اند0 دادگاه با توجه به مدارک ابرازی و گواهی حصر وراثت 10489/7/68 حقوقی یک 000 و اظهارات شهود که همگی ادعای خواهانها را تایید نموده اند و نظریه نموده اند و نظریه کارشناسی 2392/7/70 که ماترک متوفی به موجب کروکی پنج قطعه مشخص کرده که 4 قطعه زمین و یک باب حمام می باشد و خوانده حاضر نشده و اعتراض وی مدلل نمی باشد0 دعوی خواهانها ثابت تشخیص حکم به تحویل سهم الارث خواهانها به طور مشاعی صادر و اعلام می شود (281000/11/71) تجدیدنظرخواهی شده و رسیدگی به این شعبه ارجاع گردیده هیئت شعبه به تاریخ فوق تشکیل است 0 با توجه به محتویات پرونده و مشاوره مبادرت به صدور رای می شود:
(بسمه تعالی 0 با لحاظ محتویات پرونده بر دادنامه مورد تقاضای تجدیدنظربه جهات ذیل اشکلا وارد است : 01 خوانده درمقام اعتراض به نظریه دادگاه به شرح لایحه 91598/11/70 مدعی مالکیت خود در موضوع دعوی به عنوان صاحب نسق شده و تقاضا کرده گواهی به وی داده شده تا از اداره اصلاحات ارضی گواهی لازم اخذ و تقدیم دارد0 به این درخواست توجه نشده به علاوه در رابطه با دعوی مطروحه و مالکیت مورث طرفین مشخصا با قید پلاک و سایر مشخصات از اداره تعاون و روستا و نیز اداره ثبت استعلام به عمل نیامده است 0 پرونده نشان نمی دهد که خانه مورد ادعا در جریان ثبت قرار گرفته یا خیر 02 آنچه ضمن صورتجلسه 28/11/71 از ط خواهانها بیان شده اجمالا این است که دو قطعه زمین یکی 000 و یکی 000 جزء مورد معامله خریداری به موجب سند شماره 1174444/4/40 بوده که بعدا به متوفی واگذار شده در این رابطه دلیلی ابراز نگردیده و دادگاه نیز مستدلا بیان نظرنکرده است 0 03 خواسته دعوی تقسیم و تحویل بوده لکن ضمن دادنامه تحویل مشاعی قید شده و آن را مستند به اظهارات خواهانها در صورتجلسه 20/12/69 دانسته اند که مفاد صورتجلسه مزبور دقیقا انصراف از تقسیم را نمی رساند0 علی هذا با نقض آن رسیدگی به دادگاه حقوقی یک شهرستان 000 محول می شود0)
مرجع :
کتاب آرای دیوان عالی کشور درامورحقوقی 1
صلاحیت ، داوری ، خسارات ، امورحسبی ، وقف ، معامله فضولی ، تهاتروغصب
تالیف یدالله بازگیر، ازانتشارات ققنوس ، چاپ اول ، سال 1377
101
نوع : آراء و نظریات
شماره انتشار : 336
تاریخ تصویب : 1372/07/03
تاریخ ابلاغ :
دستگاه اجرایی :
موضوع :
منبع : وب سایت قوانین دات آی آر (معاونت آموزش دادگستری استان تهران)
عزل موصی در تاریخ 1362 9 1 توسط حکم دادگاه که از جمله مستندان نظریه معترض عنها عنوان شده هیچ گونه تاثیری نسبت به ماسبق ندارد نیم دانگ ملک برخلاف مقررات شرعی توسط متولیان سابق تصرف شده و سند گرفته اند و در جریان اصلاحات ارضی به زارع صاحب نسق به فروش رفته لذا حکم به تولیت خواهان صادر می شود
