×

چون طبق قرارداد مستند دعوی بیع بنحو صحیح واقع شده و ارکان آن محقق گردیده لذا معامله قطعیت پیداکرده است

چون طبق قرارداد مستند دعوی بیع بنحو صحیح واقع شده و ارکان آن محقق گردیده لذا معامله قطعیت پیداکرده است

چون-طبق-قرارداد-مستند-دعوی-بیع-بنحو-صحیح-واقع-شده-و-ارکان-آن-محقق-گردیده-لذا-معامله-قطعیت-پیداکرده-است
پرونده اصراری کلاسه : 1/1/9039ح
ردیف : 76/19

بسمه تعالی
رای هیئت عمومی دیوان عالی کشور(شعب حقوقی )
با توجه به مفاد قرارداد مورخ 26/10/73 مستند دعوی ، بیع بنحو صحیح واقع و ارکان آن محقق گردیده است متعاملین طبق بند 9 مبایعه نامه از کلیه خیارات اسقاط حق نموده و طبق بندهای 10 و11 ضمن عقد بنحو الزام آوری ملتزم به بیع و تنظیم سند رسمی انتقال گردیده اند، بدین نحو که خریدار متعهد و ملزم گردیده که بقیه ثمن را راس موعد مقرر در ماده 4 قرارداد به فروشنده پرداخت نماید و مبیع را تحویل گیرد و در صورت استنکاف فروشنده از دریافت بقیه ثمن معامله خریدار مجاز است بقیه ثمن ار به صندوق ثبت یا صندوق دادگستری تودیع نموده و از دادگاه الزام فروشنده رانسبت به امضاء اسناد و تحویل مبیع بنماید وهمچنین اگر خریدار از پرداخت بقیه ثمن معامله در راس مدت نکول و ازتحویل مبیع خودداری ورزدفروشنده قانونا" می تواند آمادگی خود را نسبت به تحویل مبیع بنامبرده اعلام والزام خریدار را به تادیه بقیه ثمن معامله وهمچنین امضاءاسناد رااز دادگاه تقاضا نماید0 با عنایت باینکه فروشنده قسمت اعظم ثمن معامله را در حین تنظیم مبایعه نامه در تاریخهای 4/12/73و 5/12/73 از خریدار دریافت و مبیع را به تصرفخ خریدار داده ، معامله قطعیت حاصل نمده است بندهای 12و13 قرارداد ناظر به حضور در دفتر اسناد رسمی بر تسری به اصل معامله و عقد بیع نداشته به منظور تحکیم معامله ناسخ و ناقص بندهای 10و11 شروط ضمن العقد میباشد0 بنابمراتب استدلال و استنباط دادگاه خلاف مندرجات صریح قرارداد مستد دعوی و ماده 222 قانون مدنی است با تایید رای شعبه اول دیوانعالی کشور دادنامه تجدیدنظرخواسته باکثریت قریب باتفاق آراء نقض و باستناد بند ((ج )) ماده 24 قانون تشکیل دادگاههای عمومی و انقلاب پرونده جهت رسیدگی مجدد به شعبه دیگراز دادگاههای عمومی مجتمع قضائی مرکزی تهران ارجاع میشود0

* سابقه *
1/19039
ردیف : 76/19 هیئت عمومی
تاریخ رسیدگی : 27/5/1376
شماره دادنامه : 11276/1
تجدیدنظرخواه : خانم رقیه ...
تجدیدنظرخواندگان : خانم افسانه .... و آقای مسعود ........ با وکالت آقای دکتر یحیی جلیلوند
تجدیدنظر خواسته : دادنامه شماره 375الی 373 صادره از شعبه 207 دادگاه عمومی تهران
تاریخ ابلاغ دادنامه به تجدیدنظرخواه : 10/4/76
مرجع رسیدگی : شعبه اول دیوانعالی کشور
هیئت شعبه : آقایان بهروز صفرزاده و احمد اردکانی مستشاران

خلاصه جریان پرونده :
در تاریخ 4/8/74 خانم افسانه توکل و آقای مسعود بقراطیان دادخواستی علیه خانم رقیه ملاباقربوری (علوی ) بخواسته اعلام بی اعتباری و انفساخ قرارداد عادی شماره 216 مورخ 16/10/73جزء پلاک 2762/67 بخش 11 تهران و ضمائم آن با خسارات تقدیم دادگاههای عمومی تهران نموده که بشعبه 204 ارجاع و توضیح داده است که بموجب قراردادهای شماره 216 مورخ 26/10/72 مقرر شده یک دستگاه آپارتمان واقع در پلاک جنوبی طبقه سوم (قطعه چهارم صوتمجلس تفکیکی )از پلاک فوق تحت شرایط مقرر در قرارداد از قرار مترمربعی 121000 تومان به خوانده واگذار شود در بند5 قرارداد تاکید شده که بمنظور انجام معامله را انجام دهند و دربندهای 7و11ضمانت اجرای استنکاف و تخلف از این امر پیش بینی شده اضافه نموده اند که به دلالت مواد مندرج در سند عادی مذکور این سند قولنامه و قرارداد نسبت به خریدار از جمله شروط فاسخ قرارداد یا بعبارت دیگر شرط انساخ ناشی از تراضی است که بر اساس آن دو طرف درباره انحلال احتمالی عقد در آینده توافق نموده اند و مقصودشان این بوده است که قرارداد پس از مدتی پایان یابد یا بر اثر رویدادی خودبخود منحل شود واز آنجا که در قرارداد اسقاط حق خریدار نسبت به بیعانه پرداختی و تعلق بلاعوض آن بفورشنده بشرح بند12 قولنامه بر خریدار شرط شده و این امر بدون تردید نتیجه انحال و بهم ریختن ارکان عقداست چه با حصول شرط ناسخ ، عقد قهرا" و خودبخود منحل میشود و نیازی به تصمیم یا عمل حقوقی دیگری ندارد و نظر باینکه خواهانها به دلالت نامه شماره 2604 مورخ 24/12/22 خطاب به دفترخانه 22 تهران و گواهی صادره از دفترخانه مذکور ضمن تهیه و تقدیم مدارک لازم مقدمات و موجبات تنظیم سند را در دفترخانه 32 فراهم نموده و سند نیزنوشته شده و تحت شماره 77650 هر دفتر وارده و ثبت گردیده و حق الثبت آن نیز پرداخت شده و در تاریخ 24/12/73 نیز تا آخر وقت اداری برای امضاء سند در دفترخانه حاضر بوده اند لکن بعلت عدم حضور خوانده و عدم پرداخت بقیه ثمن از سوی وی سن امضاء نشده است و نظر به مراتب قولنامه تنظیمی خودبخود منفسخ و فاقد اعتبار گردیده و با حصول این امر ادامه تصرفات خوانده در ملک خواهانها بدون مجوز و در حکم نصب است و مراتب تخلف خوانده و بی اعتباری قرارداد طی اظهارنامه شماره 191557/4/74 بخوانده ابلاغ گردیده وخواسته شده که نسبت به تخلیه آپارتمان و تحویل آن اقدام نمایدو وجوه دریافتی خود را مسترد دارد که ترتیب اثری نداده و با ارسال اظهارنامه مورخ 25/5/74ضمن اذعان به عدم حضور و تخلف خود در تاریخ مقرر مطالب و معاذیری را عنوان نموده که موثرنیست لذااستدعانموده اند که بشرح خواسته اقدام به صدور رای گردد در تاریخ 5/11/74 خانم رقیه ملاباقرپوری دادخواستی علیه خانم افسانه توکل و آقای مسعود بقراطیان بخواسته الزام خواندگان به حضور در دفترخانه اسناد رسمی و تنظیم سند رسمی دایر بر ثبت سندواگذاری ششدانگ یکدستگاه آپارتمان به پلاک 2763/67 بخش 11 تهران مقوم به 20010000 ریال و خسارات تقدیم دادگاههای عمومی نموده که به همان شعبه 204 ارجاع و چنین توضیح داده است که بموجب مبایعه نامه عادی مورخ 24/10/72 ششدانگ یکدستگاه آپارتمان پلاک 2763/67 بخش 11 تهران را خریداری و از ثمن معامله که 21185000 تومان است ابتدامبلغ هشتاد میلیون ریال طی چک شماره 608674 مورخ 26/10/72 بانک ملت شعبه گلستان پاسداران پرداخت و سپس در تاریخ 4/10/73 مبلغ شصت میلیون ریال دیگر طی چکهای 934072 مورخ 1/12/72 و 563402 مورخ 1/17/73 بانک ملت پرداخت و آپارتمان خریداری شده و در حقیقت با پرداخت مبالغ معتنابهی نزدیک به تمام ثمن معامله به تصرف ایشان درآمده و در حال حاضر در آن سکونت دارند و مقرر گردیده بقیه ثمن در موقع تنظیم سند به نامبردگان پرداخت گردد و ضمن شرط نهم مندرج در مبایعه نامه کلیه خیارات خصوصا" خیار ثمن از طرفین ساقط گردیده است ضمنا" بموجب رسید مورخ 5/12/72 مبلغ ده میلیون ریال دیگر طی چک 657544 مورخ 8/12/72 بابت قسمتی دیگر از ثمن معامله به فروشندگان پرداخت شده است و بقیه ثمن معامله معادل 4175000 تومان است که در موقع تنظیم سن پرداخت میگردد و اضافه نموده است که در شرط مقرر ماده 11 بیعنامه مذکور چنین آمده است ((اگر چنانچه خریدار از پرداخت بقیه ثمن معامله در راس مدت نکول و از تحویل گرفتن مبیع خودداری ورزد فروشنده میتواند آمادگی خود رانسبت به تحویل مبیع اعلام و اجبار خریدار را به تادیه بقیه ثمن معامله و همچنین امضاء اسناد را از دادگاه تقاضا نماید و بهرتقدیر با چنین شرط و شروطی بطور کلی برای هیچیک از طرفین فسخ معامله وجود نداشته و طرفین ملزم به رعایت شرایط بیعنامه میباشند و ادامه داده است که اگر در روز مقرر در دفترخانه حاضر نبوده این عدم حضور به آن معنا نبوده که ضمن پرداخت نزدیک به تمامی ثمن معامله و تحویل گرفتن مبیع قصد فسخ معامله را داشته بلکه بعدا" دردفترخانه حاضر و خواندگان حاضر نگردیده اند و با توجه به اینکه عقد بیع مذکور شرعا" و قانونا" واقع گردیده و متعاملین به کلیه نتایج که بموجب عرف و قانون از عقد حاصل میشود ملزم میباشند لذا به استنادمواد 190 و219و220و221و223و362 قانون مدنی تقاضای صدور حکم مبنی بر الزام خواندگان به تنظیم سند رسمی انتقال مورد معامله پلاک فوق الذکر را بنام خود باجبران خسارات از دادگاه نموده است و بشرح لایحه ای تقضای توام شدن دو پرونده را مینماید آقای دکتر یحیی جلیلوند به وکالت از خانم افسانه توکل وآقای دکترمسعود بقراطیان در دعوی حاضر و بشرح لایحه ای که تقدیم نموده است اشاره کرده اند که قولنامه یا قرارداد فروش بطور معمول مدت دارد کمااینکه مدت اعتبار و اجرای قرارداد مستند دعوی تا ساعت 11 صبح روز 24/12/73 تعیین شده قید این مدت از نظر حقوقی منشاء اثر است بنابراین بنا به منطق حقوقی پس از گذشتن مدت مقرر تعهد نیزپایان میپذیرد و پس از گذشتن مدت مقرر در رابطه با حقوق و تکالیف طرفین باید روح حاکم بر قرارداد احراز و اعمال شود و آنچه متعاملین درمقام تنظیم قرارداد برای روابط حقوقی پس از گذشتن مدت مقرر تعهد نیز پایان میپذیرد و پس از گذشتن مدت مقرر در رابطه باحقوق وتکالیف طرفین باید روح حاکم بر قرارداد احرازواعمال شودوآنچه متعاملین در مقام تنظیم قرارداد برای روابط حقوقی خودوضع کرده اند مفهومی جز انحلال و انفساخ قرارداد پس از مدت مرقوم ندارد و اضافه نموده اند تخلف خوانده محرز و در چنین صورتی به تصریح بندهای 12و 12قرارداد، قرارداد منحل شده و ضمانت اجرای پیش بینی شده ناشی از انفساخ قابل اعمال است و تکلیفی در زمینه تنظیم سند رسمی برای موکلان باقی نیست و تمسک خوانده به ماذیر کسالت و غیره و ماده 12 قرارداد موثر در مقام نیست و اعلام آمادگی ایشان حدود ششماه پس از انقضاء مدت مقرر در قرارداد کوچکترین اثر حقوقی ندارد چه در تاریخ مزبور در واقع و نفس الامر و به جهاتی که در دادخواست آمده قرارداد منحل و منفسخ بوده است و برای خواهانها تکلیفی بحضوردر درفترخانه نبوده است 0 در جلسه دادگاه وکیل خواهانهاباقیمانده ثمن را براساس صورتمجلس تفکیکی و بند17 قرارداد و اینکه مساحت آپارتمان 178 متر مربع است 45280000 ریال تعیین نموده است دادگاه وضعیت ثبتی ملک را استعلام و نهایتا" در وقت فوق العاده پس از اعلام ختم رسیدگی طی دادنامه 11271138 5/8/75 بشرح زیر اقدام بصدور رای نموده است ((خواسته خواهانهای اصلی بموجب دادخواست و لایحه تقدیمی اعلام بی اعتباری وفسخ قراردادعادی شماره 16216/10/73 جزء پلاک 2762/67 بخش 11 تهران و ضمائم آن با خسارات است وخواسته خواهان دعوی تقابل الزام خواندگان بحضور در دفتر اسناد رسمی و تنظیم سند رسمی واگذاری آپارتمان مزبور با خسارات است نظر به اینکه اولا" مالکیت خواهانها نسبت به آپارتمان مورد اختلاف حسب سند مالکیت و پاسخ استعلام ثبت محقق است ثانیا" قرارداد مستند دعوی با توجه به قسمت ب از بند 4 و ذیل مندرجات ظهر قرارداد و ذیل بند 7 و بندهای 12و13 وقراردادی مشروط و مقید است و خریدار صرفا" در فرض انجام تعهدات مقرر در بند 5 و سایر بندهاو پرداخت باقیمانده ثمن در مدت مقرر استحقاق تملک مودر معامله را داشته است ثالثا" در دیل مندرجات ظهر قرارداد و قسمت ب از بند4 تاکید شده که بقیه ثمن معامله هنگام تنظیم سند قطعی به فروشندگان پرداخت خواهد شد و در بند5 قرارداد اضافه شده بمنظورانجام معامله رسمی طرفین متعهدند که در ساعت 11 صبح روز24/12/72 در دفترخانه اسناد رسمی شماره 33 حاضر شده و معامله را انجام دهند0 رابعا" در بند14 قرارداد گواهی دفترخانه ملاک تخلف و عدم حضور طرفین و مورد قبول و آنها و معتبر در دادگاه صالحه به حساب آمده خامسا" شروط مذکور فوق نسبت به خریدار و فروشنده قانونا" شرط انفساخ مبتنی بر تراضی است زیرا دو طرف درباره امکان انحلال عقددرآینده توافق کرده اند و مقرر گردیده که تحت شرایط مزبور قراردادمنحل و فاقد اعتبار شود و به همین علت نتیجه انساخ راکه اسقاط حق خریدار نسبت به بیعنامه پرداختی و تعلق آن به فروشنده میباشد بشرح بند 12قولنامه شرط شده است سادسا" خواهانهابه حکایت نامه 241602/12/73 خطاب به دفترخانه 33تهران و گواهی صادره از دفترخانه مزبور که در پاسخ و ذیل نام احد از خواهانها صادر شده ضمن تهیه مدارک لازم و فراهم نمودن موجبات تنظیم سند در تاریخ مقرر در دفترخانه حاضر شده و سند نیز تحریر و ثبت گردیده و خواهانها تا آخر وقت اداری برای امضاء سند در دفترخانه حاضر بوده اند لکن خوانده حاضر نشده و نتیجتا" سند امضاء نگردیده سابعا" خواهانها بموجب اظهارنامه 191557/4/74 مراتب فسخ قرارداد را اعلام و از خانده درخواست نموده اند نسبت به رفع ید از مورد معامله اقدام کند0 ثامنا"اظهار نامه شماره 10763/5/74 خوانده حاکی از اقرار به عدم حضور در دفترخانه است و معاذیر عنوان شده نیز موثر در مقام نمیباشد با توجه بمراتب مزبور واینکه ایراد و دفاع موجهی از طرف خوانده به عمل نیامده دعوی بنظر دادگاه ثابت تشخیص وبااعلام فسخ وبی اعتباری قرارداد عادی شماره 26216/10/73 مجوزی برای ادامه تصرف خوانده وجود نداشته 0 مستندا" بماده 221و208 و312 قانون مدنی حکم به خلع ید از ششدانگ آپارتمان فوق الاشعار و ضمائم مربوطه صادر و اعلام میگردد0 و با پذیرش دعوای اصلی بشرح فوق دعوی تقابل به دلایلی که مذکور افتاد غیر ثابت تشخیص و حکم به رد آن صادرواعلام میشود0)) خانم رقیه ملاباقرپوری (محکوم علیه ) نسبت به دادنامه صادره تجدید نظرخواهی نموده که پرونده بدیوانعالی کشور ارسال و به شعبه اول ارجاع می گردد که هیات شعبه طی دادنامه 75/181/221/10/75بشرح زیر اقدام بصدور رای مینماید: ((بر دادنامه تجدیدنظرخواسته مالا" ایراد وارد است چه علاوه از اینکه طبق بند 9 مبایعه نامه مستند دعوی طرفین از کلیه خیارات اسقاط حق نموده اند وطبق بندهای 15و11 مبایعه نامه ضمن عقد خارج لازم خریدار متعهد و ملزم گردیده که بقیه ثمن را راس موعد مقرر در ماده 4 قرارداد مزبوربه فروشنده پرداخت و مبیع را تحویل گیرد و در صورت استنکاف فروشنده از دریافت بقیه ثمن معامله خریدار مجاز است بقیه ثمن را به صندوق ثبت یا صندوق دادگستری تودیع نموده و از دادگاه اجبار فروشنده نسبت به امضاء اسناد و تحویل مبیع را بنماید و همچنین اگر چنانچه خریدار از پرداخت بقیه ثمن معامله در راس مدت نکول و از تحویل گرفتن مبیع خودداری ورزد فروشنده قانونا" میتواند آمادگی خود را نسبت به تحویل مبیع به نامبرده اعلام و اجبار خرید را به تادیه بقیه ثمن معامله در راس مدت نکول و از تحویل گرفتن مبیع خودداری ورزد فروشنده قانونا" میتواند آمادگی خود را نسبت به تحویل مبیع به نامبرده اعلام و اجبار خریدار را به بقیه ثمن معامله و همچنین امضاء اسناد را از دادگاه تقاضا بنماید، با اینکه طبق شق ب از بند 4 مبایعه نامه مقرر گردیده بقیه ثمن بمبلغ سیزده میلیون و یکصد و هفتاد و پهجهزار تومان به هنگام تنظیم سند (26/12/73)در دفترخانه به فروشنده نقدا" پرداخت شود،لیکن بموجب رسیدهای مستند تجدیدنظرخواهان پیوست دادخواست بدوی در مورخه 4/12/73 فروشندگان مبلغ شصت میلیون و پنجاه هزارریال و در مورخه 5/12/73 ده میلیون ریال از خریدار بابت ثمن معامله دریافت نموده که متعهد التزام به بیع بوده و مودر معامله را نیز به تصرف خریدارداده اند بندهای 15و11 مبایعه نامه ضم عقد خارج لازم طرفین متبایعین را به وجه ملزمی ملتزم به بیع نموده و فروشندگان در تاریخهای مذکوردر فوق قسمت اعظم ثمن معامله را دریافت نموده اند و بشرح ذیل قراردادبا اعلام فورختم و خریدم صیغه عقد بیع را نیز جاری کرده اند بندهای 10و11 شروط ضمن عقد خارج لازم مذکور معاوضه نماید لذا دادنامه مورد تقاضای تجدیدنظر باستناد بندهای 2و4 ماده 25 قانون تشکیل دادگاههای عمومی و انقلاب نقض و رسیدگی مجدد آن مستندا" به شق دال از بند 2 ماده 23 همان قانون به شعبه دیگردادگاه عمومی تهران ارجاع میشود0)) این بار پرونده به شعبه 207 دادگاه عمومی تهران ارجاع که در وقت مقرر پس از استماع اظهارات طرفین و مطالعه لوایح آنها ختم رسیدگی را اعلام و بشرح دادنامه 17375372/3/76 پس از ذکر مقدمه ای از موضوع دعوی چنین رای میدهد:((00000 مستند طرفین در طرح دعوی قرارداد مورخه 26/10/73 تنظیم شده در دفتر املاک مسکن ولنجک مبیاشد هرچند که بند 9 قرارداد مذکور خیارات را ساقط نموده است ولی با توجه به قبول بندهای دیگر قرارداد که بعد از بند 9تا بند17 تنظیم شده و شرایط منعکس در بندهای مذکور بر خلاف بند9 مورد قبول طرفین واقع شده است نظر به اینکه بند17قرار داد ضمن مشخص نمودن ثمن دقیق مورد معامله که با درنظر گرفتن صورتجلسه تفکیکی و متراژ تعیین شده از طرف اداره ثبت اسناد ثمن معامله را به قرارمتری 121 هزارتومان تعیین نبوده که واردبربند 4 از نظر ثمن تعیین شده میباشد خریدار مکلف به پرداخت مبلغ نود میلیون ریال به غیر از بیعانه پرداخت شده در بند4 قرارداد در تاریخ تحویل مبیع نموده است بنابراین پداخت نود میلیون ریال بر طبق توافق حاصله بوده نه بر مبنای خوش حق وحسابی خریدار،باتوجه به اینکه مبیع عملا" به تصرف خوانده پرونده اولیه داده شده و از تعهدات فروشندگان فقط حضور در دفتر اسناد رسمی و تنظیم سند رسمی انتقال بوده اند که طبق گواهی دفتراسنادرسمی تعیین شده درقرارداد فروشندگان در دفترخانه حضور پیدا نموده و کلیه مدارک لازم برای تنظیم سند رسمی را ارائه و حتی حق الثبت را نیز پرداخت کرده اند و خریدار برخلاف تعهد خود حاضر نشده و بقیه ثمن معامله را جهت پرداخت حاضر ننموده است و نظر به اینکه شروط12و12قرارداد را که بعد از شروط 9و10و11 ذکر شده است و دلالت بر توافق حاصله بین طرفین دعوی دارد نمیشود از شروط ابتدائیه جهت تحکیم معامله محسوب نمود زیرا اداره و توافقه طرفین در شروط فوق الذکرنیز مثل بقیه شروط قرارداد تحقق یافته است نظر به اینکه بر طبق بند 15 قرارداد خریدار مکلف است در موعد مقرر در ماده 2( که فقط ازنظر پرداخت طبق بند17 تعدیلی در این ماده حاصل شده است ) بقیه ثمن معامله را به فروشنده پرداخت نموده و مبیع را تحویل گیرد و در صورت استکاف فروشنده از دریافت بقیه ثمن معامله خریدارمجاز است بقیه ثمن را در صندوق ثبت یا صندوق دادگستری تودیع نموده و سپس از دادگاه تقاضای اجابر به تنظیم سند رسمی نماید و با توجه به اینکه موعد تعیین شده بموجب بند 5 قرارداد 24/12/73 بوده که خریدار دلیل و مدرکی بر پرداخت ثمن در موعد مقرر ارائه ننموده بعلاوه دلیلی بر پرداخت ثمن معامله به صندوق ثبت ودادگستری راکه شرط مقدم برای تنظیم دادخواست بوده است ارائه نکرده است فلذا دادگاه ضمن وارد دانستن دعوی خواهانهای اولیه مستندا" بمواد10و 241و394و395و208و211 قانون مدنی و با در نظر گرفتن پیشنهاد خواهانها بموجب اظهارنامه شماره 191007/4/74 در مورد دریافت مبلغ پرداختی وسیله خوانده حکم بر محکومیت خانم رقیه ملاباقرپوری ضمناعلام فسخ قرارداد 26216/101/73 تنظیم شده در دفتراملاک مسکن ولنجک به خلع ید از ششدانگ آپارتمان قطعه چهارم صورتمجلس تفکیکی 1646327/11/73 جزء پلاک ثبتی 2762/67 بخش 11 تهران و پرداخت مبلغ 115000 ریال هزینه دادرسی ودفتری در حق خواهانها صادر و اعلام مینماید دعوی تقابل خانم رقیه ملاباقرپوری نیز مستندا" به مواد فوق الذکر محکوم به رد است 0 خانم رقیه ملاباقرپوری نسبت به دادنامه صادره تجدیدنظرخواهی نموده که پرونده بدیوان عالی کشور ارسال و بشعبه اول ارجاع میگردد دادخواست تجدیدنظرخواهی تجدید نظرخواه و لایحه ایشان و نیز پاسخ آقای وکیل تجدیدنظرخوانده به هنگام شور قرائت خواهد شد0
هیئت شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید پس از قرائتی گزارش آقای احمد اردکانی عضو ممیز و اوراق پرونده مشاوره نموده چنین رای میدهد:
با توجه به جهات و مبانی منعکس دردادنامه شماره 221018175/10/75 شعبه اول دیوان عالی کشور استدلال دادگاه صادرکننده حکم تجدیدنظر خواسته منطبق با مستندات پرونده و موازین قانونی نبوده مستندبه علل و اسبابی است که حکم منقوض مبتنی بر آن بوده است لذا رای مورد تقاضای تجدیدنظر اصراری تشخیص باستناد بند ((ج )) ازماده 24 قانون تشکیل دادگاههای عمومی و انقلاب پرونده با ثبت صورتجلسه جهت طرح در هیات عمومی شعب حقوقی دیوان عالی کشور بدفتر هیات عمومی دیوان عالی کشور ارسال گردد0

بتاریخ روز سه شنبه :25/1/1377 جلسه اصراری حقوقی هیئت عمومی دیوانعالی کشور بریاست حضرت آیت الله محمدمحمدی گیلانی رئیس دیوانعالی کشور و با حضور جناب آقای مهدی ادیب رضوی نماینده دادستان محترم کل کشور و جنابان آقایان روسا و مستشاران واعضاء معاون شعب حقوقی دیوانعالی کشور بشرح ذیل تشکیل گردید:
شعبه اول ،جنابان آقایان بهروزصفرزاده ، احمداردکانی
شعبه سوم ،جنابان آقایان محمدمهدی منشی زاده ، علی خوشوقتی
شعبه پنجم ،جنابان آقایان یوسف ایزدیان ، سیدمرتضی ابهری
شعبه ششم ،جنابان آقایان اسفندیارغفاری ، حسین زهتابیان ، عادی ولوی
شعبه هشتم ،جنابان آقایان جوادحریرفروش ،یونس قهرمانی ،عبذالرضاکریمی
شعبه نهم ،جنابان آقایان حسین مفید موحد، سیدعلی حاج سید جوادی سیدمحمدباقرمهدوی کرمانی
شعبه دهم ،جنابان آقایان اسداله رضوانی ، علی معینی ، سیدکاظم کریمی
شعبه دوازدهم ،جنابان آقایان سیدمهدی بهبهانی نیا، سیدیونس انواری
شعبه سیزدهم ،جنابان آقایان محمودفهیمی ،سیدمحموضیاالدین ابوالمعالی
شعبه چهاردهم ،جنابان آقایان سیدرضاحسینی مرندی ، دکترمحمدعظیمی
نبی اله داودی مازندرانی
شعبه پانزدهم ،جنابان آقایان محمودشکیبی ، رحمت اله سعیدی ،
مشکوه الدین جلیلی
شعبه هفدهم ،جنابان آقایان مرتضی اشراقی ، غلامعلی خوشنویس اصل نعمت اله میرزاصادقی ،محمدتقی تدین
شعبه هیجدهم ،جنابان آقایان حسین شایگان ، حسن اذانی
شعبه نوزدهم ،جنابان آقایان مصطفی فاتحی ، سیدجعفرموسوی ، حسن غفارپور
شعبه بیست ویکم ،جنابان آقایان دکترمحمدحسین هاشمی ،سیدقدرت اله غیبی رضاسادات باریکانی
شعبه بیست وسوم ،جنابان آقایان حسین آل یاسین ، علیرضارضائی نیا
شعبه بیست وچهارم ،جنابان آقایان علی اکبرمیرفصیحی ، مجیدمحسن زاده محسن سالاریان
شعبه بیست وپنجم ،جنابان آقایان ابوالفتح قطبی ، سیدعلیرضاغزنینی صلاح الدین فلسفی
شعبه سی ام ،جنابان آقایان محمدصادق آل اسحق ،مهدی بهی محمدهادی محمدهادی عبداله پور
پس از طرح موضوع قرائت گزارش و بررسی اوراق پرونده و استماع عقیده جناب آقای مهدی ادیب رضوی نماینده دادستان محترم کل کشور مبنی بر: ((با توجه به اینکه خریدار بابت ثمن معامله درچند نوبت بموجب چندفقره چک مبالغی پرداخت کرده و آپارتمان مورد معامله به تصرف وی درآمده است و برابر بند19 مبایعه نامه مستند دعوی طرفین از کلیه خیارات استقاط حق نموده اند و طبق بندهائی از قرارداد خریدار متعهد شده که بقیه ثمن را در موعد مقرر پرداخت نماید همچنین پیش بینی شده در صورت استنکاف فروشنده از دریافت بقیه ثمن معامله و نکول خریدار از پرداخت ثمن هر یک ازطرفین می توانند اجبار طرف دیگر را در موارد ذکر شده از دادگاه بخواهندباملاحظه اقداماتی که در جریان معامله صورت گرفته می توان گفت که وقوع عقد بیع محقق میباشد و شرایطی که در مبایعه نامه پیش بینی شده بمنظور تحکیم انجام معامله تلقی میشود، بنابراین صرف عدم حضور خریدار در وقت تعیین شده در دفتر اسناد رسمی و عدم پرداخت بقیه ثمن معامله با در نظر گرفتن شرایط دیگر مقرر در قرارداد از موجبات بی اعتباری و فسخ بیع نامه نمیباشد لذا با توجه بمراتب مذکور، رای شعبه اول دیوان عالی کشور موجه بوده معتقد به تاییدآن میباشم )) مشاوره نموده اکثریت قریب به اتفاق بدین شرح رای داده اند:

مرجع :
آرشیو دفتروکالت آقای پرویزچگینی وکیل دادگستری

نوع : آراء و نظریات

شماره انتشار : 1

تاریخ تصویب : 1377/01/25

تاریخ ابلاغ :

دستگاه اجرایی :

موضوع :

منبع : وب سایت قوانین دات آی آر (معاونت آموزش دادگستری استان تهران)

    

قانون های مرتبط

مشترک شدن در خبرنامه!

برای دریافت آخرین به روز رسانی ها و اطلاعات ، مشترک شوید.